طی یک سال گذشته جذابیت بازارهای سرمایه گذاری غیر مولد مانند طلا، ارز و بخش سوداگرانه مسکن افزایش یافته و حجم بالایی از نقدینگی کشور را در خود مسکوت کرده است که باعث رکود در بخش تولید شده است؛ مالیات بر عواید سرمایه میتواند از مسکوت ماندن سرمایه در گردش این بازارها جلوگیری کند.
با توجه به اینکه بازار سرمایه به دو بخش مولد و غیرمولد، تقسیم میشود، اغلب دولتها سیاستهایی اتخاذ میکنند تا سرمایهها به سمت بخش مولد (بخش تولیدی) هدایت شوند.
لازمه این امر کاهش سود سرمایهگذاری در بازارهای موازی بخش تولید است.
بازارهای غیر مولدی مانند طلا و ارز و بخش سوداگرانه مسکن طی سالهای اخیر تواسنتهاند با عایدی بیش از 30 درصد در سال توجه هر سرمایه گذاری را جذب کنند و مانع از سر ریز شدن نقدینگی کشور در بخشهای مولد شدهاند.
سود سرمایه میزان عایدی است که در اثر فروش یک قلم دارایی مانند برگه سهام، اوراق قرضه یا املاک و مستغلات، به قیمتی بالاتر از قیمت خرید دارایی مورد نظر به دست میآید. این سود میتواند بلندمدت یا کوتاهمدت باشد. در اصطلاح حسابداری برابر با تفاوت درآمد و هزینه است.
مالیات بر سود سرمایه گونهای مالیات بر عواید سرمایهای است، که با هدف کاهش میزان سود سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد و موازی بخش تولید، اخذ میگردد.
اگر سود حاصل از سرمایهگذاری در بازارهای موازی تولید بیشتر از سود ناشی از سرمایهگذاری در بخش تولید باشد، بدیهی است که سرمایههای سرگردان به این سمت حرکت خواهند کرد.
به زبان سادهتر، مردم به سوی انباشته کردن میزان پسانداز خود گراییده میشوند به جای اینکه آنرا در بنگاه های اقتصادی و در جهت رونق اقتصادی کشور سرمایه گذاری کنند.
یکی از راهکارهای کاهش سود بازارهای موازی اخذ مالیات، به خصوص مالیات بر سود سرمایه است. با اتخاذ این مالیات درصدی از ما به التفاوت افزایش سود سهام، قیمت مسکن و... توسط دولت در قالب مالیات دریافت میشود.
بنابراین با افزایش هزینه سرمایهگذاری در بخشهای غیرمولد، جذابیت سرمایهگذاری در این بازارهای موازی کاهش مییابد.
به طور مثال در حوزه املاک و مستغلات به عنوان یکی از سودآورترین بازارهای موازی، این نوع مالیات در شکل (مالیات بر خانههای دوم و بیشتر) جهت کنترل سوداگری و نیز جلوگیری از شکست بازار سالها است که در بسیاری از کشورها اخذ میشود.
با این روش مردم به جای انباشته کردن سود و درآمد خود و راکد ماندن سرمایه، به سرمایه گذاری ترغیب میشوند.
در دهههای اخیر کشورهای توسعه یافته با این روش توانستهاند سرمایههای راکد نزد مردم را به گردش دربیاورند و میتوان گفت یکی از مهم ترین دلایل توسعه کشور های جهان اول نیز همین موضوع بوده است.
مزایای اقتصادی مالیات بر عایدی سرمایه
1)کاهش اختلاف طبقاتی وتوزیع عادلانه تر درامد
صاحبان سرمایه و افرادی که از سطوح درآمدی بالاتری برخوردارند، قدرت بالاتری برای کسب سود از محل عایدات سرمایه ای خود دارند. در صورتی که اقشار کم درآمد از فرصت کسب سود از سرمایه بی نصیب می مانند.
مالیات بر عایدی سرمایه با هدف کسب ثروت از طریق ایجاد ارزش افزوده، به تولید ارزش و افزایش اندازه واقعی اقتصاد کمک می کند.
2)کاهش نوسانات قیمتی بازار و قابل پیش بینی شدن آن
مالیات بر عایدی سرمایه با حذف انگیزه های سفته بازی و سوداگرانه موجب گسترش آزادی عمل تقاضای واقعی می شود.نوسانات و پراکندگی قیمت مسکن در کشورهایی که مالیات بر عایدی سرمایه در بخش مسکن برقرار است نسبت به کشورهایی که فاقد این نظام مالیاتی هستند، کمتر است.
3)کاهش نرخ تورم
افزایش هم زمان عرضه و کاهش تقاضا به سمت تقاضای مصرفی و واقعی موجب کاهش تورم می شود. به طور خاص در بخش مسکن می توان با تخصیص بخشی از درآمد مالیاتی حاصل به شهرداری ها در عوض قیمت مجوزها و تراکم فروشی، از هزینه های ساخت مسکن در جهت تامین تقاضای واقعی کاست.
4)سرمایه گذاری در بخش های اقتصادی و مولد
مهمترین پیامد مالیات بر عایدی سرمایه هدایت و تخصیص بهینه منابع است. این نوع مالیات با کاهش ریسک قیمتی در بازار علاوه بر ثبات بخشی به بازارها و کم رنگ کردن فعالیت های غیرمولد و سوداگرانه، موجب بهبود محیط کسب و کار می شود. رشد سرمایه گذاری و پیشرفت موثر اقتصادی در سایه تقویت تولید و هدایت منابع مالی اتفاق می افتد.
مهمترین پیامد مالیات بر عایدی سرمایه هدایت و تخصیص بهینه منابع است. این نوع مالیات با کاهش ریسک قیمتی در بازار علاوه بر ثبات بخشی به بازارها و کم رنگ کردن فعالیت های غیرمولد و سوداگرانه، موجب بهبود محیط کسب و کار می شود. رشد سرمایه گذاری و پیشرفت موثر اقتصادی در سایه تقویت تولید و هدایت منابع مالی اتفاق می افتد.
5)کاهش فرار های مالیاتی
در مالیات بر عایدی سرمایه حداقل فرار مالیاتی به دلیل منافع متضاد خریدار و فروشنده عایدی وجود دارد. این خاصیت کنترلی مانع از فرار مالیاتی می شود و افراد را ملزم به پرداخت مالیات می کند. در واقع نیازی هم به ایجاد ساز و کارها و قوانین کنترلی نیست.
شیوه های اخذ مالیات بر عایدی سرمایه در کشور های مختلف
ژاپن
طبق تعریف مرکز اموال و املاک ژاپن، عایدی سرمایه، سود حاصل از فروش ملک است. مالیات بر عایدی سرمايه بر بخشی از عایدی مشمول مالیات، وضع میشود.
هر گونه سود سرمایهای، بر روی اظهارنامه مالیات بر درآمد به عنوان "درآمد دیگر” اعلام میشود و به طور جداگانه مشمول مالیات میشود. ساکنان و غیر ساکنان، مسئول پرداخت این مالیات هستند، گرچه غیر ساکنین مجبور به پرداخت مالیات شهری نیستند.
همچنین، هم سرمایه گذاران خارجی و هم سرمایه گذاران داخلی، مسئول پرداخت مالیات به اداره مالیات فروش اموال ژاپن هستند. این میتواند شامل افراد خصوصی باشد که دارایی خود را به یک مستاجر اجاره میدهند.
اگر فردی که ساکن ژاپن باشد مشمول پرداخت مالیات قرار گیرد، ممکن است که مسئولیت پرداخت مالیات بر عایدی سرمایه های فروخته شده در خارج از کشور را نیز بر عهدهاش بگذارند.
آمریکا
مطالعات و تحقیقات گسترده علمی و پژوهشی در آمریکا نشان میدهد که مالیات بر عایدی سرمایه موجب کاهش شکاف درآمدی و گسترش ثروت در جامعه میشود. همچنین نتایج تجربی نشان میدهد که بر خلاف ادعای مخالفان، اعمال و افزایش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه تاثیری بر کاهش سرمایه گذاری نداشته است.
در سپتامبر ۲۰۱۱، واشنگتنپست توضیح داد که چگونه کاهش نرخ مالیات بر عایدی سرمایه منجر به ایجاد شکاف درآمدی و تمرکز ثروت از زمان بحران بزرگ شده است.
آنها مالیات بر عایدی سرمایه را عاملی برای کاهش فاصله بین غنی و فقیر دانستند. بر اساس گزارش واشنگتن پست کاهش پیوسته مالیات بر عایدی سرمایه توسط روسای جمهور آمریکا بهترین هدیه کریسمس برای ثروتمندان آمریکایی بوده است.
در آمریکا این قانون سابقهای بیش از ۱۰۰ سال دارد به طوریکه دولت از سال ۱۹۱۳ اقدام به دریافت این نوع مالیات کرده است.
ترکیه
در ترکیه به منظور جلوگیری از سوداگری در بازار املاک و هدایت نقدینگی به سمت تولید و رونق کسب و کار، مالیات بر عایدی سرمایه در بخش مسکن اعمال میشود.
بر این اساس اگر فردی در کمتر از ۵ سال از خرید مسکن، اقدام به فروش آن نماید، باید تا سقف ۳۵ درصد سود حاصل از فروش ملک را به عنوان مالیات بپردازد. در ترکیه خریداران و فروشندگان ملک، در هنگام معامله موظفند هرکدام ۲.۲ درصد از قیمت ملک را به عنوان هزینه ثبت قرارداد بپردازند. اما علاوه بر این، خرید و فروش ملک در ترکیه قانون مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نیز میشود.
بنا بر این اگر فردی تصمیم بگیرد ملک خود را قبل از گذشت ۵ سال از مدت خرید، به فروش برساند، باید مالیات مربوط به فروش ملک بسته به میزان سود حاصل از فروش را بپردازد. این مالیات به عنوان مالیات بر عایدی سرمایه در ترکیه شناخته میشود.
مبلغ قابل پرداخت این مالیات نیز به سود حاصل از خرید و فروش ملک مرتبط است که از اختلاف قیمت فروش با قیمت خرید محاسبه میشود.