(روزنامه اطلاعات ـ 1396/05/01 ـ شماره 26773 ـ صفحه 12)
سید احمد حسینی، کار شناس ارشد مسائل سیاسی و بین المللی در دیپلماسی ایرانی نوشت: مقامات آمریکایی در ماههای اخیر از تدوین سیاست جدید در قبال ایران سخن میگویند، بخشی از این رویکرد در قالب مصوبه نمایندگان سنای آن کشور برای تحریمهای جدید با عنوان مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران نمایان شده است. این گام با دو موضعگیری تکمیلی از سوی رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه آن کشور، شکل جدیدی به خود گرفته؛ آنجا که تیلرسون از ضرورت تغییر مسالمت آمیز رژیم و دونالد ترامپ با سرمستی، از برگهای برنده در اختیار آمریکا در شرایط جدید سخن گفته است.با این اقدامات و حاکمیت یکدستی که در آمریکا پدیدار شده و آثار آن در رای بالا به مصوبه ضد ایرانی و ضد روسی دیده می شود باید اذعان داشت که ما با یک سیاست جدید کاملا تهاجمی که با شیطنت و عقبه فکری خود درصدد تغییر کلی شرایط مواجهه با ایران است روبرو هستیم و این امر ضرورت دقت و اتخاذ تصمیمات بموقع و حساب شده را اقتضاء می کند.نظر به اهمیت و اثرگذاری اقدامات آمریکا در سیاست خارجی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، در این گزارش به تشریح برخی ابعاد رفتاری آمریکا و سپس ارائه راهحلهائی برای مدیریت شرایط کنونی پرداخته می شود:
مسیر ترامپ
سناریوی راهبردی دونالد ترامپ در قبال ایران، وقفه در مسیر تعاملی دوران اوباما و حفظ فاصله با ایران همراه با تشدید فشارها و امنیتی ساختن منطقه با هدف بهرهبرداری از ثروتهای انباشته در عربستان سعودی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است. در این چارچوب قاعدتا واشنگتن مایل است ریشههای تنش و ناامنی در منطقه بهصورت کنترل شده و در مسیر منافع ملی آن کشور باقی بماند و متحدان آمریکا چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ لجستیک و قدرت نظامی به آمریکا نیاز بیشتری پیدا کنند.بعد دیگر سیاست خارجی ترامپ در منطقه خاورمیانه، استفاده از فرصت کنونی برای نزدیک کردن کشورهای عربی با محوریت عربستان و رژیم صهیونیستی به یکدیگر به بهانه تهدید منطقه ای ایران است. بنظر می رسد ترامپ بنا به علاقه شخصی و خانوادگی تمامی ظرفیتهای کشورش را در این مسیر به کار خواهد برد و شاهد تحرکات غیرقابل باور بخصوص از سوی طیفی از کشورهای عربی در آینده خواهیم بود.مجموعه این شرایط ایجاب مینماید که ایران سیاست خارجی خود را در دو حد پرهیز از محافظه کاری بیش از حد و غیرضرور و دقت در نمایش متناسب اقتدار و ظرفیتهای نظامی حفظ کند. در این چارچوب آنچه از ایران به تصویر می کشد این است که اولا کشوری مستقل، مقتدر و رسوخ ناپذیر است و در برابر هر اقدام مخل امنیت ملی، واکنش جدی نشان می دهد و از سوی دیگر قدرت و توانمندیهایش اساسا ماهیت بازدارندگی دارد و به هیچ وجه دنبال ایجاد شکاف بین کشورها و قومیتها و نیز تحریک کشورهای منطقه نیست.
سوءاستفاده از برجام
یکی از دستاویزهای ترامپ در قبال ایران، موضوع برجام است. با توجه به سابقه اقدام رئیس جمهوری آمریکا در خروج از توافقنامه اقلیمی پاریس و نیز لغو توافقنامه عادیسازی روابط با کوبا، برجام نیز از محورهای مورد توجه وی است که باید تغییراتی در آن صورت گرفته و با مقتضیات جدید آمریکا منطبق شود. به عبارت دیگر قصد آمریکا دایر بر تغییر این وضع است و شاید مجموعه شرایط آمریکا و فشار نهادها و لابیها مانع از آن شوند یا اصولا نیاز باشد که از برجام بصورت کلی کنار رود اما مسیرهای دیگری وجود دارد که با حفظ تابلوی برجام، در دستیابی به اهداف آمریکا کمک می کند.مصوبه اخیر سنای آمریکا در وضع تحریمهای جدید علیه ایران یکی از نمونههای دست اندازی به برجام و از کار انداختن روح و جسم آن است که مسالهای بسیار مهم و پیچیده برای برنامهریزان و تصمیم گیران سیاست خارجی ایران است. این امر نیاز به تدبیر و تجمیع همه ظرفیتها دارد و همه نهادها باید به وظایف ذاتی و ملی خود در این زمینه عمل کنند.یکی از مهم ترین عناصر قدرت و نقش آفرینی ایران در این زمینه آن است که موضوع برجام از سطح ملی تنزل جایگاه پیدا نکرده و به موضوعی سلیقهای و جناحی تبدیل نشود. توجه و التزام به این اصل باعث خواهد شد که رقبا و دشمنان ما میزان وفاداری و حساسیت جدی ما در این موضوع را به درستی راستی آزمائی کنند.
در این زمینه نیز ما باید رویکرد دقیق و مشخصی داشته باشیم که مرزهای آن را به درستی تعریف کنیم. چارچوب ما در این خصوص باید این باشد که اولا در مقابل اراده تغییر و برهم زدن بازی بی تفاوت نباشیم و به طرفهای خود نشان دهیم که توافق برجام یک مسیر دوطرفه است و اگر طرف مقابل از وظایف خود شانه خالی و سنگ اندازی کند ما بی تفاوت نمی مانیم و عناصر خود را چه در چارچوب مسئولیتهای برجام و چه خارج از آن به حرکت در میآوریم و هم اینکه از اهرمهای سیاسی، بینالمللی، حقوقی و نظامی و امنیتی به گونه ای استفاده کنیم که مسیر انزوای آمریکا عمق پیدا کرده و متوقف نشود و هزینههای یکجانبه گرائی آمریکا بیش از پیش افزایش یابد.
ترساندن ایران
یکی از تاکتیکهای رقبای ما این است که ایران را از خطرات شخصیتی مانند ترامپ برحذر داشته و این ترس را در ساختارهای مختلف نهادینه کنند که ترامپ شخصیتی غیرقابل پیشبینی است و نباید سر به سر او گذاشت چرا که ممکن است یک دفعه به سراغ ایران بیاید.هر چند الگوی رفتاری ایران تا این مرحله این بوده است که ماههای نخستین شروع به کار ترامپ مدیریت شود و بیهوده برای کشور تولید هزینه نشود اما این الگو نباید به پیدایش یک ذهنیت اشتباه در طرف آمریکائی بیانجامد که ایران ترسیده و در لاک محافظه کاری فرو رفته و تحت هیچ شرایطی اقدامی در برابر زیاده خواهیهای محافل تندروی آمریکائی انجام نخواهد داد.اگر چنین ذهنیتی پدیدار شود آثار بسیار منفی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت و علاوه بر آمریکا حتی بازیگران کوچک مانند عربستان سعودی نیز قدرت، جسارت و اعتماد به نفس برای ضربه پیدا خواهند کرد و اصلاح ذهنیت شکل گرفته بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود.
راهکارهای ایران
جمهوری اسلامی ایران شرایط بسیار مهم و حساسی از گذر تاریخی خود در منطقه و جهان را سپری میکند. تلاش آمریکا و برخی کشورهای ماجراجوی همراه آنها به بهانه نفوذ منطقهای و ادعای اقدامات بی ثبات کننده ایران از یک سو نشان از گسترش حوزه نقش آفرینی ایران و از سوی دیگر نشان از تلاشها برای جا انداختن این تهدید برای تکمیل سناریوهای ضد ایرانی دارد.برای مقابله با چنین وضعی، همه مولفهها از جمله: تدبیر، مصلحتاندیشی، دوری از تنشآفرینی و البته شجاعت و جسارت اقدام بموقع لازم است و فقدان هر یک از اینها می تواند به اهداف راهبردی ایران آسیب بزند. با این توضیح راهکارهای زیر برای پیشبرد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می شود:
الف- عرصه سیاست خارجی:
یکی از مزیتهای دیپلماسی ایرانی، رفتارهای ترامپ و دولت اوست. این عامل باعث ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدان آن شده و دامنه این اختلافات هر روز بیشتر میشود. ایران باید رفتارهای خود را به قدری منطقی و اصولی کند که حتی اقدامی مانند حمله موشکی به مقر تروریستها در سوریه مورد پذیرش قرار گرفته و این واقعیت را نشان دهد که برای مواجهه با چالشهای کنونی از جمله تروریسم باید از ظرفیتهای ایران بهره گرفت .
ب- نظامی و امنیتی:
اقتدار و قدرت نظامی پشتوانهای بسیار محکم برای هر کشوری بخصوص در دنیای پرآشوب خاورمیانه است. جمهوری اسلامی ایران باید یک اصل اساسی را بعنوان فصل الخطاب اعلام و اثبات کند که هر گونه تعرض به کشور به هر شکلی اعم از شهادت مرزبانان یا حمله تروریستی به مجلس یا حرم امام (ره) بدون پاسخ نمی ماند و ایران حتما ضربه ای به مراتب بزرگتر به آنها وارد می کند. چنانچه دشمن این جدیت را با تمام گوشت و پوست خود لمس نکند ریشه این فتنهها خشکیده نمی شود و باید منتظر اقدامات و جنایتهای آنان بود.توجه و عمل به این اصل باعث می شود که همگان در بحث تروریسم و خدشه به منافع ملی و منطقه ای ایران حساب خود را کنند که برای هر اقدامی باید هزینه بسیار بپردازند و هیچ حاشیه امنیتی برای آنان وجود نخواهد داشت. اگر دقت کنیم غفلت از این گونه برخوردهای مهم و ریشه ای باعث مشکلات بسیار برای کشورهای غربی شده و عناصر تروریستی فعال در آن کشورها را بسیار جسور کرده است.
ج- اقتصاد مقاومتی:
واقعیت این است که دشمن به نقاط آسیب و ضعف ما در زمینه اقتصادی دل بسته است و باید برای این موضع تصمیم جدی گرفته شود. کشور ایران توانستن را باید در این بخش معنا کند و فهرستی از نیازمنديهای راهبردی را تهیه و در اختیار خلاقان، صنعتگران، کارآفرینان و مبتکران قرار دهد.شاید نتوانیم همه این نیازها را برطرف کنیم اما حتی پیشرفت حداقلی هم قدرت و توان بازدارندگی اقتصادی ما را بالا برده و بدون تردید تاثیر خود را بر وسوسه آمریکائیها و غربیها برای استفاده از عامل تحریم خواهد گذاشت.ما این تجربه را در موضوعاتی مانند خودکفائی تولید سوخت ۲۰درصد در منازعه هسته ای، خودکفائی تولید بنزین در اوج تحریمها و خودکفائی تولید گندم در مقطع حاضر را داشتهایم و باید که دامنه آن را تسری داده و به سایر حوزهها و عرصههای اقتصادی بکشانیم و از این طریق اهرمهای طرف غربی را بی اثر سازیم .
د- حفظ انسجام داخلی:
کشور ایران برای گذر از مرحله حساس کنونی به تقویت و حداکثرسازی انسجام داخلی نیاز دارد. بالا رفتن درک و تحلیل جامعه ایرانی از شرایط و روندهای محیط پیرامونی، آشکار شدن شکافها و گسلها در سازه کشورهای غربی، حاکم شدن پول و ثروت کشورهایی مانند عربستان و به تحت الشعاع رفتن بسیاری از ارزشها و اصول انسانی در مناسبات بین المللی و نیز شفاف شدن ریشههای دشمنی با ملت و جامعه ایرانی باعث ارتقای آگاهی و تقویت انسجام داخلی شده است. خوشبختانه برگزاری باشکوه انتخابات ریاست جمهوری و مشارکت حداکثری مردم و اعتماد آنان به صندوقهای رای، گام مهمی در تقویت همدلی و مشارکت شهروندان در سرنوشت کشور شده و با اطمینان، ایران با این رویداد و مشارکت گسترده شهروندان، گام مهمی در استفاده و تجمیع ظرفیتهای نرم خود در مواجهه با چالشهای داخلی و خارجی فراروی برداشته است.
شکست آمریکا در اجماعسازی علیه ایران
نشست «کارگروه اقدام مالی» (FATF) در حالی به تمدید یک ساله تعلیق محدودیتها علیه ایران رای داد که برخی دولتها به ویژه آمریکا تلاش داشتند با متقاعدسازی دیگر کشورها اجماعی را برای افزایش فشار بر ایران ایجاد کنند .
به گزارش ایرنا ، نشست کارگروه اقدام مالی(FATF) در روزهای پایانی خرداد ماه در شهر والنسیای اسپانیا برگزار شد. گزارش این نهاد مالی از ایران خواست تا همکاریهای خود با این نهاد مالی را افزایش دهد. اف.ای.تی.اف افزود: با توجه به گامهای ایران در جهت اجرای برنامه عمل این گروه مالی تعلیق تحریمها به مدت یک سال تمدید می شود. تیرماه سال 1395 کارگروه اقدام مالی برای نخستین بار تعلیق محدودیتها در مورد ایران را که از جمله کشورهای موجود در لیست سیاه بود اجرایی کرد. این کارگروه در گزارش خود از اقدامات نظام بانکی و مالی ایران برای مقابله با پولشویی و تأمین مالی تروریسم قدردانی کرد و به همین دلیل برای دومین سال محدودیتهای خود علیه ایران را متوقف کرد. این تصمیم در شرایطی اتخاذ شد که تندروها در آمریکا از رئیسجمهوری این کشور خواسته بودند تعلیق تحریمها را لغو کرده و محدودیتهای پیشین در فهرست سیاه را علیه ایران دوباره به اجرا در آورد. با این وجود فشارهای آمریکا با مقاومت کشورهای اروپایی روبرو شد و سرانجام شرایط سال گذشته برای یک سال دیگر تمدید شد. کارگروه اقدام مالی یک نهاد بینالمللی غیردولتی است که هدف خود را مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم عنوان کرده است. این نهاد از سال 2007 ایران را در فهرست عمومی خود قرار داد و از دو سال بعد از آن با تشدید اقدامات ضدایرانی خود، همکاریهای مالی بین المللی تهران را در کشورهای خارجی سخت تر کرد. این نهاد خواستار اقداماتی در زمینه جلوگیری از دور زدن تحریمها از سوی ایران شده بود.
استفاده شرکتها از تعلیق محدودیتهای مالی ایران
گروه اقدام مالی در سال 1989 برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریستها و دیگر تهدیدها به یکپارچگی سیستم مالی بین المللی ایجاد شد. این کارگروه توصیههایی را به کشورها ارائه میکند تا اصلاحاتی را در جهت شفافیت بیشتر فعالیتهای بانکی ارائه کنند. نشست اصلی این کارگروه که بدنه تصمیم گیر این سازمان است هر سال سه بار تشکیل جلسه می دهد.پیش از این اجلاس تارنمای خبری «المانیتور» در گزارشی نوشت گروه پرقدرت نظارت مالی بین المللی در والنسیا قرار است تصمیم بگیرد تا به ادامه اجرای توافق با ایران رای بدهد یا با تصمیمهای خود آن را تضعیف کند. این کارگروه در دوره پس از توافق سال 2015 موافقت کرد تا اقدامات ضدایرانی خود را برای یک سال به حالت تعلیق در بیاورد. این تحریمها و رویههای کارگروه به موسسههای مالی برای کشورهایی که سابقه ضعیفی در زمینه تعیین منابع مالی تروریسم و پولشویی دارند محدودیتهایی را به اجرا در آورد. تا پیش از دادن مهلت یک ساله، ایران در لیست سیاه این کارگروه قرار داشت اما با تعلیق یک ساله وضعیت هشدار، بانکهای آسیایی و غربی به فکر آغاز تجارت با همتایان ایرانی خود باشند.کارشناسان تاکید دارند ماندن ایران در منطقه خاکستری به جای بازگرداندن به لیست سیاه، تهران را به ادامه همکاری و اقدامات بیشتر برای کسب اعتماد کارگروه تشویق می کند. هنوز برخی کشورها که آمریکا در صدر آنها قرار دارد آشکار و پنهان با توافق هسته ای «برجام» مخالف هستند و گروههای لابی این کشورها برای فشار بیشتر بر ایران تلاش می کنند. نکته مهم اینجاست که تصمیمهای کارگروه اقدام مالی از طریق اجماع اتخاذ می شود و اگر دولت ترامپ و کاخ سفید بخواهد برای تصمیم کارگروه مانعی ایجاد کند می تواند جلوی اجرای آن را بگیرد.
ش.د9601323