(روزنامه همدلي – 1396/04/31 – شماره 649 – صفحه 2)
موضع آمریکاییها در قبال ملی شدن صنعت نفت
باوند به موضع آمریکاییها در قبال ملی شدن صنعت نفت پرداخت. او گفت: در وزارت خارجه آمریکا گروهی معتقد بود برای جلوگیری از نفوذ خزنده و فزاینده کمونیسم در ایران باید از ناسیونالیسم حمایت کرد. اتفاقا اینها در تصمیمگیری ترومن تاثیرگذار بودند. به همین خاطر بود که آمریکاییها ابتدا از ملی شدن صنعت نفت حمایت کردند. در مرحله دیگر نیز هریمن میخواست نقش میانجیگر را ایفا کند، اما در مرحله سوم این موضع تغییر پیدا کرد. او ادامه داد: آنتونی ایدن وزیر خارجه انگلیس در خاطراتش مینویسد ما دیدیم مصدق از کارت آمریکا علیه ما استفاده میکند. بنابراین سعی کردیم این کارت را از او بگیریم. ایدن در اجلاس عمومی مجمع سازمان ملل با آچسون وزیر خارجه آمریکا گفتوگو میکند و آمریکاییها در نهایت قبول می کنند که در نفت ایران مشارکت داشته باشند.
مصدق ملی شدن صنعت نفت را رنسانس سیاسی میدانست
داود هرمیداس باوند معتقد است مصدق ملی شدن صنعت نفت را ایدئولوژی و یک رنسانس سیاسی میدانست. او تصورش این بود که با ملی شدن صنعت نفت نه تنها نفوذ سیاسی یک کشور از طریق یک شرکت متوقف می شود، بلکه اصول مشروطیت احیا و یک نظام دموکراتیک در جامعه حاکم خواهد شد. او معتقد بود شاه باید سلطنت کند نه حکومت.
چرا شوروی از جنبش ضداستعماری مصدق حمایت نکرد؟
باوند در ادامه سخنان خود به این سوال پرداخت که «چرا شوروی از جنبش ضداستعماری مصدق حمایت نکرد؟». وی در پاسخ به این سوال گفت که استالین معتقد بود حل بحرانهایی که در جهان غرب اتفاق میافتد در طیف ارزشهای جهان غرب خواهد بود. بنابراین او برای مصدق یا گاندی و نهرو اعتبار یک پدیده انقلابی قائل نبود. نکته دوم، او معتقد بود جنبشهایی که در آن حزب کمونیسم دخالت نداشته باشد، قابل اعتبار و اطمینان نیست. نکته سوم او معتقد بود که در این ماجرا رقابتی بین آمریکا و انگلیس شکل گرفته است که انگلیس یک امپریالیسم فرتوت و فرسوده است و در مقابل آن آمریکا یک امپریالیسم حاد است که قرار است جانشین انگلیس شود. بنابراین شوروی ترجیح میداد انگلیس فرسوده پایدار باشد، اما آمریکا حضور پیدا نکند. از اینرو شوروی، استالین و حزب توده طرفدار حفظ وضع موجود بودند. به همین دلیل از دید شوروی مسئله ملی کردن به این معنا بود، که آمریکاییها قدرت میگیرند.
این استاد دانشگاه افزود: بعد از مرگ استالین همزیستی مسالمتآمیز با غرب سیاست شوروی شد. بنابراین شوروی راه سکوت رضایتمندانه را با غرب و آمریکا پیش گرفت. لذا میبینیم که با وجود اینکه دولت مصدق در مضیقه اقتصادی قرار گرفته بود، شوروی بعد از روی کار آمدن زاهدی طلاهایی را که به ایران بدهکار بود، پرداخت کرد. بنابراین حزب توده در مجموعه این حوادث با احزاب مخالف خود همبستگی داشت.
استعفای مصدق و تظاهرات 30 تیر
باوند افزود: در جریان انتخابات مجلس در بعضی استانها ارتش دخالتهایی در انتخابات کرده بود. مصدق هم در پی این وضعیت از شاه خواست که وزارت جنگ را به دولت بسپارد. شاه این مسئله را قبول نکرد و مصدق هم استعفا داد. در پی این استعفا، تظاهرات 30تیر پدیدار شد. به اعتقاد باوند در ساعت 3 روز 30تیر مسجل شده بود که جنبش هواداران مصدق پیروز میشود. حزب توده هم این موقع اطلاع پیدا کرد شاه قوام را برکنار میکند وارد ماجرا شد.
مصدق الهامبخش بود
باوند در بخشی از سخنانش گفت: در زمان قاجار دو شخصیت با وجود دوران کوتاه صدارت الهامبخش بودند که یکی از آنها امیرکبیر بود. طرحهای امیرکبیر در سیاست خارجی و... الهامبخش بود. او میخواست ایران را از این توقف تاریخی خارج کند. مصدق هم چنین بود. باوند با اشاره به حل ماجرای آذربایجان توسط قوام افزود: قوام در ماجرای آذربایجان به ایران خدمت کرد، اما الهامبخش نبود. بعضی شخصیتها هستند که نظراتشان برای نسلهای بعدی مطرح است، هرچند که ممکن است این نظرات مورد اختلاف باشد. او ادامه داد: با وجود اینکه انگلستان قبل از ایران ملی کردن صنایع خود را در پیش گرفته بود، اما یک سال بعد از کودتای 28مرداد مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامهای صادر کرد که در آن حاکمیت دائمی کشورها بر منابع طبیعی و آزادی استفاده از آنها قید شده است.
28مرداد کودتای انگلیسی- آمریکایی بود
هرمیداس باوند با تاکید بر اینکه روز 28مرداد کودتا انجام شد، گفت: انگلیسیها از ابتدا به آمریکاییها اینچنین القا میکردند که مصدق توان اداره کمونیستها را ندارد و همان اتفاقی که در سال 1948 در چکاسلواکی رخ داد، در ایران هم اتفاق میافتد. او کودتای 28مرداد را حاصل همبستگی آمریکا و انگلیس خواند و افزود: بعدها کسانی مثل اردشیر زاهدی سعی کردند 28مرداد را یک قیام تصویر کنند. با این حال اسناد، بازتابهای وقایع 28مرداد و همچنین دایرهالمعارفهای انگلیسی، آمریکایی و روسی حکایت از نوعی کودتای مشترک دارد. عوامل این کودتا انگلیسی بودند، اما هیاهوی این کودتا بیشتر متوجه آمریکاییها شد. او اضافه کرد: درباره کودتای 28مرداد برنامههایی پیشبینی شده بود که اگر یکی از آنها موفقیتآمیز نبود، برنامههای دیگر اجرا شود.
ملی شدن در دوران خود اقدام مترقی بود
هرمیداس باوند با تاکید بر آنکه رویدادهای تاریخی را باید در موقعیت خود آنها ارزیابی کرد، گفت: در مقطع بعد از جنگ جهانی که حرکتهای ضداستعماری صورت میگرفت، ملی شدن یک اقدام مترقی بود. در حالی که اگر اکنون کسی از ملی شدن سخن بگوید با او مخالفت میشود، چرا که بسیاری افراد طرفدار جلب سرمایه خارجی و انتقال تکنولوژی به داخل هستند.
باوند در پاسخ به اینکه آیا انحلال مجلس از اشتباهات مصدق محسوب میشود یا خیر؟ گفت: بله. حتی بسیاری از دوستان مصدق مثل آقای صدیقی، خلیل ملکی نظر موافقی نداشتند. چون موافق بودند اگر قداست مجلس از بین برود دست طرفهای مقابل باز خواهد بود. البته این هم معلوم نبود که طرف مقابل هم چقدر پایبند به قداستها خواهد بود.
رفتار شعارگونه نیاز بسیج مردم بود
او با اشاره به فضای سیاست داخلی در دوران حکومت مصدق گفت: در آن دوران روزنامهها حتی اگر اهانتی به دولت میکردند توقیف نمیشدند. این استاد دانشگاه درباره اینکه عدهای برخی رفتارهای مصدق را پوپولیستی میخوانند، گفت: وثوقالدوله مکتب سیاسی چند مرحله دارد که مرحله اول آن عوامفریبی است. اما بعضی افراد را میبینیم که تا آخر در همان مرحله اول میمانند! باوند با بیان اینکه رفتار شعارگونه هم متناسب با شرایط زمانی خاصی است، افزود: باید در نظر داشته باشیم در یک شرایط به خصوص نیازمند بسیج مردم هستیم. بنابراین شما خط و مشیای را انتخاب میکنید که متناسب با این شرایط باشد. شما وقتی در یک جمع اندیشمند صحبت میکنید یک روش را به کار میگیرید، اما وقتی میخواهید در بین مردم صحبت کنید شعارگونه رفتار میکنید. در شرایطی که از حزب توده گرفته تا دربار و... مخالف شما هستند، باید مردم را بسیج کنید.
http://hamdelidaily.ir/?newsid=34378
ش.د9601478