تاریخ انتشار : ۰۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳  ، 
کد خبر : ۳۰۵۶۵۱
مرگ رئیس‌جمهوری سابق عراق منطقه را با چالش فقدان عقلانیت روبه‌رو می‌کند؟

خلأ نفوذ طالبانی در عراق پرتنش

پایگاه بصیرت / محسن حسینی/ خبرنگار

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/07/15 ـ شماره 80 ـ صفحه 13)

مرگ جلال طالبانی، رهبر سیاسی و مبارز عراق، گرچه پایان زندگی چهره‌ای نامدار در خاورمیانه است، پایان آثار به‌جامانده از تلاش‌های او برای استقرار صلح و ثبات در منطقه نیست. طالبانی ۶۰سال برای ایجاد عراقی متحد و آزاد تلاش کرد و گرچه میان کردها چهره‌ای برجسته بود، همواره دغدغه صلح و ثبات در منطقه را داشت. پس از تأیید خبر درگذشت رئیس‌جمهوری سابق عراق، حیدر العبادی، نخست‌وزیر این کشور، از برگزاری مراسم تدفین باشکوه در بغداد گفت؛ خواسته‌ای که محقق نشد و مراسم تدفین طالبانی در سلیمانیه برگزار شد؛ آن هم درحالی‌که تابوت حامل پیکر «مام جلال»، آن‌طور که هوادارانش او را خطاب می‌کردند، پیچیده در پرچم اقلیم کردستان با حضور مقامات و مسئولان کشورهای گوناگون به خاک سپرده شد.

طالبانی از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهوری غیر‌عرب در عراق انتخاب شد و گرچه در سال۲۰۱۲ به‌دلیل سکته مغزی نقش کمرنگی در عرصه سیاسی ایفا کرد، نامش برای همگرایی میان گروه‌ها و جریانات سیاسی در عراق کافی بود. پس از انتشار خبر درگذشت طالبانی، وزارت امورخارجه جمهوری‌اسلامی ایران، اعلام کرد که محمدجواد ظریف، به نمایندگی از ایران در مراسم تدفین طالبانی در سلیمانیه عراق شرکت می‌کند. حضور ظریف در سلیمانیه از آن‌رو حائزاهمیت بود که ایران صراحتا با برگزاری همه‌پرسی در اقلیم کردستان مخالفت و به خواست دولت مرکزی بغداد پرواز مستقیم به این اقلیم را ممنوع اعلام کرده بود.

وفاداری طالبانی به ایران

کردهای عراق او را «مام جلال» یا «عمو جلال» می‌نامیدند. در صحنه بین‌الملل نیز او به‌دلیل سیاست‌هایش، چهره‌ای مرضی‌الطرفین بود. تا حدی که مارک مک دونالدز در گزارشی در روزنامه «نیویورک‌تایمز» نوشت: «طالبانی رئیس‌جمهوری بود که توانست همزمان روابط بغداد را با تهران و واشنگتن گسترش دهد. از یک‌سو، با محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری وقت ایران، دیدار و گفت‌وگو می‌کرد و از سوی دیگر، با کاندولیزا رایس، وزیر خارجه ایالات‌متحده، وارد مذاکره می‌شد.» مک دونالدز در ادامه گزارش خود با اشاره به پست ریاست‌جمهوری در عراق نوشت که گرچه این سمت کاملا تشریفاتی است، طالبانی توانست با استفاده از استعداد ذاتی و نفوذ بالای خود از این پست تشریفاتی، فرصتی برای همگرایی میان کشورهای همسایه و قدرت‌های جهانی ایجاد کند. در جریان جنگ ایران و عراق، طالبانی از ایران در برابر تجاوز صدام حمایت کرد. تا جایی که به گفته حسین امیرعبداللهیان، مدیرکل امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی، براساس وعده‌ای که طالبانی به ایرانیان داده بود تا خبر بازداشت صدام از تهران اعلام شود، به مرز خسروی آمد و از طریق کانال‌های ارتباطی‌اش با تهران، خبر دستگیری صدام را اعلام کرد؛ خبری که برای نخستین‌بار ازسوی خبرگزاری «جمهوری‌اسلامی ایران» منتشر شد.

پیشمرگه‌ای که دغدغه اتحاد داشت

طالبانی در میدان سیاست عراق به‌عنوان «مرد میانجی» نیز شناخته می‌شود. او در میانه اختلافات جریان‌های مختلف ازجمله کردها همواره نقش میانجی و تعدیل‌کننده داشت. سال‌ها در کنار مسعود بارزانی علیه حکومت بعثی صدام مبارزه کرد، اما همکاری‌های مشترک طالبانی با بارزانی بعد از سال‌ها به تنش کشیده شد تا آن‌که در سال ۱۹۹۶ راه آن‌ها از یکدیگر جدا شد. طالبانی در مصاحبه‌ای درباره بارزانی گفته بود او از عناصر اصلی حکومت صدام محسوب می‌شود و سیاست‌هایش کمکی به تداوم رژیم بعث است. هرچند بعد از سال۲۰۱۲، وقتی طالبانی به‌دلیل سکته مغزی کمتر نقشی فعال در عرصه سیاسی به‌عهده داشت و فقدان او در میدان سیاست، خلئی در عراق ایجاد کرد، اما از او به‌عنوان چهره‌‌ای یاد می‌شود که با استقلال کردستان عراق در سال‌های اخیر مخالف بود. طالبانی از مدافعان عراق یکپارچه بود و همواره بر حفظ تمامیت ارضی در این کشور اصرار داشت. در جریان برگزاری همه‌پرسی اخیر در کردستان عراق نیز قباد طالبانی، فرزند ارشدش، با برگزاری این همه‌پرسی مخالفت کرد. این مخالفت در حالی مطرح شد که رئیس‌جمهوری سابق عراق در آلمان، دوره درمانی‌اش را سپری می‌کرد.

منتقد مهم سیاست‌های واشنگتن

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سیاسی جلال طالبانی، پیروی‌اش از اصل آزادی اندیشه در میدان عمل بود. رابین رایت، تحلیلگر نشریه «نیویورکر»، در این‌باره در مقاله‌ای نوشت: «طالبانی گرچه رابطه نزدیکی با ایالات‌متحده داشت، زمانی‌که جورج بوش پسر در کاخ سفید بود، همواره از سیاست‌های نظامی او درباره عراق و منطقه انتقاد می‌کرد.» مایکل روبین، سردبیر فصلنامه «خاورمیانه»، نیز که در زمان آغاز به کار باراک اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهوری آمریکا با طالبانی تلفنی گفت‌وگو کرده بود، در خاطراتش نوشت که با انتخاب اوباما با او تماس گرفتم و از او دعوت کردم باب گفت‌وگو میان بغداد و واشنگتن را باز نگه دارد؛ تماسی که با استقبال طالبانی روبه‌رو شد. رابطه طالبانی با دولتمردان آمریکایی همواره در سایه صلح و آرامش دنبال نمی‌شد. مایکل گوردون، خبرنگار سابق روزنامه «نیویورک تایمز»، در سال ۲۰۱۲ در کتاب «پایان بازی» به تماس تلفنی اوباما با طالبانی اشاره کرد و نوشت: «اوباما در تماس با طالبانی از او خواست پست ریاست‌جمهوری را ترک کند و جای خود را به ایاد علاوی دهد حکومت شیعه با حمایت اکثریت سنی در عراق شکل بگیرد؛ درخواستی که ازسوی طالبانی رد شد و او چند هفته بعد بار دیگر به‌عنوان رئیس‌جمهوری انتخاب شد.»

الروبایی، مشاور امنیت ملی سابق عراق، درباره شخصیت طالبانی در مصاحبه‌ای گفته بود که اگر با سیاستمداران مسلمان روبه‌رو بود، از قرآن برای آن‌ها مثال می‌زد، اگر با نیروهای مارکسیست گفت‌وگو می‌کرد، تئوری‌های موردقبول آن‌ها را مبنا قرار می‌داد. او به زبان‌های مختلف مسلط بود و درواقع، با هر گروهی با زبان خودشان گفت‌وگو می‌کرد. همین موضوع از او چهره‌‌ای فراملی می‌ساخت. نفوذ کلامی که بعد از مرگ طالبانی جای آن در خاورمیانه خالی خواهد بود.

چهره عراق پس از جلال

طالبانی در سال‌های اخیر نقش رسمی در میدان سیاست عراق نداشت، اما همواره به‌عنوان یکی از چهره‌های ملی و صاحب‌نفوذ از آن یاد می‌شد. امروز با مرگ او، عراق یکی از صداهای منصف و تاثیرگذار را از دست داده است. به باور بن کسبیت، تحلیلگر روزنامه «واشنگتن‌پست»، عراق امروز با چالش‌های گوناگونی ازجمله خطر گسترش افراط‌گرایی، فرقه‌گرایی برای کسب سهم بیشتر در صحنه سیاسی و نگاه‌های خارجی برای دست‌اندازی به منابع طبیعی کشور روبه‌رو است. در چنین فضایی، حضور چهره‌های بانفوذی چون جلال طالبانی برای هر کشوری به‌عنوان مهره‌ای تاثیرگذار حائز اهمیت است. عراق پس از طالبانی باید به‌دنبال پرکردن جایگاه او باشد تا بتواند از زمانه مهمی چون عراق پس از داعش عبور کند.

https://asemandaily.ir/post/3850

ش.د9602537

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات