گرانمایهپور: تبدیل مشارکت مجازی به مشارکت واقعی کار دشوار رسانه است
* شبکهها و رسانههای مجازی تا چه اندازه میتوانند بر فضای سیاسی اثرگذار باشند؟
** موضوع تأثیر شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی بر دنیای سیاست، مبحث روز جهانی است؛ اینکه فضای مجازی تا چه اندازه بر افکار عمومی، فضای سیاسی، تصمیمگیریهای مردم و حتی مشارکتشان در عرصه سیاسی تأثیرگذار خواهد بود. بهعنوان نمونه و فارغ از آنکه روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اثرگذار بود یا نه، انتخابات سال ۲۰۱۶ در این کشور موضوع مهمی را به اثبات رساند. این انتخابات به صحنه تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی بر فضای واقعی تبدیل شد. سوال مهمی سالها در فضای سیاسی جهانی مطرح بود؛ اینکه آیا شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، توئیتر و دیگر رسانههای مجازی میتواند در تصمیمگیری و مشارکت مردم به منظوری خاص اثرگذار باشد؟
اتفاقاتی که در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روی داد یا حوادث اخیر کشور ونزوئلا نشان میدهند افزایش ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی به تغییر روند شکلگیری افکار عمومی منجر میشوند، اما نوع تأثیرگذاری این شبکهها، فراخور کشورها و سرزمینهای متفاوت، منحصر به همان کشور خواهد بود. در ونزوئلا شبکههای مجازی در شورش علیه دولت مادورو مؤثر بودند. ایجاد موجهای اعتراضی و کارزارهای سیاسی در ونزوئلا در سالهای اخیر بهوضوح قابل مشاهده است. این شبکهها در شکلگیری اعتراضات علیه دولت چپگرای مادورو اثرگذار بودند. شبکههای مجازی در شکلگیری موجهای مردمی برای استقلال کاتالونیا در اسپانیا نیز نقش پررنگی داشتند. در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز با آنکه هیلاری کلینتون، سه میلیون رأی بیش از ترامپ بهدست آورد، اما تأثیر شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی بر توده مردم موجب شد که ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری راهی کاخ سفید شود.
* مشارکت سیاسی همواره بهعنوان یکی از مؤلفههای تعریفشده در بستر دموکراسی شناخته میشود. تأثیر رسانههای مدرن مجازی بر افزایش این مشارکتها چه اندازه است؟
** در علوم ارتباطات، مشارکت به دو دسته مجزا تقسیم میشود؛ مشارکت مجازی و مشارکت واقعی. یکی از دشواریهای کار در عرصه مجازی مربوط به تبدیل مشارکت مجازی به مشارکت واقعی است؛ یعنی تمام کسانی که مطالب شما را دنبال میکنند و در دنیای مجازی مطالب را میپسندند در دنیای واقعی نیز همین نظر را داشته باشند و رأی واقعی و مجازیشان یکسان باشد. یکی از شاخصهای گسترش مسائل سیاسی در دنیای مجازی، کمپینها هستند. اینکه کمپینهایی با انواع حمایتی، اعتراضی و کمپینهای حقوق بشری که در فضای مجازی شکل میگیرد، بتوانند در بستر اجتماعی نیز تداوم پیدا کنند از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از چالشهای تأثیر شبکههای اجتماعی بر مشارکت این است که تا چهاندازه فرصت بروز و ظهور ایدههای مجازی در دنیای واقعی وجود دارد.
ممکن است مشارکت صددرصدی افکار عمومی بر بستر مجازی بهدست بیاید، اما آنچه اهمیت دارد فرصت بروز این افکار در دنیای واقعی است. در دنیای واقعی با شرایط سیاسی، مقاومتهای دولتی و دیگر محدودیتها روبهرو هستیم. با این محدودیتها اندازه مشارکت تغییر میکند، اما آنچه دستخوش تغییر قرار نمیگیرد، افکار عمومی است. میتوان با استفاده از فضای مجازی، افکار عمومی را برای مشارکت سیاسی شکل داد، اما ممکن است این جریانها در دنیای واقعی جرئت بروز پیدا نکند. بنابراین این دو دنیای مجزا بهنوعی در یکدیگر تنیده شدهاند، اما این نکته که فضای مجازی در تغییر نگرش مردم مؤثر است، واقعیتی است که در همهپرسی کاتالونیا، همهپرسی کردستان عراق و انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نمایان شد. دو همهپرسی اخیر در جهان نشاندهنده تأثیر شبکههای مجازی در شکلگیری افکار عمومی بود، اما هر دوی این جریانات در عالم واقعیت با شکست روبهرو شد و فرصت بروز پیدا نکرد.
* فضای مجازی موجب افزایش «فیکنیوزها» و اخبار غیرموثق شده؛ در شرایط فعلی نقش و تأثیر رسانههای رسمی تا چه اندازه قابل توجه است؟
** یکی از بزرگترین چالشهای فضای مجازی در موضوعات سیاسی همان «فیکنیوز» یا اخبار جعلی است. شک نکنید یکی از آفات شبکههای مجازی همین اخبار جعلی است که در آینده بهصورت جدیتر دنبال خواهد شد. فیسبوک و برخی شبکههای اجتماعی در همین راستا بهدنبال این هستند که سیستم گزینش اخبار را در این شبکهها راهاندازی کنند. رسانههای رسمی در حال حاضر بهنوعی رقیب شبکههای مجازی محسوب میشوند. شبکههای رسمی در برخی کشورها تلاش میکنند اخبار منتشر شده را نه تکذیب و نه تأیید کنند. از سوی دیگر شبکههای رسمی تلاش میکنند با حضور در دنیای مجازی کانالهای مشخص و رسمی را تأسیس کرده و از این طریق، میزان اخبار جعلی را کاهش دهند.
* پروپاگاندای رسانهای چه تأثیری بر فضای سیاسی خواهد گذاشت؟
** پروپاگاندای سیاسی از گذشته برای تهییج افکار عمومی بهکار گرفته میشد. در دنیای مدرن، فضای مجازی، پروپاگانداهای سیاسی را قدرتمندتر میکند و سرعت اشاعه و توان بسیجکردن افکار عمومی را افزایش میدهد.
* رسانههای مجازی تا چهاندازه در آگاهیرسانی عمومی مؤثرند؟
** رسانههای مجازی اگر شاخه و تابعی از رسانههای رسمی باشند بر افزایش آگاهی افکار عمومی مؤثرند، اما روی هم رفته نمیتوان استدلال کرد که فضای مجازی بر افزایش آگاهی طبقه متوسط تأثیر میگذارد. دنیای مجازی میتواند بر تولید خوراک خبری برای این طبقه اثرگذار باشد. در بحث تغییر و تحولات سیاسی از سوی شبکههای اجتماعی تغییری در فضای قدرت سیاسی جوامع رخ میدهد. در این راستا چه قبول داشته باشیم و چه این واقعیت را نپذیریم، چه اخبار واقعی باشند و چه جعلی، باید توجه داشت شبکههای اجتماعی در شکلگیری باورهای سیاسی در جهان آینده نقش خواهند داشت.
مجلسی: فعالیتهای مجازی باید از تفتیش مصون بمانند
* فعالیت شبکههای مجازی تا چه اندازه میتواند مشارکت سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد.
** در هر برهه زمانی از ابزار و اهرمی خاص برای تبلیغات استفاده میشود. امروزه شبکههای اجتماعی به یکی از ابزارهای مدرن تبلیغات تفکرهای سیاسی تبدیل شدهاند. پیش از این ابزار شبکه اجتماعی وجود نداشت، اما حال که فراگیر شده است با توجه به گرایش فضای کنونی جامعه و تمایل افراد به این شبکهها باید از آن به بهترین نحو بهره برد. امروزه از این ابزار برای برجسته کردن کالا یا برند و از دیگر سو برای تبلیغات سیاسی، تمرکز مشارکت سیاسی و جلب آرا مردمی مورد استفاده قرار میگیرد. در همین راستا میتوان گفت شکلگیری بسیاری از جریانها و جنبشهای سیاسی محصول فعالیت این شبکههای اجتماعی است.
* در ارتباط با فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی، دولتها باید چه تدابیری را طراحی کنند؟
** معمولا دولتها برای نظارت بر فعالیتها شبکههای اجتماعی به اهرمهای متفاوت متوسل میشوند. از همین رو دولتها باید سعی کنند اعتماد مردم را به برنامههای رسانههای عمومی جلب کنند و در همین راستا نیاز به تقویت آزادی اطلاعات بیشتر احساس میشود. وقتی که اعتماد مخاطب جلب شود نیازی نیست تا مردم برای کسب هر اطلاعاتی سراغ شبکههای اجتماعی بروند. شبکههای اجتماعی اصولا به سرگرمیها و مبادله خبرهای خاص میان گروههای مشخص مربوط میشود. سیاسی شدن این فضا و جایگزینی با رسانههای عمومی به دلیل کاهش اعتماد افکار عمومی به رسانههای رسمی است.
* تاکنون در سطح جهانی یا در گستره دولت- ملتها، برای مقابله با این چالش ساختاری حقوقی اندیشیده شده است؟
** براساس اصل آزادی اندیشه و بیان، مردم آزادند هر چه میخواهند مبادله کنند. این مبادلهها مانند مکاتبه، امری خصوصی تلقی میشود و باید از هرگونه تعدی و تفتیش مصون بماند. مگر در شرایطی که با اخلاقیات اجتماعی در تعارض باشد که در این مورد راه مقابله تعریف شده است، اما اگر دولتها قصد داشته باشند تحت عنوان بررسی، به تفتیش عقاید و مبادلات اطلاعاتی افراد بپردازند به مراتب زیانش بیشتر از تبادل محتوای مخرب است. در هر حال شبکههای اجتماعی باشگاه خصوصی تلقی میشوند.
* پافشاری بر احترام به اصل حریم خصوصی میتواند برای سازمانها و گروههای تروریستی فرصتی جهت ارائه و انتشار ایدههای رادیکالشان فراهم کند. برخی از گروههای افراطی، از فضای مجازی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکنند. بهعنوان نمونه گروه تروریستی داعش با توسل به این شبکهها نیازهای مالیاش را تأمین میکرد و حتی از آن برای عضوگیری و ترویج ایدئولوژیهای رادیکالش بهره میبرد.
** سیاست مقابله با فعالیت در شبکههای اجتماعی، سیاست نادرستی است. برای مقابله با هر بیماری باید در وهله اول، محل انتشار میکروب مشخص شود. دلیل بروز و ظهور این نوع خشونتها، عموما ساختار و فعالیت نظامهایی است که راه آزادیهای اجتماعی و رفتارهای متعارف را مسدود کردند، در چنین چارچوبی مردم در کانالهای منتهی به افراطگرایی قرار میگیرند. درواقع نظامها و دولتها باید خودشان را اصلاحکنند تا بیماریهایی مانند داعش عود نکند. داعش و موارد مشابه آن بیماریهای اجتماعی هستند که به خاطر جهالت و عقبماندگی شکل گرفتهاند. طرفداران آنها نیز جاهل هستند. بهطور کل میتوان گفت سیستمعاملهایی که توسط گروه تروریستی داعشی مورد استفاده قرار میگیرند به خود خودی مخاطب ندارند، بازپخش برنامههای این گروه رادیکال در فضای مجازی تعداد مخاطبان این گروه رادیکال را افزایش داد.
https://asemandaily.ir/post/6679
ش.د9603319
افکار عمومی تحتتاثیر شبکههای اجتماعی قرار دارد
باورهای سیاسی جدید، محصول فضای مجازی
نازنین ساسانیان / خبرنگار
اشاره:
با آغاز قرن بیستویکم، مفهوم رسانه در جهان متحول شد. از همینرو در ابتدای هزاره سوم، کارشناسان رسانه، استادان ارتباطات و جامعهشناسان سیاسی، زمینه را برای بازتعریف مفهوم رسانه فراهم کردند. با گذشت نزدیک به دو دهه از زمان ایجاد تحولات رسانهای در جهان امروز، موضوع اثرگذاری متقابل رسانههای مجازی و دنیای سیاست، بیش از پیش مورد توجه کارشناسان و تحلیلگران قرار گرفته است. برخی کارشناسان اثرگذاریهای سیاسی شبکههای اجتماعی را تهدیدی جدید برای دموکراسی تلقی میکنند، اما برخی، تأثیرات شبکههای مجازی در دنیای سیاست را چالشی نو میخوانند که برای حل آن باید نظام حقوقی- سیاسی جدیدی از سوی دولتها تعریف شود.
«آسمان آبی» به همین بهانه با علی گرانمایهپور، استاد دانشگاه در رشته ارتباطات و علوم اجتماعی و فریدون مجلسی، کارشناس مسائل سیاسی و دیپلمات سابق گفتوگو کرده است. گرانمایهپور ضمن تأکید بر تأثیر شبکههای اجتماعی بر دنیای سیاست معتقد است افکار عمومی تحتتأثیر شبکههای اجتماعی شکل گرفته، اما مسئله قابل تأمل، میزان تداوم این افکار در دنیای واقعی است. در مقابل، مجلسی از بعدی دیگر به این موضوع پرداخت و ضمن تأکید بر احترام دولتها به حریم خصوصی، اعمال محدودیت و تفتیش در این حوزه را پرهزینه توصیف کرد. به باور او، برای مقابله با نتایج مخرب فعالیت در فضای مجازی ریشههای چالشها را باید بررسی کرد.
(روزنامه آسمانآبي - 1396/08/14 - شماره 105 - صفحه 13)
گرانمایهپور: تبدیل مشارکت مجازی به مشارکت واقعی کار دشوار رسانه است
* شبکهها و رسانههای مجازی تا چه اندازه میتوانند بر فضای سیاسی اثرگذار باشند؟
** موضوع تأثیر شبکههای اجتماعی و دنیای مجازی بر دنیای سیاست، مبحث روز جهانی است؛ اینکه فضای مجازی تا چه اندازه بر افکار عمومی، فضای سیاسی، تصمیمگیریهای مردم و حتی مشارکتشان در عرصه سیاسی تأثیرگذار خواهد بود. بهعنوان نمونه و فارغ از آنکه روسیه در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اثرگذار بود یا نه، انتخابات سال ۲۰۱۶ در این کشور موضوع مهمی را به اثبات رساند. این انتخابات به صحنه تأثیرگذاری شبکههای اجتماعی بر فضای واقعی تبدیل شد. سوال مهمی سالها در فضای سیاسی جهانی مطرح بود؛ اینکه آیا شبکههای اجتماعی چون فیسبوک، توئیتر و دیگر رسانههای مجازی میتواند در تصمیمگیری و مشارکت مردم به منظوری خاص اثرگذار باشد؟
اتفاقاتی که در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روی داد یا حوادث اخیر کشور ونزوئلا نشان میدهند افزایش ضریب نفوذ شبکههای اجتماعی به تغییر روند شکلگیری افکار عمومی منجر میشوند، اما نوع تأثیرگذاری این شبکهها، فراخور کشورها و سرزمینهای متفاوت، منحصر به همان کشور خواهد بود. در ونزوئلا شبکههای مجازی در شورش علیه دولت مادورو مؤثر بودند. ایجاد موجهای اعتراضی و کارزارهای سیاسی در ونزوئلا در سالهای اخیر بهوضوح قابل مشاهده است. این شبکهها در شکلگیری اعتراضات علیه دولت چپگرای مادورو اثرگذار بودند. شبکههای مجازی در شکلگیری موجهای مردمی برای استقلال کاتالونیا در اسپانیا نیز نقش پررنگی داشتند. در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز با آنکه هیلاری کلینتون، سه میلیون رأی بیش از ترامپ بهدست آورد، اما تأثیر شبکههای اجتماعی و رسانههای مجازی بر توده مردم موجب شد که ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری راهی کاخ سفید شود.
* مشارکت سیاسی همواره بهعنوان یکی از مؤلفههای تعریفشده در بستر دموکراسی شناخته میشود. تأثیر رسانههای مدرن مجازی بر افزایش این مشارکتها چه اندازه است؟
** در علوم ارتباطات، مشارکت به دو دسته مجزا تقسیم میشود؛ مشارکت مجازی و مشارکت واقعی. یکی از دشواریهای کار در عرصه مجازی مربوط به تبدیل مشارکت مجازی به مشارکت واقعی است؛ یعنی تمام کسانی که مطالب شما را دنبال میکنند و در دنیای مجازی مطالب را میپسندند در دنیای واقعی نیز همین نظر را داشته باشند و رأی واقعی و مجازیشان یکسان باشد. یکی از شاخصهای گسترش مسائل سیاسی در دنیای مجازی، کمپینها هستند. اینکه کمپینهایی با انواع حمایتی، اعتراضی و کمپینهای حقوق بشری که در فضای مجازی شکل میگیرد، بتوانند در بستر اجتماعی نیز تداوم پیدا کنند از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از چالشهای تأثیر شبکههای اجتماعی بر مشارکت این است که تا چهاندازه فرصت بروز و ظهور ایدههای مجازی در دنیای واقعی وجود دارد.
ممکن است مشارکت صددرصدی افکار عمومی بر بستر مجازی بهدست بیاید، اما آنچه اهمیت دارد فرصت بروز این افکار در دنیای واقعی است. در دنیای واقعی با شرایط سیاسی، مقاومتهای دولتی و دیگر محدودیتها روبهرو هستیم. با این محدودیتها اندازه مشارکت تغییر میکند، اما آنچه دستخوش تغییر قرار نمیگیرد، افکار عمومی است. میتوان با استفاده از فضای مجازی، افکار عمومی را برای مشارکت سیاسی شکل داد، اما ممکن است این جریانها در دنیای واقعی جرئت بروز پیدا نکند. بنابراین این دو دنیای مجزا بهنوعی در یکدیگر تنیده شدهاند، اما این نکته که فضای مجازی در تغییر نگرش مردم مؤثر است، واقعیتی است که در همهپرسی کاتالونیا، همهپرسی کردستان عراق و انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نمایان شد. دو همهپرسی اخیر در جهان نشاندهنده تأثیر شبکههای مجازی در شکلگیری افکار عمومی بود، اما هر دوی این جریانات در عالم واقعیت با شکست روبهرو شد و فرصت بروز پیدا نکرد.
* فضای مجازی موجب افزایش «فیکنیوزها» و اخبار غیرموثق شده؛ در شرایط فعلی نقش و تأثیر رسانههای رسمی تا چه اندازه قابل توجه است؟
** یکی از بزرگترین چالشهای فضای مجازی در موضوعات سیاسی همان «فیکنیوز» یا اخبار جعلی است. شک نکنید یکی از آفات شبکههای مجازی همین اخبار جعلی است که در آینده بهصورت جدیتر دنبال خواهد شد. فیسبوک و برخی شبکههای اجتماعی در همین راستا بهدنبال این هستند که سیستم گزینش اخبار را در این شبکهها راهاندازی کنند. رسانههای رسمی در حال حاضر بهنوعی رقیب شبکههای مجازی محسوب میشوند. شبکههای رسمی در برخی کشورها تلاش میکنند اخبار منتشر شده را نه تکذیب و نه تأیید کنند. از سوی دیگر شبکههای رسمی تلاش میکنند با حضور در دنیای مجازی کانالهای مشخص و رسمی را تأسیس کرده و از این طریق، میزان اخبار جعلی را کاهش دهند.
* پروپاگاندای رسانهای چه تأثیری بر فضای سیاسی خواهد گذاشت؟
** پروپاگاندای سیاسی از گذشته برای تهییج افکار عمومی بهکار گرفته میشد. در دنیای مدرن، فضای مجازی، پروپاگانداهای سیاسی را قدرتمندتر میکند و سرعت اشاعه و توان بسیجکردن افکار عمومی را افزایش میدهد.
* رسانههای مجازی تا چهاندازه در آگاهیرسانی عمومی مؤثرند؟
** رسانههای مجازی اگر شاخه و تابعی از رسانههای رسمی باشند بر افزایش آگاهی افکار عمومی مؤثرند، اما روی هم رفته نمیتوان استدلال کرد که فضای مجازی بر افزایش آگاهی طبقه متوسط تأثیر میگذارد. دنیای مجازی میتواند بر تولید خوراک خبری برای این طبقه اثرگذار باشد. در بحث تغییر و تحولات سیاسی از سوی شبکههای اجتماعی تغییری در فضای قدرت سیاسی جوامع رخ میدهد. در این راستا چه قبول داشته باشیم و چه این واقعیت را نپذیریم، چه اخبار واقعی باشند و چه جعلی، باید توجه داشت شبکههای اجتماعی در شکلگیری باورهای سیاسی در جهان آینده نقش خواهند داشت.
مجلسی: فعالیتهای مجازی باید از تفتیش مصون بمانند
* فعالیت شبکههای مجازی تا چه اندازه میتواند مشارکت سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد.
** در هر برهه زمانی از ابزار و اهرمی خاص برای تبلیغات استفاده میشود. امروزه شبکههای اجتماعی به یکی از ابزارهای مدرن تبلیغات تفکرهای سیاسی تبدیل شدهاند. پیش از این ابزار شبکه اجتماعی وجود نداشت، اما حال که فراگیر شده است با توجه به گرایش فضای کنونی جامعه و تمایل افراد به این شبکهها باید از آن به بهترین نحو بهره برد. امروزه از این ابزار برای برجسته کردن کالا یا برند و از دیگر سو برای تبلیغات سیاسی، تمرکز مشارکت سیاسی و جلب آرا مردمی مورد استفاده قرار میگیرد. در همین راستا میتوان گفت شکلگیری بسیاری از جریانها و جنبشهای سیاسی محصول فعالیت این شبکههای اجتماعی است.
* در ارتباط با فیک نیوزها یا همان اخبار جعلی، دولتها باید چه تدابیری را طراحی کنند؟
** معمولا دولتها برای نظارت بر فعالیتها شبکههای اجتماعی به اهرمهای متفاوت متوسل میشوند. از همین رو دولتها باید سعی کنند اعتماد مردم را به برنامههای رسانههای عمومی جلب کنند و در همین راستا نیاز به تقویت آزادی اطلاعات بیشتر احساس میشود. وقتی که اعتماد مخاطب جلب شود نیازی نیست تا مردم برای کسب هر اطلاعاتی سراغ شبکههای اجتماعی بروند. شبکههای اجتماعی اصولا به سرگرمیها و مبادله خبرهای خاص میان گروههای مشخص مربوط میشود. سیاسی شدن این فضا و جایگزینی با رسانههای عمومی به دلیل کاهش اعتماد افکار عمومی به رسانههای رسمی است.
* تاکنون در سطح جهانی یا در گستره دولت- ملتها، برای مقابله با این چالش ساختاری حقوقی اندیشیده شده است؟
** براساس اصل آزادی اندیشه و بیان، مردم آزادند هر چه میخواهند مبادله کنند. این مبادلهها مانند مکاتبه، امری خصوصی تلقی میشود و باید از هرگونه تعدی و تفتیش مصون بماند. مگر در شرایطی که با اخلاقیات اجتماعی در تعارض باشد که در این مورد راه مقابله تعریف شده است، اما اگر دولتها قصد داشته باشند تحت عنوان بررسی، به تفتیش عقاید و مبادلات اطلاعاتی افراد بپردازند به مراتب زیانش بیشتر از تبادل محتوای مخرب است. در هر حال شبکههای اجتماعی باشگاه خصوصی تلقی میشوند.
* پافشاری بر احترام به اصل حریم خصوصی میتواند برای سازمانها و گروههای تروریستی فرصتی جهت ارائه و انتشار ایدههای رادیکالشان فراهم کند. برخی از گروههای افراطی، از فضای مجازی برای رسیدن به مقاصد خود استفاده میکنند. بهعنوان نمونه گروه تروریستی داعش با توسل به این شبکهها نیازهای مالیاش را تأمین میکرد و حتی از آن برای عضوگیری و ترویج ایدئولوژیهای رادیکالش بهره میبرد.
** سیاست مقابله با فعالیت در شبکههای اجتماعی، سیاست نادرستی است. برای مقابله با هر بیماری باید در وهله اول، محل انتشار میکروب مشخص شود. دلیل بروز و ظهور این نوع خشونتها، عموما ساختار و فعالیت نظامهایی است که راه آزادیهای اجتماعی و رفتارهای متعارف را مسدود کردند، در چنین چارچوبی مردم در کانالهای منتهی به افراطگرایی قرار میگیرند. درواقع نظامها و دولتها باید خودشان را اصلاحکنند تا بیماریهایی مانند داعش عود نکند. داعش و موارد مشابه آن بیماریهای اجتماعی هستند که به خاطر جهالت و عقبماندگی شکل گرفتهاند. طرفداران آنها نیز جاهل هستند. بهطور کل میتوان گفت سیستمعاملهایی که توسط گروه تروریستی داعشی مورد استفاده قرار میگیرند به خود خودی مخاطب ندارند، بازپخش برنامههای این گروه رادیکال در فضای مجازی تعداد مخاطبان این گروه رادیکال را افزایش داد.
https://asemandaily.ir/post/6679
ش.د9603319