(روزنامه جوان – 1396/03/20 – شماره 5109 – صفحه 6)
به رغم ژست همبستگي و همگرايي منطقهاي بين شيخنشينهاي عربي، شكاف بزرگي در شوراي همكاري خليج فارس به وجود آمده است، به گونهاي كه تا حد ايجاد بيثباتي و حتي براندازي نظامهاي سياسي يكديگر پيش ميروند.
در شرايطي كه عربستان سعودي سعي كرد با پهن كردن فرش قرمز و برگزاري ضيافت پر زرق و برق براي استقبال از دونالد ترامپ، رئيسجمهور امريكا و با تشكيل ائتلافي از كشورهايي عربي و اسلامي حلقه محاصره عليه ايران را تنگ كرده و اين كشور را به انزوا بكشاند، اما تنها دو روز از نشست بينتيجه رياض نگذشته جرقه اختلاف بين اعضاي شوراي همكاري خليج فارس رخ داد و صفبنديهاي جديدي بين قطر با كشورهاي عربستان سعودي و امارات ايجاد شد.
شوراي همكاري كه در بحبوحه جنگ تحميلي، با ائتلاف شش كشور عربي با هدف مهار ايران تشكيل شده بود، الان با زلزله سياسي از درون مواجه شده كه ميتواند به فروپاشي آن منجر شود. اختلاف سياسي بين قطر و ديگر شيخنشينهاي خليج فارس اين روزها وارد فاز جديدي از بحران شده است تا جايي كه 10 كشور عربي در همسويي با رژيمسعودي روابط ديپلماتيك خود با دوحه را قطع كردند. اختلافات عربي پس از آن شروع شد كه جنجالها بر سر اظهارات منتسب به شيخ «تميم بن حمد» امير قطر در خصوص قدرت ايران و نقش ثباتساز آن در جهان اسلام و همچنين نام بردن از حزبالله لبنان به عنوان جنبش مقاومت، خشم عربستان و امارات را در پي داشت و اين دو شيخنشين هجمه رسانهاي گسترده عليه دوحه به راه انداختند و مدعي شدند كه دوحه «خنجر ايران را در پشت اعراب» فروكرده است.
هرچند عربستان در سالهاي اخير تلاش ميكرد كشورهاي عربي را عليه ايران بسيج كند اما ساز ناكوك قطر در دل شوراي همكاري خليجفارس نشان داد كه سعودي نتوانسته همپيمانان خود را در مدار مقابله ضد ايراني حفظ كند. اختلافات ديرينه ميان رياض و دوحه از درگيريهاي سرزميني فراتر رفته و وارد عرصه ساختاري شده است، به طوري كه اين دو كشور در بسياري موارد در سطح منطقهاي مواضعي متضاد با يكديگر اتخاذ ميكنند و در پروندههاي سوريه و اخوانالمسلمين اختلاف نظر جدي با يكديگر دارند. اين اولين بار نيست كه اعضاي شوراي همكاري خليجفارس دچار اختلاف با يكديگر شدهاند، بلكه تاريخ كوتاه اين كشورها مملو از اختلافاتي است كه همچون آتش زير خاكستر هر از گاهي زبانه ميكشد و بخشي از اختلاف شيوخ را برملا ميكند. به رغم قطع روابط تعدادي از كشورها با قطر اما شكاف اصلي بين رياض و دوحه است.
اختلافات مرزي سعودي و دوحه
اختلافهاي موجود ميان عربستان و قطر را بايد يكي از جديترين اختلافها و درگيريهاي مرزي بين كشورهاي عرب حوزه خليج فارس به شمار آورد كه هر از گاهي موجب بروز تنش ميان دو كشور ميشود. ريشه اين اختلافات كه به دهههاي قبل بازميگردد ادعاهاي ارضي دو كشور در برخي مناطق از جمله «خليج سلوا»، «جزيره حالول» و منطقه «خور العديد» همواره بر سياستهاي دو كشور سايه افكنده است. اختلافات مرزي دو كشور در سال 1992 به درگيري مسلحانه بين نيروهاي دو طرف منجر شد كه طي آن يك سعودي و دو قطري كشته شدند.
اختلافات منطقهاي
قطر و عربستان در امور منطقه دچار اختلاف نظرهاي جدي هستند. عربستان جنبش حماس و جمعيت اخوانالمسلمين را تروريست ميداند اما قطر برخلاف رياض همچنان از محمد مرسي، رئيسجمهور بركنار شده مصر حمايت ميكند و به همين دليل تنش در روابط دوحه با قاهره و رياض بالا گرفته است. هرچند قطر و عربستان بزرگترين حامي مالي گروههاي تروريستي سوريه هستند، اما در نحوه سازماندهي اين گروهها با يكديگر اختلاف دارند. سعوديها سعي دارند ابتكار عمل جنگ در سوريه را به دست گرفته و همه گروههاي مسلح را زير چتر حمايتي خود داشته باشند تا اين گروهها از يك مركز فرماندهي دستور دريافت كنند و قطر نيز با حمايت تركيه درصدد است تا ائتلاف معارضان را در سيطره خود داشته باشد. باتوجه به اينكه تروريستهاي سوريه تحت حمايت رياض و دوحه قرار دارند، در صورت تشديد تنشها بين دو طرف احتمال دارد گروههاي تكفيري مقابل هم صفآرايي كنند كه ميتواند تضعيف موقعيت مخالفان سوريه را در پي داشته باشد.
تلاش براي هژموني منطقه
عربستان و قطر كه به لطف وجود منابع غني انرژي، درآمدهاي سرشاري را از اين راه به دست آوردهاند براي به دست گرفتن هژموني منطقه سعي دارند گوي سبقت را از رقيب خود بربايند. از آنجا كه آلسعود هميشه نقش برادر بزرگ و زعامت جهان عرب را يدك ميكشيد از اينكه كشور كوچكي مثل قطر در مقابلش عرض اندام كند خشمگين است. همچنين پيشرفت اقتصادي قطر و تبديل آن به يك رقيب در بازار نفت و گاز، خشم عربستان را بسيار برانگيخته است و سعوديها درصدد هستند با اعمال فشارهاي سياسي، دوحه را به تبعيت از سياستهاي رياض وادار كنند اما عربستان همچنان كه در اجماع عليه ايران نتوانست موفقيتي كسب كند، در مقابل قطر نيز كاري از پيش نخواهد برد زيرا بسياري از كشورهاي عربي و اسلامي حاضر به همراهي با رياض عليه دوحه نشدهاند. از طرفي، امپراطوري رسانهاي قطر در منطقه سبب ناراحتي سعوديها و امارات شده است. نقش مهم شبكه «الجزيره» در بازتاب تحولات بيداري اسلامي و حمايت از انقلابيون، بذر كينه قطر را بين كشورهاي پادشاهي عرب كاشت و آنها مترصد فرصتي بودند تا اين اقدام را جبران كنند و بستن دفاتر الجزيره در عربستان ناشي از خشم چند ساله سعوديها بود.
عربستان امپراطوري بلامنازع رسانهاي قطر را كه در عصر معاصر نقش مهمي در تحريك افكار عمومي برعهده دارد، برنميتابد و به همين منظور تلاش ميكند تا قدرت رسانهاي دوحه را از بين برده و قدرت رسانهاي منطقه را در دستان خود بگيرد. سعوديها داراي اين تصور غلط هستند كه با قطع رابطه سياسي و استفاده از رويكرد تهاجمي و با پرداخت دلارهاي نفتي، ميتوانند رهبري جهان عرب را به دست گيرند و منازعات منطقهاي را كه خود باني آن هستند حل كنند اما تاريخ نشان داده رژيم آلسعود توانايي بر عهده گرفتن نقش محوري و رهبري در منطقه را ندارد و تمام سياستهاي اين رژيم همواره در راستاي ايجاد بحران و تفرقه بين مسلمانان بوده است. حكام آلسعود در سالهاي اخير با فرورفتن در بحران يمن، سوريه و همچنين تنشها با ايران، دچار شكاف درون خانداني شدهاند و تلاش ميكنند براي غلبه بر نابسامانيهاي سياسي، با ايجاد بحران در منطقه توجه افكار عمومي را از اختلافات داخلي به مشكلات خارجي سوق دهند.
تمركز ترامپ روي آلسعود
اختلافات عربي كه بلافاصله پس از سفر دونالد ترامپ به عربستان و نشست نمايشي ضد تروريسم رياض بروز كرد، نشان داد كه ريشه اين شكاف بيارتباط با نتايج نشست عربي- امريكايي نبوده است. حمايتهاي گسترده واشنگتن از عربستان در منطقه و دادن نقش محوري به سعوديها، قطر را كه تلاش دارد به عنوان بازيگري مهم در منطقه مطرح باشد، خشمگين ساخته است. در دوران باراك اوباما، رئيسجمهور سابق امريكا، روابط سعودي با واشنگتن به سردي گراييد و دولت اوباما به كشورهايي مثل قطر و تركيه توجه زيادي داشت ولي با آمدن ترامپ كفه موازنه منطقهاي به نفع سعوديها سنگيني كرده و امضاي قرارداد چند صد ميليارد دلاري بين رياض و واشنگتن به خوبي گوياي اين حقيقت است كه دولت جديد امريكا روي نقش عربستان در منطقه حساب ويژهاي باز كرده است. ترامپ حتي هفته گذشته با حمايت از قطع روابط اعراب با قطر، دوحه را به حمايت از تروريسم متهم كرد و در عمل دشمني خود با قطر را نشان داد. به باور ناظران، قدرتيابي غيرعادي سعوديها از حيث تسليحات نظامي و ائتلافسازي عربي با محوريت رياض، قطريها را بيش از هر زمان ديگري محتاط و در عين حال نگران كرده و آنان را چه بسا به سمت خروج از ائتلاف با سعوديها با هدف ايجاد توازن منطقهاي از طريق تقويت روابط با ايران هدايت ميكند.
به نظر ميرسد، قطر از اينكه در دوران ترامپ در تحولات منطقه به بازي گرفته نميشود عصباني است و تلاش دارد سياست مستقلي در امور منطقه اتخاذ كند. عربستان و امارات كه با روي كار آمدن ترامپ جسورتر شدهاند، قصد دارند هرگونه مخالفتي كه جبهه متحد آنها را عليه «نفوذ ايران» در منطقه تضعيف ميكند، درهم بشكنند. اين دو كشور همچنين قطر را زير فشار گذاشتند تا حمايتش از جنبشهاي اخوانالمسلمين و حماس را پايان دهد.
سخن آخر
اعراب به رغم برخورداري از درآمدهاي هنگفت نفتي و خريد تسليحات پيشرفته نتوانستهاند ائتلاف منسجمي در منطقه تشكيل دهند و بروز اختلاف شيخنشينها حاكي از ناآرامي و صفبندي در منطقه عربي بوده و نشان ميدهد ائتلافها بين آنان چقدر سست بوده است. شايد قطر در مقابل فشارهاي جهان عرب مجبور شود از سياست همكاري با ايران عقبنشيني كند اما اين اختلافات همچنان باقي خواهد ماند و به صورت صلح مسلحي درخواهد آمد كه به افزايش شكافها دامن خواهد زد. عربستان كه به رغم پرداخت دلارهاي سعودي به متحدانش، نتوانسته حتي شيخنشينهاي خليجفارس را عليه ايران متحد كند در برابر اجماع منطقهاي عليه قطر به عنوان يك كشور ثروتمند و مؤثر عربي كاري از پيش نخواهد برد و به رغم امضاي قراردادهاي چند صد ميليارد دلاري با واشنگتن، كمافيالسابق شكست منطقهاي ديگري در كارنامه سعودي ثبت خواهد شد.
ش.د9600826