(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/07/18 ـ شماره 83 ـ صفحه 12)
** وضعیت افغانستان چندان روشن نیست. از زمانیکه آمریکاییها و نیروهای ناتو در افغانستان دخالت نظامی کردند، هدف اصلی این بود که امنیت را در این کشور برقرار کنند و دولت- ملتسازی در افغانستان انجام شود. هیچیک از این اهداف تاکنون به دست نیامده است. درست است که طالبان از قدرت حذف شده و آمریکاییها تا حدودی به اهداف کوچکشان دست یافتند، ولی واقعیت این است که طالبان در سالهای اخیر قدرت بیشتری پیدا کرده است. گفته میشود در حال حاضر بیش از 40درصد خاک افغانستان در اختیار طالبان است و دولت مرکزی هیچ قدرتی در آن ندارد. شهرهای بزرگ در دست دولت است، ولی مناطق عشایری و روستایی را طالبان کنترل میکنند؛ بنابراین میتوان گفت اگر قرار است در افغانستان صلح و ثبات برقرار شود، باید از طریق سیاسی عمل کرد. چیزی که ترامپ در استراتژی جدید اعلام کرده است امیدها را افزایش داده تا پاکستان را مجاب کنند که طالبان را پای میز مذاکره بکشاند، اما درباره بهنتیجهرسیدن این استراتژی، چشمانداز روشنی وجود ندارد؛ زیرا جنگ افغانستان به جنگ نیابتی میان دستگاههای امنیتی کشورهای مختلف دنیا تبدیل شده است. در این جنگها، بهجای درگیری مستقیم، عواملی را برای ادامه جنگ ایجاد میکنند تا به اهداف خودشان برسند. در افغانستان، کشورهای مختلف منطقهای و جهانی حضور دارند و ۵۰هزار نیروی خارجی میجنگند. گفته میشود اکنون 24گروه مختلف علاوه بر طالبان در افغانستان حضور دارند و بسیار سخت میتوان همه را به اجماع رساند. حتی اگر با طالبان به تفاهم برسند، ممکن است گروه دیگری به تفاهم تن ندهد.
* تحلیلگران شرایط فعلی افغانستان را بنبست در جنگ مینامند. آیا راه خروجی برای این بحران وجود دارد؟
** در بنبستبودن شرایط فعلی تردیدی نیست؛ بنبست است زیرا دولت افغانستان و آمریکا نمیتوانند طالبان را حذف کنند و طالبان هم نمیتواند کابل را به دست بیاورد، اما راهحل سیاسی وجود دارد؛ باید طالبان و دولت مرکزی مذاکرهای بین افغانستانیها بدون دخالت خارجیها برپا کنند و به سرانجام برسانند. اگر تقسیم قدرت را خود افغانها به دست بگیرند، به نتیجه بهتری منتج خواهد شد.
* پیشتر اشاره کردید علاوه بر طالبان، 24گروه دیگر در افغانستان حضور دارند. آیا در چنین وضعیتی میتوان مذاکره را راهحل دانست؟
** اگر طالبان با دولت مرکزی به نتیجه برسد، میتواند کارساز باشد. بسیاری از این گروهها تحت حمایت طالبان هستند یا با آن ارتباط دارند. در چنین وضعیتی ممکن است گروههای دیگر مصالحه طالبان را بپذیرند؛ چون نمیخواهند با طالبان وارد جنگ شوند.
* از پشتیبانی و نقش پاکستان صحبت شد. از دیگر سو، طالبان همچنان 40درصد خاک افغانستان را در دست دارد. آینده طالبان چطور ترسیم میشود؟
** ژنرال پترائوس طرحی را مطرح کرد که طالبان دست از سلاح بکشد و به حزب سیاسی تبدیل شود تا بدون تجزیه کشور، امارت اسلامی خودشان را بنا کنند. هدف طرح این بود که طالبان را در منطقه تحت نفود جمع کند و چند وزارتخانه در کابل به آنها اختصاص داده شود. به نظر میرسد آمریکا به همین طرح بازمیگردد. در آن زمان طالبان نپذیرفت، اما امروز ممکن است مصالحه ملی از طریق مذاکره به وجود بیاید. آیا این اتفاق افتاد یا خیر؟ خوشبینی چندانی وجود ندارد؛ البته اگر پاکستان با جدیت وارد کار شود ممکن است طالبان بهویژه شورای کویته که 50 هزار نیرو در اختیار دارد بپذیرد؛ درنتیجه، قدرت مانور از گروههای دیگر گرفته میشود؛ قطعا باید حساب داعش را از این مسئله جدا کرد.
* تفاوت سیاستهای ترامپ و اوباما درباره افغانستان را چطور میبینید؟
** اوباما مایل بود در سال 2017 کاملا نیروهایش را از افغانستان خارج کند، اما ترامپ نهتنها حاضر نشد نیروهایش را خارج کند، بلکه حال صحبت از اعزام بیش از چهارهزار نیرو میکند. اوباما نیروهایش را در حد مستشار نگه میداشت، اما ترامپ معتقد است نیروهای هوایی و زمینیاش باید در جنگ شرکت کنند.
* با همه هزینههایی که جنگ افغانستان بر آمریکا تحمیل کرده است، چرا این کشور همچنان در افغانستان حضور دارد؟
** افغانستان فینفسه هدف اصلی آمریکا نیست. هدف اصلی آمریکا تبدیل افغانستان به پایگاهی است که بتواند رفتار چین، روسیه، ایران، هند و کشورهای دیگری را که در رقابت با آنها هستند تنظیم کنند. درواقع، نباید به خود افغانستان نگاه شود، بلکه به جایگاه راهبردی و استراتژیکی در جنوب آسیا و آسیای مرکزی دقت شود. در آینده اگر داعش بهشکل جدی وارد افغانستان شود، یکی از راههای رسیدن به چچن روسیه است. پس آمریکا به این زودی از این کشور خارج نمیشود.
* در روزهای گذشته حامد کرزای، رئیسجمهوری سابق افغانستان، آمریکا را عامل ایجاد داعش خوانده و بهتندی سیاستهای آمریکا را نقد کرد. رویکرد دولت درباره تداوم حضور آمریکا چیست؟
** دولت بهشدت به حضور آمریکا نیاز دارد. اگر ایالاتمتحده نباشد، طالبان قدرت را در دست میگیرند. طالبان نیروی منسجم و مسلح است و تجربه جنگی دارد. دولت به آمریکا نیاز دارد و از حضورش حمایت میکند. آقای کرزای چون از قدرت خارج شده است سعی میکند موقعیت خودش را تثبیت کند تا در انتخابات آینده یا بهشکل دیگری که در ذهن دارد به قدرت برگردد. مخالفت ایشان چندان تعیینکننده نیست. دولت وحدت ملی است که درباره آمریکا تصمیم میگیرد.
* نقش همسایههای افغانستان همچون ایران در آینده این کشور چیست، تحقق صلح در این کشور چه تاثیری بر همسایگان این کشور جنگزده میگذارد؟
** ایران و همسایگان دیگر مایل هستند دولت مرکزی تشکیل شود و تجزیه قدرت بهنفع این کشورها نیست. موضوع موادمخدر برای ایران حساسیت بالایی دارد؛ زیرا هزینههای زیادی برای کنترل مرزها میپردازند. اگر از زاویه ایران نگاه کنیم صلح و ثبات موردنظر است، چنانکه اگر افغانستان ناآرام باشد میتواند به کشورهای همسایه ضرر بزند، اما به نظر میآید ایران نمیتواند چندان در روند صلح تأثیرگذار باشد؛ البته بهعنوان کشور همسایه میتواند مؤثر باشد در صورتی که قرار باشد که کل کشورها همجهت حرکت کنند، ولی بهصورت انفرادی نمیتوانند تغییری ایجاد کنند.
https://asemandaily.ir/post/4178
ش.د9604066