(روزنامه صبح نو ـ 1396/08/07 ـ شماره 346 ـ صفحه 13)
اسلامی ابتدا روایتی از پیامبر خواند: دو صنف از امت من وجود دارند که اگر صالح باشند امر امت من نیز اصلاح خواهد شد و اگر فاسد باشند امت نیز فاسد میشوند و این دو گروه امرا و فقها هستند.او این روایت را مبنا قرار داد و گفت: ما وقتی از مناسبات حوزه در انقلاب صحبت میکنیم میتوانیم بعد حاکمیتی نظام و ارتباط آن با حوزه را بررسی کینم زیرا حوزه باید نیازهای فکری و فرهنگی نظام اسلامی را تأمین کند. حوزه هم باید در بعد نظری انقلاب و جمهوری اسلامی و هم در بعد حاکمیتی نظر بدهد و نرمافزار ارائه کند.
اسلامی بر لزوم رصد جامع نهاد حوزه علمیه تاکید کرد: امروز شکل تاثیرگذاری حوزه عوض شده است اما این تاثیرگذاری دائماً رو به تشدید است. مثلاً الان بخش زیادی از فضای مجازی توسط روحانیت در راستای تبلیغ دین فعال شده است بدون اینکه این افراد حقوقی بگیرند. اینها باید رصد شوند.او نمونههایی از تاثیرات انقلاب اسلامی بر حوزه را برشمرد و گفت: امروز بحثها عوض شده است. مقالات بسیار زیادی درباره نیازهای نظام نوشته شده است. بحث فقههای مضاف به راه افتاده است. دروس خارج فقه «نظامساز» شکل گرفته است. فقه تربیت، فقه بانکداری، فقه مدیریت، فقه اقتصاد و... را باید رصد کنیم.اسلامی «قانون اساسی» را اولین محصول مشترک مناسبات حوزه و انقلاب اسلامی خواند و گفت: تاثیرات همین قانون را بررسی نکردهایم در حالی که این قانون در برخی کشورهایی که بیداری اسلامی در آن رخ داده است مورد توجه قرار دارد و در فلسفه سیاسیشان اثرگذار بوده است.اسلامی بیان کرد: نباید در تاثیرگذاری حوزه بر جامعه، یک شیخ و یک سید را ببینیم و آن را به منزله کل حوزه بدانیم بلکه باید بررسی میدانی و نمونهگیری درستی داشته باشیم.فراتی با بیان اینکه معلوم نیست این بحث قرار است چه مشکلی را حل بکند، پرسشی را طرح کرد؛ آیا روحانیت امروز در قبال انقلاب وظیفهای دارد یا خیر؟ او اینطور ادامه داد: روحانیت قبل از انقلاب، وجهه انقلابیگری داشت اما بعد از انقلاب، از آنجا که متحد نظام سیاسی شده بهشدت محافظهکار شده و روحیه انقلابیگری خود را از دست داده است.اسلامی در پاسخ به فراتی گفت: ممکن است گفته شود بعد از انقلاب، امیر و فقیه یکی شده لذا فقیه نمیتواند بنشیند و موضع ناقد داشته باشد زیرا وقتی خودش مکلف است باید توجیه عملکرد کند و بگوید بهتر از این نمیشود و باید فاتحه انقلابیگری را بخوانیم. اما روحیه انقلابیگری میگوید حتی اگر فقیهی حاکم شود حیثیت فقاهت او از حیثیت حکومت او جداست به همین دلیل خود رهبر انقلاب خیلی از اوقات به کاستیها اشاره کردند و از کاستیهای ناشی از تقصیر هم گلایه دارند.او در ادامه شاخصهای انقلاب اسلامی را برشمرد: یکی نظریه ولایت مطلقه فقیه است؛ یعنی ولایتمداری. دیگر شاخصه استکبارستیزی است؛ یعنی دشمنشناسی و مقابله با دشمن.
سومین شاخص بازگشت به خود و تواناییهای خود است؛ یعنی ما میتوانیم. شاخص دیگر نیازسنجی و پاسخ به آنهاست؛ یعنی رسالتمداری. شاخص بعدی نظامسازی است و شاخص دیگر استقلالطلبی.اسلامی با اشاره به انواع کارها و طیفهای حوزویها مانند مراجع، اساتید، مبلغان و پژوهشگران گفت: طیف نیروهای حوزه بسیار وسیع است و وقتی ما نسبت به اثرگذاری حوزه حرف میزنیم دو نفری که در مجلس نماینده اصولگرا هستند یا منبری معروف را کل حوزه ندانیم؛ الان همین پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ۵۰۰ اثر منتشر کرده است که عمدتاً این آثار، در راستای تأمین نیازهای انقلاب است اما ما متاسفانه رصد خوبی نداریم و در گزارشهای دستاوردها را به خوبی نمیبینیم.او امنیت و پشتیبانی مالی را دو شکل از حمایت نظام اسلامی از حوزه عنوان کرد و افزود: این حمایت، لازم و ضروری است البته حمایت به معنای دخالت نباید باشد. بسیاری از نیازهای داخل و خارج کشور از طریق دولت، نظام و حاکمیت به حوزه منتقل میشود و اگر حوزه به آن پاسخ داد معلوم میشود که حوزه، انقلابی است. هر کسی کار خودش را میکند. پژوهشگران انقلابی کارهای خوبی کردهاند که به آن توجه نمیشود و میگوییم حوزه انقلابی نیست. زیرا تعریفمان از انقلابیگری درست نیست.او به نمونه دیگری از خدمات متقابل حوزه و انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: امروز مراکزی مانند مرکز تحقیقات اسلامی مجلس، مرکز تحقیقات قوه قضائیه و ... ایجاد شده که همه اینها نشانه تأثیر حوزه و انقلابی بودن آن است. همچنین اقتداربخشی به روحانیت و امضای روحانیت یکی دیگر از نمونههای ارتباط حوزه و انقلاب است.
فراتی در ادامه بیان کرد که میخواهد وضعیت امروز حوزه را بر اساس نظرات شهید مطهری ارزیابی کند. او گفت: شهید مطهری در آثار خود پیرامون انقلاب تحلیل کرده که روحانیت شیعه همیشه در طول تاریخ نهاد مدنی بوده و همواره از حقوق مردم در مقابل حاکمیت دفاع کرده و بر خلاف روال علمای اهل سنت که به نظامها وابسته بودهاند. مطهری معتقد بود که روحانیت قبل از انقلاب دو مشکل دارد یکی اینکه امرارمعاش به واسطه تبلیغ دین او را به مردم وابسته کرده و عوامزده کرده است و از طرف دیگر نیز به فلسفه سیاسی اسلام نپرداخته است و نمیتواند جنبش سیاسی راه بیندازد.او با استنباط از نظر شهید مطهری گفت: روحانیت شیعه بعد از انقلاب به جای اتحاد با جامعه در اتحاد با حاکمیت است و چنین نهادی، محافظه کار شده و روحیه انقلابیگری خود را از دست داده است؛ البته حوزه امروز، به فلسفه سیاسی هم تا حد زیادی میپردازد که در توجیه کار و نظمی است که خود برقرار کرده است.
فراتی بیان کرد که انقلابی از نظر مطهری کسی است که در مقابل حاکمیت از حقوق مردم دفاع میکند و ادامه داد: یکی دیگر از شاخصها این است که اساساً انقلابی به مبانی نمیپردازد بلکه مسیل جامعه میپردازد. روحانیت امروز مشغول مبانی شده لذا از وجهه انقلابی خود تهی شده است. امروز اگر یک نفر در این حوزه، نظریه در عرض حاکمیت ارائه کند در داخل حوزه بایکوت خواهد شد. اما کسی صدایش درباره گورخوابی و معضلات اجتماعی درنمیآید. در وضعیتی که انقلاب به نظامسازی رسیده وجهه انقلابی روحانیت از بین رفته است.او ادامه داد: همه طلاب پژوهشگر و مدیر را جمع کنیم بیش از هزار نفر نخواهد شد و فضای کار این طلاب به سمت و سویی است که در راستای نیازهای انقلاب نیست.او درباره تأثیر امضای علما در شرایط امروز گفت: یکبار در دوره میرزای شیرازی، ایشان فتوا داد و همه نظام آن دوره را تحت تأثیر قرار داد ولی 63 بار مراجع امروز ما در مورد جریمه دیرکرد حرف زدهاند ولی از سوی نظام، ترتیب اثر داده نشده است. وی با اشاره به خاستگاه طبقاتی روحانیت افزود: با پیروزی انقلاب، به علت درآمدهای زاید بر شهریه روحانیت در درون حوزه دچار تضاد طبقاتی شده؛ الان طلبهای داریم که با ۸۰۰ هزار تومان به زور زندگی میکند و طلبهای است که ۱۰ تا ۱۵ میلیون درآمد دارد و زیطلبگی نیز کمتر شده است.
http://sobhe-no.ir/newspaper/346/13/13540
ش.د9604198