(روزنامه آفتابيزد - 1395/08/27 - شماره 4761 - صفحه 1)
آلودگی کلانشهر های کشور به قصه پرغصه و کشداری تبدیل شده است.هر سال در همین ایام تقریبا مباحث تخصصی و سیاسی توامان در این رابطه شروع و تا پایان پدیده وارونگی هوا ادامه می یابد.پس از آن هم گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته، کسی و رسانه ای سراغی از آن نمی گیرد تا سال بعد مجددا به آن پرداخته شود. این موضوع یکی از مصداق های یک سیستم توسعه نیافته است.مدیران چنین سیستمی اگرچه در شعار خود را خدمتگذار و کارآمد می دانند اما چیزی در چنته ندارند و بیشتر تمایل دارند با موجسواریدر مسائل حاشیه ای و سیاسی، متن رابه فراموشی بسپارند.جالب اینکه در چنین سیستمی منتقد به مدیر، میدان لازم و کافی را برای فرار از متن و حضور در حاشیه میدهد.
اگر شک دارید نگاهی کوتاه به نشریات اصولگرا طی روزهای گذشته بیندازید.تیترهای سیاسی در مورد یک پدیده و معضل محیط زیستی بهترین فرصت را برای مدیر مربوطه مهیا می سازد تا وارد وادی سیاسی کاری شود و از اصل موضوع طفره برود.مدیری که باید به محیط زیست کشور سر و سامان دهد و در این باره بیلان کاری بدهد وقتی مشاهده می نماید رسانه های منتقد او نقد مرتبط و تخصصی ارائه نمیدهند، او چگونه توضیح دهد که در مدت مدیریت خود چه کرده و چه کمکی به بهبود محیط زیست نموده است؟چنین مدیری لاجرم بایستی برای آنکه بتواند در برابر انواع و اقسام فحش های سیاسی که نثارش می شود پاسخ سیاسی دهد. خود را به اثبات برساند.
ابراهیم اصغرزاده روز گذشته در گفتگو با گروه سیاسی روزنامه آفتاب یزد به نکته مهم و درستی اشاره داشت.او گفت حسن روحانی در رینگ بوکس قرار دارد و نمیتواند بسان شطرنج بازها عمل کند.او اگر نخواهد مثل یک بوکسور حرفه ای گارد بگیرد و مشتهای کاری نثار حریف نکند قطعا خیلی زود ناک اوت میشود و پایان مسابقه اعلام میگردد.او ناچار است صفحه شطرنج را رها سازد و مثل حریف عمل کند تا بتواند قد راست کند.در مورد معضل آلودگی هوا و حملاتی که متوجه معصومه ابتکار میشود تقریبا همین موضوع در جریان است.بنده بارها شاهد بودم رئیس سازمان محیط زیست به صورت تخصصی و کارشناسی درباره عملکرد دولت متبوع در خصوص آلودگی هوا توضیحاتی را ارائه نموده و تشریح کرده اما نه در رسانهها چه موافق و چه مخالف چنین سخنانی بازتاب آنچنانی نداشته است.یعنی از یکسو رسانههای منتقد همچنان به همان فحشهای سیاسی خود به معصومه ابتکار ابراز علاقه نشان میدهند و رسانههای همسو نیز از منظر ژورنالیستی معتقدند که چنین بیلان کاری ای مواجهه مناسبی برای موضع گیریهای مخالفان نیست و بایستی پاسخها نیز سیاسی باشد.
انصافا در چنین فضایی چه انتظاری میتوان داشت؟عملا منتقدان و مخالفان ،سازمان محیط زیست را وادار مینمایند که رو به سیاسی کاری بیاورد تا بتواند برقرار باشد.به عبارت ساده آنان از معصومه ابتکار «میخواهند» که به حاشیه برود و سیاسی کاری کند.البته از منظری این موضوع حداقل در کوتاه مدت میتواند به نفع رئیس سازمان باشد.چرا که اگر او «سیاس» باشد، میتواند صرفنظر از اینکه در حوزه خود چه کارنامه ای داشته است با ترفند پروپاگاندای سیاسی و رسانه ای آمیخته به پوپولیسم یک شبه ره صد ساله برود و مقابل هجمهها بایستد.
در همین حال رسانههای مخالف معصومه ابتکار تصور مینمایند که با بهانه قرار دادن آلودگی هوا توانسته اند ضربه کار را نثار دولت روحانی کنند و به قول معروف در حال «زرنگی» هستند اما هیچ نمیدانند که ناخواسته درحال هموار نمودن راهی هستند تا مدیران مرتبط از اصل موضوع فرار کنند و آلودگی هوا به حاشیه برود.در این میان قطعا کسانی که متضرر میشوند مردم بی نوا هستند و بس.وضعیت هوای تهران و کلانشهرها به قدری اسفناک است که شاید واژه درخوری برای آن نمیتوان به کار برد.قطعا در سالهای نه چندان دور شاهد بیماریهای عجیب و غریب و سونامیسرطانهای مختلف هستیم.امیدوارم فرجی شود. انشاءالله
http://aftabeyazd.ir/?newsid=56323
ش.د9504539