تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۶ - ۲۲:۱۶  ، 
کد خبر : ۳۰۷۸۵۰
جریانات سیاسی در آینه مطبوعات22

بازی های رسانه و گم شدن منافع ملی

اگر در لابه لای مقالات و گزارش ها؛ در میان تیتر های ریز و درشت رسانه های اصلاح طلب نگاه کنیم متوجه می شویم، نه تنها در هفته گذشته؛ بلکه در تمام روزهای پس از طرح موضعاتی موشکی و توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران از سوی غربی ها و هم پیمانان منطقه آنها به مطالبی بر می خوریم که منافع ملی در آنها یا دیده نشده است و یا کم رنگ در نظر گرفته شده است.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ سید فخرالدین موسوی
بازی های رسانه و گم شدن منافع ملیتحلیل روزنامه ها و مطبوعات با رویکرد جریان شناسی را با روزنامه های اصولگرا آغاز می کنیم.

پژواک مطالبات مردم
در رسانه های جریان اصولگرا در روزهای  گذشته نگاه ویژه ای به مسائل اقتصادی وجود داشت؛ روزنامه کیهان چهار روز پیاپی تیترهای اقتصادی «دولت اگر سهمیه‌بندی را حذف نمی کرد نیازی به افزایش قیمت بنزین نبود »؛ «تکرار تورم 49 درصدی دهه 70 نتیجه طفره دولت از مسئولیت »؛ «گرانی ها نقد، اشتغال نسیه/ نسخه دولت برای اقتصاد کشور!»؛ «برنامه اقتصادی دولت شکاف میان فقیر و غنی را افزایش داده است » بر روی صفحه اول خود قرار داد و یک سرمقاله خود را با تیتر  «جیب مردم و تورم 8 درصدی» به موضوع اقتصاد اختصاص داد؛ روزنامه وطن امرو چهارشنبه گذشته تیتر «با روحانی تا 1500» را تیتر یک کرده بود تا مسئله اول کشور تیتر یک رسانه های اصولگرا هم باشد؛ تیترهایی که می توان آن را پژواک مطالبات مردم در رسانه ها دانست.

بازی های رسانه و گم شدن منافع ملی
اقدامی که از منطق خالی است
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان «جمع بندی نظام،تعامل با اروپا است» نوشت:«ارتباط ایران با اروپا نقش تعیین کننده‌ای در شکل‌گیری یا عدم شکل‌گیری اجماع علیه ایران دارد. اگر ایران بتواند با اروپا ارتباطات خود را گسترش دهد و دیپلماسی‌ای  را به منظور متقاعد کردن اروپا برای صلح‌آمیز بودن و دفاعی بودن برنامه موشکی ایران پیش ببرد تا اندازه زیادی می‌تواند انگیزه آنها را از ملحق شدن به امریکا دور کند....مسأله اصلی اروپا و امریکایی‌ها تا اندازه ‌ای برمی‌گردد به تشویق‌ها و ترغیب‌هایی که درون منطقه ما بین برخی از کشورهای همسایه انجام می‌گیرد. بنابراین اگر ایران بتواند روابط خود را به نحوی با کشورهایی که با آن در یک تقابل خصومت آمیز قرار دارند، اصلاح کند و بر ادامه گفت‌وگوهایی تأکید کند که در خلال آن به این کشورها نسبت به ماهیت دفاعی بودن برنامه‌های موشکی اش اطمینان دهد، این مسأله به کاهش فشار از اروپا برای ملحق شدن به این پروژه کمک خواهد کرد. در نتیجه فکر می‌کنم خیلی لازم است ما دو بال دیپلماسی اروپایی و دیپلماسی منطقه‌ای را همزمان پیش ببریم. این مسأله در شرایطی که ارتباط ایران با دولت امریکا تقریباً قطع است و احتمال هیچ مذاکره ای نیست و امیدی هم به مذاکره نیست ضروری است.... نظام مجموعاً به این جمع‌بندی رسیده که ایران باید با اتحادیه اروپا کار کند آن هم به این دلیل که  رویکرد اروپای امروز با اروپای ۱۰ الی ۱۵سال گذشته متفاوت است و خط مشی کاملاً جداگانه‌ای را از امریکا دنبال می‌کند»

روزنامه جامعه فردا در یادداشتی نوشت: «توان نظامی انباشته کشور در سال‌های اخیر، این تضمین را برای دیپلمات ‌ها فراهم ساخته است که با اعتماد به نفس و صدایی بی‌لرزش در مجامع جهانی و رویارویی‌های دوطرفه ظاهر شوند. شرط اصلی تداوم این روند، خودداری عناصر غیرمسئول در عرصه سیاست خارجی از ورود به عرصه پاسخگویی به دعاوی بیرونی یا اعلام مواضع کشور براساس منافع داخلی است»

اگر در لابه لای  مقالات و گزارش ها؛ در میان تیتر های ریز و درشت رسانه  اصلاح طلب، نه تنها در هفته گذشته؛ بلکه در تمام روزهای پس از طرح موضعاتی موشکی و توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران از سوی غربی ها و هم پیمانان منطقه آنها  به مطالبی از این دست به وقور بر می خوریم؛ مطالبی که قصد  زمینه سازی برای تکرار برجام  در موضع توان دفاعی جمهوری اسلامی ایران  را دنبال می کند؛ اما  باید از صاحبان این رسانه و اتاق فکر های هدایت کننده این رسانه پرسید دستاورد برجام و معامله بر سر توان هسته ای کشورمان چه سر انجامی پیدا کرد؟ 

بازی های رسانه و گم شدن منافع ملی
یک  بام و دو هوای اصلاح طلبان در برابر دولت!
روزنامه آرمان در گزارشی با عنوان «نفس های آخر ما» نوشت:« آلودگی هوا به اوج خود رسیده است. ساکنان تهران و چند کلانشهر دیگر روز گذشته یکی از آلوده‌ترین روزهای سال را تجربه کردند. آلودگی در چند شهر به تعطیلی مدارس انجامید و نیروهای امدادی را به حالت آماده‌باش در آورد. پیش‌بینی می‌شود موج جدید آلودگی تا اواخر هفته‌جاری ادامه داشته باشد. داستان نفس کشیدن در هوای آلوده در فصل سرد امسال هم تکرار شده و باز هم چاره‌ای برای غول آلودگی که نفیر می‌کشد و شهروندان را به کام مرگ می‌کشاند، اندیشیده نشده است. مسئولان فقط به تعطیلی مدارس و محدودیت‌های مقطعی ترافیکی دل‌ خوش کرده‌اند».

«ابراهیم نکو» نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:«صریحاً بگویم اگر من به جای رئیس‌جمهور بودم حتماً چند نفر از مدیران اقتصادی دولت را از دولت اخراج می‌کردم زیرا در برنامه‌ریزی اقتصادی ضعیف عمل می‌کنند. هیچ کشوری نمی‌تواند بدون بهبود وضعیت اقتصادی مردم به توسعه و پیشرفت فکر کند اما می‌بینیم که با رویه‌های غلط چند سال گذشته فشارها بر حوزه تولید و صنعت و همچنین کسانی که نقداً مالیات پرداخت می‌کنند، یعنی کارمندان و کارگران، افزایش یافته است که به ضعیف‌ترشدن آنان منجر شده است».

روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت:«گفته شده میزان تورم ناشی از گرانی بنزین زیر یک درصد است. باید پذیرفت بنزین جزء معدود کالاهایی است که حتی افزایش ناچیز قیمت آن اثرات تورمی خواهد داشت چه برسد به اکنون که قرار است 50 درصد گران شده و به 1500 تومان برسد. آیا واقعا اثرات تورمی افزایش 50 درصدی قیمت بنزین زیر یک درصد است؟»

روزنامه قانون در مطلبی با عنوان «در سکوت می‌میریم؛ لزوم اتخاذ طرحی ضربتی برای حل بحران آلودگی هوا، به جای اقدامات عوام فریبانه مسئولان» نوشت:«سال‌هاست که مردم شهرهای صنعتی، زیبایی‌های فصل پاییز را حس نکرده‌اند. لذت دیدن آسمانی آبی با تکه‌های ابر که گویی به زمین نزدیک‌تر است از شهروندانی در این شهرها زندگی می‌کنند، دریغ شده است. در حالی که هر سازمانی توپ را به زمین نهاد دیگر می‌اندازد و معلوم نیست متولی واقعی مقابله با آلودگی هوا کیست. هرچند در نگاه اول، سازمان حفاظت محیط زیست متولی کااهش آلودگی هوا بوده اما این سازمان در این سال‌ها چه اقدامی در این زمینه انجام داده‌است؟»
«حسین مرعشی» عضو حزب کارگزران در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«ساختار قانون اساسی طوری است که انتخاب رئیس‌جمهور و انتخاب نمایندگان مجلس و اعضای شوراها، تنها می‌تواند سطحی از سیاست‌ها را تحت تأثیر قرار دهد و نمی‌تواند همه سیاست را تحت تأثیر قرار دهد. این را اگر تا به حال به مردم نگفتیم، اشتباه کردیم؛ در انتخابات آقای قالیباف یا آقای رئیسی رقیب روحانی در قامت یک کاندیدا هستند. هر چیزی می‌توانند بهم بگویند و هیچ خط قرمزی در آنجا وجود ندارد؛ اما بعد از انتخابات دیگر طرف آقای روحانی، آقای رئیسی نیست. بلکه سیاست‌های کلانی است که ممکن است آقای روحانی منتقد آن سیاست‌های کلان هم باشد، ولی طبق قانون اساسی موظف است در چارچوب سیاست‌های کلان، کار کشور را به پیش ببرد».

رسول منتجب نیا از چهره های باسابقه اصلاح طلب و قائم مقام کروبی در حزب اعتماد ملی  در مصاحبه خود با روزنامه آرمان می گوید؛ «اینکه در عرصه سیاسی ما گفتمان سومی را به نام اعتدالگرایی بخواهیم تعریف کنیم، چندان آسان نیست. اعتدال گفتمان جدیدی نسبت به مسائل جاری کشور نیست بلکه نوعی روش منطقی و عاقلانه در برابر افراط و تفریط است. بنابراین اگر بخواهیم گفتمان سومی را تعریف کنیم باید نخست اصولی را مشخص کنیم و ببینیم که اعتدالگرایی چه نگاهی در زمینه مسائل سیاسی اقتصادی و فرهنگی دارد که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان ندارند. من فکر نمی‌کنم اعتدالگرایان حرف جدید داشته باشند که بشود با آن گفتمانی را راه‌اندازی کرد. اعتدال جریان فکری نیست بلکه روشی منطقی و عقلانی است.همه ملت می‌دانند که پیروزی آقای روحانی در سال 92 از زمانی رقم زده شد که اصلاح‌طلبان بالاجماع و بالاتفاق از ایشان حمایت کردند. اگر چنانچه این حمایت نبود و اصلاح‌طلبان کاندیدای دیگری را دنبال می‌کردند قطعا سرنوشت انتخابات به‌گونه دیگری رقم می‌خورد. در سال 96 نیز اوضاع همین‌گونه بود اگر اصلاح‌طلبان روی آقای روحانی اجماع نکرده بودند باز دچار مشکل می‌شدیم، پس چه اصراری است که برخی می‌‌خواهند آقای روحانی را از اصلاح‌طلبان جدا کنند و بگویند اصلاح‌طلبان عامل پیروزی آقای روحانی نبودند؟ من معتقدم هم اکنون نیز که دولت مستقر است و قدرت را در دست دارد اگر اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت نکنند قطعا دولت دچار مشکل خواهد شد و مخالفان دولت جسورانه‌تر مقابل دولت خواهند ایستاد و مانع موفقیت دولت خواهند شد.»


به این  مطالب که از رسانه های مختلف اصلاح طلب  آورده شده است نگاهی بیاندازید! به وضوح مشخص است که یکی به میخ می رنند و یک به نعل؛ یک روز علیه دولت می نویسند و روز دیگر علیه منتقدان؛  یک روز دولت را دولت برآمده از اصلاحات میدانند و روز دیگر  می گویند این دولت اصلاح طلبان نیست! اما چرا این شرایط به وجود آمده است؟ برای پاسخ دادن به این سئوال باید  این مسئله را در نظر گرفت که با استناد  به رویه اصلاح طلبان تا پیش از انتخابات ریاست جمهوری  دوازدهم و حمایت تمام قد آنان از دولت با وجود همین ضعف هایی که امروز به اساس آنها  از دولت انتقاد می کنند نمی توان قبول کرد و پذیرفت که تمام این نقدها و جریان سازی های رسانه ای به دلیل عملکرد دولت است. با در نظر گرفتن این موضوع پاسخ این سوال از دو  حال خارج نخواهد بود؛
1.میان رئیس جمهور و جریان اصلاحات  اختلافی جدی وجود دارد  و رئیس جمهور دیگر  علاقه به میدان دادن به این جریان در دولت خود ندارد و از این رو اصلاح طلبان تلاش می کنند با طرح مباحث انتفادی و مخابره این معنا به رئیس جمهور که ما توانایی  به راه انداختن موج های اجتماعی و فضای تیره سیاسی علیه دولت را داریم، به دنبال مجاب کردن حسن روحانی برای همکاری با آنها و اعطای  امتیاز  و سهم بیشتر در قوه مجریه به اصلح طلبان است.
2.اصلاح طلبان علی رغم حضور در دولت و سهیم بودن در  در قدرت و روابط نزدیک به حسن روحانی  نسبت به چشم انداز و موفقیت دولت  امیدی ندارند و نگران تاثیر این عدم موفقیت و شکل گیری ناضایتی های عمیق از دولت اعتدال در جامعه و تاثیر آن بر انتخابات 1400 هستند، انتخاباتی که اصلاح طلبان بر روی آن حسابی ویژه ای باز کرده اند تا بتوانند با  چهره هایی اصالتا به جریان اصلاحات  تعلق دارند  به میدان آمده و پیروز انتخابات شوند. از این رو  فاصله گذاری تدریجی با دولت را آغاز کرده و در تلاش هستند منکر نقش خود در سیاست های دولت و نتایج حاصل از اقدامت دولت دوازدهم شوند. 
اما واقعیت این است که هر کدام از این دو دلیل موجب  رفتار دوگانه اصلاح طلبان باشد آنها نمی توانند  منکر سهم و نقش خود در دولت دوازدهم شده و بی تردید در انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری  باید در جایگاه پاسخگو قرار بگیرند و نمی توانند  خود را به عنوان منتقد وضع موجود جا بزنند

بازی های رسانه و گم شدن منافع ملی
نکته پایانی به اظهارات محسن هاشمی برمی گردد که در یک مصاحبه با رسانه ملی از فتنه 88 نام برده و از آن اعلام برائت کرده بود. برخلاف روزنامه های اصولگرا که این موضوع را به شکلی ویژه مورد بحث و البته حمایت قرار دادند، روزنامه های اصلاح طلب ترجیح دادند در مقابل این موضوع سکوت کنند و یا تصویر محسن هاشمی را به سخن و یا توضیحی متفاوت ندرج کنند. از نوع برخورد اصلاح طلبان می توان نتیجه گرفت که اصلاح طلبان اگرچه تمایلی ندارند در مورد فتنه صحبت کنند ولیکن اقدام محسن هاشمی که گامی برای نزدیکی این جریان به حاکمیت است را نیز نقد و نفی نمی کنند.


نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات