«آلودگی هوا» یکی از چالشهای جدی بهداشتی در کشور ماست که تأثیرات عمیقی بر روی سلامت جامعه، محیطزیست و کیفیت زندگی مردم دارد. طبق آمار موجود، سهم منابع ثابت اعم از کارگاهها، کارخانهها و نیروگاهها از آلودگی هوا بین ۲۰ تا ۳۰ درصد است. این به معنای آن است که بخش قابل توجهی از آلودگی هوا ناشی از فعالیتهای صنعتی و تولیدی است. با این حال، سهم سه نیروگاه اصفهان، اراک و البرز از آلودگی هوا کمتر از ۱۰ درصد است. این نکته تأملبرانگیز است و باید بررسی شود.
متأسفانه، شنیده میشود که برخی مدیران دولتی در تلاشند با پوشش بحث محیط زیستی، قصور و تقصیرات خود را پنهان کنند. این رویکرد نهتنها به حل معضل آلودگی هوا کمک نمیکند، بلکه برعکس ممکن است به گسترش آن بینجامد. حفاظت از سلامتی مردم و بقای محیطزیست، وظیفهای اساسی و حاکمیتی است؛ اما نباید به بهانه این دغدغهها، کمکاری در زمینه تولید و تأمین نیازهای اقتصادی کشور را توجیه کرد.
کشور نیازمند تولید برق پایدار است و این موضوع نباید تحتالشعاع مسائل محیط زیستی قرار گیرد. برای نمونه، به جای اتخاذ سیاستهای موقتی و ناپایدار که تنها به مسکوتسازی آلودگی کمک میکنند، باید به فکر توسعه فناوریهای جدید و سبز باشیم که هم تولید را بهبود ببخشند و هم آلودگی را کاهش دهند.
پژوهشها نشان دادهاند بسیاری از آلایندهها در واقع نتیجه عدم نظارت و کنترل کافی بر روی صنایع است. در حالی که به نظر میرسد مازوت به منزله سوختی ارزانتر ممکن است موجب آلودگی منتشر شود، یک بررسی دقیق نشان میدهد عوامل گوناگونی در آلودگی هوا دخیل هستند و مازوت به تنهایی نمیتواند عامل اصلی آن باشد. به عبارت دیگر، مسائل مربوط به نظارت بر عملکرد صنایع و ارتقای استانداردهای زیستمحیطی باید در اولویت قرار گیرند.
این واقعیت که استفاده از مازوت در نیروگاهها به نسبت تأثیراتش بر آلودگی هوا هنوز بر اساس علم و تحقیق به طور کامل پایش نشده است، نشان میدهد نیاز به یک رویکرد دقیقتر و علمیتر در این زمینه وجود دارد. مداخلهگریهای غیرعلمی و ناشیانه تنها به افزایش نارضایتی عمومی و از دست رفتن اعتماد به حاکمیت منجر خواهد شد.
برای کاهش آلودگی هوا و حفاظت از سلامت شهروندان، دولتها باید به دنبال راهکارهایی باشند که هم بهبود اقتصادی و هم حفظ محیطزیست را تضمین کنند. برای نمونه، سرمایهگذاری در فناوریهای پاک و استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر میتواند به شکلی پایدار و مؤثر منجر به کاهش آلودگی هوا شود. انرژی خورشیدی و بادی به منزله منابع renewable، میتوانند بهتدریج جایگزین سوختهای فسیلی شوند و زمینهساز ایجاد شغل و رشد اقتصادی در کشور باشند؛ البته این موضوع تنها در بلندمدت امکان تحقق دارد.
باید به این مسئله توجه کرد قطع یکباره استفاده از مازوت در نیروگاهها آسیبهای متنوعی ایجاد میکند:
۱ ـ افزایش بار خاموشیها: کاهش تولید برق به دلیل استفاده نکردن از مازوت میتواند به کمبود برق و افزایش خاموشیها منجر شود که این امر به نوبه خود بر صنایع و زندگی روزمره مردم تأثیر منفی دارد.
۲ ـ افت رشد اقتصادی: صنایع وابسته به برق ممکن است تحت تأثیر قرار گیرند و این میتواند به کاهش تولید، افزایش بیکاری و اثرات منفی بر اقتصاد منجر شود.
۳ ـ نیاز به زیرساختهای جدید: اگر تصمیم بر این شود که به منابع دیگر، مانند انرژی خورشیدی یا بادی انتقال یابیم، این نیازمند سرمایهگذاری کلان در زیرساختهای جدید است. این فرآیند ممکن است زمانبر باشد.
۴ ـ ایجاد تنشهای اجتماعی: افزایش خاموشیها و تأثیرات اقتصادی میتواند به نارضایتی عمومی و تنشهای اجتماعی منجر شود. در جامعهای که شهروندان به برق پایدار عادت کردهاند، تغییر ناگهانی میتواند واکنشهای منفی ایجاد کند.
همانطور که پیش از این گفته شد، با توجه به اینکه آلودگی هوا یک مسئله چندجانبه و پیچیده است، بنابراین نمیتوان تنها بر روی یک عامل، مانند مازوت تمرکز کرد. این امر نیازمند رویکردی جامع و کلنگر است که شامل نظارت دقیق بر تمامی منابع آلودگی و توسعه زیرساختهای لازم برای تولید انرژی پایدار باشد. در نهایت، تصمیم به کاهش تولید برق به دلیل استفاده نکردن از مازوت باید با دقت ارزیابی شود و باید جایگزینهای مؤثر، پایدار و اقتصادی مورد نظر قرار گیرند تا هم به حفاظت از محیطزیست و هم به تأمین نیازهای اقتصادی و اجتماعی پاسخ دهند. نیاز است که نه تنها وضعیت هوای کشور را بررسی کنیم، بلکه باید سعی کنیم از ایجاد مشکلات جدید جلوگیری کنیم.
در نهایت، باید تأکید کرد مسئولیت اصلی دولتی در قبال حفاظت از محیطزیست و سلامت عمومی، نیازمند شفافیت، صداقت و پاسخگویی است. در وضعیت کنونی، انتظار میرود دولتها به جای تلاش برای پنهانسازی اشتباهات، به دنبال راهکارهای مؤثر و پایدار برای تأمین نیازهای اساسی مردم باشند. اگر مدیران تصمیمگیرنده واقعاً به محیطزیست اهمیت میدهند، باید به بررسی همهجانبه مسائل و ارزیابی دقیق دادهها روی آورند و بر اساس آن، سیاستگذاریهای اشتباه را اصلاح کنند.