نیمه شعبان سالروز میلاد منجی بزرگ و صاحب عصر و زمان مهدی موعود(عج) است. مردی از سلاله نور که دقت در باورها و اعتقادات ادیان گوناگون نشان میدهد نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه پیروان مذاهب دیگر نیز با تعابیر خود در انتظار آمدنش هستند[...]         
                             یادداشت: نیمه
 شعبان سالروز میلاد منجی بزرگ و صاحب عصر و زمان مهدی موعود(عج) است. مردی
 از سلاله نور که دقت در باورها و اعتقادات ادیان گوناگون نشان میدهد نه 
تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه پیروان مذاهب دیگر نیز با تعابیر خود در 
انتظار آمدنش هستند. نیمه شعبان در تقویم روزگار، نماد و نشانه روز بزرگی 
است که آن را به یمن قدوم امام غايب به جشن و سرور مینشینیم، جشنی که 
همواره با دلتنگی غیبتش همراه است و سرور دل شیعیان با غم دوری از امام خود
 را در هم میآمیزد و حس خاصی را که نشئت گرفته از شیدایی و انتظار است، در
 وجود پیروانش پدید میآورد. 
جشن نیمه شعبان تنها یک مراسم دینی و 
مذهبی نیست؛ بلکه یک آیین سیاسی است که پیام آن، انگیزه و انتظار فعالانه و
 همراه با تلاش برای خودسازی و کمک به اصلاح جامعه برای فراهم آوردن مقدمات
 پایان غیبت است تا وعده الهی مبنی بر اینکه مستضعفان و مظلومان پیشوایان 
مردم شوند، محقق شود. روح حاکم بر این جشن در کنار خوشحالی و خرسندی از 
تولد پربرکت امام عدالت و مهربانی، لحظهشماری جانهای خستهای است که از 
ظلم و جور زمانه به تنگ آمده و ظهور منجی منتقم را لحظهشماری میکنند.
با توجه به اهمیت و حساسیت این مقطع مهم، برای نقشآفرینی و اثرگذاری در آن، چند نکته مهم را نباید از نظر دور داشت؛ 
اول
 اینکه، در کنار خودسازی و کسب آمادگیهای فردی برای قرار گرفتن در جرگه 
منتظران واقعی، هر حرکتی که به نام امام عصر انجام میشود، باید مظهر وحدت و
 یکپارچگی پیروان و منتظرانش باشد که بیشک به فراهم شدن بستر ظهور و تحقق 
حکومت اسلامی او منجر میشود که پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی 
مقدمه و زمینه آن را فراهم آورده است.
دوم هوشیاری در برابر افکار و 
جریانهایی است که با سوءاستفاده از باورها و اعتقادات دینی مردم به 
دنبال مقاصد و منافع خاص خود هستند. کسانی که احساسات پاک مردم را بازیچه 
شعارهای فریبنده خود میکنند و مصداق «کلمه الحق یراد به الباطل» هستند. 
کوتاهی و غفلت از چراغهای راهنما، هدایت امام و رهبری جامعه اسلامی، و فرو
 افتادن در دام چنین انحرافاتی میتواند زمینه تضعیف پایههای اعتقادی را 
فراهم آورد که پایان آن ضلالت و گمراهی خواهد بود.