(روزنامه شرق - 1396/06/12 - شماره 2953 - صفحه 12)
آلسعود در عربستان در دهههاي گذشته از سنتهاي ويژهاي در سياست خارجي و سياست خارجي پيروي کردهاند به گونهاي که مسير اين کشور در اين دو حوزه با کمترين فرازوفرود همراه بوده است. با اين حال، محمدبنسلمان که در زمره نسل جديد شاهزادگان سعودي محسوب ميشود، حامل ايدههاي جديد در هر دو حوزه سياست داخلي و سياست خارجي است.
تا قبل از قدرتگرفتن محمدبنسلمان در هرم قدرت خاندان آلسعود، حکومت عربستان بيشتر به عنوان حکومتي محافظهکار شناخته ميشد که از تغييرات در سياست داخلي و خارجي استقبال نميکرد. آنطور که از شواهد و قرائن برميآيد، وليعهد جديد و جوان سعودي در تکاپو براي تغيير اين سنتهاست. در بحث سياست داخلي، او پروژههاي بلندپروازانهاي را همچون طرح ٢٠٣٠ دنبال ميکند و در سياست خارجي نيز بهنظر ميخواهد به جنگي که در اثر ريشهدواندن اسلامگراي افراطي در منطقه درگرفته، پايان دهد. البته مهار ايران و بدلکردن آن به يک کشور غيرانقلابي، ازجمله اهداف محمدبنسلمان در بحث سياست خارجي به شمار ميرود.
تمامي اين موارد ايدههاي جديدي است که در سالهاي اخير در مجموعه حاکميت عربستان سعودي و به صحنهگرداني محمدبنسلمان مطرح شده است. البته جواني محمدبنسلمان که باعث ميشود در شرايط عادي دوران پادشاهي طولانيمدت را براي خود متصور باشد، نيز در اين برنامههاي بلندپروازانه بيتأثير نبوده است. هرچند عمليبودن اين برنامهها، گذشته از توانمندي و ثبات قدم اين شاهزاه سعودي، تا حدي زيادي نيز به ديگر بازيگران داخلي و منطقهاي نيز بستگي دارد، اما در هر صورت، از محمدبنسلمان به عنوان فردي ياد ميشود که به دنبال تغيير سنتهاي ديرپا در سياست داخلي و خارجي عربستان سعودي است.
همين حالا نيز نشانههايي از تغيير لحن در سياست خارجي عربستان ديده ميشود که از جمله ميتوان به اظهارات محمدبنسلمان مبني بر خروج از جنگ يمن يا مصافحه عادل الجبير، وزير امور خارجه عربستان، با وزير امور خارجه کشورمان اشاره کرد. البته اين تغيير لحن از چند تحول مختلف نشئت ميگيرد. در لبنان بعد از معلقماندن بحث رياستجمهوري و نخستوزيري، سرانجام با توافقات صورتگرفته ميشل عون به رياستجمهوري و سعد حريري به نخستوزيري رسيدند. در بحث نفت نيز عربستانيها از سياست پايين نگهداشتن قيمت نفت کوتاه آمده و حتي با توليد نفت ايران بيش از سهميهبندي موافقت کردند. در مقوله حج نيز توافقی دوجانبه براي اعزام حجاج ايراني صورت گرفت که همگي نشان از تغييرات و نوسازيها در سياست خارجي اين کشور دارد. البته برگزاري اجلاس رياض با حضور ترامپ و بحرانيشدن مناسباتشان با قطر همچنان نشان از آن دارد که عربستان همزمان به دنبال ايجاد تغييراتي در مناسبات منطقه است.
البته مشکلاتي که در شوراي همکاري کشورهاي خليجفارس براي عربستان به وجود آمد، عملا قطر را به سمت ترکيه و ايران سوق داد. همه اين تحولات در کنار هم، عربستان را به سمت ايجاد توازن در سياست خارجياش سوق داد تا از آن يکجانبهگرايي فاصله گرفته و رفتهرفته به يک رويکرد چندجانبهگرايي يا به عبارت دقيقتر به همهجانبهگرايي در سياست منطقهاي خود روي بياورد. سفر اخير مقتدي صدر به عربستان را نيز بايد در همين رابطه تعبير کرد. از يکسو، عراقيها به دنبال آن هستند که بيشازپيش خود را به جهان عرب نزديک کنند و از سوي ديگر، عربستان نيز در ادامه عبور از سياست يکجانبهگرايي نياز داشت تا مناسباتي جديد را با عراق پساداعش تعريف کند. از ديگر سو، هرچند جايگزيني محمدبننائف و محمدبنسلمان با مخالفتها و مقاومتهايي همراه شد، اما عربستان سعودي به لطف برخورداري از يک ساختار داخلي باثبات و همچنين به دليل مناسبات بينالمللي، بعيد است شاهد تغييرات بنيادين و انقلابي ازجمله فروپاشي آلسعود باشد.
بنابراين رويکارآمدن محمدبنسلمان به جاي محمدبننائف با وجود برخي تفاوت ديدگاهها در حوزه سياست داخلي و سياست خارجي محتمل نيست که به تغييرات راديکالي در اين کشور منجر شود، بلکه بيشتر ميتوان سيري از تغييرات تدريجي را براي عربستان متصور شد. به عبارت ديگر، بهقدرترسيدن اين نسل جديد که به دنبال ايجاد اصلاحات و نوسازيهايي در ساختار سياسي و قدرت در عربستان است، با فرازونشيبهايي در عرصه داخلي و بينالمللي همراه خواهد شد. به هرحال، بخشي از جامعه عربستان در قبال اين روند نوسازي مقاومت خواهد کرد که ميتواند با تنشهايي همراه شود اما نميتوان انتظار تغييرات راديکال يا حاد را در اين کشور داشت.
http://www.sharghdaily.ir/News/140159
ش.د9602642