نظریه پردازان و استراتژیست های آمریکایی بارها به مقامات کاخ سفید اعم از دموکرات یا جمهوریخواه اعلام کرده اند که واشنگتن در راستای اعمال سیاست ها و راهبردهای سیاسی و فرهنگی خود در جهان اسلام نیاز به «عوامل بر هم زننده» دارند. عوامل بازدارنده، گروه ها یا افرادی هستند که ماحصل و برآورد نهایی بازی آنها باید به سود غرب در منطقه و جهان اسلام باشد.
حوادث تلخ اخیر در میانمار، استمرار بحران امنیت در منطقه غرب آُسیا، افزایش فعالیت گروه های تکفیری در منطقه آسیای مرکزی، استمرار تهدیدات ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه امنیت منطقه و در نهایت، نیاز ذاتی کشورهای مسلمان در خصوص همگرایی با یکدیگر، جملگی در برهه حساس و سرنوشت ساز کنونی موّلد دغدغه های زیادی در میان ملت های مسلمان می باشد. در چنین شرایطی وظیفه دولتمردان کشورهای مسلمان در مواجهه با تحولات منطقه و نظام بین الملل بسیار سنگین، حسّاس و دشوار است و در این میان برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی در آستانه ارتباط مهمی با این مسائل دارد.
در این اجلاس که با حضور رئیس جمهور روحانی برگزار شد، موضوعاتی مانند کشتار بیرحمانه مسلمانان در میانمار نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
با توجه به این اجلاس باید گفت: نقش مؤثر جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه و نظام بین الملل بر همگان ثابت شده است. جمهوری اسلامی ایران علی رغم حمایت مستقیم ایالات متحده آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی از جریان های تروریستی و تکفیری، مانع از تحقّق نقشه شوم غرب و ارتجاع عرب در سوریه و عراق گردید. حوادث سوریه و عراق، قدرت جمهوری اسلامی ایران در مقابله موثر با جریان های تروریستی و تکفیری را به اثبات رساند. در این میان نکته مهمی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت. این موضوع، تفاوت رویکرد استراتژیک و راهبردی جمهوری اسلامی ایران و غرب در مواجهه با گروههای تروریستی و تکفیری است. هم اکنون خطر تحرکات گروه های تکفیری در مناطق دیگری به غیر از غرب آسیا وجود دارد. کشورهای مسلمان در منطقه آسیای مرکزی به خوبی نسبت به نقش موثر جمهوری اسلامی ایران و تجربه کشورمان در مواجهه با گروههای تکفیری آگاه هستند. راهبرد جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا و به طور کلی جهان اسلام، نابودی واقعی و کامل گروه های تروریستی است. این قاعده در خصوص ایالات متحده آمریکا و کشورهای غربی صادق نیست. کشورهای غربی در صددند ضمن حفظ توان گروه های تروریستی و تکفیری و تغذیه تسلیحاتی و مالی آنها، مانع از نابودی آنها در کشورهای مسلمان شوند. غرب در راستای توجیه مداخله جویی خود در آسیای غربی و مرکزی، نیاز مبرمی نسبت به خلق و استمرار بحران های امنیتی در این مناطق دارد.
تاکنون بارها اعلام شده است که شعار " بکش تا کشته شوی" یا "نابود کن و نابود شو" خمیرمایه نگاه استراتژیک ایالات متحده آمریکا نسبت به داعش را تشکیل می دهد. نظریه پردازان و استراتژیست های آمریکایی بارها به مقامات کاخ سفید اعم از دموکرات یا جمهوریخواه اعلام کرده اند که واشنگتن در راستای اعمال سیاست ها و راهبردهای سیاسی و فرهنگی خود در جهان اسلام نیاز به «عوامل بر هم زننده» دارند. عوامل بازدارنده، گروه ها یا افرادی هستند که ماحصل و برآورد نهایی بازی آنها باید به سود غرب در منطقه و جهان اسلام باشد. عملیات گروه های تکفیری در منطقه جغرافیایی جهان اسلام نیز در همین راستا قابل تحلیل و ارزیابی است.
در چنین شرایطی همگرایی کشورهای اسلامی می تواند نقش به سزایی در جلوگیری از تحقق راهبردهای شوم ایالات متحده آمریکا در منطقه داشته باشد. تشریح عمق راهبردی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در منطقه و جهان اسلام و رصد هوشمندانه توطئه های غرب در جهان اسلام، اصلی ترین پیش شرط مقابله با این توطئه هاست.
نکته دیگری که در این خصوص لازم است مورد توجه و تاکید قرار گیرد، بحران جاری در میانمار است. در حالی که سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد با سکوت خود، در حال حمایت از نسل کشی مسلمانان مظلوم و بیگناه در میانمار هستند، کشورهای اسلامی باید با همگرایی موثر در قبال فاجعه تمام عیاری که در میانمار رخ می دهد، مانع از استمرار این وضعیت شوند. مقام معظم رهبری نیز در سخنان اخیر خود، بر لزوم همگرایی کشورهای اسلامی در حل و فصل بحران میانمار تاکید کردند که این مهم، بدون همگرایی موثر کشورهای اسلامی تحقق نخواهد یافت.
متاسفانه طی یک دهه اخیر و همزمان با رشد تصاعدی بحران های امنیتی و انسانی در کشورهای اسلامی (که همه این موارد مصدری آمریکایی-صهیونیستی)، برخی کشورهای مسلمان اقدام موثری در مواجهه با این بحران ها صورت نداده اند.عدم دغدغه مندی و سرعت عمل غیر قابل دفاع کشورهای اسلامی در مواجهه با بحران هایی که در جهان اسلام می گذرد، منجر به وقاحت بیشتر کاخ سفید و متحدان آن در مواجهه با جان، مال و ناموس مسلمانان شده است.
فاجعه به این نقطه ختم نمی شود! برخی کشورهای تعریف شده در محدوده جغرافیایی جهان اسلام نیز طی سال های گذشته و حتی در زمان فعلی، در کسوت مهره های ایالات متحده در منطقه ایفای نقش کرده و با حمایت از گروه های تروریستی، به بحران امنیت در جهان اسلام دامن می زنند. آیا مقابله با این بحران ها راهکاری به جز همگرایی کشورهای اسلامی (در سطوح دولتی و غیر دولتی) دارد؟
نکته آخر در این خصوص، به وظیفه ذاتی جمهوری اسلامی ایران در تقویت پیوند ملل و دولت های مسلمان باز می گردد. این دغدغه در دل انقلاب اسلامی ایران مستتر بوده و با گذشت 4 دهه پس از پیروزی این انقلاب شکوهمند به قوت خود باقیست.
در اندیشه حضرت امام خمینی (ره)، ما با کلید واژه و مفهومی متعالی به نام «امت اسلامی» مواجه هستیم. در چنین شرایطی هر آنچه منجر به تفرقه، چند دستگی و نزاع در جهان اسلام و میان کشورهای اسلامی شود، مذموم و نکوهیده است. مقام معظم رهبری قبل از اینکه تحرکات داعش و گروه های تکفیری تا این اندازه در عراق تشدید شود، در اجلاس علما و بیداری اسلامی در سال 1392، در این خصوص تاکید فرمودند:
«امروز یکی از خطرناکترین چیزهایی که نهضت بیداری اسلامی را تهدید میکند، اختلافافکنی و تبدیل این نهضتها به معارضههای خونین فرقهای و مذهبی و قومی و ملّی است. این توطئه هماکنون از سوی سرویسهای جاسوسی غرب و صهیونیزم با کمک دلارهای نفتی و سیاستمداران خودفروخته، از شرق آسیا تا شمال آفریقا و بویژه در منطقه عربی، با جد و اهتمام دنبال میشود و پولی که میتوانست در خدمت بهروزی خلق خدا باشد، خرج تهدید و تکفیر و ترور و بمبگذاری و ریختن خون مسلمانان و برافروختن آتش کینههای درازمدت میگردد. آنها که قدرت یکپارچه اسلامی را مانع هدفهای خبیث خود میدانند، دامن زدن به اختلافها در درون امت اسلامی را آسانترین راه برای مقصود شیطانی خود یافتهاند و تفاوتهای نظری در فقه و کلام و تاریخ و حدیث را که طبیعی و اجتنابناپذیر است دستاویز تکفیر و خونریزی و فتنه و فساد ساختهاند.
در نهایت اینکه فراتر از اهمیت حضور در اجلاس سران کشورهای اسلامی، پیگیری راهبرد همگرایی ملت ها و دولت های مسلمان در عرصه سیاست خارجی کشورمان است. این موضوع باید به عنوان دغدغه ای مهم در حوزه سیاست خارجی کشورمان ظهور و بروز پیدا کند./