(روزنامه جوان ـ 1396/11/30 ـ شماره 5315 ـ صفحه 5)
سالهاست نظام جمهوري اسلامي ايران درگير نبرد اطلاعاتي با كشورهاي متخاصم در جبهههاي گوناگون است. از همان زمان كه نظام جمهوري اسلامي ايران به پيروزي رسيد، ضربه به اركان نظام يكي از مهمترين دستوركارهاي كشورهاي غربي بوده است، به عنوان مثال اسناد منتشر شده پس از سقوط سفارت امريكا نشان داد كه اين كشور ارتباطات گوناگوني را با نهادهاي گوناگون و اشخاص مختلف برقرار كرده و به دنبال توطئه عليه انقلاب اسلامي بوده است. شايد يكي از مهمترين مصاديق اين اتفاق كودتاي نقاب براي بمباران مراكز حساس ايران بود كه البته با هوشياري نهادهاي اطلاعاتي به جايي نرسيد و سركوب شد. حالا و پس از گذشت سالها از پيروزي انقلاب اسلامي عمق و ابعاد توطئههاي جاسوسي به شدت گسترش پيدا كرده و نمونههاي فراواني را ميتوان در اين باره ذكر كرد. فشارهاي سنگين عليه ايران در دوران فعاليتهاي هستهاي صلح آميز ايران، ترور دانشمندان هستهای ايران و فشار سنگين عليه فعاليتهاي اقتصادي كشورمان از جمله صدور نفت بخشي از اين فعاليتها بوده است. اخيراً نيز پرونده كاووس سيدامامي جنجالهاي فراواني را برانگيخته است. با اين حال سؤال اصلي اين است كه محور اصلي توطئه سازمانهاي جاسوسي چگونه است.
سازمانهاي جاسوسي چه ميكنند؟
واقعيت اين است كه ابزار اصلي هر سازمان جاسوسي براي هدف قرار حريف خود جمعآوري اطلاعات است. بدون جمعآوري اطلاعات امكان هيچ گونه عمليات جاسوسي وجود ندارد. جمعآوري اطلاعات از طريق راههاي گوناگوني انجام ميشود كه اغلب دسته بندي آنها غير ممكن است، با اين حال در يك نگاه كلي ميتوان چند دسته بندي كلي را براي جمعآوري اطلاعات قائل شد. اطلاعات حاصل از جمعآوري منابع آشكار: اخبار قابل دسترسي براي عموم كه در اشكال الكترونيكي يا چاپي منتشر ميشود، نظير راديو، تلويزيون، روزنامه ها، مجلات، اينترنت، پايگاه دادههاي تجاري، فيلم ها، تصاوير گرافيكي و نقاشي. منابع آشكار از نظر كميت، منبع اصلي اخبار به شمار ميرود. تخمين زده ميشود، بيشتر سازمانهاي اطلاعاتي چند منبعي در حال حاضر بيش از 80 تا 85 درصد اخبار خود را از منابع آشكار به دست ميآورند، از همين رو است كه تلاش سرويسهاي اطلاعاتي براي نفوذ در بين خبرنگاران و اعضاي رسانهها بسيار وسيع و دنبالهدار است، به عنوان مثال در دهه 70 شواهد روشني وجود داشت كه برخي از روزنامه نگاران در حال همكاري با برخي طرفهاي خارجي هستند.
همچنین در سالهاي اخير بارها اتهاماتي به برخي روزنامه نگاران وارد شده كه بعدها مشخص شده اغلب آن با هدف انجام پروژههاي تحقيقاتي انجام ميشود. دسته دوم اطلاعات حاصل از جمعآوري انساني است. اطلاعات به دست آمده از طريق جمعآوري اخبار كه توسط منابع انساني حاصل ميشود. در اين روش، دو نقش حائز اهميت است: مأمور اطلاعاتي يا هادي كه كارمند سازمان اطلاعاتي است و يك منبع كه اطلاعات خود را از طريق هادي در اختيار سازمان اطلاعاتي قرار ميدهد. دسته سوم اطلاعات حاصل از جمعآوري دادههاي فضاي زمين است. براي مثال ميتوان به اطلاعات تصويربرداري شده از فضاي بالاي زمين و شامل اطلاعات تصويربرداري ماهواره اشاره کرد. هم اكنون آژانس اطلاعات جاسوسي امريكا نزديك به 180 ماهواره براي بررسي اطلاعات دارد كه برخي از آنها مستقيماً روي ايران متمركز شدهاند.
دسته چهارم اطلاعات حاصل از جمعآوري علائم میباشد شامل اخبار جمعآوري شده از دادههاي انتقالي (به طور كلي شنود) همچون اطلاعات ارتباطي، اطلاعات الكترونيكي و اطلاعات علائم تجهيزات خارجي.
دسته پنجم نيز شامل اطلاعات اندازهگيري و تعيين كيفيت است. در اين ميان اطلاعات جمعآوري شده توسط منابع انساني از اهميت حياتي برخوردار است. اغلب حساسترين اطلاعات توسط سازمانهاي جاسوسي و اطلاعاتي توسط منابع انساني جمعآوري ميشوند. براي جذب منابع انساني راههاي گوناگوني وجود دارد. آشنايي با اين روشها ميتواند نشان بدهد راههاي نفوذ تا چه اندازه ميتواند متنوع باشد.
پوشش سازمانهاي جاسوسي براي جذب افراد چيست
مهمترين ابزار براي جذب افراد پوشش است. پوشش مستقيماً با امنيت عملياتي ارتباط دارد چون از طريق آن كاري ميكنيم كه عمليات سري، اقدامي معمولي با هدفهاي قانوني به نظر آيد. ممكن است كه بنيادي براي مكانيسم مخفي تأمين بودجه به كار رود يا يك شركت كشتيراني ممكن است پوششي براي عمليات دريايي باشد. يكي از مهمترين پوششها براي جذب جاسوس همكاريهاي فني و علمي است. اين همكاري بين كشورها موجب ارتباط بيشتر اتباع كشورهاي مختلف ميشود و از آنجا كه اين نوع همكاريها از قداست ويژهاي برخوردارند، ميتوانند ابزار و روش مناسبي جهت انحراف افكار مردم از فعاليتهاي پشت پرده باشند. تأسيس انجمنهاي آموزشي، ارائه بورسيههاي تحصيلي و برگزاري همايشهاي علمي از سوي قدرتهاي بزرگ عمدتاً به منظور تأمين هدف فوق است.
جذب دانشگاهيان به عنوان جاسوس
شناسايي افراد توسط سازمانهاي اطلاعاتي از بين دانشگاهيان موضوع تازهاي نيست. در طول تاريخ جاسوسي موارد زيادي ديده شده كه دستگاههاي جاسوسي با زير نفوذ قرار دادن جمعهاي دانشجويي، براي آينده خود، اشخاصي را شناسايي ميكنند و انتظار دارند اين افراد به جاسوساني كارآمد تبديل شوند. معروفترين جاسوسان دانشگاهي را سرويس اطلاعات خارجي ك. گ. ب در دانشگاه معروف كمبريج لندن پرورش داده بود كه سالها پس از جنگ، خاطرات آنها در كتابي به نام «پنج دوست كمبريجي من» توسط كنترل كننده اين اشخاص به نام يوري مودين منتشر شد.
جذب افراد در قالب بورسیههاي تحصيلي
سازمانهاي جاسوسي در پوشش دانشگاههاي مشهور جهان براي برخي استادان و دانشجويان دعوتنامه ارسال كرده و اعلام ميكنند كه به آنها بورسيه يا فرصت مطالعاتي ميدهند و همه هزينههاي مسافرت و اقامت را تأمين ميكنند يا اينكه از ميان افرادي كه خودشان داوطلب بورسيه يا فرصت مطالعاتي شدهاند، افراد مورد نياز خود را انتخاب ميكنند.
پس از شناسايي افراد، سازمانهاي جاسوسي در پوشش دانشگاهها و مراكز پژوهشي به افراد مورد نظر پيشنهاد همكاري و اجراي پژوهشهاي علمي مشترك ميدهند. اين پژوهشهاي علمي ميتواند در قالب پاياننامه يا رساله باشد. پس از همكاري ناآگاهانه فرد با سازمان مذكور و دريافت حق الزحمه يا تسهيلات، سازمانهاي جاسوسي به تدريج اهداف اصلي خود را آشكار كرده و به فرد اينگونه القا ميكنند كه به كشور خود خيانت كرده است. در اين حالت، فرد موردنظر از ترس لو رفتن در كشور خود و مجازات، ادامه همكاري با سازمانهاي جاسوسي را كمخطرتر ارزيابي ميكند و به اين طريق در دام سازمانهاي جاسوسي گرفتار ميشود.
همكاري تجاري
با گسترش صنعت و پيشرفت توليد و تبادل كالا، همكاريهاي اقتصادي از مرز كشورها گذشته است و شركتهاي صنعتي و تجاري بينالمللي به وجود آمدهاند. حضور هيئتهاي تجاري و صنعتي در كشورهاي بيگانه نيز امري عادي و معمولي شده است و مردم حضور افراد خارجي را با عناوين اقتصادي در كشورشان پذيرا شدهاند. اين موضوع شبكههاي جاسوسي را به اين انديشه رهنمون كرده كه از عناوين اقتصادي جهت پوشش جاسوسي خود سود جويند. سازمانهاي جاسوسي علاوه بر استفاده از هيئتهاي اقتصادي براي جمعآوري اطلاعات، مأموران خود را نيز با عناوين اقتصادي به كشورهاي هدف گسيل ميدارند.
وقتي نميتوان از روي چهره فرد قضاوت كرد
نگاهي به روشهاي گوناگون مطرح شده نشان ميدهد گرفتار شدن كاووس سيدامامي در چنبره حلقههاي جاسوسي چندان اتفاق عجيبي نيست. در حقيقت تمام افراد و نخبگان به نوعي در خطر گرفتار شدن در چنبره چنين سازمان هايي هستند، از اين رو شايد قضاوت در مورد اتهام يك فرد تنها با اتكا به سوابق فردي امري معقول نباشد و بايد با تأمل بيشتري با چنين پرونده هايي برخورد شود.
ش.د9605243