تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۷  ، 
کد خبر : ۳۰۲۴۹۳
ارزیابی سیاست جدید کاخ سفید درباره منطقه و ایران در گفت‌وگو با ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا

واشنگتن و ریاض در سودای انزوای دوباره ایران

مقدمه: تنش‌زدایی و حل و فصل موضوع هسته‌ای دو هدفی بود که از همان ابتدای ریاست جمهوری حسن روحانی مورد تأکید قرار گرفت و در نهایت با پیگیری یک رویکرد اعتدالی به آن جامه عمل پوشانده شد. اهدافی که حالا روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا به عنوان یکی از کشورهای اصلی طرف توافق با ایران، روند اجرای آنها را با چالش مواجه کرده و منجر به شکل‌گیری فضایی شده که طی آن، رئیس جمهوری امریکا در مسیر جدیدی از همگرایی با متحدان منطقه‌ای‌اش برای به انزوا کشاندن ایران گام برمی‌دارد. در این ارتباط با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا درباره سیاست جدید کاخ سفید در قبال ایران و منطقه گفت‌وگو کردیم که از نظر می‌گذرد.
پایگاه بصیرت / آرش طیبی

(روزنامه ايران ـ 1396/03/23 ـ شماره 6518 ـ صفحه 10)

* مردم ایران در حالی یک بار دیگر به دولت روحانی رأی مثبت دادند که یکی از اصلی‌ترین دستاوردهای دولت یازدهم حل و فصل موضوع هسته‌ای و ایجاد تحولات جدی در عرصه سیاست خارجی بود که در قالب گشایش مناسبات با کشورهای بزرگ و کوچک جهان بروز یافت. این انتخاب در عرصه خارجی و برای کشورهایی مانند امریکا که وارد فاز تازه‌ای از دشمنی با ایران شده‌اند، چه معنایی دارد؟

** مشارکت گسترده مردم در انتخابات و گزینش دوباره آقای روحانی با رأی قابل توجه که آرای بیشتری هم از دور اول کسب کرد نسبت به تمام کشورهایی که درعرصه خارجی نگاهی به ایران دارند، پیام مشخصی دارد و حاکی از آن است که عملکرد این دولت مورد قبول اکثریت مردم ایران قرار گرفته است. بویژه آنکه یکی از مهم‌ترین دستاوردهای دولت یازدهم با دستیابی به برجام در عرصه سیاست خارجی رقم خورد و رأی دوباره مردم به این مشی نشان داد که دولت آقای روحانی در دوره جدید از پشتوانه غنی‌تر و مردمی‌تری در پیگیری مطالبات ملی مردم در سیاست خارجی برخوردار است. اما اینکه این رخداد چه تأثیر و تأثری در سیاست کشورهای متقابل ایران از جمله امریکا دارد، باید گفت با توجه به خطی که کاخ سفید در سیاست‌های جدید خود در منطقه و نسبت به ایران در پیش گرفته نمی‌توان انتظار تغییرات جدی در سیاست این کشور نسبت به ایران داشت. جهتگیری‌های ترامپ نسبت به ایران کاملاً مشخص است و فارغ از اینکه چه کسی در ایران پیروز انتخابات می‌شود و این رأی مورد حمایت اکثریت است، خیلی تغییر نمی‌کند گرچه ممکن است به مثابه ترمزی در برابر اقدامات تند و تهاجمی دولت امریکا نسبت به ایران باشد.

* آیا می‌توان گفت که بیشترین بروز رفتار تهاجمی امریکا در قالب پیگیری طرح تشدید تحریم‌های جدید غیرهسته‌ای علیه ایران خواهد بود؟

** بله تحریم یکی از ابزارهایی است که مقام‌های امریکایی معتقدند که از طریق آن می‌توانند به تغییر سیاست ایران که از نظر آنها نامطلوب است، موفق شوند. طیف تندرو که همواره مخالفت خود را با توافق هسته‌ای با ایران نشان داده است، حتی از زمانی که مذاکرات برجام جریان داشت و بعد از دستیابی به توافق، با وجودی که به اصول و تعهدات برجای امریکا متعهد ماند اما با بهره‌گیری از اتهاماتی مانند حمایت ایران از تروریسم یا نقض حقوق بشر یا فعالیت‌های موشکی، تلاش می‌کند فشارهای غیر هسته‌ای را بر ایران افزایش دهد. نمونه آن این بود که بعد از برگزاری انتخابات ایران، کمیته سیاست خارجی سنای امریکا اقدام به تصویب یکسری تحریم‌های جدید کرد که در کنگره هم بررسی آن به تصویب رسید.این نشان از آن دارد که فشارهای غیرهسته‌ای بر ایران به بهانه‌ها و موضوعات مختلف بیشتر خواهد شد.

* ترامپ در خیز جدید تحرکاتش در عرصه سیاست خارجی وارد فاز تازه‌ای از مناسبات با کشورهای منطقه شده است. این در حالی است که او پیش از آن گفته بود که دیگر هزینه حمایت از کشورهایی چون عربستان را متقبل نخواهد شد اما به نظر می‌رسد که مزیت‌های حاصل از معامله سنگین تسلیحاتی با عربستان سعودی، این سیاست ترامپ را نسبت به ریاض و به تبع آن منطقه دچار تغییر جدی کرده است؛ ارزیابی شما چیست؟

** سفر ترامپ به ریاض و قراردادهای مالی با مقام‌های سعودی از چند جهت قابل توجه است؛ به نظر می‌رسد که امریکایی‌ها تصمیم دارند داوطلبانه یا از روی اجبار حضور خود را در منطقه غرب آسیا کاهش دهند. برخلاف دهه‌های گذشته که امریکایی‌ها مستقیماً حضور داشتند و از طریق تلاش‌هایی چون سرنگونی دولت‌های مستقر یا راه انداختن جنگ‌هایی در منطقه ایفای نقش می‌کردند، این سیاست در حال تغییر است. بنابراین صحبتی که ترامپ در ریاض انجام داد و گفت که ما در مبارزه با تروریسم در کنار اعراب هستیم اما جای آنها نمی‌جنگیم بیانگر آن است که امریکایی‌ها بتدریج می‌خواهند نقش و مسئولیت‌های خود در منطقه را به قدرت‌ها و متحدان منطقه‌ای از جمله عربستان، ترکیه و اسرائیل واگذار کنند. این یک رویکردی است که به نظر می‌رسد دولت امریکا بخصوص از زمانی که ترامپ روی کار آمده است، در پیش گرفته است.

معامله سنگین تسلیحاتی با عربستان در چارچوب همین سیاست است. در همین چارچوب می‌بینیم مسئولیت‌هایی به عربستان واگذار می‌شود و سلاح فروخته می‌شود یا قراردادهای کلانی با این کشور منعقد می‌شود از طرف دیگر هم باید این را درنظر بگیریم که قرارداد امریکا با ریاض یک بازه زمانی 10 ساله است یعنی امریکایی‌ها به مدت 10سال می‌خواهند 110 میلیارد دلار سلاح بفروشند از این جهت هم تجمیع کردند چون عدد 110میلیارد بیشتر خود را نشان می‌دهد. اگرچه هنوز معلوم نیست در داخل امریکا قراردادهای فروش تسلیحات به تأیید برسد یا نه. چرا که هرگونه فروش سلاح باید به تأیید کنگره برسد خیلی از مواقع بوده کنگره قراردادهای تسلیحاتی را بویژه در قبال کشورهای عربی تأیید نکرده است بخش‌هایی که به زعم خود می‌تواند امنیت اسرائیل را به خطر بیندازد از متن قراردادها و سفارشاتی که کشورهای عربی برای خرید تسلیحات انجام می‌دهد خارج می‌کند یا تغییر می‌دهد، چنان که قراردادهای تسلیحاتی جدید ترامپ با ریاض هم با مخالفت‌هایی در صحنه داخلی امریکا روبه‌رو شده است. اما نکته مهم این است که یک دور بسته‌ای بین فعالیت‌هایی که عربستان علیه ایران انجام می‌دهد و اقدامات ایران‌هراسانه‌ای که از سوی امریکا انجام می‌گیرد، شکل گرفته است. فضایی که محیط سیاسی و روانی منطقه غرب آسیا را به گونه‌ای رقم می‌زند تا ایران را در انزوا قرار دهند،‌ بنابراین ایران باید سیاست‌های دقیق‌تر و مؤثرتری را در پیش گیرد تا از شکل‌گیری نوعی ائتلاف برای ایزوله کردن ایران در منطقه جلوگیری شود.

* مؤلفه‌های حصول این هدف برای امریکایی‌ها چیست؟

** نمی‌توان نگاه صفر و صدی به این رویکرد داشت. همین که ایران در صحنه تحولات منطقه از جمله عراق، سوریه، یمن و لبنان به عنوان یک بازیگر مؤثر شناخته می‌شود، نشان می‌دهد تلاش‌ها برای منزوی کردن آن مؤثر نبوده است. از طرف دیگر به هر حال نمی‌توان منکر شد که نشست‌هایی میان اعراب با رئیس جمهوری امریکا برگزار می‌شود که در آن علیه ایران صحبت می‌شود و تلاش‌هایی در سوریه برای محدود کردن حضور مستشاری ایران انجام می‌شود. بنابراین اینکه ایران در مقابله با چنین فضایی، چه راهکاری در پیش گیرد - یعنی سیاست تشدید بحران را مد نظر قرار دهد یا تنش‌زدایی و تلاش برای نوعی آرامش در منطقه- اهمیت بسزایی دارد. به همان اندازه‌ای که ایران به عنوان یک بازیگر سازنده معرفی شود و سیاست مسئولانه‌ای در قبال کشورهای منطقه داشته باشد به همان اندازه تحقق طرح‌هایی که برای به انزوا کشاندن ایران در دستور کار کشورهای عربی و امریکا قرار دارد، تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و ناموفق خواهد بود.

* آیا کشورهای اروپایی در مسیری که امریکا با همراهی متحدان منطقه‌ای‌اش برای منزوی کردن ایران گشوده‌اند، گام برمی‌دارند؟

** آنچه مسلم است مسیر حل تنش هسته‌ای و دستیابی به برجام از زمان دولت باراک اوباما شروع شده و الان هم ادامه پیدا می‌کند گرچه مقام‌های دولت جدید امریکا به طور دائم از مفاد برجام انتقاد می‌کنند اما فعلاً به چارچوب آن متعهد هستند ولی حتماً در مسیر تشدید تحریم‌های غیرهسته‌ای به بهانه‌های مختلف مثل موضوع حقوق بشر و فعالیت موشکی حرکت خواهند کرد. اما از آنجایی که این تحریم‌ها مثل تحریم‌های هسته‌ای محمل شورای امنیت را ندارد، الزامی برای رعایت تمام کشورها از جمله اروپایی‌ها به وجود نمی‌آورد. اگرچه آنها در معاملات تجاری تلاش می‌کنند دیدگاه امریکایی‌ها را در نظر گیرند اما آن طور هم نیست که مثل تحریم‌های هسته‌ای تمام کشورها ملزم به رعایت آن باشند. بویژه آنکه اروپایی‌ها در زمینه‌های مختلفی در عرصه سیاست خارجی با امریکایی‌ها زاویه پیدا کرده‌اند و طبیعتاً با رویکرد یکجانبه‌گرایی واشنگتن در زمینه کارشکنی در اجرای برجام و همچنین اعمال تحریم‌های تازه علیه ایران همراهی نخواهند کرد. اما این موضوع هم دور از انتظار است که اروپا بتواند امریکا را از اعمال فشارهای تازه بر ایران از طریق تحریم‌های غیر هسته‌ای منصرف کند.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/187112

ش.د9600765

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات