تعدادی از فعالان اصلاحطلب و اپوزیسیون خارج از کشور با نوشتن نامهای خطاب به مسئولان عالیرتبه نظام، خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا و ترامپ شدند. آنها نوشتند، مذاکرات میتواند «با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی» باشد[...]
تعدادی
از فعالان اصلاحطلب و اپوزیسیون خارج از کشور با نوشتن نامهای خطاب به
مسئولان عالیرتبه نظام، خواستار مذاکره مستقیم با آمریکا و ترامپ شدند.
آنها نوشتند، مذاکرات میتواند «با قدرت و از موضع حفظ منافع ملی» باشد و
در صورت هرگونه زیادهخواهی یا عدم ارائه تضمین برای پابرجا ماندن تعهدات،
راه بازگشت همیشه باز است. اسامی امضاکننده نامه نیز درخور توجه است. از
ابوالفضل بازرگان برادرزاده رئیس دولت موقت تا جمیله کدیور اصلاحطلب
اپوزیسیون و نماینده مجلس ششم، کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران و سحرخیز
محکوم امنیتی، احمد منتظری فرزند مرحوم منتظری و علیجانی فعال سیاسی
اصلاحطلب پناهنده به فرانسه برای نگارش این نامه کنار هم قرار گرفتهاند.
این
نامه بازتابهای گوناگونی در حوزه سیاسی و رسانهای داخل و خارج داشت و خط
جدیدی از گزارش و تحلیل را ایجاد کرد. ورای ورود به این بازتابها و
دیدگاههای نویسندگان که تحلیل محتوای نظراتشان در جای خود واجد نکات مهمی
است، عمق سادگی تحلیل راهبردی یا وقاحت این جماعت برای این نوشته مهمتر
است و این تجربه بارها آزمون شدهِ تاریخی را به یاد میآورد که همواره
زمینهسازی و همراهی عوامل وابسته یا مرعوب بوده که بستر استعمار شده است و
حمایت آمریکا از برخی گروههای سیاسی داخلی ایران نیز برای همین
بزنگاههایی است که قصد عملیاتی کردن برنامههای خود علیه ملت ایران را
دارد. امروز مقابله با توان دفاعی و ناامیدسازی اجتماعی با ابزار فشار
سهگانه اقتصادی، روانی و عملی است که در دستور کار آمریکا و دشمنان انقلاب
قرار گرفته است و مطالبه امثال این جماعت میتواند نقش ضلع سوم مثلث فشار
بر ایران را در کنار تقسیم کار آمریکاـ اروپایی به عنوان کاتالیزور یا
تسهیلکننده مسیر فشارها و تحریمها و تهدیدات بر داخل را ایفا کند. این
نامه بیانکننده پیوند «فشار از بیرون» با «همراهی از داخل» در راستای
عملی شدن توطئه جدید آمریکاست.
از این منظر، نگارش این نامه در وضعیت
حساس کنونی غلط راهبردی است که میتواند به دوقطبیسازی بسیار مضر «سازشـ
مقاومت» دامن بزند. این در حالی است که تجربه شکست برجام مانند آفتاب تابان
پیش روی آنهاست و درخواست مذاکره مجدد با کشور و رئیسجمهوری که به هیچ
توافقی پایبند نیست، کاری عبث است و موجب فرصتسوزی و جلوگیری از شکوفایی
ظرفیتهای درونی میشود.