(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/12/19 – شماره 10829 – صفحه 7)
نظرم این است که ثلث مردم ترکیه ایتام آل محمد(ص) هستند که از فقه دور ماندهاند، باید به داد آنها رسید. اکثر آنها جبری شدهاند، شاید میان آنها بتوانم مبلغ موثری باشم. این ماتریالیستها و کمونیستها که در ترکیه قوی هم هستند، مردم را میکشند و نمیگذارند کسی بیاید بازار آنها را از دستشان بگیرد. دولت ما هم که لائیک است و اگر ببیند که موثر هستم برای حذفم یک فکری میکند. من ترسم این است که بروم و کشته بشوم ولی شهید حساب نشوم، چون رفتنم باید با اجازه امام یا نائب امام باشد، نظر شما چیست؟» ایشان فرمودند: «پس دنبال این کارها نروید و ملای سنتی بشوید.»
نتیجهای نگرفتم و خدمت امام خمینی «ره» رفتم و همان مساله را به امام عرض کردم. ایشان قول حضرت علی(ع) را فرمودند و گفتند «بروید کار کنید» پیش خودم گفتم: «چه کنم؟ من که مقلد آیتالله خویی هستم.» لذا به امام عدول کردم که اگر کشته بشوم، لااقل شهید محسوب شوم. بعد از آن زمان هم، رفت و آمد داشتیم؛ حتی بین طلاب ترکیه معتمد امام بودم و شهریه طلبههای ترکیه را من میدادم.
شیخ صلاحالدین درباره تاثیرگذاری نهضت امام حسین(ع) و عاشورای حسینی در انسجام و اتحاد شیعیان ترکیه نیز میگوید: «پیشتر تعداد کسانی که در مراسم عاشورا شرکت میکردند، در سالهای اول سی الی چهل هزار نفر بود. ما از تلویزیون میخواستیم تبلیغ کنیم که فلان روز و فلان ساعت مراسم عزاداری امام حسین(ع) است. هر تبلیغ تقریباً در تلویزیون بیست ثانیه زیرنویس میشد. آن زمان هزینه تبلیغ، ثانیهای دویست دلار بود. باید چندبار این زیرنویس تکرار میشد. ما راضی بودیم؛ ولی مسئولان این اجازه را نمیدادند. ما هم تبلیغاتی برای اتوبوس و تاکسی درست میکردیم و در سراسر اسلامبول پخش میکردیم. قدرت مالی که نداشتیم ولی محب حسین(ع) بودیم و با توان و علاقه در تمام اسلامبول از جمله پلها و خیابانها تبلیغ میکردیم. سیصد هزار نفر جمع شدند. ما میدانستیم که تعداد سیصد هزار نفر جمع شدند؛ ولی مطبوعات میگفت که سی الی هفتاد هزار نفر در این مراسم شرکت کردند.
من رسماً اعلام کردم و از یونسکو خواستم که بیاید و آن جمعیت را ببیند. نماینده ترکیه پرفسوری به نام اورهان بود. او را به عنوان نماینده فرستادند، من هم شهردار، نماینده محضر و همه را دعوت کردم که بیایند و جمعیت را ببینند و حساب کنند که ما رکورددار هستیم یا خیر؟ به نماینده واتیکان که با هیئت همراه نشسته بود، گفتم: «به نظر شما چند نفر اینجا جمع شدهاند؟» اول نماینده واتیکان گفت: «به نظرم لااقل سیصد هزار نفری میشوند» شهردار و فرماندار و نماینده محضر و نماینده کتاب رکورد همه گفتند «لااقل سیصد هزار نفرند» و نوشتند و امضا کردند و تصویب شد که اینجا لااقل سیصدهزار نفر برای عاشورا جمع میشوند. حالا به جایی رسیدهایم که تلویزیون این مراسم را به طور زنده پخش میکند و خبر مراسم عاشورا را خودشان اعلام میکنند.
یک با رئیس دیانت برایم نوشت: «این زخمی است که دارد بهبود پیدا میکند. منطقی نیست که هرسال این زخم را بخراشید تا خون بیاید» من هم به او نوشتم: «شاید معلومات ما ناقص باشد. ما در منابع اسلامی شیعه و سنی داریم که حسین عصیان و قیام نکرده بود و فرمان یزید آمد که یا سر یا بیعت! خب امام حسین(ع) هم با یزیدی که محرم و نامحرم نمیشناخت و به طور علنی فسق و فجور میکرد و به هیچ چیز از مبانی اسلام پایبند نبود، بیعت نکرد.
...حالا اگر ما اشتباه میگوییم با توجه به تاریخ، شما بفرمایید حسین چه کرده که یزید این حکم را داده است؟ بفرمایید ما استفاده کنیم.»
والحق، او در نامهای فوراً به من نوشت: «ما اشتباه کردیم و عذر میخواهیم، حرف شما حق است.» و سال بعد قرار شد که در چندین هزار مسجد ترکیه در روز عاشورا، از عاشورای حسینی صحبت بشود و در آنکارا مراسم شام غریبان راه بیفتد و در هفتاد و دو مسجد در آنکارا هفتاد و دو ختم برای هفتاد و دو شهید خوانده شود و از تلویزیون هم اعلام شود که حسین(ع) فراموش شدنی نیست و مصیبت او مصیبت همه مسلمین است. سپس رئیس جمهور، آقای عبدالله گل، از من برای سخنرانی دعوت و خواننده سرود دینی، دو ساعت در کاخ ریاست جمهوری و در مقابل من مرثیه خوانی کرد و ما هم نگذاشتیم خرافات وارد موضوع عاشورا شود. ما اربعین را به طور مشترک بین شعیه، سنی و علوی راه انداختیم، ما از دولت میخواهیم که روز عاشورا را تعطیل کند به همین منظور هم به وزیر آقای اردوغان پیشنهادش را دادهایم.»
شیخ صلاح الدین اوزگوندوز، درباره نقش امام خمینی در احیای دین و تشیع در ترکیه نیز میگوید: «امام(ره) تکلیف بزرگی به گردن ما گذاشتند و آزادی و استقلال را به ما یاد دادند. در ولایت حضرت علی(ع) ماندن، و همین آزادی و استقلال است که بلا میآورد، باید تحمل کنیم؛ یعنی یابنده بمانیم و با ذلت بمیریم یا اگر بناست زندگی کنیم با عزت زندگی کنیم. امام خمینی این را برای ما به عنوان میراث باقی گذاشتند. ما باید دنبال استقلال و آزادی باشیم. امیرالمومنین(ع) میفرماید: «هرکسی دوست ما باشد، بلاها به او رو میآورد» یعنی شما اگر میخواهید آزادمرد زندگی کنید، هزینه دارد و اگر میخواهید آزادمرد زندگی کنید، هزینه دارد و اگر میخواهید برده باشید که دیگر کاری ندارد. امام آمد و این را به ما نشان داد؛ مردانه و آزادمرد زندگی کنید، اما بدانید باید برایش هزینه بپردازید.»
شیخ حسن قارابولوت، رئیس اتحادیه علمای جعفری ترکیه(جابر) و امام جماعت مسجد امام علی(ع) اسلامبول درباره چگونگی رشد شیعه در ترکیه میگوید: یکبار مسجدی ساخته بودند، سومین مسجد، دولتمردان و سیاسیون بودند، از دانشگاهها هم بودند، مردم بودند، مفتی اهل سنت هم بود، من درباره شناسنامه شیعه صحبتی کردم: اینکه شیعه چیست، تاریخ شیعه از کجا شروع شده است و از آن هنگام تا امروز ما چطور داریم خودمان را اداره میکنیم. در آن وقت حتی بردن نامه شیعه هم جرئت میخواست. میخواستم ارکان دولت بدانند که ما با قرآن و در قرآن هستیم، از جای دیگر نیامدهایم، همان توصیههای نبی اکرم را عمل میکنیم.
اگر از اهل بیت میگوییم، آن هم توصیه قرآن و توصیه پیامبر اکرم است. این صحبتها سبب شد مردم زیادی آنجا جمع بشوند؛ منتها آن روزها این موضوع برای ما خیلی مشکل بود؛ چون متاسفانه به ما علمای شیعه به خصوص علمای فعال با نگاه خائنانه نگاه میکردند. الحمدالله آن روزها گذشت. آن روزها شیعیان ترکیه مراسم دینی خود را داخل مساجد و خانهها و به صورت محدود انجام میدادند. الان در سخنرانیهایم به نسل جدید میگویم پدران ما در خانههای تاریک، یا حسین میگفتند. امروز ببینید پرچم اباعبدالله الحسین در میدانهای آزادی ترکیه برافراشته است. آن فطرت و طینت پاک پدرانمان به ما منتقل شده است و الحمدالله این مردم توانستند این مسئولیت سنگین را به انجام برسانند.»
شیخ حسن قارابولووت درباره تاثیرپذیری شیعه در ترکیه از امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران معتقد است:
«قبل از انقلاب پدران ما شیعه بودند، منتها شیعههای ما شیعه سنتی بودند، به شکل جنبشی نبود که هدف و برنامهای برای خودش داشته باشد و سیره ائمه اطهار(ع) را در زندگی پیاده کند و به دیگران هم نشان بدهد. بعد از انقلاب در اسلامبول دو تن از علمای بزرگ ما یکی جناب حاج آقا شیخ صلاح الدین اوزگوندوز به همراه همکارانشان قرار میگذارند که با هم حرکتی را آغاز کنند. برای نامگذاری این حرکت میگویند چون ما از حضرت زینب الهام میگیریم که خون ابی عبدالله را احیا کرده و پیام عاشورا را به عالم منتقل کنیم، ما هم نام حرکت خودمان را حرکت زینبیه میگذاریم، حرکت زینبیه این طور شروع میشود و کارشان را از محلهای شروع میکنند که امروز دولت، نام آن محله را زینبیه گذاشته است و خیابانی هم به این نام است. آن حرکت با آدمهای حقیقتاً با اخلاص و غیرتمند و جسوری شروع میشود.
شیخ صلاح الدین اوزگوندوز را به عنوان رهبر شیعیان ترکیه میشناسند. رفته رفته ایشان رهبری این مکتب و مردم شیعه را در ترکیه به عهده میگیرد و به بهترین وجه آن را اداره میکند. من خودم یادم است مثلاً بیست سال پیش، در رسانه وقتی از عاشورا صحبت میکردند، با حالت استهزا میگفتند جعفریها دارند خودشان را میزنند و این جور کلمات. ایشان کارهایی کردند که الان رسانهها در رقابتاند که بهترین خبر عاشورا را بدهند، بهترین صحنه عاشورا را نشان بدهند و خودشان در ماه محرم در بسیاری از رسانههای ترکیه از امام حسین و مسائل مربوط به کربلا صحبت میکنند. در اسلامبول قبلاً مسجدی بود به نام والده خان که مشهور به مسجد ایرانیها بود. اولین کاری که جنبش زینبیه انجام داد، این بود که مسجد زینبیه(س) را ساخت.
بعد از آن آقای شیخ صلاح الدین را میگیرند زندانی میکنند و میگویند که نباید این حرکت را ادامه بدهند. اینها هم فکر میکنند باید مسجد را زیاد کنند. بنابراین دومین مسجد را بنا میکنند که همین مسجد ساخته میشود و همینطور ادامه میدهند تا الان که ما در اسلامبول سی و شش مسجد داریم. الحمدالله وجود این مساجد سبب شد مردم ما جمع و جور بشوند، مکتبشان را بشناسند، احکامشان را بدانند، اوایل مراسم عاشورا در محدوده داخل مسجد انجام میشد، رفته رفته به بیرون و به میدان کشیده شد. بعد از چند سال جوری شد که تماشاچیها هم آمدند در مراسم عاشورا نشستند. در ترکیه این حرکت زینبیه واقعاً به اهدافش رسید... خود آقای عبدالله گل رئیسجمهور ترکیه به آقای شیخ صلاحالدین گفت که خداوند از شما راضی باشد که توانستید اهل بیت را به این کشور بشناسانید. خب این حرف کوچکی نیست....
الان به شکر خدا تمام رسانهها تغییر کردهاند و از ما دعوت میکنند در رسانهها ساعتها صحبت کنیم. در عاشورا با تلویزیونی کار میکنیم که کانال شبکه علویهاست؛ منتها حدودا سی شبکه برنامه عاشورای ما را زنده پخش میکنند. در ترکیه بیش از بیست میلیون علوی وجود دارد. همچنین تمام روزنامههای ترکیه اخبار روز عاشورا را با بنرهای بزرگ نشان میدهند. خود مردم ترکیه چه برادران اهل سنت، چه علویها و حتی خود دیانت ترکیه از عاشورا خیلی الهام گرفتهاند که قبلاً اینها نبود.
ما در شهر الغدیر یک برنامه مهدویت اجرا کردیم. وزیر ارشاد ترکیه ما را دعوت کرد با هم به آنجا رفتیم. ایشان آنجا گفتند: «به من میگویند تو زیاد از شیعه صحبت میکنی. من کجا شیعه کجا؟ای کاش من شیعه بودم. شیعه اهل بیت، حضرت سلمان است. کسی که نام حسین را قبول ندارد، اسلام را نفهمیده است. اگر میخواهیم اسلام واقعی را بفهمیم باید با حسین ابن علی آشنا بشویم.» بعد ایشان گفتند: «من میبینم استکبار امروز ما را محاصره کرده است و میخواهد ما را در داخل خودمان با یکدیگر به نزاع بدهد و در جنگ درگیر بکند.» ایشان همچنین گفتند: «من حاضرم یک سرباز خمینی باشم و با آن شیطان بزرگ آمریکا بجنگم.» میخواهم بگویم در ترکیه الحمدالله مردم و سیاسیون آدمهای متعصبی نیستند؛ بلکه به دنیا نگاه میکنند و مسائل را با دقت میبینند.همانطور که حضرت امام میفرمایند که «ما هرچه داریم، از محرم و صفر داریم» آن فرموده حضرت امام را ما به عینه در کشور خودمان و در حرکت عاشورای خودمان داریم میبینیم و واقعاً عاشورا این مردم را به اهل بیت(ع) و شیعیان آگاه کرده است»
شیخ قارابولوت درباره شخصیت امام خمینی نیز میگوید:
«امام وجودی بودند که مثل خورشید طلوع کردند و تمام دنیا از آن خورشید استفاده کردند. امام منحصر به مردم ایران و شیعه نیست؛ شخصیتی جهانی و رهبری جهانی است. امام واقعا روح و پیکره انبیا را پیاده کرد. ما در حضرت امام، نفس عیسای مسیح و در دست ایشان عصای موسای کریم را میبینیم. در بیان ایشان، بیان محمد مصطفی و در میدان آن غیرت حیدر کرار را میبینیم. در مجادله واقعا آن جهاد اباعبدالله را میبینیم. حضرت امام در تمام دنیا تاثیرگذار شده است و در خود کشور ما بسیاری از برادران ما که مکتب اهل بیت را انتخاب کردهاند، خودشان میگویند که اسلام را از طریق حضرت امام شناختهاند.
حضرت امام وسیلهای شد که ما اسلام را بشناسیم. انسان خیلی چیزها از امام میتواند بگوید. هرکس به اقیانوس نگاه کند، برداشتی از آن دارد. یک فرد معمولی ممکن است بگوید چقدر دریای بزرگی است. یک شناگر ممکن است بگوید که چقدر اینجا میشود خوب شنا کرد. کسی که غواص است میگوید چقدر میشود از داخل آن، لولو و مرجان بیرون آورد. حضرت امام یک اقیانوس است که همه از آن برداشت میکنند. همه زندگی امام برای مردم، برای دنیا، برای ما پند است، درس است، بنده اگر چیزی از اسلام ناب محمدی دارم، از حضرت امام دارم.»
http://jomhourieslami.net/?newsid=127549
ش.د9504832