(روزنامه اعتماد ـ 1396/05/01 ـ شماره 3860 ـ صفحه 6)
** مهمترين عامل شكست فاحشي است كه در انتخابات خوردهاند. اين شكست هم بسيار غليظ و هم مضاعف بوده است. اول اينكه در انتخابات شركت كردهاند و از اصلاحطلبان و اعتدالگرايان شكست خوردهاند. اين طبيعي است و ميتواند رخ دهد. اما نكته دوم اين است كه يادتان باشد شكست اصولگرايان پس از دوپينگ بود. يعني دوپينگي مبتني بر پوپوليسم افسار گسيخته فرهنگي و حمله مستقيم به دولت را به كار گرفتند. در جوامعي كه با بحران اقتصادي دست و پنجه نرم ميكنند اين دوپينگها غالبا جواب ميدهد. از اين رو اينها هم بهطور نرمال شكست خوردند و هم با وجود دوپينگهاي زياد اين شكست نصيبشان شد.
* جريان اصولگرا براي حضور موثر در جامعه و سياست چه تغييراتي را بايد در اولويت كار خود قرار دهد؟
** يكي از كارهاي خيلي مهمي كه آنها بايد انجام دهند اين است كه جريان اصولگرايي بايد بند نافش را از امكانات دولت موازي قطع كند. از رانت دولت موازي استفاده نكند. هر جريان سياسي اصيل بايد بند نافش به جامعه وصل باشد يعني متكي به خواست و مطالبات مردم و جامعه باشد نه اينكه متكي به امكانات عمومي باشد.
* در اين نامه قاليباف عنوان كرده راس جريان اصولگرا دچار اختلال است. به نظر شما اين جريان اساسا راسي دارد كه دچار اختلال باشد؟
** اين اخلال اتفاقا به همين نكتهاي بر ميگردد كه پيشتر اشاره شد. جمهوري اسلامي دولت دو لايه است. يك لايه آن دولت رسمي است يعني سه قوه و سازمانهاي مربوط به دولت و قوه قضاييه و مجلس و نيروهاي نظامي، امنيتي و اطلاعاتي است. اين دولت رسمي است. بايد برابر قانون عمل كرده و شفاف باشند. بايد نسبت به مردم پاسخگو باشند. دولت موازي هم داريم كه چندان شفاف و پاسخگو نيست. مهمترين امكانات عمومي بيشتر در بخش دولت موازي است. اصولگراها به نام اينكه خيلي ارادتمند و مخلص نظام و ذوب در نظام هستند، بيخيال مردم و جامعه ميشوند. بعد هم به امكانات دولت موازي چسبيدهاند. چسبيدن به امكانات دولت موازي نيز عرصه تكنوازي است. عرصه تشكلهاي منسجم سياسي مثل احزاب نيست. لذا هر كسي كه بيشتر تكنوازي كند، آن بالاها كاري ميتواند انجام دهد. اين حرف درست است كه در بالاي اصولگرايان اختلال ايجاد شده است. اصيلترين شخصيتهاي اصولگرا چه كساني بودند؟ آقاي ناطقنوري بود. همين تكنوازها پشت ايشان را خالي كردند و به تتلو رسيدند.
* آيا ميتواند سرآغاز تحول در جريان اصولگرا باشد؟
** نه، سرآغاز تحول نيست چون خود آقاي قاليباف هم وزني ندارد. وزني كه به او دادهاند به خاطر حملهاي بود كه به دولت روحاني كرد. به خاطر شيرجهاي بود كه به استخر خالي زد.
* پيشتر چهرههايي نظيرمرتضي نبوي، اميرمحبيان و ... از ضرورت بازسازي و نوسازي اصولگرايي سخن گفته بودند آيا اين مساله از همان منظر مطرح شده است؟
** از بين افرادي كه گفتيد مهمترين فرد آقاي مرتضي نبوي است. بقيه افرادي تكنواز هستند و در اين كار موثر نيستند. ۲۰ سال است كه همينگونه رفتار ميكنند. آقاي مرتضي نبوي يك شخصيت سياسي ريشهدار در جريان اصولگرايي است. زمانهايي هم حرفهايي عجيب گفته بود. يادم هست يك بار دعا كرده بود انشاءالله مدرنيته را خاك كنيم. اگر اين حرفها را كنار بگذارند و واقعيت جامعه را ببينند و از موضع جامعه و مردم عمل كنند، خوب است. درست مثل جرياني كه اصولگرايان در انقلاب داشتند. آن زمان جريان اصولگرايي يك جريان مردمي بوده و با ارزشهايي همراه بوده است- به رفتار جناب ناطق توجه كنيد. گفتم مشكلي كه وجود دارد اين است كه اصولگرايان بند نافشان را از مردم قطع كردند و ارزشها هم براي آنها تبديل به وسيله شد. لذا اصالت ندارند. حتي كار به طرفداري از تتلو رسيد. اين خيلي نماد خوبي است براي اينكه نشان داده شود اصولگرايي در چه وضعيتي قرار گرفته است.
* اصولگرايي نوسازي شده براي اثرگذاري بايد واجد چه ويژگيهايي باشد؟
** اصولگرايي براي اثرگذاري بايد به تكيه به مردم و جامعه باز گردند. خيلي كار سختي است. آنها ۲۰ سال است كه به امكانات دولت موازي معتاد شدهاند. همه اميدشان در اين مدت اين بوده كه با قدرت قوه قضاييه بر سر اصلاحطلبان و خبرنگاران و انجياوها بزنند. ميپرسيد چه ويژگيهايي بايد داشته باشند؟ بايد دست از اين كارها بردارند. مبتني بر قانون و برابري سياسي و ارتباط متقابل با بخشهاي مختلف جامعه و به خصوص پايگاه اصولگرايي يعني مذهبيها وارد عمل شوند. پايگاه راي اصولگرايي كارشان به سختي كشيده است. به بحران رسيدهاند. اخيرا موضوع تتلو را توجيه هم ميكنند. انگار هيچ كارشناسي نيست با آنها حرف بزند. يعني دو مرتبه در استخر خالي شيرجه ميزنند. يك بار در انتخابات و يكبار هم بعد از آنكه موضوع را ادامه ميدهند. اگر واقعا به دنبال تحول هستند بايد متواضعانه نزد افرادي مثل آقاي ناطقنوري بنشينند و ياد بگيرند و فكر كنند كه چه كارهايي انجام دادهاند و چه كارهايي نبايد انجام دهند. يك سال بايد كار كنند. الان هم دو سال وقت دارند. وگرنه از موضع قدرت و امكانات دولت موازي اقدام كردن همين ميشود كه الان ميبينيم. مهمترين دستاوردشان اين بوده كه رشد و توسعه ايران را با كندي مواجه كردند. خودشان هم نتوانستند مسلط شوند. ۸ سال مسلط شدند ديديم كشور را با چه بحرانهايي مواجه كردند.
* موضع جريان اصلاحات در برابر چنين اظهارات و اقداماتي چيست؟
** جريان اصلاحات از هر كار عقلايي و قانوني دفاع ميكند. از اين كار نيز دفاع خواهد كرد. ولي اين كار الان هم خيلي جدي نيست.
* آيا اصلاحطلبان از تغيير رويكرد رقيب دفاع ميكنند؟
** كلمه درستتر از دفاع تشويق است. اصلاحطلبان اگر رقيب در رفتارش تجديدنظر كند و رفتارش را بهتر با مردم و جامعه تطبيق دهد و دنبال رعايت برابري سياسي باشند، تشويقش ميكنند.
* حذف چهرههاي اثرگذار اصولگرا نظير ناطقنوري را چقدر در بنبست فعلي اين جريان موثر ميدانيد؟
** زوال اصولگرايي از وقتي شروع شد كه به آقاي ناطقنوري پشت كردند و پشت امثال آقاي احمدينژاد رفتند. همين آقاي باهنر طوري صحبت ميكرد كه هر روز با آقاي احمدينژاد فالوده ميخورد كه انگار خيلي موفق است. البته حالا چند سال است كه ميگويد ما نبوديم. اصلا زوال آنها از همان موقع شروع شد. مرمتشان هم همينطور شروع ميشود. بايد بگردند و شخصيتهاي اصولگراي مردمي را پيدا كنند و دور آنها رفته و درس بگيرند و جريان راست را بازسازي كنند. جمنا همين امكانات دولت موازي بود. در انتخابات وارد شد و عدهاي به دنبالش راه افتادند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=81082
ش.د9601236