(روزنامه جمهوري اسلامي – 1396/03/18 – شماره 10890 – صفحه 9)
* سوال: یکشنبه هفته پیش شاهد سفر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به افغانستان بودیم. قرار بود این سفر در ماههای پیش صورت بگیرد، اما به تاخیر افتاد. هدف از این سفر در شرایط کنونی تحولات افغانستان چه بوده و چه مسائل عمدهای در آن مطرح شد؟
** قاسمی: با توجه به نوع روابط ایران و افغانستان، همسایگی دو کشور، سوابق دیرینه و اشتراکاتی که بین دو ملت و دو کشور وجود دارد، همیشه در دستور کار ما تماس با دوستان افغانستانی بوده، هست و خواهد بود و نیاز است هر از گاهی بنشینیم و صحبت کنیم. مدتی بود که بحث سفر آقای ظریف به کابل مطرح بود، اما به علت مشغله کاری و این که باید یک زمان مناسبی تنظیم میشد، سفر با کمی تاخیر انجام شد، ولی در نهایت خوشحالیم که این سفر انجام شد. اهداف اولیه این سفر مسائل و موضوعات دوجانبه بود و بعد از آن طبیعتا برای ما و دولتمردان افغانستان مسائل منطقهای مهم است که در این خصوص هم رایزنی کنیم. ما در حوزه روابط دوجانبه مسائل زیادی برای گفتن و شنیدن داریم. بین ما و دولت افغانستان موضوعات زیادی وجود دارد که خلاصهوار میتوان به آن اشاره کرد:
مسائل امنیتی، مرزی، زیست محیطی، آب، مبارزه با تروریسم، همکاریهای اقتصادی و بازرگانی، مبارزه با مواد مخدر، بحث ترانزیت و راه، چابهار و افغانستان و خیلی چیزهای دیگر که در واقع در دستور کار ما بود و باید یک چارچوب مشخصی برای آنها تعیین میشد تا کارشناسان ما بتوانند کاری را که در ماههای گذشته آغاز کرده بودند، در نشستهایی که خواهند داشت، ادامه دهند. به نظر من سفر ظریف با توجه به کمی وقت، یکی از سفرهای پربار، مفید و موفق ایشان بود. این سفر کمتر از یک روز بود، اما دیدارهای زیادی انجام شد. در ملاقات با آقای اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان، تعداد زیادی از مقامات این کشور از جمله رئیس اجرایی آقای عبدالله عبدالله، چند وزیر، مشاور امنیت ملی و تعداد دیگری حضور داشتند و در عین حال تعدادی از مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر از جانب ایران نیز در این ملاقات حضور داشتند. از سوی دیگر، ملاقات جداگانهای با آقای دکتر عبدالله صورت گرفت، ملاقاتی با مشاور امنیت ملی افغانستان و همچنین در حاشیه دیدارهای رسمی، دیداری با حامد کرزی صورت پذیرفت.
وی گفت: در مجموع در سفر آقای ظریف، موضوعات بسیار خوبی مطرح شد و استقبال خوبی از آن شد. من فکر میکنم که در این سفر و مباحثی که مطرح شد، در یک چارچوب کلی، تفاهم لازم برای موضوعاتی که اشاره کردم و برخی موضوعات دیگر، وجود داشت و قرار شد که در پنج کمیته، کارشناسان دو کشور در فرصتهای آینده، در هفتهها تا چند ماه آینده، هرچه زودتر بنشینند، موضوعات را مجددا بررسی بکنند و ما در نهایت به یک راهبرد برسیم؛ راهبردی مشخص در خصوص افغانستان و روابط دوجانبه، که مورد تفاهم مقامات دو کشور بود. در این زمینه، ما کارمان را به دنبال این سفر آغاز کرده و دستورالعملهای لازم صادر شد.
وزارت امور خارجه مسائل مختلف را با ارگانهای دیگر و دستگاههای ذیربط پیگیری میکند تا بتوانیم در هر بخش که زودتر به تفاهم برسیم، کمیتههای دوجانبهاش را برگزار کنیم و همه منتظر یکدیگر نمانند. ما در هر مرحله و موضوعی که آمادگی اولیه ایجاد میشود، تلاش میکنیم آن کار را جلو ببریم تا بتوانیم به سند راهبردی برسیم. این سندها میتواند یک سند راهبردی درازمدت برای همکاریهای دو کشور باشد.
* سوال: قرار بود که در سال آخر حکومت آقای کرزی، یک سند همکاری راهبردی بین دو کشور امضا شود، گفتوگوهایی هم صورت گرفته بود، اما به حکومت بعدی منتقل شد، قرار بود در اولین سفر آقای اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان به تهران امضا شود. اما دیده میشود که نزدیک به دو و نیم سال گذشته، این مساله به فراموشی سپرده شده یا کار روی آن به کندی پیش میرود. چرا در طول این چند سال، با توجه به اهمیتی که گسترش روابط دو کشور در بخشهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی دارد، این سند زودتر نهایی نشده است؟
** قاسمی: به هر حال، همسایگی و همسایه بودن آداب خود را دارد، اما اصول روابط خارجی و ارتباط خارجی از قواعد خاص خویش پیروی میکند. روابط همواره یک موضوع دوطرفه است و یک طرفه نیست و هر اتفاقی که میافتد، باید با خواست و اراده دو طرف باشد و فرصتهای لازم برای رسیدن به اشتراک نظر و نهایی کردن یک موضوع، به وجود بیاید. به هر حال فکر میکنم شرایط مختلفی در این مدت وجود داشت که اجازه نداد این کار به صورت لازم پیش برود و در نهایت با کمی تاخیر، ما مجددا توانستیم درها را به روی برخی مباحث و مذاکراتمان باز کنیم. ولی به این معنا نبوده که تماسهای ما قطع بوده و یا پیگیری نمیشد، بلکه ارتباطات بین دو کشور وجود داشته و روی مسائل مختلف بحث میشده است.
آقای اشرف غنی در یک سال اخیر دو بار به تهران سفر کردند و مذاکراتی داشتند و ما روابط دیپلماتیک و سیاسی خودمان را در سطح خوبی حفظ کردیم، ولی باید توجه کنیم که به وجود اراده و خواست دو طرف، همواره در جهان امروز و در منطقه، عناصر مخربی وجود دارند که سعی میکنند روابط کشورها به خصوص کشورهای اسلامی و همسایگان دچار توقف و کندی شود و با معضلاتی مواجه شود و اجازه ندهند این گونه کشورها به خصوص مثل ایران و افغانستان که دارای اشتراکات بسیاری هستند، بتوانند به عنوان دو کشور مستقل، همکاریهای خود را توسعه بدهند. ما باید همواره، چه امروز و چه در آینده، در این خصوص هوشیار باشیم و از روابط، تاریخ، گذشته، ارتباط ملتها، فرهنگ و زبان و بسیاری از اشتراکاتی که وجود داشته و قطعا برای برخی در منطقه خوشآیند نیست مواظبت کنیم تا ایران و افغانستان بتوانند در همه حوزهها با سرعت لازم روابط را با دقت و هوشیاری به پیش ببرند.
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: افغانستان امروز یک کشور مستقل است و حاکمیت خود را دارد، ما با نهایت احترام به این حاکمیت و مردم افغانستان با هر توقعی که داشته باشند، همکاری خواهیم کرد. به عنوان یک همسایه، همسایهای که نمیتوان آن را جابهجا کرد، باید با یکدیگر زندگی و تعامل کرد و ما به خوبی به این مساله واقف هستیم و روابط ما، روابط یک روز و دو روزه و کوتاه مدت نیست.
* سوال: با توجه به سفر آقای ظریف به کابل و گفتوگوهای صورت گرفته، میتوان این گونه برداشت کرد که یک عزم و اراده جدی به میان آمده که گفتوگوهای دو کشور یا سرعت پیش برود، به خصوص از جانب افغانستان و یک فصل تازه در روابط دو کشور گشوده شود؟
** قاسمی: در سفر جناب آقای ظریف، یک بار دیگر عزم و اراده خودمان را نشان دادیم و مواضع خودمان را نسبت به افغانستان، حاکمیت و مردم این کشور، و نگاهی که به همکاریها در حوزههای مختلف داریم اعلام کردیم. این حوزههای همکاری، بسیار متنوع است و ما نیاز به کارهای کارشناسی بین کارشناسان دو کشور داریم. همانطور که اشاره کردم، رسیدن به تفاهمات اولیه کمی زمانبر است، ولی آنچه که در سفر آقای دکتر ظریف صورت گرفت و در موضوعاتی که به آن اشاره کردم، اراده لازم در دو طرف وجود دارد که بر این همکاریها مهر تایید گذاشتند، فقط در کوتاه مدت، باید روی مکانیزمهای همکاری و چگونگی آن کار کنیم تا در برخی از آنها بتوانیم به اسنادی برای امضا برسیم.
ما خواستیم که در زمان کوتاهتری به این تفاهمات برسیم و آنها را نهایی بکنیم و آنچه که در کابل دیدیم و مشاهده کردیم نیز همین بود؛ یعنی اراده لازم برای گسترش همکاریها وجود دارد و امیدواریم این اراده و جدیتی که در کابل مشاهده کردیم، همچنان ادامه پیدا کند و شاهد جدیت و پشتکار دوستان افغانستانی خودمان برای آماده کردن این تفاهمات و رسیدن به یک تفاهم نهایی برای کار درازمدت و همیشگی باشیم.
* سوال: روسیه در ماههای گذشته از رویکرد سیاست خارجی افغانستان به گونهای ناراضی به نظر میرسید. پس از تشکیل حکومت وحدت ملی افغانستان، این حکومت یک رابطه نزدیک را با روسیه ایجاد کرد، اما با پر رنگ شدن نقش آمریکا در مساله افغانستان و توسعه روابط این دو کشور، بهبود روابط با روسیه متوقف شد. این در حالی است که روسیه به دلیل نگرانیهای که در مساله افغانستان به خصوص بحث داعش دارد، افغانستان را به عنوان یک اولویت جدید سیاست خارجی خود تعریف کرده و از یک سو ارتباطاتی را با طالبان برقرار کرده و از سوی دیگر یک گفتمان منطقهای را با حضور کشورهایی چون پاکستان، چین، ایران و هند به راه انداخته است. در نهایت، حکومت افغانستان مجبور شد بار دیگر روابط خود را با روسیه احیا سازد و حالا علاقمندی طرف افغانستان برای توسعه روابط با جمهوری اسلامی ایران دیده میشود.
** قاسمی: افغانستان و ایران کشورهای اسلامی هستند، همانند سایر کشورهای منطقه. در این بین، به نظر من یک نگاه شیطنتآمیزی در سطح منطقه و حتی فرامنطقه وجود دارد تا روابط کشورهای اسلامی دوستانه و مستحکم نباشد و از طریق دخالت نیروهای بیگانه یا ایجاد بحران این کشورها دچار مشکلات درونی باشند.
من دفاع و یا اظهارنظری در مورد نوع حکومت در این کشورها ندارم، ولی به هر حال وضعیت به گونهای پیش رفته که به عنوان مثال شما امروز در کشور لیبی یک نابسامانی و بیثباتی را ملاحظه میکنید و مشخص نیست چه آیندهای در انتظارش خواهد بود. در این ارتباط میتوان به مسائل سوریه توجه کرد و همینطور مسائل عراق که امیدوارم با تلاش و همتی که دولت مرکزی این کشور دارد، بتواند در برابر مشکلات به خصوص مبارزه با تروریستهای تکفیری موفق شود. بحث یمن را هم داریم. یعنی به شکلی احساس میشود که زیرساخت کشورهای اسلامی دچار یک پروسه عمدی و آگاهانه خرابکارانه شود، اما همه ما در منطقه باید به این موضوع توجه داشته باشیم که دشمنانی برای جهان اسلام وجود دارد، آنها علاقمند نیستند کشورهای مقتدر و قوی و با حاکمیت ملی و دموکراتیک به وجود بیاید و یا روی کار باشد، لذا باید در ابتدا به این وضعیت توجه بکنیم و آنچه که مسلم است، این است که ما در مجموعه منطقه باید کمک کنیم تا روابط کشورها عادی بشود و اجازه ندهیم روابط کشورهای منطقه با یکدیگر، دچار تنشهای مجدد یا سرد شود. فکر میکنم اگر از این قاعده پیروی کنیم و از این چارچوب نگاه کنیم، روابط روسیه و افغانستان هم مهم است؛ هم افغانستان برای روسیه مهم است و هم شاید روسیه برای افغانستان.
وی ادامه داد: در واقع دولتمردان منطقه باید یاد بگیرند با اتکا به یک کشور و یک نگاه تک بعدی، نمیتوانند مسائل خودشان را برای همیشه حل و فصل بکنند و کشورهای خاص هم حاضر نیستند برای همیشه برای دولتها هزینه داده و از آنها حمایت کنند، لذا کشورها باید یک روابط متوازن و متناسب با هم به خصوص در یک حوزه مشخص داشته باشند و اتکا به یک قدرت، به تنهایی کافی نیست؛ باید یک روابط چندجانبه و همه جانبه بین کشورهای منطقه وجود داشته باشد و ما بتوانیم با تنظیم و سیاستگذاری مشخص و با حفظ استقلال، تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، به یک روابط مطلوب و متوازن برسیم و آن را اساس قرار دهیم تا یک منطقه عاری از تنش داشته باشیم.
منطقه ما در چند دهه گذشته به اندازه کافی شاهد تنشهای بسیار بوده است. اگر بخواهیم مشکلات امروز منطقه خود را ارزیابی کنیم، ناچاریم حتی به زمان اشغال افغانستان توسط شوروری برگردیم. برخی از مشکلاتی که امروز در منطقه ما وجود دارد، ناشی از گروههایی است که تحت عنوان گروههای تکفیری و تروریستی در منطقه فعالیت میکنند، اما نه الزاما در افغانستان، بلکه درباره کل منطقه صحبت میکنم، ریشههای این گروهها به اشتباهات قدرتها در منطقه طی چند دهه گذشته برمیگردد.
با اشغال افغانستان توسط شوروی و تلاشی که توسط برخی کشورها به عنوان مبارزه با اشغالگری شوروی صورت گرفت، نهایتا با هزینه و آموزشهای ایدئولوژیک خاص، گروههایی تشکیل شدند که بعد تغییر ماهیت و سیاست هم دادند و به نظر من، به دلایل مختلفی از مسیر خودشان منحرف شدند، تا جایی که امروز میشود گفت، نطفههایی که در آن روزها گذاشته شد، امروز حاصل و یا ثمرش در گروههایی مثل داعش و دیگران دیده میشود. صدام حسین هشت سال به ایران حمله کرد و یک جنگ نابرابر را بر ما تحمیل کرد، بعد از این که این جنگ تحمیلی پایان یافت، دیکتاتور عراق ناچار شد برای بقای خود به کویت حمله کند و آن را اشغال کند. پس از این اشغال، جنگ خلیج فارس اول رخ داد. بعد حمله به افغانستان را توسط آمریکاییها و حمله به عراق را در سال 2003 داریم. به دنبال عراق، در تحولات دیگری در درون منطقه اتفاق افتاد و برخی با حمایت از گروههای اقلیت و تروریستی که از خارج سوریه به این کشور آمدند، به صورت یک جانبه و دلخواه تلاش کردند حکومت قانونی سوریه را سرنگون کنند و یا تحولاتی که در لیبیا اتفاق افتاد.
اگر امروز دولتهای غربی بنشینند و کارنامه خودشان را مرور کنند، فکر میکنم بسیاری از اندیشمندان منصف جهان غرب هم اذعان دارند که برخی سیاستهای آنها اشتباه بوده است. حمایت همه جانبه و بیچون و چرا از اشغالگری رژیم صهیونیستی در منطقه و تحقیری که جوانان مسلمان به خصوص در کشورهای عربی شدند، آنها ناچار دست به یک سری عکسالعملهای مشخص زدند.
اگر شما به این تحولات توجه کنید، میبینید وضعیتی که امروز ایجاد شده، وضعیتی بسیار خطرناکی است، و میطلبد که ما در مجموعه همسگایگان خود، و در مجموعه منطقه، یک نگاه چند جانبه، همه جانبه و عمیق نسبت به مسائل و تحولات جهانی داشته باشیم و به خاطر داشته باشیم که هیچ کشوری وجود ندارد که به خاطر منافع دیگران، از منافع خودش بگذرد و یا منافع خودش را برای دیگران هزینه بکند، حتما کشورها به دنبال منافع خودشان هستند و این منافع هم مقطعی است و درازمدت نیست، لذا اتکا به یک قدرت و یک کشور، برای همه کشورها خطرناک است.
* سوال: با توجه به نقشی که روسیه و همچنین جمهوری اسلامی ایران در سوریه بازی کردند و روند تحولات و تعاملات قدرت را به نوعی تغییر دادند، فکر میکنید این رویکرد در محور افغانستان هم شکل گرفته و یا در حال شکلگیری است و کشورهای منطقه میتوانند تاثیرگذاری خودشان را نسبت به تحولات افغانستان داشته باشند؟
** قاسمی: مقایسه خیلی جالبی نیست، یعنی وضعیتی که در سوریه اتفاق افتاده، مشابه افغانستان امروز نیست. یک سری گروههای تروریستی در سوریه سعی کردند که به صورت یک جانبه حاکمیت ملی و دولتی که در این کشور مستقر بود را سرنگون کنند و نهایتا وضعیت جدیدی را ایجاد کنند، اما کشورهای منطقه دچار خطای استراتژیک شدند، به این گروهها کمک کردند و آنها را تسلیح و تفکراتشان را تقویت کردند، مرزهای خود را به روی این گروهها باز کردند و به آنها آموزش دادند تا بتوانند یک دولت قانونی را در مدتی کوتاه در سوریه سرنگون کنند. در جهان امروز این یک روش غلط و ناپسند و غیرقابل قبول است که یک گروه برای یک ملت تصمیم و تعیین تکلیف کند.
* سوال: اما این تحولات به نوعی شاید بیانگر این مساله باشد که کشورهای منطقه در حال نشان دادن این مساله هستند که کاسه صبرشان در حال لبریز شدن است و دیگر نمیتوانند نسبت به تحولات مهم منطقه بیتفاوت باشند؟
** قاسمی: تحولاتی که در سوریه اتفاق افتاد و میتوانست اتفاق بیافتد، باید کنترل میشد، باید با تروریسم به خاطر کل منطقه مبارزه میشد و اگر ما با تروریسم مقابله نمیکردیم گروههای تروریستی در سالیان گذشته میتوانستند به راحتی حکومت را در دمشق به دست بگیرند، و ما به جای حکومت کنونی سوریه، حکومتی میداشتیم که در واقع حکومت داعش و گروههایی نظیر داعش میبود، و میتوانست به کل منطقه تسری پیدا کند و یک هرج و مرج و آنارشیسم را در کل منطقه به وجود بیاورد. بر این اساس، آنچه که اتفاق افتاد، درخواست کمک حکومت سوریه از برخی کشورهای منطقه بود، از جمله جمهوری اسلامی ایران که به آنها برای مبارزه با تروریسم کمکهای مستشاری و مشاورتی بدهد. در نهایت، آنهایی که فکر میکردند ظرف چند ماه، میتوانند دولت اسد را سرنگون کنند، دچار یک خطای استراتژیک شدند، اما جمهوری اسلامی ایران برخورد دقیقی با موضوع داشت و میدانست که با یک اقلیت یا گروهی که از خارج از یک کشور حمایت میشوند، نمیتوان حاکمیت را تغییر داد؛ لذا از روز نخست، اعتقاد ما در مساله سوریه همان بود که امروز هست، یعنی مردم سوریه باید سرنوشت خودشان را تعیین کنند و هیچ راهحل نظامی هم وجود ندارد، بلکه راهحل سیاسی است و باید از طرق مسالمتآمیز باشد. مردم سوریه خود باید بنشینند و تصمیم بگیرند که چه میخواهند.
در مورد افغانستان، اصولا مساله فرق میکند، من فکر میکنم همه همسایگان باید از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی افغانستان دفاع کنند، در امور داخلی افغانستان مداخله نکنند و اجازه ندهند گروههای تروریستی در این منطقه رشد کنند.
سخنگوی وزارت امور خاره ایران گفت: کار مشترک همه ما در منطقه و بعد در سطح جهان، مبارزه با تروریسمی است که متاسفانه شکل گرفته و این تنها برای منطقه خطرناک نیست، بلکه تحولات چند سال گذشته نشان داد همه گروههای تروریستی که شاید تابعیت کشورهای غربی را هم داشته و تحت آموزش قرار گرفته و به سوریه آمده بودند، بعدا در خود کشورهای غربی ایجاد مزاحمت کردند، پس تروریسم یک مساله بینالمللی و جدی است، نه تنها مساله ایران و سوریه و نه حتی افغانستان. ما باید در یک اجماع جدی بینالمللی و به خصوص منطقهای، برای ریشه کن کردن تروریسم همکاری کنیم. در افغانستان قطعا نباید اجازه داد تا گروههای تروریستی شکل بگیرند و بخواهند برای مردم و دولت افغانستان مزاحمت ایجاد کنند.
مردم افغانستان به خاطر اشغالی که توسط شوروی سابق صورت گرفت و تحولات بعدی که اتفاق افتاد، دچار آلام و دردهای شدیدی شدند و ادامه این وضعیت ناجوانمردانه است. باید همه آرزو و تلاش کنیم که افغانستان با حفظ استقلال خود، بدون دخالت دیگران و با همکاریهای مشترک، در یک مسیر درست حرکت کند، با تروریسم مبارزه شود و فضایی برای رشد و توسعه اقتصادی مهیا گردد. اگر افغانستان بتواند در مسیر توسعه اقتصادی قرار بگیرد، خود یک نوع مبارزه با تروریسم نیز خواهد بود.
* سوال: نگاه جمهوری اسلامی ایران به رویکردی که روسیه در مساله افغانستان روی دست گرفته چیست؟ روسیه به دلیل نگرانیهایی که نسبت به حضور داعش در افغانستان دارد، ارتباطاتی را با طالبان برقرار کرده و از سوی دیگر گفتوگوهای منطقهای را در مورد تحولات این کشور به راه انداخته است؟
** قاسمی: آنچه که من از سیاستهای روسیه میفهمم، این است که این کشور اهداف مختلفی را در منطقه دنبال میکند، منافع خود را در منطقه دنبال میکند، و این طبیعی است که منافع خود را دنبال کند، ولی یک مساله مهم را من در روسیه میبینم و آن، نگرانی است که این کشور مثل دیگران از بحث تروریسم در منطقه دارد و کاری که در سوریه انجام داد، یک بخش آن به نظر من مبارزه با تروریسم بود، چرا که اگر تروریسم در آن منطقه محدود و معدوم نمیشد، مثل یک میکروب به سایر نقاط سرایت میکرد و خود روسیه هم به دلایل مختلف میتوانست آسیبپذیر باشد، لذا روسیه با در یک همکاری همه جانبه در مبارزه با تروریسم حضور داشته و نقش خودش را در سوریه ایفا کرد.
در مورد افغانستان من فکر میکنم همه کشورهای منطقه، اگر با هر گروهی در تماس هستند، این باید با هماهنگی دولت مرکزی و در چارچوب منافع دولت افغانستان باشد و نباید به تنهایی در خصوص مسائل افغانستان دخالت کرد. در این بین، اگر تماسی به دلایل مسائل امنیتی و هر دلیلی دیگری، نیاز است، باید با اطلاع و مشارکت دولت افغانستان باشد.
ما خواهان این هستیم که دولت افغانستان این توانایی را داشته باشد و بتواند مرزهای خود با ایران را مستحکمتر کند و این به نفع هر دو کشور است.
* سوال: نقشی که جمهوری اسلامی ایران میخواهد و میتواند در مورد مساله افغانستان بازی کند، در حوزه مسائل امنیتی و گفتوگوهای صلح، چه نقشی است؟ حرفهای آقای ظریف در کابل نشان داد که جمهوری اسلامی نسبت به تحولات امنیتی افغانستان و افزایش فعالیتهای تروریستی نگران است. در نشستهای چهار جانبه صلح افغانستان که با ناکامی مواجه شد، این مساله همواره مطرح شده بود که دیگر کشورهای منطقه چون ایران نیز باید در محور تلاشها برای صلح در افغانستان دخیل باشند.
** قاسمی: جایگاه و موقعیت ایران مشخص است و فکر میکنم نگاه کلی ایران در مورد مسائل منطقه و کشورهای همسایه کاملا روشن است. اولویت نخست ما در سیاست خارجی، کشورهای همسایه هستند، به خصوص کشورهایی مثل افغانستان که نهایتا با آنها از یک تاریخ مشترک برخوردار هستیم و به نوعی در حوزه تمدنی یکدیگر قرار میگیریم.
نگاه ما نسبت به کشورهای همسایه، یک نگاه مشارکتی است، تا در چارچوب منافع مشترک و متقابل با کشورهای همسایه، بتوانیم با هم همکاری منصفانه و عادلانه داشته باشیم، این همکاریها میتواند در چارچوبهای مختلف باشد، از حوزه امنیتی تا حوزه نظامی و اقتصادی و خیلی مسائل دیگری که وجود دارد.
منافع مشترک و متقابل مبنای همکاری ایران و افغانستان را مشخص میکند. برای ما، ایدهآل این است افغانستانی که در کنار ما هست و اشتراکات بسیاری با این کشور داریم، کشوری مستقل، قوی، باثبات و آرام باشد و در مسیر توسعه اقتصادی قرار بگیرد و افغانستان توسعه یافته، باثبات و آرام، قطعا به نفع ایران است. اگر روزی افغانستان به هم ریخته و آشفته و دچار آنارشیسم شود، و البته هر همسایه دیگر، قطعا به سود ما نخواهد بود. ما از سیاستی پیروی میکنیم که بر اساس آن، به دوستان و همسایگان خود کمک میکنیم تا بتوانند در یک وضعیت مطلوب قرار بگیرند؛ چون امنیت و ثبات در افغانستان، امنیت و ثبات در ایران هم هست.
* سوال: برای کمک به مسائل امنیتی و صلح در افغانستان، سال گذشته سفیر ایران در افغانستان، به دنبال اعلام ارتباط روسیه با طالبان، اعلام کرد که جمهوری اسلامی نیز ارتباطاتی دارد و اگر دولت افغانستان نیاز بداند، این کشور میتواند نقش مثبتی در محور گفتوگوهای صلح افغانستان بازی کند. چه ظرفیتهایی وجود دارد که باید استفاده شود و آیا حکومت افغانستان این ظرفیتها را نادیده میگیرد؟
** قاسمی: آنچه که مسلم است، نقش اساسی، کلیدی و محوری، حاکمیت مستقل افغانستان است، ما هر آنچه را که در رابطه با افغانستان، با آن کار داریم یا میبینیم، در واقع از چارچوب و از دریچه دولت و حاکمیت افغانستان عبور میکند و قصد مداخله و دخالت در مسایل داخلی افغانستان را نداریم.هر آنچه را که در رابطه با افغانستان، با آن کار داریم یا میبینیم، در واقع از چارچوب و از دریچه دولت و حاکمیت افغانستان عبور میکند و قصد دخالت در مسایل داخلی افغانستان را نداریم.
در مورد آنچه که شما از قول سفیر ایران در افغانستان نقل میکنید، ما یک مرز طولانی با افغانستان داریم، مرزها و امنیت مرزها برای کشورها مهم است و در مقاطعی ممکن است صحبتهایی هم توسط ایران با بعضی گروهها شده باشد، ولی قطعا با اطلاع دولت افغانستان و با آگاهی آنها و در رابطه با برخی مسائل مرزی و امنیتی بوده است تا کمک کند که مرزها امنتر باقی بمانند.
بحث مرز هم تنها بحث ما نیست، بلکه بحث دو کشور است، اگر ما بتوانیم به هر شکلی، مرز را کنترل کنیم، سودش به نفع دولت افغانستان نیز است و به همین صورت اگر شما بتوانید در افغانستان مرزها را بهتر کنترل کنید، ما نیز سود خواهیم برد. ولی یک طرف همیشه نمیتواند برای این که مرز را امن نگه دارد، هزینه کند، بلکه باید توسط دو طرف صورت بگیرد و ما خواهان این هستیم که دولت افغانستان این توانایی را داشته باشد و بتواند مرزهای خود با ایران را مستحکمتر کند و این به نفع هر دو کشور است.
* سوال: با توجه به صحبتهای آقای ظریف در کابل، دیده میشود که جمهوری اسلامی ایران به شدت نسبت به تحولات امنیتی افغانستان و افزایش فعالیت گروههای تروریستی نگران است. در سال 2015، وقتی اولین نشانهای حضور داعش در افغانستان به ملاحظه رسید، در حوزه غرب افغانستان و نزدیکی با مرزهای جمهوری اسلامی بود که هرچند مجال گسترش فعالیت را پیدا نکرد و درگیریهایی میان طالبان محلی و داعش رخ داد، با وجود اینکه جبهههای فعالیت داعش در شرایط کنونی در حوزه شرق و شمال افغانستان است، اما ظرفیتهایی وجود دارد که داعش بار دیگر در غرب قدرت پیدا بکند، با توجه به این که دو ولسوالی ولایت زابل در اختیار تروریستان خارجی و داعش قرار دارد، همچنین تحولات امنیتی در ولایت فراه به گونه نگرانکنندهای پیش رفته است. جمهوری اسلامی ایران چه نگرانیهای جدی در این زمینه دارد؟
** قاسمی: در سیر تحولات منطقهای که به آن اشاره کردم، حوادثی اتفاق افتاد و تلاشهای غلط و بیربطی توسط برخی کشورها چه در منطقه و چه بیرون از آن صورت پذیرفت تا تروریسم به این شکل بتواند مجددا در سطح منطقه عرض اندام کند، البته ابتدا در کشورهای خاصی فعالیت بکند و بتواند امکانات مالی و حتی نفرات داشته باشد. با توجه به آن سیاستی که اشاره کردم، کانونهای مشخصی در منطقه و جهان وجود دارد که علاقمند نیستند کشورهای اسلامی از ثبات و امنیت برخوردار شوند، این کانونها با تربیت و ترویج و کمک به گروههای تکفیری و افراطی در منطقه و جذب آنها، سعی میکنند ناآرامی را در منطقه گسترش دهند.
در ابتدا، مبارزه با این گروهها به عزم جدی دولتها و ملتهای خود منطقه بستگی دارد تا با نشستها و رایزنیهای مشخص و همفکری و هم اندیشی، تلاش کنند. البته این در کوتاه مدت است و برای درازمدت باید کارهای بیشتری صورت بگیرد و نیاز به توسعه همکاریهای اقتصادی و ارتباطات تنگاتنگ کشورهای منطقه دارد که باید برای آن هم تلاش کرد.
ولی نهایتا بحث حضور داعش و گروههای افراطی در منطقه بسیار جدی است و باید نگران آن بود. با توجه به این که داعش و گروههای افراطی در سوریه با شکست کامل مواجه شدند و در عراق هم تحت فشار هستند و ضربات سنگینی را متحمل شدند، این خطر وجود دارد که اینها مجبور به جابجایی شوند، به نقاط دیگری عزیمت بکنند و جاهای دیگر را آلوده، ناامن و بیثبات کنند، لذا همه باید با هوشیاری و دقت در این خصوص تلاش کنیم و همکاری داشته باشیم و اجازه ندهیم اینها بتوانند از مخمصهای که در عراق و سوریه در آن قرار گرفتند، بتوانند به نقاط دیگر منطقه جابجا شوند که یکی از این مناطق، میتواند بخشهایی از افغانستان و بعد حرکت به سمت برخی نقاط آسیای میانه باشد که گاه گاهی در مورد آن شنیده میشود و باید جلوی آن را گرفت.
* سوال: با روی کار آمدن دولت دونالد ترامپ در آمریکا و قبل از آن در دوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، موضوع آمریکا و نامزدان انتخاباتی این کشور در مورد افغانستان روشن نبود. با روی کار آمدن حکومت ترامپ هم این حکومت به تازگی رایزنیهایی را با مقامهای افغانستان و فرماندهان آمریکایی در افغانستان آغاز کردهاند تا به یک راهبرد و سیاست جدید برسند. در این محور افزایش نیروهای آمریکایی قرار دارد. در عین حال، در سه هفته گذشته، آمریکا از بزرگترین بمب غیرهستهای خود برای هدف قرار دادن پایگاههای داعش در شرق افغانستان استفاده کرد. در کل، جمهوری اسلامی ایران سیاستهای آمریکا را پس از روی کار آمدن ترامپ نسبت به مساله افغانستان چگونه میبیند، به خصوص که آمریکا در حال بازبینی سیاست گذشته خود در افغانستان است؟
** قاسمی: در همه جهان یک سری ابهامات وجود دارد، نه فقط در منطقه و کشورهایی که اطراف ما هستند. در اروپا هم اگر اندیشههای سیاست مداران و طیفهای مختلف احزاب را ببینیم، آنها هم با یک سردرگمی مواجه هستند، و یک سردرگمی جدی در خود آمریکا نیز وجود دارد. شعارهای زیادی در دوران انتخابات داده شده، بعد هم تکرار شده و سپس به شکلهای مختلفی تغییر مسیر داده، بنابراین باید در عمل دید که چه اتفاقی میافتد، صحبتهای بسیاری وجود دارد ولی آنچه که در عمل اتفاق میافتد، میتواند ملاک ما باشد که عملا آمریکا چه سیاستی را دنبال میکند. یک چینشهایی در بعضی از بخشهای حاکمیت آمریکا صورت گرفته و رو به پایان است و در بعضی بخشها هنوز این چینشها و پستهایی که باید پر شود، تکمیل نشده و باید دید که این چینشها به خصوص در حوزه سیاست خارجی چگونه انجام میشود و چه نگاهی در حوزه سیاست خارجی و مسائل جهانی از اروپا گرفته تا امریکای لاتین، چین و روسیه و منطقه غرب آسیا خواهند داشت؛ لذا باید هنوز منتظر بود که ببینیم در واقع چه خواهد شد.
البته شنیدهها این است که دولت آمریکا سیاستهای جدید خود را در مورد افغانستان به زودی اعلام میکند و من اطلاعی از این سیاستها ندارم که در چه سمت و سویی خواهد بود، ولی آنچه مسلم است، باید به آمریکاییها گفت که تجربههای تلخ گذشته را مجددا در منطقه و افغانستان تجربه نکنند و افغانستان به عنوان یک کشور مستقل، باید بتواند روی پای خود، با امکانات خود و با همکاریهای مشترک با همه جهان، به توسعه و رشد ادامه دهد.
هیچ کشور یا کشورهایی نباید به خود این اجازه را دهند که در مسائل افغانستان دخالت کنند و باید به آرای مردم و حاکمیت ملی افغانستان و آنچه که ملتها از آن پیروی میکنند و به آن علاقمند هستند، احترام گذاشت.
* سوال: دیده میشود که در محور سیاست جدید آمریکا، اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان قرار دارد، آیا آمریکا با اعزام نیروهای بیشتر میتواند به حل مشکل افغانستان کمک کند؟
** قاسمی: آنچه که تجربه من هست، طی تحولات دو دهه گذشته، متاسفانه برخی سیاستهایی که توسط آمریکا در مورد برخی کشورها اتخاذ شد، سیاستهای غلطی بود، نه اینکه مرحمی بر زخمهای این کشورها نبود، بلکه به گونه تحریککننده و ایجادکننده مشکلات بیشتر بود.
خیلی از مسائل در منطقه ما، الزاما راهکار نظامی ندارد و باید با گفتوگو، مشارکت، همکاری بین خود کشورهای منطقه و خود دولتها با مردم شان، حل و فصل شود. این که مجددا ما به سمت نظامیگری و افزایش نیروهای نظامی برویم، فکر میکنم عواقب بسیاری دارد که شاید جبرانکنم که ما باید از تجارب قبلی استفاده کنیم و پیشبینیهایی داشته باشیم که الزاما همه راهکارها، نمیتواند راهکاریهای نظامی باشد.
* سوال: محمد اشرف غنی رئیسجمهور در دیدار با آقای ظریف، از کشورها خواست که افغانستان را به عرصه رقابتها میان خود تبدیل نکنند. با توجه به اوجگیری رقابتها میان آمریکا و روسیه و احتمال تاثیرگذاری منفی آن بر تحولات افغانستان، دید جمهوری اسلامی ایران نسبت به این رقابتها و مساله افغانستان چیست؟
** قاسمی: احترام به حاکمیت ارضی و تمامیت کشور و عدم مداخله در امور داخلی کشورهاست، باید یک اصل اساسی در نگاه همه کشورها به یکدیگر باشد، حالا چه کشورها قدرت بیشتری داشته باشند و چه کمتر، ولی این رقابتها نباید وجود داشته باشد و آثار خود را در کشوری مثل افغانستان داشته باشد. باید اینگونه رقابتها را پایان داد و راهحل این کشورها هم رقابت در این حوزهها و حوزههایی مثل افغانستان نیست.
* سوال: با توجه به پیوستن گلبدین حکمتیار به روند صلح، خواستهایی از طالبان نیز مطرح شده که با الگو گرفتن از حزب اسلامی، به روند صلح بپیوندند. شما با آمدن گلبدین حکمتیار چه چشماندازی را پیرامون صلح در افغانستان تصور میکنید؟ نقشی که پاکستان میتواند بازی کند، چیست؟ در حالی که تاکنون همکاری لازم را نداشته است؟ آقای ظریف قبل از سفر به افغانستان، از پاکستان دیدار کرده بود.
** قاسمی: آنچه که دولت و مردم افغانستان بر آن تفاهم داشته باشند، موضوعی است که میتواند قابل قبول باشد، و هر آنچه غیر از این باشد، شکننده است. آنچه که مردم میخواهند در نهایت اتفاق میافتد. ممکن است زمان بر و طولانی مدت بوده و خساراتی را به بار داشته باشد، ولی تصمیم گیرنده نهایی، مردم هستند و باید به آن احترام خاصی داشت.
همه باید با آگاهی تمام و مسوولیت بسیار تلاش کنند افراطیگری و افراطگرایی مجددا در کشوری مثل افغانستان شکل نگیرد و افغانستان در جایگاهی قرار بگیرد که دیگران نتوانند به هر شکلی در مسائل داخلی آن مداخله کنند و باید مانع این کار شد، چرا که دیگران منافع خود را دنبال میکنند و بعید است که با یک نگاه دلسوزانه و از سر دوستی در کشوری مثل افغانستان هزینه کنند و منافع خود را نبینند. لذا باید یک هوشیاری و دقت لازم در همه زمینهها برای مبارزه با افراطگرایی، خشونت و تروریسم و اجازه ندادن به رشد مجدد این گروهها وجود داشته باشد.
* سوال: سه موضوع دیگر را در آخر میخواهم که بسیار کوتاه اشاره کنید. بحث آب، همیشه یکی از مسائل مطرح در مذاکرات دو کشور بوده است. حکومت افغانستان هم تاکید کرده که باید مذاکرات آب پیش برود و افغانستان متعهد به حقه آبه ایران است. اما دیده میشود که کماکان برخی اظهارنظرها و نگرانیهایی در این قسمت همچنان مطرح میشود. در این زمینه، دیدگاه جمهوری اسلامی ایران چیست و چگونه میتوان به یک توافق نهایی دست یافت؟
** قاسمی: من وارد بحث کارشناسی آب نمیشوم، ولی به هر حال آب یکی از مباحثی است که بین دو کشور مطرح است و از گذشته نیز مطرح بوده است. مساله آب باید به شکل مرضیالطرفین و با تفاهم و گفتوگو حل و فصل شود و خوشبختانه در مذاکراتی که جناب آقای ظریف در کابل داشتند، در این خصوص هم تفاهم لازم به عمل آمده تا کمیتهای برای این کار تشکیل شود و نهایتا در این خصوص، کارشناسان دو کشور مجددا موضوع را بحث کنند و بتوانیم به تفاهم برسیم.
واقعیت این است که ما مرز مشترک داریم و در این مرز میتواند انواع مسائل از مواد مخدر، آب و مسائل زیست محیطی و خیلی چیزهای دیگر وجود داشته باشد. ما باید در این خصوص حتما به تفاهم برسیم و نیاز است که یک کار کارشناسی دقیق صورت بگیرد.
فکر میکنم در این زمینه تفاهم داریم. در این میان، آنچه که دیگران مطرح میکنند، فکر میکنم قابل توجه نیست. آنچه که در حوزه مسائل آب و چه در سایر حوزهها، برای ما مهم است، چیزهایی است که دولت افغانستان به شکل رسمی مطرح میکند. فکر میکنم دولت افغانستان هم آنچه را که دولت ایران به شکل رسمی اعلام میکند، باید ملاک کار خود قرار دهد.
در دو کشور مطبوعات آزاد، یک دموکراسی و نهایتا گروههای مختلف اجتماعی و جامعه مدنی وجود دارد که ممکن است دیدگاههای مختلفی را مطرح کنند. البته برخی از آنها میتواند حرف خود افغانستانیها نباشد و همان دخالتهای بیجای دیگران باشد که نسبت به این مسائل حساس بودهاند. ولی آنچه که نهایتا تعیینکننده است، چیزی است که بین کارشناسان و مقامات دو کشور تفاهم میشود و آنچه که دولتها اعلام میکنند، نه گروههای مختلفی که در جامعه حضور دارند و میتوانند اظهار کنند، آنها ملاک نیستند.
* سوال: بحث دیگر، بحث مواد مخدر است. آخرین گزارشی که سازمان ملل ارائه کرده، کشت و تولید مواد مخدر در افغانستان 40 درصد افزایش یافته است. با توجه به آسیبهایی که جمهوری اسلامی ایران از بحث مواد مخدر در افغانستان دارد، دید شما در مورد این افزایش چیست؟
** قاسمی: این موضوع نباید تنها مورد نگرانی ما باشد، بلکه باید مورد نگرانی دولت و مردم افغانستان و بقیه کشورهای منطقه و حتی کشورهای جهان باشد. لذا باید برای این معضل که متاسفانه آن طور که شما میفرمایید رو به رشد است، راهحلهایی پیدا شود. راهحلهایی در گذشته پیشنهاد و ارائه شد، اما به نظر میرسد که این راهحلها کافی نبوده و جوابگوی حل و فصل این معضل بزرگ نبوده است. همه ما باید با یک عزم جدی تر، چه در منطقه و خارج از آن، پیرامون این موضوع فکر کنیم و راه کارهایی را پیدا کنیم.
راه کارهایی در گذشته مطرح بوده، مثل کشت جایگزین و موارد دیگر که عملا نتوانسته موفقیت لازم را به دست بیاورد. فکر میکنم این مساله یک بحث اساسی و مهم است که میتواند آینده افغانستان را با ابهامات و خطراتی به خصوص برای نسلهای بعدی مواجه کند. این موضوعی بسیار نگرانکننده است و ما با حساسیت این موضوع را در افغانستان دنبال میکنیم.
* سوال: در موضوع مهاجرین دیده میشود که تعامل جمهوری اسلامی ایران در بحث مهاجرین به صورت فزاینده در حال افزایش بوده و حکومت افغانستان هم در این مورد اظهار سپاس کرده است. در بحث مهاجرین، آخرین گفتوگوهایی که صورت گرفته، چه بوده و برنامههای جمهوری اسلامی در مورد مهاجرین، چه آنهایی که دارای مدرک معتبر اقامتی و چه آنهایی که بدون مدرک هستند، چیست؟
** قاسمی: من ترجیح میدهم از مهمانان یاد بکنم، خواهران و برادران افغانستانی که در ایران بودند و هستند و سالیان متمادی در اینجا زندگی میکنند. بسیاری از آنها دارای شناسامه، کارت و مدارک اقامتی هستند و بسیاری نیز نیستند، که آنها هم باید به یک سامان برسند. ما علاقمند هستیم آنهایی که در ایران هستند، از مجموع امکاناتی که برای ما وجود دارد و اینجا هست، به خوبی استفاده کنند و دوران خوشی داشته باشند. خوشحالم که خیلی از آنها در اینجا تحصیل میکنند، فارغ التحصیل میشوند و به افغانستان برمیگردند و حتی به کشورهای دیگر میروند و با موفقیتهای بسیاری مواجه هستند. ولی به هر حال، موضوع این است که باید به آن سامان داد و آن را قانونمند کرد. در واقع یکی از کمیتهها و موضوعات مهمی که همواره بین دو کشور مطرح بوده، بحث در مورد این مهمانان و یا به تعبیر شما مهاجرین است.
وی گفت: سعی کلی حاکمیت، نظام و دولت ایران این بوده که در حد امکان، برخورد مناسبی با اینها صورت بگیرد. البته گاه گاهی برخی اخبار ناخوشایند وجود داشته و اتفاقاتی بوده که البته در همه جا رخ میدهد، حتی در مورد خود شهروندان ایرانی و دیگر کشورها نیز اتفاق میافتد، اما نهایتا سعی ما این بوده که در اینجا با مهربانی و اخوت اسلامی با این برادران برخورد کنیم. ما هر تصمیمی که بگیریم، در مشورت، تعامل و گفتوگو با دولت افغانستان است و سعی میکنیم برای هر راهکاری، به یک منطق مشخص و منصفانه برسیم و از هرگونه اقدام تندخویانه و یا یک سویه پرهیز کنیم. امیدوار هستیم که مهاجرین بتوانند شاهد یک افغانستان توسعه یافته و موفق باشند و روزی به سرزمین مادری شان برگردند. امیدواریم افغانستان در جایگاه مناسبی قرار بگیرد که این برادران و خواهران بتوانند داوطلبانه به کشور خودشان برگردند.
* سوال: چه مسائل جدیدی به خصوص در سفر آقای ظریف به کابل در مورد مهاجرین مطرح شده است؟ بحث صدور پاسپورتهای جدید و مساله پاسپورتهای قدیمی که از اعتبار لازم برخوردار نیستند و همچنین بحث سرشماری مهاجرینی که فاقد مدرک اقامتی هستند و به گفته مقامات سفارت افغانستان در تهران، تاهنوز تصمیمی در این مورد گرفته نشده است؟
** قاسمی: این هم یکی از مسائلی است که بخشی از آن خوب انجام میشود و بخش دیگر آن ممکن است با مشکلاتی مواجه باشد، ولی نهایتا آنچه که مهم است در دستور کار دو دولت قرار دارد برای آن راهکاری پیدا شود. در تفاهمات آقای ظریف در کابل هم بحث مهاجرین مطرح بوده و فکر میکنم در این زمینه بحث کارشناسی شروع شود و شاید بتوانیم در این مذاکرات به نقاط مشترک و راهحلهایی برسیم. این موضوع کار سادهای نیست و از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است. به خصوص با توجه به قوانین کشور ما که باید رعایت شود و خیلی مسائل دیگر. ولی هیچ چیزی بدون راهحل نیست و مهم این است که ما تصمیم بگیریم و بنشینیم و صحبت بکنیم و در واقع یک راه حل را پیگیری کنیم.
امیدوارم هستم با سفر آقای ظریف به افغانستان و ارادهای که در دو طرف وجود داشته و دارد، این موضوع هم به سامان برسد و سامان خود را هرچه زودتر پیدا کند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=136352
ش.د9600846