(روزنامه وطنامروز - 1396/04/14 - شماره 2198 - صفحه 12)
از نیمه دوم دهه 1340 با افزایش روزافزون و یکباره قیمت نفت از یک سو و ثبات نسبی سیاسی در ایران از سوی دیگر، محمدرضا پهلوی درصدد تقویت قدرت نظامی ایران و خرید گسترده تسلیحات از کشورهای غربی برآمد. علاوه بر علایق شخصی شاه، شرایط منطقهای و نقش جدید ایران به عنوان ژاندارم خلیجفارس نیز در قوام و دوام این روند نقش قابل توجهی داشت. در این میان برخی چهرهها که اغلب پیشینه نظامی داشتند یا در همان زمان از مقامات ارتش بهشمار میآمدند در تسهیل روابط نظامی ایران با متحد و حامی استراتژیکش- ایالات متحده آمریکا- و تجهیز و تسلیح ارتش نقشآفرینی کردند. ارتشبد حسن طوفانیان (1377 ـ 1291) از جمله این افراد بود که رد پایش در بسیاری از تعاملات و معاملات نظامی میان ایران و آمریکا در آن دوران به وضوح دیده میشود.
محرم اسـرار نظامی شـاه
زندگی حسن طوفانیان از سال 1330 و از زمان حضور وی در ایالات متحده آمریکا و گذراندن دوره افسری رزمی در دانشکده فرماندهی و ستاد نیروی هوایی آن کشور در پایگاه ماکسول ایالت آلاباما تحولی شگرف یافت. این دوره نقطه عطف حیات نظامی و سیاسی طوفانیان است، زیرا سکوی پرتاب او در مسؤولیتهای بعدی را فراهم کرد، آن هم در مقطعی که فراگیری اصول نظامی از نظامیان آمریکایی، تسلط به زبان انگلیسی و برقراری رابطهای نزدیک و دوستانه با آنان موجبات تقرب به درگاه پهلوی بود. طوفانیان سالها عضو ثابت کمیته نظامی پیمان بغداد بود که اعتماد شاه به وی را نشان میداد. از ابتدای دهه 1340، طوفانیان یکی از آجودانهای شاه شد و او را در سفرهای خارجی و داخلی همراهی میکرد. همچنین او در این مقطع محرم اسرار نظامی شاه شد. روند ارتقای درجه او تا ارتشبدی پیش رفت.
این سیر رو به جلو به گونهای بود که کارشناسان آمریکایی در کتابی سری- که وضعیت کلی ایران را تشریح میکند- در قسمت مربوط به نیروهای مسلح، نام او را همردیف شخصیتهایی چون اسدالله علم، نعمتالله نصیری، غلامعلی اویسی و امیرعباس هویدا آوردهاند، بنابراین انتخاب او به عنوان نماینده خریدهای نظامی از آمریکا بیدلیل نبوده است. در این کتاب به نقش مهم او در خرید تجهیزات نظامی هم اشاره شده و درباره آن چنین آمده است: «او اطلاعات را در این زمینه یا خودش میدهد یا با کمک منابع آمریکایی این کار را میکند». در سندی دیگر که حول سازمان دفاعی ایران است، پس از تشریح دستگاه تصمیمگیری نظامی ایران و نقش فعالانه شاه به عنوان فرمانده کل قوا، از 5 نقطه نظامی اصلی یاد شده که پنجمین آنها طوفانیان است؛ فردی که «مسؤول خرید تمام تجهیزات نظامی خارجی و تولیدات نظامی داخلی است» و باید گزارش کار خود را به صورت مستقیم به شاه بدهد.
در ارتش ایران که حول شخص شاه شکل گرفته بود، نزدیکی به این کانون قدرت، برخورداری از حسن رابطه با آمریکا، تسلط بر زبان انگلیسی و سایر موارد بالا بر مزایای او میافزود. چنانکه «حسین فردوست» نیز گفته است درباره چگونگی انتخاب او توسط محمدرضاشاه چیزی نمیداند اما بر این نظر است سپری کردن دوره نظامی در آمریکا و آشنایی زیاد او با مستشاران آمریکایی در ایران موجب شده است توسط آنها به شاه معرفی شود و خریدهای نظامی ایران را انجام دهد. اما طوفانیان روایت دیگری دارد. او در خاطراتش اینگونه نقل کرده که آنقدر برای مقابله با کمونیسم و لزوم دفاع از جنوب و نیاز به یک لشکر زرهی در این منطقه به شاه هشدار داده است تا بالاخره شاه متقاعد میشود و با آمریکاییها صحبت میکند. بر اساس این مذاکرات، این کشور 200 میلیون دلار در مدت 4 سال به ایران وام میدهد و طوفانیان است که قراردادش را چهارم جولای 1964 میبندد.
او گفته است: چون من طرف صحبت بودم و مکاتباتش را من در اداره طرح میکردم، من رئیس اداره خرید شدم؛ البته رئیس خرید نبودم، با این حال برخی همچون فرمانده نیروی هوایی نامه به ستاد بزرگ ارتش مینوشتند که طوفانیان در اداره طرح حق ندارد از نظر لجستیکی و متریال دستور بدهد. از طرفی هم شاه مدتها مرا زیر نظر داشت و گفت من میخواهم طوفانیان سر این کار باشد و جای مرا تغییر داد. همچنین به گفته وی، حجازی رئیس وقت ستاد بزرگ ارتشتاران، وقتی گزارشهای طوفانیان را نزد شاه میبرد از توضیح ناتوان بود، بنابراین شاه از او خواست که دیگر گزارش طوفانیان را نیاورد و خود طوفانیان این کار را انجام دهد، بنابراین از آن تاریخ طوفانیان به عنوان رئیس اداره طرح، مستقیم به شاه گزارش میداد و هفتهای 2 روز به ملاقات شاه میرفت.
او در جای دیگری نیز به شناخت خود از ادوات نظامی و تجهیزات و این موضوع اشاره کرده است که چگونه موجب میشود تلاش شوروی برای فروش ادواتش ناکام بماند، چرا که از نظر او سیستم نظامی ایران، آمریکایی است و برگشتن به سیستم شوروی ساده نیست. او بیان کرده است طرحی برای سازمان صنایع نظامی با بودجه مورد نیاز به شاه داد و شاه پس از مدتی به او گفت: «تو میتوانی سازمان صنایع نظامی را اداره کنی. من میخواهم هم خرید نظامی و هم سازمان نظامی با تو باشد». از این پس به گفته طوفانیان تهیه و تولید صنایع نظامی با او بود.
طـوفانـیان؛ واسطهای فعال اما مطیع شــاه
«جیمز بیل» به تماس دائم طوفانیان با مقامات رهبری در ارتش آمریکا، تماس با بالاترین مقامات اجرایی معاملات دفاعی و اسلحه مانند تام جونز، نورتروچ و ویلیام میلر تسکترون اشاره کرده است. در واقع او با لابیهای نظامی در آمریکا در ارتباط بود. رابطه طوفانیان با مستشاران و مقامات آمریکایی موجب شد او در مقام نماینده ایران در راستای منافع لابیهای نظامی آمریکا و در کل منافع آمریکایی خرید کند. با توجه به شواهد و افزایش میزان خریدهای نظامی و تسلیحاتی در دوران مسؤولیت طوفانیان میتوان به نقش واسطهگری مثبت او در این میان پی برد؛ چنانکه در 8 سال آخر سلطنت محمدرضاشاه میزان خرید اسلحه از آمریکا به 19 میلیارد دلار رسید. این امر در قیاس با کل خرید تسلیحاتی ایران از آمریکا در مدت 20 سال، یعنی از 1950 تا 1971 که به یک میلیارد دلار هم نمیرسید، نشاندهنده موج پرشتاب خریدهای نظامی از آمریکا در دوران طوفانیان است. اما در سیستمی که شاه تعیینکننده اصلی بود و قرب به او جز به اطاعت کورکورانه میسر نبود، نمیتوان او را مهره فعال این فرآیند دانست؛ بدین معنا که رابطه مطلوب او با شاه و دستگاه نظامی آمریکا موجب شده بود واسطه اجرای امیال شاه باشد.
فردوست در این باره گفته است: نوع سلاح، تعداد، محل تهیه و تمام مؤلفههای خرید از سوی شاه دیکته میشد و طوفانیان «تنها مجری بسیار خوبی بود». در واقع در اندک مواردی او تصمیمگیرنده بود و بیشتر مجری تصمیمات شخص شاه بود. طوفانیان در این باره میگفت: انتخاب تجهیزات بر مبنای تحقیق بر لوازم مورد نظر و ابعاد سیاسی و اقتصادی آن است. او در ادامه بر تصمیم نهایی و گزینش سیستم مورد نظر توسط محمدرضاشاه تأکید میکرد؛ اینکه شاه «در مقام رهبر و فرمانده کل قوا انتخاب نهایی را انجام میدهند».فریدون جم نیز در این باره بر دستور شخص شاه به طوفانیان در خریدهای نظامی تأکید کرده است. به گفته وی وزارت جنگ و ستاد بزرگ ارتشتاران بر این خریدها کنترلی نداشتند و شاه، بانک مرکزی، طوفانیان و سفارت آمریکا از این خریدها اطلاع داشتند و ارتش اصلا در جریان این خریدها قرار نمیگرفت.
برای نمونه سپهبد شاپور آذربرین، معاون وقت فرمانده نیروی هوایی، در این باره گفته است: طوفانیان بدون استعلام از نیروی هوایی و هماهنگی با این نهاد نظامی، قراردادها را میبست و خرید میکرد، بعد یک دفعه میگفت: 20 فروند هواپیما خریدم. در صورتی که ما اصلا رمپ نداشتیم، تعدادی بوئینگ میخرید که نمیشد آنها را خواباند. او در خاطراتش نقل کرده طوفانیان از شاه تقاضا کرد هم به طرحهای ستاد بزرگ ارتشتاران و هم به بودجه خرید دسترسی داشته باشد؛ شاه نیز پذیرفت و او رئیس سازمان صنایع نظامی، رئیس اداره خرید، جانشین وزیر جنگ و مشاور تسلیحاتی رئیس ستاد بزرگ شد و با دسترسی به طرحهای سازمان ستاد بزرگ ارتشتاران، به نیازهای آنها واقف شد. او از این پس، در قالب آنچه خود، «ماده واحده» مینامد، این نیازها را تنظیم و به شاه ارائه میکرد. آنگونه که طوفانیان نقل کرده است، برخلاف گفتههای فردوست و جم، شاه در این مقطع گاهی ماده واحده را نمیپذیرفت اما زمانی که او میگفت کار غیرقانونی نمیکند و به سود اعلیحضرت کار میکند، اعلیحضرت میپذیرفت. طوفانیان اسم این مادهواحده را «تقویت بنیه دفاعی کشور» میگذارد که اگر خودش تشخیص میداد «البته اعلیحضرت تصویب میکرد».
طوفانیان در جای دیگری به نقش غیررسمی خود اشاره کرده و گفته است: وقتی شاه به من گفت: در جنگ میان هند و پاکستان به کمک پاکستان برو، بدون کسب اجازه از شاه به صورت قاچاقی از ایتالیا تجهیزاتی برای پاکستان خریدم. وقتی رئیسجمهور پاکستان بابت آن از شاه تشکر کرد، او تعجب کرد و من تازه گفتم که این کار را کردهام. طوفانیان در خاطرات خود به امتیازگیریهای واسطهها اشاره کرده، البته کوشیده است خود را نماینده شایسته ایران نشان دهد. او از مقاومت خود برابر تصمیمات شاه و برخی واسطههای آمریکایی سخن گفته و در جایی دیگر با انکار نقش هلمز، سفیر آمریکا در خریدهای نظامی، در رابطه با کرمیت روزولت در خرید اسلحه، از موضع منفی این رئیسجمهور آمریکا نسبت به خودش یاد کرده و گفته در نبودش، روزولت به وی حمله کرده و عملکرد او را نقد کرده است.
اظهارات طوفانیان از سویی تاییدکننده نقش برجسته و محوری شاه در خریدهای نظامی است و از سویی هم بر نقش لابیها و واسطههای خریدهای نظامی از آمریکا صحه میگذارد، چنانکه در آن مقطع هر شرکت فروشنده تسلیحاتی برای خود واسطههای متنفذی در تهران پیدا کرده بود. هرج و مرج به اندازهای بود که طوفانیان به عنوان مسؤول سفارشها و خرید سلاح و تجهیزات، نسبت به روش کار اعتراض میکرد. صورت حسابها با بهای سفارشها مطابقت نداشت، کمیسیونهای کلانی به واسطهها پرداخت میشد، حتی بابت خریدهای مستقیم و بدون واسطه دولت ایران از دولت ایالات متحده، حق کمیسیون لحاظ میشد.
برای همین طوفانیان از هوفمن درخواست کرده بود پنتاگون بر عملیات شرکتهای فروش اسلحه و تجهیزات بیشتر کنترل کند. اما فردوست در این باره گفته است: فروشندگان سلاح به طوفانیان حق حساب میدادند. این از اصول متداول جهانی در معاملات تسلیحاتی است. در معاملات بزرگ تا 2 درصد و در ارقام کوچک تا 5 درصد پرداخت میشود اما طوفانیان میکوشید حساسیت شاه را در این باره برنینگیزد و ارقام دقیق پورسانت را به او میگفت. شاه هم مقداری را به او پرداخت میکرد و در مورد بقیه مبلغ دستور میداد به کدام اشخاص و چه مبلغی پرداخت شود.
فرجام سخــن
حسن طوفانیان با بهرهگیری از روابط غیررسمی بین نظامیان آمریکایی و صاحبان مجتمعهای تسلیحاتی و با ابتنا به مهارتهای شخصی و شم تجاری خود، توانست برای خریدهای گسترده و پرهزینه نظامی از آمریکا، نظر شاه را به خویش جلب کند. البته با توجه به ویژگیهای شخصی شاه و ساختار بسته نظام سیاسی، دایره مانور طوفانیان هم محدود بود و به دوری و نزدیکی موقعیتش از محمدرضا پهلوی بستگی داشت. در چنین فضایی، او توانست مسیر قرابت به شاه را طی کند و به عنوان واسطهای فعال در روابط نظامی ایران و ایالات متحده آمریکا عمل کند؛ ضمن اینکه در بزنگاههای حساس به عنوان مشاور شاه نیز امور را رتق و فتق میکرد. اما تکیه بیش از اندازه به این ساختار شکننده و وابستگی به منویات بلندپروازانه شاه، فرجام خوشی برای او و سامانه نظامی ایران نداشت و در نهایت طوفانیان شاهد بسته شدن طومار زرادخانههای
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/2198/12/177680/0
ش.د9602604