تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵  ، 
کد خبر : ۳۰۸۵۱۴

ترامپ؛ ناسیونالیسم آمریکایی و اعاده قدرت

پایگاه بصیرت / ابراهیم متقی/ استاد دانشگاه تهران

(روزنامه آسمان آبي ـ 1396/09/30 ـ شماره 139 ـ صفحه 11)

تبیین استراتژی امنیت ملی آمریکا در دوران دونالد ترامپ نشان می‌دهد که تفاوت‌های معناداری در الگوهای کُنش تاکتیکی و برنامه‌ریزی راهبردی آمریکا وجود خواهد‌داشت. ترامپ در گزارش خود تلاش کرد که اولا فعالیت‌های یک‌سال گذشته خود را توجیه و از این طریق سرمایه اجتماعی بیشتری را در چارچوب یک جانبه‌گرایی آمریکایی حاصل کند.

چنین رویکردی نشانه‌هایی از ناسیونالیسم آمریکایی در دوران گذار را منعکس می‌کند، ترامپ تلاش داشت تا تعریفی جدید از الگوی جدید آمریکا با متحدین اروپایی خود، روسیه، چین و حتی کشورهای جهان سوم ارائه دهد.

از همه مهم‌تر آن‌که ادبیات ترامپ ماهیت قدرت‌محور داشت یعنی این‌که درصدد بود تا به سایر کشورها و بازیگرها هشدار دهد که ایالات متحده از انگیزه و ابزارهای لازم برای مقابله با تهدیدات عصر موجود برخوردار است. در چنین فرایندی موضع اصلی ایالات‌متحده را باید با تعریف نقش بین‌المللی آمریکا در دوران جدید دانست فرایندی که می‌تواند زمینه‌های لازم برای شکل‌گیری ابهام رفتاری آمریکا در برخورد با چالش‌های منطقه‌ای را به‌وجود آورد.

ارزیابی استراتژی امنیت ملی آمریکا بیان‌گر آن است که پنج حوزه متمایل شده از یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته که هر یک از این حوزه‌ها بخشی از الگوهای کنش راهبردی آمریکا را در آینده ایجاد می‌کند.

موضوع اول مربوط به حوزه‌های امنیت اجتماعی، سرزمینی و راهبردی ایالات متحده خواهد بود؛ موضوعی که ضرورت مقابله با چالش‌های اقتصادی، تهدیدات سایبرمتیک، ضرورت‌های دفاع سرزمینی و بهینه‌سازی معادله قدرت را برای مقابله با تهدیدات فراهم می‌سازد. جهت‌گیری ترامپ درباره بخش اول سند راهبردی امنیت ملی را باید برمبنای ضرورت‌های تولید قدرت جهت مقابله با تهدیدات دانست.

دومین مؤلفه در استراتژی امنیت آمریکا معطوف به بازسازی ایالات متحده از درون نامگذاری شده‌است. ترامپ در این بخش تلاش دارد تا نشانه‌های رشد اقتصادی ایجاد اشتغال و یکپارچه‌سازی جامعه را تضمین کند.

چنین رویکردی به مفهوم آن است که ترامپ از مفاهیم اقتصادی برای تقویت ناسیونالیسم آمریکایی بهره می‌گیرد. ناسیونالیسم آمریکایی بخشی از نیاز دونالد ترامپ برای تحقق نقش محوری آمریکا در سیاست جهانی است.

بخش سوم سند امنیتی ملی آمریکا براساس ادبیات رئالیستی قدرت‌محور تنظیم شده‌است؛ به‌کارگیری مفاهیمی همانند حفاظت از صلح از طریق قدرت به معنای آن است که ارتش ایالات‌متحده در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ فعالیت‌های بیشتری را در حوزه بحرانی به انجام خواهد‌رساند.

در این ارتباط مفاهیمی همانند دیپلماسی رقابتی، دیپلماسی اقتصادی و حکمرانی جهانی مورد تاکید قرار گرفته است. در این بخش از این گزارش ترامپ تلاش دارد تا به متعهدین اروپایی خود تضمین کند که آنان باید مشارکت بیشتری در حوزه امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی داشته باشند. از سوی دیگر ترامپ درصدد است که نشان دهد ایالات‌متحده هر یک از اهداف سیاست خارجی و راهبردی‌اش را براساس معادله قدرت پیگیری می‌کند. در این ارتباط طبیعی است که تفاوت‌های مشهودی بین رویکرد آمریکا و کشورهای اروپایی درباره موضوعات مربوط به سیاست امنیت جهانی وجود دارد.

بخش چهارم گزارش ترامپ مربوط به چگونگی صلح‌سازی و قدرت‌سازی بود. الگویی که در تعامل با شرکا براساس اصل مزیت نسبی قدرت تاکید دارد. در این ارتباط موضوع مربوط به ارزش‌های آمریکایی به معنای هژمونی و هدایت تحولات منطقه‌ای از طریق قدرت مورد اشاره قرار گرفته‌است، وقتی که ترامپ موضوع مربوط به دستیابی و ارزش‌یابی بهتر را در دستورکار قرار می‌دهد به معنای آن است که الگوی تعامل آمریکا با متحدان اروپایی در دوران گذشته را مطلوب تلقی نمی‌کند. به این ترتیب دیپلماسی اجبار و تهدید بخشی از سیاست راهبردی ترامپ تلقی خواهد شد در این فرایند به هر میزان که کشورها تبعیت بیشتری از سیاست امنیتی و راهبردی ترامپ داشته باشند طبیعی است که انتظارات فزاینده آمریکا نیز بیشتر خواهد شد.

بخش پنجم استراتژی امنیت آمریکا مربوط به سیاست‌های منطقه‌ای ایالات‌متحده بود.

اگر باراک اوباما به این موضوع اشاره داشت که جهت‌گیری راهبردی آمریکا به سوی اقیانوس آرام و چین جهت‌گیری می‌شود ترامپ رویکرد متفاوتی دارد و محور اصلی استراتژی آمریکا را در خاورمیانه عربی و آسیای جنوب‌غربی جست‌وجو خواهد کرد. چنین رویکری به معنای آن است که تحول ژئوپلیتیکی آمریکا در حوزه مرزهای ایران بیشتر خواهد شد. در چنین شرایطی طبیعی است که میزان خصومت آمریکا در ارتباط با ایران و موضوعات مبتلا به امنیت منطقه‌ای افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد. روندی که بخشی از سازوکارهای مربوط به تعهدات منطقه‌ای آمریکا در برخورد با ایران و در مشارکت با کشورهای جهان عرب را منعکس می‌کند.

اعاده ناسیونالیسیم آمریکایی و سیاست قدرت

راهبردهای ارائه شده در استراتژی امنیت آمریکا و دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ را باید ادامه ادبیات و فرایندی دانست که در ماه‌های گذشته از سوی ترامپ و کارگزاران تیم سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا مورد توجه قرار گرفته است. ترامپ نشانه‌هایی از سیاست قدرت در چارچوب نظامی‌گری، دیپلماسی تهاجمی و توسعه حوزه نفوذ در دستورکار قرار داده است بخش چهارم استراتژی امنیت ترامپ نشانه‌های از نفوذ و قدرت و گسترش موقعیت راهبردی آمریکا را منعکس می‌کند.

در این فرایند ترامپ تمام جوانب سیاست قدرت را مورد توجه قرار می‌دهد. گام اول و محوری راهبرد امنیت آمریکا را باید در بهره‌گیری از سازوکارهای کُنش تهاجمی دانست. ترامپ در سخنرانی خود و چندین مرحله از موفقیت نظامیان ایالات متحده در برخورد با داعش قدردانی می‌کند. بیان چنین رویکردی به مفهوم آن است که چالش‌های امنیتی آمریکا در خاورمیانه ادامه خواهد یافت و برای مقابله با این چالش‌ها آمریکا از ساختار نظامی و عملیاتی بهره خواهدبرد. روندی که می‌تواند زمینه‌های لازم برای ارتقای نقش آمریکا در نقش حوزه‌های جغرافیایی از اقیانوس هند تا اقیانوس آرام و از اروپا تا آفریقا را تحت کنترل خود قرار دهد. در استراتژی جدید آمریکا میزان کاربرد ادبیات تهاجمی نسبت به روسیه و چین کاهش یافته‌است. ترامپ تلاش دارد تا این‌گونه کشورها را به رقبای تبدیل کند که اجرای بهره‌گیری از ساز و کارهای نظامی و الگوهایی تنش‌زا زمینه را برای مشارکت در مدیریت جهانی فراهم کند.

https://asemandaily.ir/post/10121

ش.د9604327

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات