با عجله با یک موبایل کشویی کوچکی که داشتم روی میز جاسازی کردم که مبلهای روبهرو را فیلمبرداری کند و ضبط جلسات را پشت تلویزیون پنهان کردم تا صداها ضبط شود.» این جملات از دل یک رمان جنایی بیرون نیامده؛ حتی بریدهای از گزارشهای صفحات حوادث روزنامهها نیست. بلکه روایت سعید مرتضوی است که بعد از سهسالونیم راز فیلمبرداری خود از برادر رئیس مجلس را فاش میکند؛ فیلمی که به وسیله آن محمود احمدینژاد یکی از جنجالیترین اتفاقات تاریخ جمهوری اسلامی را رقم زد. مرتضوی میگوید احمدینژاد از جلسهای که با فاضل لاریجانی داشته ناراحت شده بود، اما وقتی توضیح میدهد که تقصیری نداشته قرار میشود که به رئیس جمهور گزارش مکتوبی ارائه کند، اما اوترجیح میدهد به جای گزارش مکتوب فیلم جلسه خصوصی خود را (که بعدها عمومی شد) به رئیس جمهور بدهد.
سه دو یک ضبط میشود
یک عدد گوشی تلفن همراه در گوشه اتاق قرار گرفته و عبارت «ضبط میشود» بر صفحه تصویر آن به نمایش درآمده است. میزبان دارد خود را آماده پذیرایی میهمانش میکند. میزبان که خودش کم حاشیه ندارد، حالا میخواهد برای میهمانش هم حاشیهسازی کند. جلسه مذاکرات آغاز میشود و گوشی موبایل هنوز در حال ثبت و ضبط گفتوگوهاست. این فیلم به دست محمود احمدینژاد میرسد، مردی که گویی در همه عمرش درحال جمع کردن سند علیه مخالفانش بوده است. سپس در جلسه روز یکشنبه مجلس به نمایش گذاشته میشود تا لقب «سیاه» برای آن جلسه ثبت شود.
دستور کار جلسه روز یکشنبه 15بهمن 91 استیضاح عبدالرضا شیخالاسلامی وزیر کار بود. اصلیترین دلیل استیضاح به کارگیری سعید مرتضوی دادستان سابق تهران و متهم پرونده کهریزک در راس سازمان تامین اجتماعی است.
احمدینژاد به دفاع از وزیرش میپردازد. اما دفاعیات او طبق معمول چند دهه مذاکرات مجلس شورای اسلامی نیست. او پشت تریبون قرار میگیرد و میگوید: «آقای شیخالاسلام را همه شما میشناسید، من هم فکر نمیکنم در موضوع ایشان نیاز باشد که بیشتر صحبت کنم. مسئله آقای مرتضوی هم یک فردی مثل همه افراد جامعه برگردیم. هزاران نفر در این کشور مدیر هستند. ایشان هم یک نفر. چرا اینقدر حساسیت هست؟ من اینجا میخواستم یک نواری را بگذارم شما ببینید. بعضی از دوستان (آقای ابوترابی و دیگران) آمدند، بالاخره مدام به ما میگویند: «بگو! بگو!» میخواهیم بگوییم، میگویند: «نگـو! نگـو!» بالاخره ما باید چکار کنیم؟!»
او پس از صحبتهایش از ملاقاتی پرده برمیدارد که با گوشی سعید مرتضوی محتوای آن ثبت و ضبط شده است. احمدینژاد از رئیس جلسه میخواهد که تحمل داشته باشد. فیلم پخش میشود و رئیس جمهور پس از آن به خاطر واضح نبودن صدای فیلم محتوای آن را شرح میدهد.
محتوای فیلم جنجالی
فیلمی که در صحن علنی مجلس پخش میشود، برادر رئیس مجلس را در گفتوگو با سعید مرتضوی نشان میدهد که از او درخواست مبلغی میکند و در عوض میگوید که به برادرانش سفارش میکند که موضوعی را حل کنند.
پاسخ رئیس مجلس
پس از پایان اظهارات احمدینژاد رئیس مجلس از او میخواهد که جلسه راترک نکند. «شما در این جلسه اتهاماتی به من وارد کردید من هم مطابق آییننامه دارم جوابتان را میدهم و شما هم دیگر حقی ندارید چون بیش از حد، باز حرف زدید. تمام حرفتان اتهام به رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه بود. حالا ایشان خودشان حق دارند جواب بدهند. ولی من رئیس مجلس هستم و اینجا میخواهم جواب شما را بدهم. شما سر تا پای این استیضاح را اتهامات و تهمتهایی را به من گفتید و مطابق آییننامه من دو برابر وقت شما فرصت دارم جواب بدهم.»
لاریجانی در بخش دیگری از اظهاراتش میگوید: «به نظر شما این یک اقدام توطئهآمیز علیه رئیس قوه مقننه نبود که آقای مرتضوی یکی از بستگان ما را به دفترش دعوت میکند و بعد فیلم میگیرند پس معلوم است برنامه داشتید. مگر الان شما به اتاقهای ما برای ملاقات میآیید ما فیلم میگیریم؟ من نمیدانم دستگاه آقای رئیسجمهور چطور است، ولی ما که از کسی فیلم نمیگیریم. پس معلوم است برنامهای داشتید که این فیلم را بگیرید، بعد یک روزی مثل اینجا بیایید مثلاً علنی کنید. حالا نمیدانم چه فایدهای برای این هست، ولی خود نفس این کار یک کار مافیایی و توطئهآمیز نیست؟!به نظر شما این اخلاق است. این کار در سطح یک رئیسجمهور است؟ رئیسجمهوری که مرتب دیگران را تهدید میکند در مورد استیضاح رئیس مجلس را تهدید میکند، آقای رئیسجمهور! مشکلات کشور این رفتار است. اینها مشکلات کشور است. بنده با برادرم ارتباطی ندارم. اتفاقاً خوب شد که شما «بگم، بگم»، در کشور راه انداختید، امروز این فیلم را پخش کردید که مردم شخصیت شما را بهتر بشناسند.» لاریجانی آخرین جملاتش را این گونه ادا میکند: «آقای احمدینژاد! شما تهمت زدید جوابتان را دادیم دیگر حق صحبت ندارید. شما در یک جلسه علنی شئونات جمهوری اسلامی را رعایت نکردید، بفرمایید، به سلامت.»
نمیخواستیم آمریکا به پول ملت دستدرازی کند
همه تلاش احمدینژاد برای ابقای شیخالاسلامی با پخش کلیپ هم به نتیجه نرسید. اما سوالاتی در همان بازه زمانی مطرح میشد که این فیلم چگونه تهیه شده است. سعید مرتضوی پس از سه سال و اندی از یکشنبه سیاه، روز گذشته ماجرای فیلمبرداری خود را برای موج نیوز روایت کرده است.او میگوید«قبل از اینکه با بابک زنجانی تفاهمنامه امضا کنیم فردی به نام عبداللهی با اسم مستعار یزدی معاون اقتصادی وزیر اعلام کرد این معامله فرصتی برای کشور است، چون از این راه میتوانیم پولهایی که در معرض تحریم است را وارد کشور کنیم و اجازه ندهیم آمریکا به این پولها دستاندازی کند. از نظر مقررات بینالمللی تشکلهای کارگری مثل سازمان تامین اجتماعی از تحریمها مصون است. ما با این توضیح از وزارتخانه اقتصاد و استعلامی که از بهمنی، رئیس وقت بانک مرکزی گرفتیم، مطمئن شدیم باید هرچه زودتر این کار را انجام دهیم و قرارداد را با بابک زنجانی امضا کنیم. به سختی مصوبه هیات مدیره و هیات امنا را گرفتیم، همه بسیج شدیم و ۱۳۷ شرکت سودده و زیانده را لیست کردیم تا این کار اتفاق بیفتد و با وجود تایید وزارت اطلاعات این تفاهمنامه منعقد شد. البته قبل از امضای تفاهمنامه، فردی به نام باقری درمنی که تاجر است و با بابک زنجانی آشنا بود، در دفترش قراری میگذارد و برای اینکه پولهای بابک زنجانی از گردونه تحریم رها شود، پیشنهاد تامین اجتماعی را میدهد. در آن جلسه از فاضل لاریجانی و سیداحمد مرتضوی (پسرعموی سعید مرتضوی) از روستای «زارچ یزد» دعوت میکند و میگوید اگر میخواهید شرکتهای تامین اجتماعی را بگیرید، پاشنه آشیل مرتضوی در دو چیز است یکی در مجلس و قوه قضائیه که حلال مشکلات فاضل لاریجانی است و یکی در خانواده مرتضوی که سیداحمد پسرعمویش هستند. در این میان پیش پرداخت ۳۵میلیارد تومانی پیشنهاد میدهند و در هیات مدیره این پول را تصویب میکنند تا به ایشان بدهند. هیات مدیره این شرکت فردی به نام فلاح هروی از مدیران سابق وزارت اطلاعات بود که با بابک زنجانی کار میکرد و از این طریق این مسئله به وزارت اطلاعات درز پیدا کرد.»
آنچه در جلسه مرتضوی و زنجانی گفته شد
مرتضوی در ادامه میگوید: «بعد از یک ماه از این قرار و انجام سریع کارها بابک زنجانی هم مشتاق شد که این کار به سرعت انجام شود. زمانی که زنجانی برای عقد قرارداد سازمان تامین اجتماعی آمد اعلام کردم: من به پولدار بودن شما کار ندارم و حتی در یکی از بندهای پیشنویس آوردیم تا زمانی که این پول داخل کشور نیاید و به ریال تبدیل نشود، وارد حساب تامین اجتماعی نرود و به هر دلیلی نتوانستیم پول را وارد ایران کنیم، آن پول متعلق به زنجانی است و ما هیچ تعهدی در این زمینه نداریم. زنجانی در آن جلسه پشیمان شد و گفت: این تفاهمنامه مانند ترکمنچای است. ما هم اعلام کردیم با این شرایط ما هم قبول نداریم و انگار نه انگار اتفاقی افتاده است و زمانی که برای این کار گذاشتیم را در آینده جبران میکنیم. با وجودی که مصوبه هیات مدیره و هیات امنا را گرفته بودیم اما به صراحت به زنجانی گفتم اگر این شرط را قبول نداری تفاهمنامهای در کار نیست. زنجانی ابتدا مردد بود اما به دلیل شرایط خاصش قبول کرد. در این جلسه یک نکته دیگر هم به زنجانی اعلام کردم و گفتم: من دادستان تهران بودم و الان در این سازمان هستم و به هیچ کدام از این مسائل کار ندارم. اما من یکسری مسائل اخروی و اعتقادی در کار دارم. شما یک معامله کلان با سازمان تامین اجتماعی انجام دادی حتی اگر یک ریال یا یک عدد گز به مدیر، رئیس دفتر یا کارمند من در هر کدام از این زیرمجموعه بدهید، در هر مرحلهای باشد، قرارداد را فسخ میکنم. زنجانی بعد از جلسه و امضای تفاهمنامه نسبت به دادن ۳۵ میلیارد تومان به باقری درمنی ابراز خوشحالی کرد. البته زنجانی در همه بازجوییها این مسئله را عنوان کرده و در مورد تفاهمنامه با تامین اجتماعی همین حرفها را بیان کرده است. »
احمدینژاد از دستم ناراحت شد
سعید مرتضوی ناراحتی احمدینژاد از خود را روایت میکند و میگوید«بعد از یک ماه و نیم و بعد از امضای تفاهمنامه، زارعی رئیس بازرسی ریاست جمهوری با من تماس گرفت و گفت: کار ضروری و مهم پیش آمده است، بیا تا با هم صحبت کنیم. من به دلیل اینکه شنبهها وقت ثابت با رئیس جمهور داشتم اعلام کردم که شنبه از صبح زود برای این کار میآیم. روز شنبه رفتم و زارع یک پرونده روی میز گذاشت مبنی بر اینکه گزارشی از وزارت اطلاعات به دست رئیس جمهور رسیده است که شما برای انعقاد این تفاهمنامه ۳۵ میلیارد تومان از طریق بابک زنجانی به فاضل لاریجانی پرداخت کردید. در واقع شما این کار را هدایت و این تفاهمنامه را امضا کردید. آقای احمدینژاد بسیار از من ناراحت بود و زارع هم این مسئله را بیان کرد. من در جلسه با احمدینژاد اعلام کردم که به هیچ وجه چنین پولی از طریق ما رد و بدل نشده است و یک ماهونیم قبل چنین اتفاقی نیفتاده است. حتی گفتم که من برای اولین بار یک روز قبل از امضای تفاهمنامه فاضل لاریجانی را دیدم و برعکس برادران دیگرش که با آنها رفاقت دیرینه دارم تا به آن روز با ایشان دیداری نداشتم. فاضل لاریجانی در آن جلسه معروف با من یک کلمه از اینکه من این را میخواهم یا حرفی از باج خواهی نزد، فقط از من خواست به عنوان مشاور حقوقی برای بابک زنجانی کار کند. به دلیل ارتباط ما با زنجانی دنبال مشاور شدن بود و در مقابل خدماتی که ارائه میکرد درخواست ویلا در خزرشهر و حقوق مشخص و... را داشت. البته بعد از آن ماجرا (انتشار فیلم در مجلس) فاضل لاریجانی از من شکایت کرد و همه درگیریهای من به خاطر ایشان است. من به آقای زارع توضیح دادم ماجرا این طور است و من رفاقتی با ایشان ندارم و زارع اعلام کرد که هر چه سریعتر خود را به رئیس جمهور برسان و در این مورد توضیح بده. در جلسه با آقای احمدینژاد گفتم که اول توضیحات من را گوش دهید و به ایشان اطمینان خاطر دادم که من هر قراردادی را امضا نمیکنم و اگر شما قانع نشدید من استعفا میدهم. جریان را به طور کامل توضیح دادم و اعلام کردم که همه شاهد هستند که من فقط ایشان را در همین جلسات دیدیم و در جلسه چند روز قبل از من درخواست داشتند که وی را به بابک زنجانی به عنوان مشاور حقوقی معرفی کنم. به ایشان اطمینان خاطر دادم که هیچ گونه سابقه آشنایی و همکاری با فاضل لاریجانی نداشتم و رئیس جمهور (محمود احمدینژاد) گفتند همه این اتفاقات را به صورت مکتوب برای من بیاورید.»
صحنه آخر
اما مرتضویترجیح میدهد که گزارشی ننویسد، چرا که دردسر دارد. «چند روز بعد از آن جلسه فاضل لاریجانی با من تماس گرفت و گفت: با اتفاق محمدی به دیدن شما میآییم. من هم کمی فکر کردم که باید شاهد داشته باشم که اگر اتفاقی افتاد گرفتار نشوم. به آقای محمدی گفتم فردا یا ۵شنبه بیایید که در جواب من گفتند که ما نزدیکیم و در همین خیابان پایین هستیم. من هم در این مدت کوتاه با عجله با یک موبایل کشویی کوچکی که داشتم روی میز جاسازی کردم که مبلهای روبهرو را فیلمبرداری کند و ضبط جلسات را پشت تلویزیون پنهان کردم تا صداها ضبط شود. ناگفته نماند که بر اساس قانون در صورت بروز فساد یا تخلف من باید مدارکی به مدیر بالاتر از خودم ارائه دهم، برای همین اقدام به ضبط صدا و تصویر کردم. وقتی فاضل لاریجانی وارد اتاق شد و بعد از احوالپرسی من دکمه ضبط را زدم و اگر دیده باشید فیلم از همان جا که ما کنار هم هستیم شروع میشود. ایشان مطالبی را میخواست بگوید را گفت و من جهت اطمینان به او گفتم همه را به صورت درخواست کتبی مینویسم و هرچیزی که میخواهید را یادداشت میکنم که به بابک زنجانی اعلام کنم. همه درخواستها را نوشتم اما به جای بابک به رئیس جمهور دادم. رئیس جمهور فیلم را نگاه کردند و با مشاهده قسمتهایی که مربوط به بابک زنجانی است متوجه شدند که خبری از 35 میلیارد نیست و من مبرا شدم و متوجه شدند که پاک پاک بودم و گفتند که اتهامی به شما نیست. در قضیه مجلس من تقصیری نداشتم و فقط در این شرایط من مظلوم واقع شدم و کسی هم از این ماجرا و این اتفاقات در جریان نیست.»
http://www.hamdelidaily.ir/?newsid=17004
ش.د9504644