(روزنامه اعتماد ـ 1396/05/01 ـ شماره 3860 ـ صفحه 2)
** دولت دوم آقاي روحاني عليالقاعده بايد با تجربهاي كه در دولت يازدهم اندوخته شده و مسائل و مشكلاتي كه براي دولتمردان عينيتر شده، قويتر از دولت يازدهم تشكيل شود. در توقعاتي كه وجود دارد: نخست اينكه رنگ دولت بايد پررنگتر از قبل به لحاظ استفاده از نيروهاي اصلاحطلب باشد. دوم اينكه ميانگين سني دولتمردان بايد پايينتر بيايد و از نيروهاي جوانتر و با انگيزهتر استفاده شود. انتظار سوم، مربوط به بهبود وضعيت اقتصادي است. اين دولت كه توانسته در مهار تورم موفقيت پيدا كند، بايد برنامههايش را براي مقابله با ركود و رفتن به مرحله رونق حركت دهد. به خصوص در ايجاد اشتغال براي نيروهاي جوان و فارغالتحصيلان با برنامه روشني پيش برود.
* در اين چند سالي كه از عمر دولت گذشت، يكي از موانع كاري، مخالفانش بودند كه اكثريت مجلس را هم در دست داشتند. اينكه حضور نيروهاي اصلاحطلب پررنگ نبود را ميتوان به اين امر ربط داد...
** البته اينبار هم به نظر ميآيد كه اصولگرايان تندرو و مخالفان دولت، عزم خود را جزم كردهاند كه حركت دولت در مسير جديد كند شود و دنبال اين هستند كه از همين ابتدا دولت دوازدهم را ناكارآمد و بدون اثربخشي جلوه دهند. در حالي كه در شرايط كنوني دولت با مشكلات عديدهاي روبهرو است و بايد اين مشكلات را حل كند. از مشكلات خارجي گرفته، تا مشكلات داخلي و مسائل مربوط به بانكها و كافي نبودن اعتبارات و... دولت هنوز هم با مشكلات اينچنيني دست و پنجه نرم ميكند. بنابراين چوب لاي چرخ گذاشتن ثمري جز از دست رفتن منافع ملي ندارد. دولت كه نميتواند هم در جبهه بيروني كشور دوباره به دنبال تعامل باشد و براي پيشبرد آن برنامهريزي كند و هم در داخل كشور درگير اختلافات باشد. بايد در داخل اجازه داد تا دولت بتواند رسالت خود را عملي كند.
* اين عزم جدي چگونه از سوي مخالفان در حال شكلگيري است؟
** دولت يازدهم در اواخر عمرش يك قرارداد بسيار خوب با توتال امضا كرد. ديديد كه اين قرارداد خوب كه مورد تاييد بزرگان كشور هم هست، با چه مشكلات و اعتراضاتي روبهرو شد. طرح سهفوريتي داده شد! انگار كه چهارستون مملكت با اين قرارداد پايين آمده كه برخي نمايندگان چنين طرحي را براي تصويب به مجلس دادند. اين برخوردها نشان ميدهد كه عزم عدهاي جزم است كه نگذارند دولت كار خود را به انجام برساند.
* دولت چگونه ميتواند با اين اقدامات مقابله كند؟ فكر ميكنيد توان اين كار را دارد؟
** دولت بايد افراد باقيمانده از طيف تندروي اصولگرا كه در مديريت كشور باقي ماندهاند و در دولت يازدهم كارشكني كردهاند را به كنار براند و آدمهاي مثبت و متعادلتر را بر سر كار بگذارد. در دستگاههاي مختلف در دولتهاي نهم و دهم، آدمهايي بيتخصص يا كمتخصص، كمدانش يا بيدانش، كمتوان يا ناتوان، در همه دستگاهها، گمارده شدهاند. من فقط يك نمونه را ميگويم. وزارت نفت، در سال ٨٤، با ١١٠ هزار پرسنل تحويل داده شد، در سال ٩٢، همين آقاي زنگنه كه اين وزارتخانه را ٨ سال پيش تحويل دولت احمدينژاد داده بود، با ٢٨٠ هزار پرسنل تحويل گرفت. يعني بيش از دو و نيم برابر، تعداد پرسنل اين وزارتخانه در هشت سال حضور دولت احمدينژاد افزايش يافته بود. از اين ميان تنها تعداد ناچيزي متخصص بودند، بقيه اين افراد روي دست اين وزارتخانه ماندهاند. وزارت كشاورزي هم همينطور، صنعت، معدن و تجارت هم همينطور، تمام اين افراد استخدام رسمي شدند. اينها در گوشه و كنار هستند و كار اصليشان هم كار راهانداختن يا دنبال كارشكني و ناراضي كردن مردم است. دولت بايد اينهايي كه مردم را ناراضي ميكنند، در دوره جديد كنار بگذارد.
* اصلاحطلبان از حاميان هميشگي روحاني بوده و هستند، در اين روزها واكنشهاي زيادي به سخنان اصلاحطلباني ميشود كه خواهان مشورت روحاني براي تشكيل كابينه جديد بودهاند. اصلاحطلبان در اين مسير چگونه حسن روحاني را همراهي خواهند كرد؟ چگونه ميتوانند درخواست خود را مطرح كنند، كه به آن انگ سهمخواهي زده نشود؟
** اعتقادم اين است كه اگر اصلاحطلبان در صحنه نبودند و تمامقد براي انتخابات تلاش نميكردند، نتيجه انتخابات طور ديگري رقم ميخورد. اگر اصلاحطلبان تمامقد به ميدان نيامده بودند و آراي خاكستري را براي حضور در پاي صندوقهاي راي، ترغيب نكرده بودند، نتيجه انتخابات ممكن بود به نوع ديگري رقم بخورد. روندي كه نظرسنجيها نشان ميداد كه روحاني با حركت كندتر و رييسي با حركت تندتر درصدد تغيير بودند، ممكن بود منجر به نتيجه ديگري شود. در هفته آخر ارديبهشت بود كه راي روحاني توانست از مرز ٥٠ درصد بالاتر رود. حتي اين احتمال وجود داشت كه انتخابات به مرحله دوم كشيده شود ولي با حضور پررنگ و حماسي اصلاحطلبان، روحاني توانست راي خوبي بياورد و دولت دوازدهم، باز به رياست ايشان تشكيل شود.
* در سال ٩٢ هم اصلاحطلبان حمايت گستردهاي داشتند. حتي در انتخابات مجلس در سال ٩٤، پس از اين اتفاقات هم انتظارات خود را مطرح كرديد؟ تا چه حد به آن توجه شد؟
** ما آن دفعه (سال ٩٢) ورود پيدا كرديم و اصلاحات تلاش كرد اما نظرات اصلاحطلبان آنطور كه توقع ميرفت منظور نشد. اين انتخابات هم بسيار حساس بود. اصلاحطلبان هركاري كه از دستشان برميآمد، با بدنه اجتماعي قوي كه در سطح كشور دارند براي پيروزي دوباره روحاني انجام دادند و حالا مناسب نيست كه با آنها مشورت نشود.
* ولي اعتراضات وارد شده به اصلاحطلبان واكنش به حرفهاي آقاي عارف بود. هرچند منظور اصلي ايشان، صرف مشورتخواهي از جريان اصلاحات بود اما به «سهمخواهي» از آن تعبير شد.
** در مجلس آقاي دكتر عارف، در راس يك فراكسيون صد و خردهاي نفره قرار گرفته و تحت فشار است. بايد بالاخره به نوعي نگراني خود را نشان دهد. حالا بعضيها معتقدند كه بايد در خصوص چينش كابينه با رييسجمهور تعامل ميكردند اما، علني و رسانهاي نميشد. اين هم نظري است كه بايد از عارف و فراكسيون اميد و اصلاحطلبان پرسيد كه چرا، موضوع به اينجا كشيده شده است. حتما مشكلي وجود داشته. آقاي عارف به اين مفتيها موضعگيري نميكند. ايشان آدم منطقي و ملايم و مورد تاييد اصلاحطلبان، رهبري است. منظورم اين است كه همواره مواضع معتدلي دارند.
* چگونه بايد اين پيشنهادات مطرح شود كه سهمخواهي از آن برداشت نشود؟
** اين را بدانيد كه اصلاحطلبان به خاطر منافع ملي حتي اگر آقاي روحاني هم به نظراتشان عمل نكند، دست از حمايت دولت برنميدارند. اصلاحطلبان در همه ادوار، بيش از هرچيزي منافع ملي برايشان مهم است. منافع ملي خط قرمزشان است.
* پيشنهاد اصلاحطلبان چيست؟
** چند مساله وجود دارد، انتخاب آدمهاي شجاع و باانگيزه كه با سختيها بتوانند مقابله كنند و مشكلات را حل كنند. جوانتر شدن كابينه هم يك نكته مهم است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد. همچنين فكر ميكنم كه بالاخره حداقل دو نفر از جامعه زنان بايد در كابينه حضور داشته باشند.
* احزاب واسطه دولت و ملت هستند. جريان اصلاحطلب، توقعات مردم از دولت را در چه قالبي شكل دادهاند؟
** توقع مردم بهبود وضع اقتصادي و اصلاح ساختار بانكها است. همه ميدانيم كه بالاي ٩٥ درصد اقتصاد ايران متكي بر جريان بانكها است. اما، بانكها متاسفانه تبديل به بنگاههاي اقتصادي شدند. به جاي بانكداري، بنگاهداري ميكنند. دولت همانطور كه تورم را به كنترل درآورد، با حفظ تورم يك رقمي بايد از ركود خارج شود و نرخ بيكاري هم يك رقمي شود. الان نرخ بيكاري فارغالتحصيلان و جوانان، نزديك به ٤٠ درصد است. اين رقم خيلي مشكل ايجاد ميكند. شما در هر خانهاي كه سر بزنيد، يك يا دو نفر فارغالتحصيل بيكار هستند و اينها خاطر پدر و مادرها را آزرده ميسازد. غير از اينكه جوان به يأس كشيده ميشود و افسرده ميشود، پدر و مادرهاشان هم دچار معضل ميشوند.
* تبعات فاصله گرفتن دولت از جبههاي كه از آنها براي روي كارآمدن حمايت كرده، چيست؟
** اعتمادي كه لازم است براي حركت در راستاي توسعه انجام شود، تضعيف ميشود. روحاني بايد اينها را در نظر بگيرد، به خصوص به سرمايههاي اجتماعي، مديران و كارشناسان و افراد نخبه بايد توجه بيشتري كند. البته دولت تنگناي مالي دارد ولي بايد تيم اقتصادي دولت، اين مسائل و مشكلات را حل كند. اگر در اين چهار سال اين تحولات صورت نگيرد و تغييرات جدي انجام نشود، بازنده اصلي جبهه اصلاحات است كه همه موجودي خود را در اين چند سال در طبق اخلاص گذاشت. بچههاي اصلاحات، از برخورد دولت يازدهم، مقداري دلگير هستند و با سختي در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم به صحنه كشيده شدند. فقط در نظر گرفتن منافع ملي بود كه باعث شد باز هم به صحنه بيايند.
* دلخوري اصلاحطلبان به چه دليل است؟
** به حساب نياوردن اصلاحطلبان و بهكار نگرفتن آنها. مديران و كارشناساني كه در دوره احمدينژاد حذف شدند و تقريبا كفبر شدند، انتظار داشتند دولت كه عوض ميشود، توجهي به آنها شود كه در اداره زندگي ساده خود درنمانند.
* توقعات اصلاحطلبان اين سري بيشتر از قبل است؟
** اين دفعه توقعات بيشتري وجود دارد تا توجه بيشتري صورت بگيرد.
* توجه خواهد شد؟
** اينكه بيشتر توجه كنند يا نه را نميدانم ولي اگر توجه نكنند، براي دولت مشكلاتي ايجاد ميشود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=81053
ش.د9601234