تیم امنیت ملی ترامپ دارای تعداد زیادی از نظامیان بازنشسته یا مستقری است که از دوران مبارزات انتخاباتی با وی همراه بودند. مسلماً رویکرد نظامیگری در دوره ترامپ حداقل به لحاظ نظری افزایش یافته است و بر اساس سنت جمهوریخواهان، نظامیان جایگاه ویژهای در این دولت دارند.
دونالد ترامپ همان روند اعتراف به مشکلات داخلی آمریکا که در دوره رقابت های انتخاباتی این کشور داشت، را هنوز حفظ کرده است و اکنون در مقام ریاست جمهوری ایالات متحده همچنان به این مشکلات اعتراف می کند. علاوه بر این تصمیمات عجولانه و عجیب وی سبب شده تا حتی برخی سلامت روانی او را زیر سوال ببرند و بحث استیضاح وی مطرح شود.
این اعترافات ترامپ چه معنایی دارد؟ او تا چه اندازه در داخل آمریکا جا پای محکمی دارد؟ مشکلات داخلی ترامپ چه تأثیری بر سیاست خارجی آمریکا خواهد گذاشت؟
ابوذر گوهری مقدم، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق و کارشناس مسائل آمریکا این سوالات را به خبرنگار گروه بین الملل بصیرت پاسخ داده اند:
بصیرت: اعترافات صریح ترامپ به مشکلات داخلی آمریکا چه پیام هایی دارد؟
ترامپ از دوران مبارزات انتخاباتی با انتقاد از وضعیت زیرساختی آمریکا و مشکلات فراوان این حوزه با شعار «آمریکا را مجدد قدرتمند کنیم»، وارد عرصه شد. البته این شعار به شکل دیگری توسط دولت اوباما نیز مطرح میشد و از این جهت امری جدید محسوب نمیشد. اوباما معتقد بود باید آمریکا ابتدا در داخل اقدام به دولت -ملت سازی نماید و سپس به تقویت سیاست خارجی خود اقدام کند. دولت ترامپ مبتنی بر آموزههای پوپولیستی و ناسیونالیسم سرکار آمد و لذا به ناچار باید با شعارهای عوامپسند تفاوت رویکرد خود را با دولت دمکرات نشان میداد. وی همچنان بر این عناصر پوپولیستی تأکید دارد و البته باید توجه کرد که آمریکا به عنوان یک ابرقدرت به عقیده بسیاری از متفکران این کشور در حال افول است و جایگاه گذشته را ندارد. در چنین شرایطی ترامپ با شعار اولویت مسائل داخلی آمریکا و تقویت زیرساختهای داخلی توانست به ریاست جمهوری برسد از این رو مسائل سیاست خارجی تبعی و وابسته به تحولات احتمالی جدی در خارج میباشد.
بصیرت: ترامپ در منازعات و اختلافات خود با دیگر گروههای قدرت در داخل آمریکا به چالش کشیده شده است؟ آیا این اختلافات میتواند باعث استیضاح ترامپ شود؟
ترامپ از ابتدای تصدی پست ریاست جمهوری با مشکلات داخلی متعدد مواجه شد که بخشی از این موارد عدم وابستگی وی به جریانهای اصلی قدرت در واشنگتن و عدم تعلقات قدرتمند حزبی وی بود. ترامپ مقبول ساختار سنتی حاکمیت آمریکا نیست و این امر باعث شده است بسیاری از مواضع وی با چالش در داخل دستگاه حکومت آمریکا مواجه شود. یکی از مهمترین موارد اختلاف، مسئله روسیه است.
مبارزه با کمونیسم شاخصه اصلی سیاست خارجی آمریکا در جنگ سرد بود. رویکرد مهار و دشمنی با روسیه پس از جنگ سرد نیز به دلایل متعدد همچنان در ذهن سیاستمداران و بدنه حاکمیت ایالات متحده وجود دارد. ترامپ از دوران مبارزات انتخاباتی رویکرد مثبتی در قبال روسیه اتخاذ و برای بهبود رابطه از کانالهای مختلف تلاش کرد به نحوی که این اقدامات تبدیل به مهم ترین بحران در دولت وی شده است. مقابله با بدنه حاکمیتی آمریکا (Deep State) در موضوع روسیه، تبعات جدی برای ترامپ داشته است و حاکمیت آمریکا در تلاش برای اصلاح سیاست خارجی ترامپ به مسیر اصلی است به نحوی که حتی مسئله استیضاح ترامپ مطرح و مقامات ارشد وی، متهم به نقض قوانین شدهاند. مخالفان ترامپ و خصوصاً دمکراتها به سمت تغییر نظر افکار عمومی علیه وی گام برداشته در این میان نقش رسانههای منتقد نیز بسیار جدی است. حتی جمهوریخواهان نیز به شدت نگران انتخابات میان دورهای 2018 و تأثیر سیاستهای ترامپ بر انتخاب مجدد خود هستند.
در حال حاضر مسئله ارتباطات این اعضا و حتی شخص ترامپ با دولت روسیه مسئله جدی تحقیقات پلیس فدرال آمریکاست. در این راستا اخراج کومی، رئیس اف بی ای، توسط ترامپ نیز شائبه سوء استفاده از قدرت و جلوگیری از اجرای عدالت را به وجود آورده است. اتهاماتی که هر یک به راحتی میتواند باعث استیضاح ترامپ گردد، اما در مقطع فعلی این تحقیقات در حال انجام است و زمان روشن شدن نتیجه دقیقاً مشخص نیست، لذا این که در کوتاه مدت تصور کنیم با روشن شدن نتیجه و اثبات ارتباط شخص ترامپ در این روند، استیضاح به جریان بیفتد، این چندان قابل تصور نیست. این روند ممکن است بیش از یک سال به طول انجامد.
در اینجا خوب است به نتایج یک نظرسنجی درباره مقایسه میزان اعتماد مردم به ترامپ و سی ان ان توجه کنیم.
در حالی که تنها پنج درصد دمکرات ها به ترامپ اعتماد دارند 89 درصد جمهوریخواهان ترامپ را قابل اعتماد میدانند. پنجاه و پنج درصد افراد مستقل نیز اعتماد بیشتری به سی ان ان دارند. در مجموع خارج از مرزبندی حزبی، اعتماد مردم آمریکا به شبکه سی ان ان بیش از رئیس جمهورشان است.
از سوی دیگر ذکر مواردی نظیر عدم وجود سلامت روانی ترامپ و حرکت در جهت استعفا و برکناری وی هرچند توسط دمکراتها مطرح شده است، اما جهت رسیدن به نتیجه باید به اجماع دوحزبی براساس روندهای موجود برسد. که این امر نیز در کوتاه مدت قابل تصور نیست. هرچند برخی از جمهوری خواهان نیز رویکرد مثبتی به ترامپ ندارند و مایک پنس معاون وی را برای ریاست جمهوری ترجیح میدهند، اما رسیدن به اجماع فرایندی زمان بر است. البته این کشمکش ها باعث تضعیف جایگاه ترامپ بهعنوان رئیس جمهور شده است و میتواند تبعات منفی و مثبت در سیاست خارجی آمریکا داشته باشد.
بصیرت: آثار و نتایج مشکلات داخلی آمریکا چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور خواهد گذاشت؟
در نگاه نخست باعث تضعیف جایگاه و موقعیت رئیس جمهور آمریکا از جانب شرکاء و متحدان و حتی رقبای آمریکا می شود و باعث میشود ترامپ نتواند برنامه های سیاست خارجی خود را با قوت اعمال کند. از سوی دیگر میتواند باعث تهاجمی شدن سیاست خارجی ترامپ گردد. به این معنا که برای سرپوش گذاردن بر مشکلات داخلی، اقدام به ماجراجویی خارجی نموده و رفتارهای غیرقابل پیش بینی از خود بروز دهد. همچنین این امر میتواند باعث شود ترامپ در برخی حوزه ها به رقبای داخلی و مخالفان خود در کنگره امتیازاتی داده و دست آنها را برای اعمال تحریم یا قوانین مخرب باز گذارد. این مسئله به عنوان مثال میتواند در مورد جمهوری اسلامی ایران مصداق داشته باشد.
از سوی دیگر درگیر شدن ترامپ در مسائل داخلی باعث عدم تمرکز کافی وی به مسائل بینالمللی شده و این امر میتواند عرصه را برای رقبای آمریکا مهیا نماید و فشار خارجی آمریکا در برخی موارد تعدیل گردد.
بصیرت: تا چه اندازه رویکرد نظامیگری ترامپ در داخل آمریکا دارای طرفدار است؟
تیم امنیت ملی ترامپ دارای تعداد زیادی از نظامیان بازنشسته یا مستقری است که از دوران مبارزات انتخاباتی با وی همراه بودند. مسلماً رویکرد نظامیگری در دوره ترامپ حداقل به لحاظ نظری افزایش یافته است و بر اساس سنت جمهوریخواهان، نظامیان جایگاه ویژهای در این دولت دارند. تصدی پست های مهمی نظیر وزارت دفاع و مشاور امنیت ملی توسط فرماندهان میدانی مانند متیس، مک مستر و فقدان تجربه ترامپ در امور امنیت ملی و سیاست دفاعی باعث شده این افراد از جانب ترامپ اختیار کافی برای عمل کردن در حوزههای مختلف را داشته باشند، اما این که نتیجه این نظامیگری لزوماً توسل به جنگهای تمام عیار و با شدت باشد قطعاً با توجه به ضعف ساختاری و عدم تمایل ترامپ به ورود به چنین جنگهایی، حداقل در مقطع کنونی قابلتصور نیست، لذا ضمن افزایش اقدامات تاکتیکی نظامی، توسل ترامپ به جنگ های تمام عیار در مقطع فعلی برای آمریکا فاقد توجیه لازم است.
باید توجه داشت ظرفیتهای اقتصادی فعلی آمریکا اجازه ورود این کشور به جنگ تمام عیار را نخواهد داد و حتی شعارهای تقویت توان نظامی آمریکا با محدودیت های بودجه مواجه است، لذا تعقیب نوعی انزواگرایی جدید و فشار به متحدان جهت تقبل تعهدات بیشتر در کوتاه مدت و میان مدت توسط ترامپ و تیم امنیت ملی وی تعقیب خواهد شد. نکته با اهمیت، آن که احتمالاً ترامپ علیرغم همه این مسائل، به دلیل روحیات شخصی و طیف نظامیان افراطی اطراف خود، فضای عدم اطمینان با ریسک بالا را ایجاد خواهد کرد؛ امری که میتواند متحدان و رقبای آمریکا را در مواردی غافلگیر نماید. این امر ضرورت رصد و شناخت دقیقتر از سیاستهای وی و نیز طراحی سناریوهای مختلف اقدام را بیش از گذشته برای همه نمایان میسازد./
از جناب دکتر گوهری مقدم که به سوالات بصیرت پاسخ دادند، تشکر می کنیم.
مصاحبه از: وحید قاسمی