روزنامه کیهان **
نقشه دفاع در ستاد فرماندهی اقتصاد/ محمد ایمانی
راه برون رفت از چالش اقتصادی موجود کدام است؟ سهم دشمن و دوست و دوست نمایان در این میان چه قدر است؟ اراده و امید عمومی برای مقابله با جنگ دشمن را چگونه می شود تقویت کرد؟
1- حکایت لجبازی برخی سیاستبازان، حکایت لجبازی همان دشمن اهل بیت است که از او پرسیدند «هنگام سجده نماز، چشمان خود را ببندیم یا باز بگذاریم؟». تاملی کرد و گفت «یک چشم خود را ببندید و دیگری را باز بگذارید». با تعجب پرسیدند چرا؟! و پاسخ شنیدند «چنین کنید تا حتما خلاف جعفر بن محمد
[امام صادق علیهالسلام] رفتار کرده باشید. او یا در سجده چشمان خود را می بندد و یا باز میگذارد. با این کار در هر صورت، با او مخالفت کردهاید»! برای سیاست زدگان لجوج، معارضه به هرقیمت، آن قدر مهم است که به بازی در نقش پیاده نظام دشمنان تاریخی کشور نیز تن می دهند. به قول مولوی «خشم مرو، خواجه پشیمان شوی- جمع نشین، ورنه پریشان شوی/ طیره مشو خیره مرو زین چمن- ورنه چو جغدان، سوی ویران شوی/ گر بگریزی ز خراجات شهر- بارکش غول بیابان شوی/ کم خور از این پاچه گاو ای ملک- سیر چریدی، خر شیطان شوی/... بوقلمونی، چه شود گر چو عقل- یک صفت و یک دل و یکسان شوی؟»
2- دو نوع امید را میتوان سراغ گرفت؛ «واقعی، تلاشگرانه و توام با اراده و تدبیر» و «خیالی، شانس گرایانه و از سر بی همتی و حاضری خوری». کدام ورزشکار را میشناسید که بدون تحمل نظم و زحمت و ریاضت و مداومت توانسته باشد شانسی قهرمان شود؟ یک ورزشکار ماهها بلکه سالها کمخوری و کمخوابی و تمرین مداوم و مشقت بار را به جان میخرد تا تراشیده و چابک و قدرتمند شود. او باید چربی اضافه را آب کند و مهارتها و چابکی را در خود تقویت نماید تا کمتر آسیب ببیند و در نقشه و فشار حریف گیر نیفتد بلکه بتواند حمله کند. ساختن اقتصاد ملی نمیتواند از این قاعده مستثنا باشد. نمی توان با سبک زندگی مصرفزده و ولنگارانه، چه در میان مردم و چه در میان مدیران، بنیه اقتصادی قدرتمند و شکستناپذیر داشت. تسلیم طلبی به خاطر احساس ضعف در مقابل دشمن، یک روحیه با عواقب مشخص است؛ و همت خلل ناپذیر برای به فعلیت درآوردن ظرفیتهای بزرگ، روحیه ای دیگر. نتیجه تسلیم طلبی و التماس از دشمن، همان است که صائب میگوید «اظهار عجز نزد ستم پیشه ابلهی است/ اشک کباب موجب طغیان آتش است». بدتر از تسلیمطلبی، وطن فروشی است که صدها بار از تن فروشی رذیلانهتر است اما بعضی ها به آن عادت کرده اند؛ چنان که رئیس حزب اشرافی کارگزاران و چند عضو حزب منحله مشارکت و اعتماد ملی در کنار برخی اعضای فراری گروهکهای منحله، با نامه پراکنی اخیر به مثابه نشتی بشکه نشان دادند.
3- برای این جماعت، اوباما و ترامپ فرقی نمیکند؛ ولو آقای روحانی بگوید مذاکره با دولت بدعهد آمریکا «دیوانگی» است. تسلیم طلبان و وطن فروشان، جز پیچیدن این نسخه که «امتیاز جدید بدهید و وعده نسیه بگیرید»، کار دیگری بلد نیستند. ترامپ میگوید فشار میآوریم تا ایران پای میز مذاکره بیاید و امتیاز جدید بدهد، اینها بلافاصله میگویند پای میز مذاکره با همان طرف بدعهد بروید و امتیاز جدید بدهید! برخلاف ادعاهای قبلی که گفتند «ترامپِ دیوانه، برجام را به هم زد و گرنه اوباما خوب بود»، معلوم شده همانقدر که شیدای اوباما بودند، سرسپرده ترامپاند. سخنگوی دولت به درستی درباره اینها گفت «عقل کاملی ندارند» و «این فردی که در هواپیما با یک توییت، نشست سران گروه هفت را دچار اخلال میکند، قابل اعتماد است؟».
4- امیرمومنان علیهالسلام در خطبه 34 نهجالبلاغه و در عتابی دردمندانه خطاب به برخی همراهان بی همت می فرماید «تُکادونَ و لا تَکیدون... لا یُنام عنکم و انتم فی غفلهًْ ساهون... برای شما نقشه میکشند و شما نقشه نمیکشید... چشم از شما برنمیدارند و شما در غفلت غوطهورید». حمله که سر جای خود محفوظ؛ اما حتی برای دفاع هم باید نقشه کشید و برنامهریزی داشت. نقشه دشمن روشن است؛ تشدید فشار اقتصادی و سیاسی در کنار عملیات روانی گسترده برای به ستوه آوردن مردم و ایجاد بی ثباتی. دشمن و عوامل آن دنبال نوعی از بسیجگری اجتماعی هستند که در خدمت فرسایش اقتدار ملت و حاکمیت ایران از درون قرار گیرد و به نوعی خودزنی و خودکشی ملی منتهی شود؛ همچنان که در فتنه 88 گفتند در جنگ نرم و هوشمند، به دنبال بازآفرینی فنون رزمی جوجیتسو (استفاده از نیرو و توان حریف علیه خود او) هستند.
5- دشمن در سال 90 و 91 و در بحبوحه ایجاد التهاب اقتصادی کوشید ضمن ایجاد خطای محاسبه یا از طریق برخی عناصر آلوده و یا منفعتطلب، موجی ایجاد کند که سرمایه برخی بانکها و شرکتهای دولتی و غیردولتی در خدمت خرید انبوه سکه و ارز و ایجاد دومینوی تورم انتظاری (مصنوعی) درآید. بعدها معلوم شد در همان روزهای پر التهاب، امثال آقای «حسین-ف» و «علی-ص» (مدیر نجومی بگیر بانکهای ملی و رفاه) و یا خانم «ح» (دختر یک مدیر نجومی بگیر دیگر و نماینده بعدی مجلس) و همسرش، اقدام به تاسیس صرافی کرده اند. امروز مشابه همان التهابآفرینی در جریان است. از هر طرف که به صحنه نگاه کنیم، میبینیم به موازات خباثت دشمن، خود تحریمیها و خودزنی یا منفعتطلبیهای نوک دماغی برخی مدیران و سیاستبازان و اهالی رسانه به کشور آسیب می زند. نمونه این اتفاق را در اجحاف برخی شرکتهای خودروساز به مردم دیدیم.
6- بازشناسی دوست از دشمن و نفوذیها و اخلالگران، مسئله مهمی است. طیفهایی که می گویند با وجود خباثتهای آمریکا در برجام دوباره با آنها مذاکره کنیم و امتیاز جدید بدهیم و از سوی دیگر صراحتا دولت را رحم اجاره ای و نردبان و کاتالیزور گذار در مسیر اهداف ساختارشکنانه خواندهاند، آیا سر سوزنی ناراحت میشوند که به خاطر نابسامانی اقتصادی، اعتبار دولت زیر سوال می رود. آنها همان کسانی هستند که در میانه آشوب نیابتی سال 88، گرای تحریم های فلج کننده را به دشمن دادند و اصل هدف یا ماموریت شان، اجرای پروژه براندازی به هر قیمت است. آنها صرفا کارگر و مجری پروژهای هستند که پیمانکار و طراح اصلی آن، مثلث صهیونیسم مسیحی (آمریکا و انگلیس و اسرائیل) است. متاسفانه آقای روحانی با وجود اینکه صراحتا همین حقیقت را درباره گردانندگان فتنه سال 78 بازگو کرد، درباره گسترده تر شدن خیانت آنان از سال 88 به بعد با تغافل روبرو شد؛ آنها خود را شریک سیاسی و موتلف انتخاباتی جا زدند و مطلبه سهم در بدنه دولت کردند. کسانی که بارها دشمنان نشاندار ملت را در عملیات بیثباتسازی و آشوب افکنی همراهی کردند، میان اعتبار و بقای دولت یا ماموریت مشترک با دشمن، کدام را انتخاب میکنند؟ آنها سر بزنگاه به خاتمی و هاشمی هم رحم نکردند، چه رسد به روحانی. دولت اگر نتواند این مرزبندی حیاتی با سرانگشتان نفوذ بوروکراتیک را احیا کند، هم ضربه خواهد خورد، چنان که تاکنون متحمل شده و هم کشور را دچار خسارتهای بزرگتر خواهد کرد.
7- نه مجلس میتواند نقش تماشاچی را ایفا کند و نه قوه قضائیه که مسئولیت پیشگیری از جرم و برخورد بازدارنده را دارد. متاسفانه هنوز سه قوه و در پیشانی آنها دولت، چنان که باید، جنگ پیچیده دشمن را جدی نگرفتهاند و به تعارف میگذرانند. اینجا جایی نیست که بشود با اتوکشیدگی و ادا و اطوار بوروکراتیک و تعارف و توصیه با دشمنان و زالوصفتان بدتر از آنها رو برو شد؛ چابکی و کمر بستگی و واکنش سریع و قاطع - در عین سنجیدگی و تدبیر- نیاز است. وقتی برخی نمایندگان و مدیران، سراغی از معیشت مردم نمیگیرند و سراغ اخلالگران دانهدرشت - بخوانید تروریست اقتصادی- نمیروند، اما طرح تخفیف مجازات مجرمان امنیتی و سیاسی را مینویسند یا برای تجمعات اعتراضی مکانیابی میکنند، مردم را امیدوار میکنند یا دشمن را؟ آنها چه پیامی به ترامپ و سازمان سیا و گروهکهای ضد انقلاب میدهند؟
8- برخی دولتمردان در مقابل مطالبه قانونمندی فضای مجازی و انتقال فضای پیام رسانی مسئولانه به داخل مقاومت کردند اما حالا میگویند گرانی افسار گسیخته زیر سر جنگ روانی دشمن در فضای مجازی است. کدام حرف را باور کنیم؟ چرا عبرت لازم را از شبیخون دشمن در آشوبافکنی دی ماه نگرفتند و نخواستند معبر شبیخون بسته شود؟ نمیشود رئیس جمهور و وزیر اقتصاد و دیگر مقامات دولتی از نقش فضای مجازی و از جمله برخی کانالها بنالند، اما همین معبر عملیاتی به حال خود رها شده باشد. پذیرفتنی نیست از وزارت اطلاعات بخواهند فعالیت خود را عمدتا روی کشف تیمها و ادوات تروریستی و یا محمولههای قاچاق مواد مخدر متمرکز کند. پس طراحی و عملیات دشمن در حوزههای جنگ هوشمند اقتصادی-روانی- سیاسی چه میشود؟!
9- شورای عالی هماهنگی اقتصادی فراهم آمده از سه قوه، باید شبانهروز مانند اتاق فرماندهی جنگ دایر باشد و تصمیمات اجرایی فوریت دار بگیرد؛ از تدابیر اقتصادی آرامش بخش گرفته تا تصمیمات قضایی و امنیتی. وزارتخانههای اقتصادی باید از یک منظر، برای انجام مسئولیتهای جدید فراخوانده شوند، وزارتخانههای اطلاعات و ارتباطات و ارشاد و کشور از زاویه نگاهی دیگر، و مجلس و کمیسیونهای آن از منظر سوم و دستگاه قضایی و سازمان بازرسی از بُعد چهارم. نباید این ستاد به کم تحرکی و بیعملی برخی ستادها و شوراهای دیگر دچار شود. اینجا اتاق فرماندهی جنگ است و نباید گرفتار کُندی و سنگینیهای رایج دیوان سالاری یا تعارف و مماشات باشد. کسانی که خون مردم را در شیشه میکنند، باید مجازات خیانت در میانه جنگ و تهاجم دشمن را متحمل شوند؛ وگرنه این کشور است که متحمل خسارت میشود. حد وسطی وجود ندارد که بشود با اخلالگران زالو صفت مماشات کرد.
10- زمانی برخی مردم جوگیر میشوند و به شکل خرده پا سراغ بازار سکه و ارز و خودرو و مسکن میروند که داستان آنها جداست؛ اما حکایت اخلالگران و مفسدان و محتکران دانه درشت فرق میکند. هم باید به حساب این دانه درشت ها سرک کشید و تحت رصد اطلاعاتی قرار داد، و هم با تعقیب قضایی، شدیدترین مجازاتها را در قبال آنها اعمال کرد و اموال نامشروعشان را مصادره نمود. اگر ضمن هشدارهای فوریتی، مجازات سخت گیرانه را فقط نسبت به 10 اخلالگران بزرگ اعمال کنند، نفر یازدهمی پیدا میشود که ریسک اعدام یا مصادره اموال و پرداخت مالیات کمرشکن را به جان بخرد؟ یکی از اولویت های ستاد جدیدالتاسیس میتواند اعلام و اعمال همین مجازاتهای سختگیرانه باشد. در کشورهایی مانند کره جنوبی وقتی دیدند کسانی برای ارز کمیاب نقشه میکشند - با این عنوان که «عرق کارگران ما، همان خون ریخته شده در جنگ صنعتی و اقتصادی است»- مجازات اعدام تعیین کردند.
11- همچنین لازم است تدابیر اقتصادی صحیح در زمینه تنظیم بازار، آرامش بخشی به مردم و مهار تقاضای کاذب به اجرا درآید. اگر قدم فراتر بگذاریم و اهل همت باشیم، میتوان تحریم های خباثت آلود دشمن را فرصت بزرگ و کم نظیر برای اصلاحات اقتصادی درونزا و ترک برخی عادت های زیانبار اقتصادی دانست. تحریم به این معنا، با همه سختیهایش، یک توفیق اجباری است. متاسفانه برخی مدیران در حالی برای سرمایه خارجی عطش و اشتیاق نشان دادند که سیلاب رها شده نقدینگی، در حال سرک کشیدن به بازارهای مختلف و متلاطم کردن آن بود. خوب! اندکی هم به داخل نگاه کنند. «سالها دل طلب جام جم از ما میکرد/ وآنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد».
***************************************
روزنامه رسالت **
ماجراي قاتلي که قهرمان شد!/صادق نيکو
«تازه پنجاهساله شده است. قدبلند و سبيلهاي پرپشتي دارد که به مرد بروجردي هيبتي مردانه داده است. اين روزها در لباس زندان است ولي قبلاً هميشه يک کلاه بافتني بر سر داشت که موهاي کمپشتش کمتر به چشم بيايد. دو فرزند دارد. علي و نرگس. علي سن زيادي ندارد ولي جوان تنومندي است که ظاهر سادهاي دارد ولي همين ظاهر هم شبيه پدر است. نرگس هم دختر جواني است که بهاندازه علي ساده و خاکي به نظر ميرسد. علي و نرگس اين روزها پيگير کار پدرشان هستند. تکوتنها بايد مشکل پدرشان را حل کنند. يک روز دفتر وکيل يک روز دادسرا يک روز زندان. اين حکايت زندگي مرد پنجاهساله و علي و نرگس است.»
اين يک داستان دراماتيک يا قصه نيست. اين بخشي از يک گزارش خبري هم نيست. اين روايت رسانههاي غيررسمي، شبکههاي ماهوارهاي و شبکههاي اجتماعي از محمد ثلاث است. هرکدام بخشي از اين اطلاعات را به مخاطب دادهاند که اگر کنار هم قرار دهيم ميتوانيم يک قصه کامل از همه ابعاد زندگي ثلاث بنويسيم. «محمد ثلاث» همان راننده اتوبوسي است که در جريان اغتشاشات دراويش گنابادي در بهمنماه سال گذشته چند نفر از سربازان و درجهدارهاي نيروي انتظامي را زير گرفت. او همان «جلاد» است که معتقد است زير گرفتن جوانان «خواست خدا» بوده و ذرهاي از رفتار خود پشيمان نيست. حتي تصاوير و گزارشهاي تصويري که از دادگاه او منتشرشده هيچکدام نشان نميدهد که محمد ثلاث در پشت آن سبيلهاي پرپُشت پشيمان و شرمنده است!
اما از شهداي نيروي انتظامي در حادثه گلستان هفتم چه ميدانيد؟ شهيد محمدحسين حداديان شهيد نيروي انتظامي نبود و خيليها او را ميشناسند. براي محمدحسين مستند ساخته شد و رهبري نيز به خانه اين شهيد رفتند و خلاصه اينکه مخاطب نميتواند شهيد حداديان را نشناسد و يا صورت پر از گلولههاي ساچمهاي و تصوير شهيد در هيئت را فراموش کند؛ اما در مورد شهداي نيروي انتظامي که توسط محمد ثلاث به شهادت رسيدند چه ميدانيم؟ غير از همان عکسهاي پرسنلي که بعد از شهادت از سوي نيروي انتظامي منتشر شد چه تصويري از اين شهدا در ذهن ما باقيمانده است؟ چند سالشان بود؟ ازدواجکرده بودند يا قرار بود بعد از سربازي برايشان آستين بالا بزنند؟ فرزند داشتند؟ مادران اين شهدا امروز چه حالي دارند؟
پدرها وقتي تابوت پسرها را روي دوش گرفتند رسانهها کجا بودند و چرا تصويري از اين لحظه در ذهن ما باقي نمانده است؟ حتي فراتر از موضوعات عاطفي و انساني، ما از ارزش خون اين شهدا و اثر آن بر ختم غائله دراويش گنابادي بياطلاع هستيم! بعد از چند ماه يادمان رفته چقدر خسارت به مردم خيابان پاسداران وارد شد و امروز مردم آن خيابان در چه امنيتي زندگي ميکنند.واقعيت اين است که ما اطلاعات زيادي از «شهيد» نداريم و به همان اندازه از او دور هستيم و نميتوانيم با او احساس مشترکي داشته باشيم و قدردان او باشيم. ما قدر خون شهيد را نميدانيم ولي تکتک ابعاد عاطفي و احساسي زندگي جلاد را ميدانيم و حتي اگر نخواهيم در ناخودآگاه خود ممکن است نگاهمان به جلاد تعديلشده باشد. مردم بياطلاعي هم بودند که جلاد و شهيد را نميدانستند و در اين موج رسانهاي با جلاد همدردي کردند يا تصاويرش را بازنشر کردند. اين خلاصهاي از يک پرونده بود که به کمک ابزار رسانه و شبکههاي اجتماعي جريان ضدانقلاب توانست تا حدودي جاي جلاد و شهيد را عوض کند. آنقدر رسانه قدرتمند است که اين تغيير تصوير نيازمند گذشت 3 دهه نيست بلکه در 3 ماه اين تغيير تصوير رخداده و جلاد گلستان هفتم به مظلوم گلستان هفتم تغيير کرده است. مديران رسانهاي تا زماني که به اهميت تصويرسازي رسانهاي بيتوجه باشند همين قصه ادامه دارد. مسئولين و نهادهاي انتظامي، نظامي و حتي قضائي تا زماني که نگران مسموم شدن ذهن مردم عادي نباشند و براي اقناع افکار عمومي از طريق رسانه و شبکههاي اجتماعي برنامهريزي نکنند اين ماجراي مظلوميت نظام و شهدا ادامه دارد و ما بايد با افسوس نگران تغيير تصوير جلاد و شهيد باشيم!
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
کاسبان قبل از تحریم!
بسمالله الرحمن الرحیم
ضرورت مقابله با مشکلات اقتصادی از جمله گرانی، اکنون علاوه بر اینکه خواست مردم است، به خواست تمام مسئولان نظام نیز تبدیل شده است. از این فرصت که همه به یک نظر رسیدهاند باید حداکثر بهرهبرداری را به عمل آورد.
با قطع نظر از اینکه گرانی این روزها واقعی است یا مصنوعی، آنچه واجب است برخورد قاطع با آن و به حالت عادی برگرداندن قیمت هاست. نباید اجازه داد مردم زیر چرخهای سنگین زندگی له شوند. یکی از مهمترین وظایف دولتمردان، حل مشکلات مردم و تامین رفاه آنان است. این کار فقط از مسئولان اجرائی بر نمیآید، حتی فقط از همراهی سه قوه با همدیگر نیز ساخته نیست، همه ارکان رسمی و غیررسمی نظام باید دست به دست همدیگر بدهند و این مشکل را حل کنند.
عدهای در تلاش هستند چنین وانمود کنند که منشا گرانیهای این روزها در خارج از مرزهاست. این سخن به یک معنا درست است و به یک معنا درست نیست. اگر منظور این باشد که تبلیغات و فشارهای سیاسی خارجی از جمله خارج شدن آمریکا از برجام، عامل این گرانی هاست، درست است ولی این تبلیغات و فشارها به خودی خود گرانی نمیآورد. هنوز تحریمهائی که رئیسجمهور آمریکا از آنها سخن میگوید شروع نشده تا تاثیری روی قیمتها بگذارد. کالاهای وارداتی موجود هم بقدری زیاد است که تا مدتها نیازها را برآورده میکند. بنابر این، وجهی ندارد همه چیز حتی خدمات و کالاهای داخلی گران شوند و گفته شود منشا آن در خارج مرزهاست.
نتیجه این میشود که گرانیهای این روزها منشا داخلی دارد. نه فقط یک منشا بلکه چند منشا. یکی اینکه عدهای سوداگر با استفاده از فرصتی که ترامپ برای آنها پیش آورده اقدام به احتکار و خودداری از فروش کالاها و در نتیجه گران فروشی کردهاند. اینها کاسبان قبل از تحریمند البته از نوع اقتصادی آن. عدهای دیگر، با به راه انداختن یک جنگ روانی علیه دولت و دامن زدن به تهدیدهای ترامپ، در بالا رفتن قیمتها نقش ایفا میکنند. اینان هم کاسبان قبل از تحریمند ولی از نوع سیاسی آن که البته از نوع اول خطرناکترند زیرا درصدد هستند با به راه انداختن یک جنگ روانی کاری کنند که دولت به زانو در بیاید و نوبت به خودشان برسد تا قدرت را دردست بگیرند و طبق میل خودشان با همه چیز کنار بیایند حتی با ترامپ!
این افراد، چه از نوع اول و چه از نوع دوم، مردم را نادیده میگیرند و حتی مصالح کشور و امنیت ملی نیز برای آنها اهمیتی ندارد. آنها فقط به فکر پر کردن جیب و تامین قدرت سیاسی خود هستند. در شرایط کنونی کشور که گرگ درندهای برای اصل و اساس کشور و ملت دندان تیز کرده و اگر بتواند به مطامع خود دست یابد به هیچکس رحم نمیکند، همه باید منافع شخصی و گروهی و جناحی را.کنار بگذارند و با وحدت و همبستگی درصدد ناکام نمودن دشمن مشترک برآیند.
عجیب است که درست در همین شرایط حساس، عدهای با قیافه صاحب نظر به دادن پیشنهادها و طرحهائی مشغولند که فقط در چارچوب خواست و اراده دشمنان قابل توجیه هستند. خواست دشمن اکنون این است که هر طور شده به دولت ضربه وارد شود و در نهایت، مردم با مسئولین نظام درگیر شوند. به ستوه آوردن مردم و آنها را در برابر نظام قرار دادن چیزی است که دولتمردان آمریکای ترامپ آشکارا از آن سخن میگویند. این همزبانی عدهای در داخل با دشمن اصلی ملت و نظام، آنهم به این آشکاری، از عجایب است. تلاش برای به دست گرفتن قدرت در چارچوب رقابتهای سیاسی عیبی ندارد بشرط آنکه اولاً با رعایت ضوابط قانونی باشد و ثانیاً نوعی همزبانی با دشمن خارجی محسوب نشود و همزمان با تلاش دشمنان برای براندازی نظام نباشد.
نظام جمهوری اسلامی، با پشتوانه مردمی در این سرزمین ماندگار است. مردم با ترفندهای دشمنان خارجی و سوداگران اقتصادی و سیاسی داخلی آشنا هستند و با مقاومت در برابر این توطئهها، ماندگاری نظام مورد علاقه خود را تضمین میکنند. برفهای گران فروشی هم آب خواهند شد و روسیاهی برای کاسبان قبل از تحریم باقی خواهد ماند.
***************************************
روزنامه خراسان**
شکست گروهی از یمن/دکترحامدرحیم پور
دوربینها قبل از شروع دیدار، بن سلمان را نشان میدادند که کنار پوتین نشسته بود و با تبسمی بر لب در انتظار شروع بازی بود، اما شانس با شاهزاده جنگ طلب یار نبود. عربستان نتیجه را 5بر صفر واگذار کرد. همزمان،چند هزارکیلومتر آن طرف تر،در نقطهای دیگر از این کره خاکی، جام جهانی به گونهای دیگر رقم خورده بود. این بار مردم یمن در بندر الحدیده در حال نبرد برای سرنوشت خود هستند.نبردی که در یک طرف آن انصارا... و گروههای مردمی که به دفاع از کشورشان میپردازند، قرار دارند و در طرف دیگر ائتلاف عربستان-امارات با کمک انگلیس، فرانسه و آمریکا مستقر شدهاند.سه کشوری که تا کنون به صورت غیر مستقیم و در دو بعد اطلاعاتی و لجستیکی در جنگ علیه یمن شرکت داشتند،حالا نقش خود را در حدیده علنی و عملیاتی کرده اند.در این عملیات دستکم ۱۵ تیپ رزمی شرکت دارند که شامل پنج تیپ از نیروهای ارتش سابق یمن به فرماندهی علی محسن الاحمر، فرمانده سابق ارتش، پنج تیپ از نیروهای نظامی وابسته به منصور هادی، رئیسجمهور مستعفی وفراری که از عشایر جنوب شکل گرفتهاند، دو تیپ از نیروهای وابسته به امارات، دو تیپ از نیروهای وابسته به عربستان که عمدتاً سودانی هستند، یک تیپ از نیروهای حزب وهابی -اخوانی اصلاح یمن، یک گردان از نیروهای نظامی فرانسه، کمتر از یک گردان از نیروهای نظامی انگلیس و نزدیک به یک گروهان از نیروهای آمریکایی موسوم به کلاهسبزها میشوند.تاکتیک نظامی این نیروها استفاده از حجم سنگین آتش و نیروی زیاد است تا به گمان خود از یک طرف در نیروهای انصارا... رعب ایجاد و آن ها را زمینگیر کنند و از طرف دیگر تلفات نیروهای ائتلاف را کاهش و جرئت آنان را در پیشروی افزایش دهند.اما تاکنون رزمندگان انصارا... با بهرهگیری حسابشده از نیروهای محدود، ضربات سنگینی به آنان وارد و ماشین جنگ ائتلاف را در زمین متوقف کرده اند.انصارا... با عملیات پارتیزانی، دستههایی از نیروها را به داخل منطقه حضور نظامیان طرف مقابل نفوذ داده بهگونهای که دشمن نتوانسته است علیه آنان از نیروهای هوایی خود استفاده کند چرا که در چنین وضعیتی، بمباران هوایی و گلولهباران از طریق ناوها، بیش از چریکهای انصارا...، نیروهای پهنشده ائتلاف عربی-غربی را در معرض آسیب قرار میدهد.روند تحولات میدانی در حدیده نشان می دهد زمان به نفع سعودی نیست و تمرکز بیسابقه در حدیده حاکی از آن است که ائتلاف سعودی-اماراتی در تنگنای زمان قرار دارد. کشته شدن ده ها نیروی متجاوز طی یک هفته در استان حدیده که یک سرتیپ سعودی واماراتی نیز در میان آن ها قرار دارند، از استیصال آن ها حکایت میکند. حملات بی امان دیروز سعودی به حدیده نیز نشان داد برای آن ها چاره ای جز متوسل شدن به اقدامات وحشیانه ای که اوضاع انسانی در یمن را وخیم تر می کند، نمانده است.اما اگر این منطقه در اختیار انصارا... و مقاومت یمن بماند یا به دست طرف متجاوز بیفتد، چه سرنوشتی در انتظار پرونده یمن است؟ برای پاسخ به این سؤال هر دو احتمال ممکن را بررسی میکنیم:1- اگر بندر در اختیار دولت صنعا باقی بماند، خسارت چند صد میلیون دلاری و هزاران نفری به طرف مقابل وارد خواهد شد و به طور حتم طرفهای متجاوز مجبور میشوند تا حدودی به شرایط مذاکره یمنی - یمنی بیندیشند و مقاومت را به طور رسمی بپذیرند. مسئلهای که به تسلط مقاومت بر آبراه دریای سرخ کمک خواهد کرد و مسیر انرژی دریای سرخ در کنترل صنعا قرار خواهد گرفت. از طرفی انصارا... به حفظ صنعا امیدوارانهتر مینگرد. موضوعی که در مذاکرات آینده برای پایان دادن به جنگ یمن میتواند کفه ترازو را به نفع مقاومت سنگین و دست آن ها را برای پذیرش شروط یا عدم پذیرش شروط ریاض پر کند. در واقع پیروزی انصارا... و همپیمانانش در حدیده میتواند پایان جنگ را نزدیک و شرایط صنعا را به ریاض و ابوظبی تحمیل کند. مخالفان با جنگ در عربستان و امارات صدایشان بلندتر میشود و طرفهای غربی نیز کمتر از جنگ حمایت خواهند کرد و آخرین فرصت ریاض برای پایان دادن به جنگ برای پیروزی در یمن از بین میرود. در کنار همه این موارد امکان شکستن محاصره یمن بیش از پیش قدرت میگیرد.2- از طرفی شکست در حدیده به معنای پایان پرونده یمن نیست. زیرا همه میدانند صنعا مهمترین مقصد حمله به یمن بوده و تا زمانی که دست مقاومت است، عربستان نمیتواند شعار پیروزی در جنگ علیه مقاومت بدهد. پیروزی متجاوزان در حدیده راه نزدیک شدن طرفهای درگیر در حمله را به صنعا هموار میکند و پایتخت یمن در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. از طرف دیگر رسماً هر نوع امدادرسانی دریایی در آینده به شهروندان یمنی قطع میشود و در صورتی که چنین شرایطی برای امدادرسانی مواد غذایی یا درمانی به شهروندان یمنی به وجود بیاید، به دلیل آن که بنادر دریایی در اختیار طرف متجاوز است، پذیرش شروط، تحمیلی و کار برای مقاومت در میدان پیچیده میشود.ائتلاف متجاوز سعودی حتی سعی خواهد کرد بدون تصرف کل شهر الحدیده صرفا بر تصرف نوار ساحلی متمرکز شود زیرا به خوبی می داند جنگ کوچه به کوچه در الحدیده تلفات سنگینی خواهد داد. هرچند افزایش فشارهای رسانهای برای تلقین شکستها در منطقه حدیده بیش از آن که به واقعیت نزدیک باشد، موج عملیات روانی برای تحمیل خواستههای سیاسی طرف اماراتی و سعودی به منظور دستیابی به یک توافق سیاسی است. آن ها میخواهند با بهدست آوردن بندر حدیده تلاش شان را برای پیروزی در مذاکرات آینده تقویت کنند.به هرروی،نتیجه بازی در افتتاحیه جام جهانی روسیه خیلی زود مشخص شد: سعودیهابه طرز عجیبی تحقیر شدند. اما باید منتظر بود و دید نتیجه بازی سعودیها در زمین یمن چه میشود؟ آیا ماشین جنگی گران قیمت سعودی- اماراتی که توسط گروه آمریکا و انگلیس وفرانسه روغن کاری میشود سرنوشتی مشابه تیم فوتبال پرهزینه عربستان خواهد داشت؟ 1500 زخمی وهلاکت لااقل700 نفر از نیروهای ائتلاف عربی در جریان جنگ هفته اخیر حدیده،آن هم درست همزمان با حمله نیروهای انصارا... به استان مارب که در شرق پایتخت قرار دارد و آزاد شدن دو شهرستان این استان ،حکایت از روحیه بسیار بالای رزمندگان یمنی دارد. آن هایی که به پیروزی خویش در سایه نصرت الهی و وعده او که فرموده «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَه یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم» ایمان دارند.
***************************************
روزنامه ایران**
فساد؛ بدترین نتیجه تحریم/عباس عبدی
با خارج شدن ایالات متحده از برجام و نیز با عدم تصویب لایحه FATF که از طریق فشار و تهدید تندروها شاهدش بودیم، انتظار میرود که از چند ماه دیگر تحریمهای اقتصادی آغاز و تشدید شود. یکی از اولین برنامههای هر دولتِ تحتِ تحریم این است که چگونه اثرات تحریم را خنثی کند یا آن را کاهش دهد؟ یک راه آن، اتخاذ سیاستهای صرفهجویانه و کاهش اثرپذیری از تحریمهاست. راه دیگر بهبود شرایط تولید و فضای کسب و کار است. ولی این دو سیاست حتی اگر اجرا هم بشود، کافی نیست. از این رو برنامه دور زدن تحریمها در دستور کار قرار میگیرد؛ و این رویه ثابت همه کشورهای تحت تحریم است. ولی دور زدن تحریم به این سادگی نیست، عوارض سنگینی دارد. افزایش قیمت و هزینه مبادله، بالا رفتن ریسک معاملات، سوخت شدن کالا و پول و از همه بدتر گسترش و بسط فساد است. آقای جهانگیری، معاون اول رئیس جمهوری در این مورد توضیح درستی داده است که: «در شرایط تحریم زمینههای بروز فساد بیش از زمانهای دیگر است اما همانطور که بارها تأکید شده است، باید با عزم جدی پرچم مبارزه با فساد را همواره بالا نگه داریم و با همت همه مسئولان، دامن نظام را از مفاسد پاک کنیم. رئیس ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی خاطرنشان ساخت: فساد هویت نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید میکند و باید با مسدود کردن همه روزنههای بروز فساد، از ناامیدی مردم و لطمه به منافع و حیثیت ملی جلوگیری کنیم. در دوره گذشته و در ایام تحریم شاهد وقوع تخلفها و بروز مفاسد اقتصادی کلان به بهانه دور زدن تحریمها بودیم که علاوه بر آسیب به منافع ملی، موجب نارضایتی مردم هم شد»جهانگیری از همه مسئولان خواست تا با آسیبشناسی و ارائه راهکارهای عملی تمام مساعی خود را جهت جلوگیری از وقوع فساد در شرایط جدید بهکار بندند.
چرا در فضای تحریم فساد گسترش پیدا میکند؟ و چه اقدامی در برابر آن میتوان کرد؟ تجربه گذشته ایران نشان میدهد که همواره در کشور فساد بوده است. بجز سالهای اول انقلاب که از این نظر وضع خوبی داشتیم، در دوران گوناگون برحسب سطح آزادی رسانهها و مطبوعات و استقلال نهاد دادرسی، فساد وجود داشته است. ولی از زمانی که تحریمها علیه ایران آغاز شد، رشد تصاعدی فساد را شاهدیم. حتی در زمان جنگ نیز اصلیترین زمینه برای فسادهای کلان، با تهیه قاچاقی قطعات نظامی و سایر اقلام مورد نیاز جامعه رخ میداد. در هر حال با امنیتیتر شدن فضا پس از سال 1388 و سپس آغاز تحریمهای شدید، شفافیت و پاسخگویی به محاق رفت و فساد نیز گسترش یافت. علت نیز روشن است. در شرایط تحریم، ریسک معاملات بالا میرود، لذا سود بسیار بالاتری از سوی واسطهها درخواست میشود و همین یک علت فساد است. برای دور زدن تحریمها شفافیت به صفر میرسد و کارها از طریق غیررسمی و حتی غیرمکتوب و صرفاً برحسب قول و قرار انجام میشود. کالاها تحت حمایت بیمههای معتبر قرار نمیگیرند، کالاها بازرسی بعد از بارگیری نمیشوند، لذا آجرپاره را به جای کامپیوتر قالب میکنند! از آنجا که دور زدن تحریم مستلزم انجام عمل خلاف قانون و ضابطه است، بنابراین اساس دور زدن برپایه خلاف است و در نتیجه فسادآور است.
در شرایط تحریم کسانی وارد ماجرای معاملات اقتصادی میشوند که ماجراجو و ریسکپذیر هستند. به طور کلی روحیه آنان با انجام عمل خلاف و فساد سازگارتر است، حتی اگر خودشان هم در ابتدا فاسد نباشند، پیشرفت کارشان مستلزم همکاری و همراهی با افراد متقلب و فاسد است و همین امر موجب عادت آنها به فساد و عادی شدن تن دادن به فساد میشود. اساس کار آنان و هدف و وظیفه اصلی آنان دور زدن فساد است و در این راه هر وسیلهای توجیهپذیر میشود. طبیعی است اشخاص معتبر و معقول و شناخته شده وارد چنین ماجرایی نمیشوند.
***************************************
روزنامه جام جم**
جهل دیپلماتیک / پیروز مجتهدزاده
در روزهای اخیر شاهد نگارش نامهای پیشنهادی در خصوص انجام مذاکره میان ایران و آمریکا بودهایم، اما پیشنهاد آقایان برای مذاکره با آمریکا عزت ملی ایران را تامین نمیکند، در ضمن این افراد باید ابتدا مطمئن باشند که آیا آمریکا برخلاف ادعاهایش حاضر به مذاکره با ایران است یا خیر؟
از سوی دیگر این افراد باید روشن کنند که آیا ما تا به حال با آمریکا مذاکره نکردهایم؟ آمریکا حاضر به مذاکره با هیچ کشوری نیست. مگر در این چند سال اخیر که با آمریکا مذاکره کردیم، به چه نتیجهای رسیدیم؟ در این مدت آمریکا به هر آنچه دنبالش بود دست یافت، جمهوری اسلامی ایران تمام خواستههای آمریکا را اجابت کرد و همه چیز را تحویل دادیم اما در عین حال کوچکترین تعهدی از آن کشور نگرفتیم.
گویا این آقایان دلسوخته و دانشمند! از همه موضوعات بی اطلاع بوده و از مذاکرات چند سال اخیر ایران با آمریکا و عدم دستیابی به نتیجه مطلوب خبری ندارند.
موضوع دیگر این است که نمیدانم این آقایان در مورد کدام مذاکره با آمریکا و راجع به چه چیزی صحبت میکنند. این آقایان اگر میخواهند خودشان با آمریکا مذاکره کنند که دیگر نیازی به صدور اعلامیه ندارد، اما اگر منظورشان مذاکره جمهوری اسلامی ایران با آمریکا است این موضوع نیازمند امکانات و وسایل لازم است.آیا این لوازم مهیا است؟
این آقایان حرفهای بیهودهای میزنند که حاصل و نتیجه آن متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به عدم مذاکره و نشان دادن چهره خودشان به عنوان مدعیان دموکراسی و اهل مذاکره است.
این صد نفر بیاطلاع هستند که مطابق معمول تاریخ 40 سال گذشته جمهوری اسلامی ایران، آنها به دنبال نام و شهرت هستند، در حالیکه نظرشان به هیچ عنوان درست نیست، آنها اطلاعی از دیپلماسی ندارند و خطای برداشت آنها از دیپلماسی به دلیل ژستهای روشنفکری بی معنی است که در طول چهل سال گذشته آشنایی گستردهای با این نوع ژست ها داریم. آنها در چنین اعلامیهای به دنبال نشان دادن چهرهای روشنفکر و صلحطلب از خودشان هستند.
نکته دیگر این است که ترامپ برخلاف ادعاهایش برای مذاکره، یک شیاد است. وی سخن از انجام مذاکره با ایران میزند، برجام را در جهت دستیابی به آنچه مذاکرهای بهتر میخواند بر هم میزند در حالی که در عمل شروطی از جمله محدودیت برنامه های موشکی و فعالیت های منطقه ای ایران مطرح میکند که نه تنها برای ایران، بلکه برای هیچ کشوری قابل قبول نیست.
تنها در صورتی که جمهوری اسلامی ایران به کلی تسلیم آمریکا شده و همه چیز را تقدیم کند آمریکا حاضر به مذاکره با ایران خواهد شد. در یک کلام ترامپ اهل مذاکره نیست.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
هیچ دلیل حقوقی برای اعاده پرونده وجود نداشت/محمدرضا محمدی
«محمد ثلاث» نامی است که این روزها زیاد درباره او شنیدهایم. عضو فرقه نورعلی تابنده که 30 بهمن سال گذشته همه ایران را داغدار کرد و به این ترتیب فیلم زیر گرفتن ماموران نیروی انتظامی با اتوبوس توسط محمد ثلاث در 30بهمن 96 ثبت شد و آن روز را تبدیل به یکی از تلخترین روزهای سال کرد.
اعدام او در صبح روز دوشنبه، بار دیگر توجه افکار عمومی را به حادثه گلستان هفتم خیابان پاسداران جلب کرد.
بعد از حادثه خیابان پاسداران، ثلاث که در محل ارتکاب جرم دستگیر شده بود، پس از اعتراف به عمدی بودن تهاجم با اتوبوس به نیروهای پلیس، در اعترافش برای تکمیل ادله اثبات در دادسرا عصبانیت بیش از حد را مهمترین دلیل این اقدام خود میداند. به فاصله کوتاهی در روزهای 20، 21 و 27 اسفند ماه 3 جلسه دادگاه متهم پرونده حادثه موسوم به خیابان پاسداران در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدیکشکولی برگزار میشود. قاضی محمدیکشکولی در نخستین جلسه دادگاه از متهم سوال میکند: قبول دارید که 3 نفر را به قتل رساندهاید که متهم در پاسخ میگوید: بله.
در سومین جلسه دادگاه هم متهم پرونده در بیان آخرین دفاعیاتش گفت: اینکه 3 نفر را عمدا کشته باشم قبول ندارم ولی اگر کسی هم زیر اتوبوس رفته، خواست خدا بوده است!
فرآیند دادرسی و تجدید نظر به سرعت طی میشود و سرانجام ۱۵ فروردینماه ۹۷ شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران از محکومیت عامل قتل 3 نفر از ماموران نیروی انتظامی در حادثه خیابان پاسداران به 3 بار قصاص خبر میدهد و میگوید: متهم این پرونده علاوه بر 3 مرتبه قصاص به حبس نیز محکوم شده است.
۱۸ فروردینماه اما سعید اشرفزاده، وکیلمدافع متهم پرونده حادثه خیابان پاسداران از اعتراض به رای صادره توسط دادگاه کیفری یک استان تهران در پرونده موکلش خبر میدهد ولی پس از چند هفته روز 4 اردیبهشت رئیس دادگستری استان تهران از تایید حکم قصاص محمد ثلاث در دیوان عالی کشور خبر میدهد.
به فاصله کوتاهی درخواست اعاده دادرسی (دادرسی دوباره) توسط وکیل مدافع محمد ثلاث به دیوان عالی کشور ارائه و همزمان در رسانههای زنجیرهای مطرح میشود. همان ایام وکیل مدافع ثلاث در گفتوگو با ایسنا ابراز امیدواری میکند با توجه به اسناد و مدارکی که به دیوان عالی کشور ارائه داده است، اعاده دادرسی تجویز شود و پرونده دوباره مورد رسیدگی قرار گیرد اما این اتفاق نمیافتد و پس از دیدار نهایی محمد ثلاث با اعضای خانوادهاش در ابتدای هفته جاری، قطعی بودن اعدام وی به خانوادهاش اعلام میشود. به این ترتیب موج جدید رسانهای حول عدم موافقت دیوان عالی کشور با درخواست اعاده دادرسی توسط محمد ثلاث شروع میشود.
اما بعد از خبر اعدام در صبح روز دوشنبه تاکنون رد شدن درخواست اعاده دادرسی محمد ثلاث توسط دیوان عالی کشور به یکی از سوژههای فضای مجازی تبدیل شده اما تحلیل حقوقی واقعه خالی از لطف نیست.
طبق ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری: درخواست اعاده دادرسی درباره احکام محکومیت قطعی دادگاهها اعم از آنکه حکم مذکور به اجرا گذاشته شده یا نشده باشد در موارد زیر توسط دیوان عالی کشور پذیرفته میشود:
الف- کسی به اتهام قتل شخصی محکوم شود و سپس زنده بودن وی محرز گردد.
ب- چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب آن جرم به گونهای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن قائل شد.
پ - شخصی به علت انتساب جرمی محکوم شود و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مرجع قضایی به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد به طوری که از تعارض و تضاد مفاد 2 حکم، بیگناهی یکی از آنان احراز گردد.
ت- درباره شخصی به اتهام واحد، احکام متفاوتی صادر شود.
ث- در دادگاه صالح ثابت شود اسناد جعلی یا شهادت خلاف واقع گواهان، مبنای حکم بوده است.
ج- پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی حادث یا ظاهر یا ادله جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بیگناهی محکومٌعلیه یا عدم تقصیر وی باشد.
چ- عمل ارتکابی جرم نباشد یا مجازات مورد حکم بیش از مجازات مقرر قانونی باشد.
حال سوال اینجاست: درخواست اعاده دادرسی توسط وکیل مدافع ثلاث با استناد به کدامیک از موارد بالاست و چطور است که یک عضو از جامعه حقوقی حاضر میشود بدون مستندات قانونی و با استفاده از ابزارهای رسانهای رسانههای معاند مدعی حقانیت شود. سوال بزرگتر اما جای دیگری است: چطور ممکن است بعضی رسانههای داخلی کشور به دفاع بدون مستندات قانونی از فردی میپردازند که به مشهودترین حالت ممکن مرتکب 3 فقره قتل عمد شده است و به تلخترین شیوه ممکن توسط اتوبوس، جوانان حافظ امنیت کشور را به شهادت رسانده است. آیا رسانههای حامی امروز محمد ثلاث توان پاسخ به سوالات مطرح شده را دارند؟
***************************************