روزنامه کیهان **
چون به گَردَش نمیرسی برگرد!/ حسین شریعتمداری
میدانیم رئیسجمهور محترم پیشنهادی را که در این وجیزه آمده است، خوش ندارند و احیانا ابرو درهم کشیده و زبان به ملامت نگارنده میگشایند که این پیشنهاد را چرا پیش کشیده است؟! اما، اگر نیک بنگرند به یقین مصداق این آیه شریفه را در آن خواهند یافت که
«عَسی أن تکرَهوا شَیئاً وهو خیرٌ لکم وَعسی أن تُحِبّوا شیئاً وهو شَرٌّ لکم...چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیر شما در آن است؛ و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شر شما در آن است».
(سوره بقره/ آیه 216) و تصدیق خواهند کرد که خیر و صلاح ایشان، مردم، نظام و انقلاب در این پیشنهاد جای دارد. بخوانید!
۱- آقای دکتر روحانی در سال ۱۳۹۲ و در جریان تبلیغات انتخاباتی خویش، قسم جلاله یاد کرده و خطاب به مردم گفته بود «والله العلیالعظیم اگر مشکلات این کشور که بسیار و بسیار و بسیار پیچیده است راهحل نداشت من کاندیدا نمیشدم»! و تاکید کرده بود که «بدانید برادران، خواهران، عزیزان، همه آنهایی که کلید را تکان دادید، واقعا برای این قفلها کلید وجود دارد»!
اکنون از خود آقای روحانی و نه هیچکس دیگر سؤال این است که کدامیک از مشکلات کشور را حل کردهاید؟! و کدام مشکل را میتوانید آدرس بدهید که در دوران ریاست جمهوری خود، چند برابر نکردهاید؟! کافی است نگاهی گذرا به فهرست وعدههایی که داده بودید بیندازید و برای مردم -یا لااقل در پیشگاه وجدان خود- توضیح بدهید که کدام وعده است که بر زمین نمانده و دهها مشکل دیگر به آن افزوده نشده است؟! این ارزیابی به آسانی ممکن است و کار دشواری نیست، هست؟ و قضاوت نهایی نیز بر عهده خودتان!
نگارنده با یک حساب سرانگشتی و با مراجعه به اظهارات خود حضرتعالی و نه دیگران نزدیک به ۱۶۰ نمونه از وعدههایی را که طی
۵ سال گذشته به ملت دادهاید و هیچیک از آنها -تاکید میشود که هیچیک از آنها- تحقق نیافته است، فهرست کردهام که شرح یکایک آنها به درازا میکشد و از این روی در نوشته پیشروی تنها شماری از آن وعدهها را که همگان به خاطر میآورند بر میشماریم و بازهم قضاوت را بر عهده خودتان میگذاریم!
۲- «دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند» / حالا نیستند؟!
«اطلاعات مربوط به دولت باید به صورت شفاف در اختیار مردم قرار گیرد که این مسئله بسیار مهمی است؛ مقررات و قوانین باید به صورت شفاف در اختیار همه قرار گیرد و نباید یکی زودتر از این مسائل آگاه شود و فردی دیگر دیرتر» / آیا همه اطلاعات را محرمانه نکردهاید تا آنجا که از ارائه اطلاعات به مجلس هم خودداری ورزیدهاید!
«همین کارخانههای موجود در کشور اگر به جای 20 درصد توان با
60 درصد توان کار کنند، بخش عظیمی از مشکلات اشتغالزایی در کشور برطرف میشود. موانع از سر راه تولید برداشته میشود» /خودتان بفرمائید که چه تعداد انبوهی از کارخانهها و مراکز تولید در دولت جنابعالی تعطیل شده است؟!
«شعار من «نجات اقتصاد ایران» است» / آیا اقتصاد را نجات دادهاید یا دهها مشکل به آن افزودهاید؟!
« روی آوردن به مسیر واردات بزرگترین بیعدالتی است. یعنی عدالت این است که در شرایط فشار دشمن ما بتوانیم در داخل به تولید کمک کنیم» / آیا واردات بیرویه کالایی نظیر دسته بیل و تشتک نوشابه و قرقره و کود انسانی و کیف و کفش و شن و ماسه و مداد پاککن و ژله و مربا و... که نابودکننده تولید داخلی و کسب و کار مردم بوده است بخشی از همین وعده جنابعالی است؟!
« دلار نباید ظرف چند ماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا کند»! حتما یادتان هست که میفرمودید؛«دولت تدبیر نخواهد گذاشت که ارزش پول ملی ظرف 6 ماه به یک سوم کاهش یابد»! / آقای روحانی! مگر قیمت دلار را به ۸هزار تومان نزدیک نفرمودهاید؟ و مگر سخن از افزایش بیشتر آن در میان نیست؟!
درباره مذاکرات هستهای و آنهمه وعده که داده بودید و اکنون نتیجهای کاملا معکوس و فاجعهبار داشته است، گفتنیها بیرون از اندازه و شمار است. فتحالفتوح! بزرگترین دستاورد تاریخ ایران! تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل ایران! معجزه قرن! و... / حالا چی؟! تحریمها که برداشته نشد و اضافه نیز شد و حالآنکه گفته بودید در اولین روز اجرایی شدن برجام همه تحریمها لغو میشوند و... بگذریم!!
فرموده بودید؛«آنچنان رونق اقتصادی ایجاد بشود و مردم درآمد سرشار داشته باشند که اصلا این ٤٥ هزار تومان یارانه را نیاز نداشته باشند»! و گفته بودید؛« باید کار را به جایی برسانیم که به جای اینکه مردم دستشان را به سوی دولت دراز کنند، دولت دستش را به سوی مردم دراز کند» خودتان بفرمائید آیا اینگونه است؟!...
گفته بودید؛« در مسئله عدالت باید به مقوله رانت و فساد توجه کنیم»! / آیا با رانتخواری و فساد مبارزه کردهاید و یا دامنه این پلشتیها با کمتوجهی دولت جنابعالی گسترش فراوانی نیز یافته است؟!
فرموده بودید با گرانی و تورم مبارزه میکنید و برای اینکه اشتباه نشود، تاکید کرده بودید که معیار تورم جیب مردم است! جناب روحانی! جیب مردم چه میگوید؟!
میفرمودید؛ «یکی از راههای مهار و کنترل تورم هدایت نقدینگی به سمت تولید است» / آقای رئیسجمهور! در دولت شما نقدینگی چند برابر شده و به رقم فوق نجومی یک تریلیون و چهار صد و پنجاه هزار میلیارد تومان رسیده است و به گفته وزیر محترمتان حتی یک ریال آن هم به سمت تولید نرفته است!
فعالیت هستهای کشورمان را به باد دادید! از ایران مقتدر تصویری ذلتبار به دشمنان ارائه کردید، درباره مقابله با رکود و احترام به پاسپورت ایرانی و جلب سرمایههای خارجی و سپردن پروژههای عمرانی به داخلیها و دهها نمونه دیگر از این دست نیز داد سخن فراوانی داده بودید که با عرض پوزش باید از خودتان پرسید کدامیک از آنها تحقق یافته است؟!
۳- جناب آقای روحانی! حضرتعالی علیرغم سوگندهای غلیظ و شدید درباره ضرورت نقد و دعوت از همگان برای انتقاد از دولت، کمترین انتقادی را بر نتافته و تحمل نکرده و نمیکنید و در مقابل هر نقد دلسوزانه، منتقدان را به باد اهانت و ناسزا گرفتهاید که از آن جمله است:
« بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! و... اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!
و این در حالی است که امروزه همگان شاهدند حق با منتقدان بوده است و جنابعالی و دوستانتان راه را به خطا رفتهاید!
۴- اکنون سؤال از رئیسجمهور محترم آن است که کدامیک از آنچه به اختصار در این وجیزه آمده است غیر واقعی و قابل انکار است؟ اگر قابل انکار نیست -که نیست- باید بپذیرید طی ۵ سال گذشته به بیراهه رفتهاید و برخلاف قسم جلالهای که یاد کرده بودید و در صدر این نوشته به آن اشاره شد، توان اداره کشور را نداشتهاید!
نمیگوییم « چون به گَردَش نمیرسی، برگرد»!! چرا که جنابعالی با رای مردم بر کرسی ریاست جمهوری نشستهاید و اگرچه همخوانی وعدهها با رای مردم نیز بخشی از حقالناس است که اگر رعایت نشود حق رایدهندگان یعنی همان حقالناس ضایع شده است، ولی به صلاح خود شما، مردم، نظام و انقلاب است که دست به یک خانهتکانی اساسی و گسترده در دولت بزنید و ضمن سپردن کارها و مسئولیتها به افراد شایسته و کاردان، در انجام امور نیز از افراد دلسوز و کارآمد و آزمون داده مشورت جدی بگیرید تا لااقل بخشی از خسارتهای فراوانی که تاکنون دولت جنابعالی به ملت تحمیل کرده است جبران شود.
در میان وزرا و مدیران کابینه شما، افراد کاردان و دلسوخته کم نیستند ولی سخن درباره آن عده از اعضای دولت جنابعالی است که به زندگیهای اشرافی و یا وطنفروشی در فتنه آمریکایی- اسراییلی ۸۸ آلودهاند. این عده، افراد ناشایسته و همسو با آلودگی خویش را در بدنه دولت شما نفوذ دادهاند و در نهایت برای جنابعالی نه «یار شاطر» که «بار خاطر»ند.
این نکته هم گفتنی است که این روزها مدعیان اصلاحات یعنی همانها که به صراحت دولت شما را «رحم اجارهای»! خود میدانستند نیز سخن از تغییرات در کابینه دارند ولی با دقت در نظرات آنان متوجه میشوید که در پی اخراج نیروهای کارآمد و جایگزینی آنها با مشتی دیگر از اشراف و شماری از دین به دنیا فروختهها و آلوده به وطنفروشی در فتنه ۸۸ هستند یعنی همانها که نتانیاهو از آنان با عنوان بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران یاد میکرد.
***************************************
روزنامه رسالت **
چهار رهيافت در کلام رهبري/محمد کاظم انبارلويي
مقام معظم رهبري چهارشنبه گذشته روي چهار نکته کليدي تکيه کردند که
مي تواند براي حل مشکلات کشور، کارگشا باشد و نيز به برخي بگومگوها در دولت و مجلس و در سطح نخبگان در خصوص مسائل پسابرجام خاتمه دهد.
نکته اول: مجلس و دولت در مورد لوايح چهارقلو در خصوص «اف اي تي اف» گرفتار بگومگوهاي بي حاصل و قشون کشي هاي بيهوده بودند. سخنان رهبري به اين پديده خاتمه داد.
ايشان فرمودند:
- ضرورت ندارد که به معاهدات مشکل دار بين المللي بپيونديم.
- معاهدات ياد شده بر اساس منافع قدرت هاي بزرگ پخت و پز
شده است.
- مجلس در مورد پولشويي و تروريسم مستقلاً قانون بنويسد.
مجلس و دولت بايد طرح ها و لوايحي را که در پسابرجام، مکمل و متمم توطئههاي آمريکا براي تحکيم زيرساخت هاي تحريم هاست کنار بگذارند و دنبال کارهاي شبهه انگيز نباشند. اکنون سخنان صريح رهبري حجت را بر دولت و مجلس تمام کرده و بايد از اين موضوع به سرعت عبور کرد. نظر رهبري در اين مورد معلوم بود اما برخي مايل بودند آن را پشت بلندگو بشنوند.
نکته دوم: اولويت در قانونگذاري بايد در جهت حل مشکل طبقات ضعيف و متوسط جامعه باشد. مردم که پيچ راديو مجلس را
باز مي کنند نسبتي بين نيازهاي خود با نطقها و نيز دستور کار مجلس نمي بينند.
مجلس بايد نقش نظارتي خود را درست اعمال کند. اينکه در قانون بودجه سال 97 آمده است؛ «به هر نحو» و به «هر ميزان» افطاري دادن مطلقاً ممنوع است، تدبيري براي تمرين صرفه جويي و دقت در هزينه ها در بالاترين دستگاههاي اجرايي بود. اما رئيس جمهور، برخي استاندارها و دستگاههاي دولتي امسال باز بساط افطارهاي رنگين را پهن کردند و نشان دادند عزمي براي صرفه جويي و رعايت قانون ندارند. اين يک نمونه آشکار از بي قانوني و عدم اعتنا به قانون است.
مشکلات اقتصادي مردم هر روز وجوه گوناگون خود را نشان مي دهد. مجلس در کجاي مختصات حل مشکلات مردم است؟ يا در قانون نويسي ضعيف هستيم يا در نظارت، اهمال کاري داريم. مجلس بايد جلوي اين ضعف و آن اهمال را بگيرد. مردم ولي نعمت انقلاب هستند، آنها که بيشترين «هزينه» را براي برپايي انقلاب داده اند نبايد کمترين «درآمد» از انقلاب را داشته باشند؟ رهبر انقلاب بر «عملي بودن قوانين» و «پرهيز از قانونگذاري در مسائل خلاف مصلحت کشور» تأکيد کردند. بايد مجلس اين مهم را بررسي کند که چرا بر اساس گزارش تفريغ بودجه ديوان محاسبات بيش از نيمي از مصوبات مجلس در مورد بودجه يا اجرا
نمي شود يا انحراف در اجرا دارد؟ نمايندگان بايد به اين درک مهم برسند که چرا مصالح و منافع ملي در برخي لوايح و طرحها ناديده گرفته مي شود؟ مباحث مربوط به لوايح «اف اي تي اف» يک نمونه از اين غفلت را طي ماههاي اخير واتاب داد.
نکته سوم: توجه به طبقات ضعيف و متوسط در قانون نويسي از توصيه هاي مهم رهبري در اين ديدار بود. موضوع اعتنا به محرومين و مستضعفين نيز همواره مورد توجه امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي بود و همواره قوا را دعوت مي کردند اين مهم را در دستور کار خود قرار دهند.
مجلس بايد قوانيني تصويب کند تا فضاي کسب و کار را براي تأمين معاش محرومين مهيا نمايد و قوانين متضادي را که مورد سوء استفاده صاحبان زر و زور مي شود، حذف کند. «تازه گرداني و تنقيح قوانين و حذف برخي قوانين زائد گذشته» از توصيه هاي رهبري بود. متأسفانه مجلس برخي از قوانين مفيد را قاطي قوانيني که زائد و بلاموضوع تشخيص داده بود، اخيراً حذف کرد. يکي از آن قوانين، قانون مربوط به دوتابعيتي ها بود. ما در گذشته قانون خوب و جامعي براي برخورد با دوتابعيتيها داشتيم که اکنون با تشخيص زائد بودن آن از سوي مجلس، حذف شده است. در حالي که مهم ترين مسئله روز ما مسئله دوتابعيتيها و نفوذ آنها در ارکان دولت است.
رهبر انقلاب در همين ديدار روي مديريت جهادي مديران تکيه کردند. اگر توجه به مديريت جهادي به فراموشي سپرده شود، نبايد انتظار داشته باشيم منافع طبقات ضعيف و متوسط در قانون نويسي و نظارت رعايت شود، به ويژه اينکه روحيه اشرافيگري روزبهروز در رفتار و گفتار و کردار مسئولين رنگ و بوي تازه اي به خود مي گيرد. رهبر انقلاب، اشرافيگري را بلاي بزرگ براي کشور خواندند و اين بلا امروز مي رود به ريخت انقلابيگري حاکميت آسيب بزند.
مجلس بايد پس از ديدار با رهبري فکري براي حفظ حيثيت انقلابي خود بکند و عزم کند کمربسته، چابک، سنجيده و با تدبير نسبت به مشکلات مربوط به مردم به ويژه محرومين و مستضعفين واکنش سريع نشان دهد. مجلس بايد در برابر کساني که در نظام اقتصادي کشور اخلال
مي کنند و به تعبير درست تر تروريست اقتصادي هستند موضع نشان دهد، به متجاوزان بيت المال سخت بگيرد و از نهادي مثل ديوان محاسبات که اختيارات وسيعي دارد خوب بهره بگيرد. مجلس بايد 24 ساعته در کنار دولت و قوه قضائيه در اتاق جنگ اقتصادي حضور داشته باشد و اين را يک آماده باش دائمي براي خود تلقي کند. مجلس بايد از بي تحرکي، بدعملي و بي عملي در مسائل مربوط به مشکلات مردم پرهيز نمايد. بايد با کساني که چوب لاي چرخ اقتصاد کشور و معيشت مردم مي گذارند و به تعبير امام؛ «زالو صفتان دولت و بازار» هستند، برخورد کند. بايد دادگاه صحرايي جنگ اقتصادي تشکيل داد و در اين مورد مدام دست به ماشه بود.
نکته چهارم: ايستادگي در برابر زورگويان بين المللي به ويژه آمريکا، چهارمين نکته مهم در بيانات رهبري بود. تأکيد ايشان بر شناسايي «شمرهاي زمان» و مرزبندي با جنايتکاران جهاني، از مسائل مهمي است که مجلس بايد به آن اهتمام ويژه داشته باشد. مجلس عصاره فضايل مردم است. خشم انقلابي و ايستادگي خستگي ناپذير ملت در فضاي مجلس، درست واتاب داده نمي شود. موضع انقلابي ملت در برابر جنايات آمريکا در نطق ها
و مباحث مجلس آن طور که شايسته است انعکاس ندارد.
مجلس بايد در برابر باج خواهيهاي اروپا و آمريکا صريح بايستد و شروط خود را در برجام مطالبه کند. برجام خسارت محض بود که با بدعهدي آمريکا خسارت هاي آن مضاعف شده است. زيرساخت هاي تحريمهاي آمريکا هر روز شکل جديدي به خود مي گيرد. قواي کشور به ويژه مجلس بايد براي مقابله با «تهديد تحريم» بسيج شوند. تحريمها از اول انقلاب تاکنون يک فرصت بوده است. چرا از اين فرصت استفاده حد اکثري نکنيم؟ استعدادها و منابع عظيم بالقوه اي در کشور وجود دارد که
مي توانيم با همت دولت و مجلس و نخبگان کشور، آنها را بالفعل کنيم. پورسانت خريدهاي خارجي و زد و بند برخي با سرمايهداران اجنبي که سيل واردات را به کشور سرازير کرده است اجازه نمي دهد توليد کننده داخلي در برابر اين فشارها کمر راست کند.
زيرساخت هاي اقتصادي کشور براي يک جهش عظيم اقتصادي آماده است. اگر از سد نفوذ عبور کنيم، به زودي کشور از گردنه تحريم ها عبور مي کند و هزينه آن را گردن آمريکا خواهد گذاشت.
کافي است مجلس درک درستي از کارگشايي ها و رهيافت هاي رهبري که در ديدار با نمايندگان به درستي مطرح فرمودند، داشته باشد.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
بازی دینی با فوتبال
بسمالله الرحمن الرحیم
با اینکه فوتبال یک ورزش است و باید مثل ورزشهای دیگر مورد اقبال و استفاده عموم باشد، متاسفانه این ورزش به دلایل گوناگون دچار سرنوشت بدی شده است.
عدهای با فوتبال بازی سیاسی میکنند، عدهای با آن بازی تجاری میکنند و عدهای هم آن را وسیلهای برای شرط بندی و قمار قرار دادهاند. این قبیل بازیها با فوتبال از دهها سال قبل رواج داشته و هرچه زمان میگذرد، پیشرفتهتر میشود ولی اصل و ریشه آن برجاست و تغییری نمیکند و کشورهای مختلف درگیر آن هستند.
در ایران متاسفانه علاوه بر این سه نوع سوءاستفاده از فوتبال، در سالهای اخیر نوع دیگری نیز رسم شده که بسیار خطرناک است؛ بازی دینی با فوتبال.
به این دو نمونه از اظهارنظر دینمداران درباره مسابقات جام جهانی فوتبال که این روزها در فضای مجازی دست به دست میشود توجه نمائید. امام جمعه یکی از شهرهای بزرگ گفته:
«ورزش به آن نقطهای رسید که توفیق صعود به جام جهانی برای ورزش ما پیدا شد. این یک افتخار برای اسلام بود، یک افتخار برای اسلام بود، یک افتخار برای نظام بود. یک حرکت قوی عظیم در مقابل دشمنی بود که میخواهد ما را بایکوت کند. این جشنش مال نظام است، جشنش مال اسلام است... پیروزی مان مال اسلام بوده، پیروزی مال نظام بوده...»
در مقابل، یک روحانی شناخته شده که در میان نیروهای متدین وابسته به مجموعههای نظامی جایگاه ویژهای دارد گفته:
«خاخام یهودی در کنیسه یهودیها سخنرانی میکند و میگوید ما باید یک کاری بکنیم اینها نتوانند امام زمانشان را بیاورند. اینها میخواهند امام زمانشان را بیاورند. اگر اینها امام زمانشان بیاید بساط ما را جمع میکند. ما باید یک کاری بکنیم که نتواند یباید. ما طرحهائی را درست کردیم فرستادیم تا ایران مشغول بازی بشود. ما فوتبال را توی دنیا داریم اوج میدهیم. یک کاری بکنید اینها غافل بشوند...»
ملاحظه میکنید که یک روحانی پیروزی در فوتبال را متعلق به اسلام میداند و آن دیگری آن را درست در نقطه مقابل قرار میدهد و میگوید خاخامهای یهودی از فوتبال برای جلوگیری از آمدن امام زمان (علیه السلام) بهرهبرداری میکنند!
این دو نگاه متضاد، با صراحت توسط دو فرد روحانی به اسلام نسبت داده میشوند درحالی که هیچ ربطی به اسلام ندارند. اسلام با ورزش نه تنها مخالف نیست بلکه مسلمانان را به ورزش کردن و تعلیم دادن بعضی از ورزشها به فرزندان خود توصیه هم کرده است. فوتبال هم ورزشی است که در عصر جدید ابداع شده و طرفداران زیادی هم دارد و اسلام نیز با آن مخالف نیست و همچون سایر ورزشها با اصل آن و برخورد متعارف با آن موافق است اما کسی حق ندارد اسلام را برای برد و باخت در آن و یا هر ورزش دیگری هزینه کند. وقتی مسابقه ایران و مراکش در سن پترزبورگ برگزار شد، عدهای پیروزی ایران بر مراکش را خواست خدا دانسته و گفتند و نوشتند که چون خدا ملت ایران را دوست دارد، کاری کرد که فوتبالیستهای ایران برنده شوند!
افراد عاقلی هم بودند که همان روز از این افراد پرسیدند مگر مردم مراکش مسلمان نیستند؟ خدا چه مشکلی با مردم مراکش دارد که نگذاشت آنها پیروز شوند؟
سوال مهمتر این بود که اگر در مسابقه بعدی که میان ایران و اسپانیا برگزار میشود ایران برنده نشود، چه خواهید گفت؟ آیا میپذیرید که خدا اراده فرموده ایران مسلمان به اسپانیای مسیحی ببازد؟ حالا که فوتبالیستهای اسپانیا پیروز شدند، آن کسی که گفت پیروزی فوتبالیستهای ایرانی پیروزی نظام و اسلام بود، چگونه میخواهد این واقعه را به اسلام و نظام بچسباند؟
واقعیت این است که مسابقه، برد و باخت دارد و این برد و باخت به عوامل مختلفی مربوط است که هیچ ربطی به اسلام ندارند. دین، چه اسلام و چه مسیحیت و یا هر دین دیگری هیچ دخالتی در برد و باختها در فوتبال و کشتی و وزنهبرداری و شنا و سایر ورزشها ندارد و کسانی که دین را برای این امور هزینه میکنند به اعتقادات مردم لطمه میزنند. اینکه پیروزی ورزشکاران ما موجب خوشحالی ما بشود، قابل قبول است. طبیعی است که هر کسی نسبت به موفقیت ملت خود احساسات مثبت نشان بدهد و از عدم موفقیتها خوشحال نشود. آنچه مهم است اولاً دخالت ندادن دین در این امور است و ثانیاً نباید با فضاسازیهای کاذب جامعه را دچار حالت غیرعادی کرد. این دستور اکید قرآن است که میفرماید در موفقیتها اسیر شادیهای بیحد و مرز نشوید و در ناکامیها روحیه خود را نبازید «لکی لا تاسوا علی مافاتکم ولاتفرحوا بما آتاکم».
در جهان امروز، دولتها فوتبال را وسیلهای برای سرگرم کردن مردم قرار دادهاند و از فرصتی که اینگونه به دست میآورند برای عبور از خارج شدن از زیر سوالهای فراوانی که در ذهن مردم وجود دارد استفاده میکنند. حتی همزمان با رویدادهائی از قبیل مسابقات جام جهانی، اهداف خائنانهای همچون اشغال یک سرزمین یا کشتار یک ملت مظلوم را محقق میسازند کما اینکه اکنون همزمان با جام جهانی روسیه، یکسره کردن کار بندر الحدیده یمن در دستور کار آمریکا، صهیونیستها و آل سعود قرار دارد.
متاسفانه در ایران، دستگاههای تبلیغاتی به جای تبلیغ ورزش، به تبلیغ هیجان مشغولند. تاسف بالاتر اینکه به فوتبالیستها امکانات و امتیازاتی میدهند که به نخبههای علمی نمیدهند. نخبههای علمی ما نه تنها چنان امتیازاتی ندارند بلکه در پیچ و خم ادارات سرگردانند و از بیتفاوتی مسئولین رنج میبرند. همین روش غلط باعث شده در فرهنگ عمومی جامعه ما تب فوتبال جای فوتبال را گرفته بطوری که حتی یکی از گزارشگران صدا و سیما در گزارشی که از خیابانهای اطراف استادیوم ورزشی سن پترزبورگ روسیه در روز شروع مسابقات میداد با تعجب اعلام میکرد که جوانان آن شهر در پاسخ به این سوال او که در اینجا چه خبر است، از برگزاری جام جهانی اظهار بیاطلاعی میکنند ولی در ایران، همه چیز تحت الشعاع واقعهای قرار دارد که در شهر همین افراد درحال اتفاق افتادن است.
مردم ایران که از یکطرف نسبت به سرنوشت ملتهای مسلمان حساس هستند و از طرف دیگر در داخل کشور نیز با مشکلات زیادی مواجهند، باید هوشیارتر از این باشند که برد و باختهای ورزشی موجب غفلتشان از این امور شود و تبلیغات پرحجم و حساب شده و هدفدار فوتبال، آنها را از مسائل اساسی غافل نماید.
***************************************
روزنامه خراسان**
اردوغان در لبه پرتگاه؟/ مجید اخوان
شاید همان طور که سوم تیردر ایران ورق سیاست برگشت، درترکیه هم ورق برگردد.امروز یک شنبه سوم تیر 1397 مردم ترکیه ازساعت 8 صبح به وقت محلی پای صندوق رای دو انتخابات همزمان می روند و برای نخستین بار ازمیان نمایندگان 10 حزب سیاسی یک نفررا به کاخ ریاست جمهوری می فرستند و از میان بیش از 4 هزار نامزد 600 نفر را راهی پارلمان می کنند.
امروزسرنوشت کشور و حزبی که بیش از 16 سال یکه تاز قدرت در ترکیه بوده روشن می شود.رقابت احزاب تا دیشب سخت ونفس گیر بود. ازصلاح الدین دمیر تاش زندانی گرفته تا محرم اینجه اصلی ترین رقیب اردوغان ازحزب جمهوری خواه. این یادداشت نگاه من به انتخابات ترکیه از کف خیابان های آنکارا وبررسی نظرموافقان ومخالفانی است که بیش از هر زمان دیگر منتظر امروز بودند.
«ما برنده شدیم» این تیتر روزنامه سوزجوی ترکیه به قلم ییلمازاوزدیل است. یکی از معدود روزنامه های مخالف با سیاست های حزب حاکم که روی گیشه روزنامه فروشی ها به چشم می خورد. او دراین یادداشت می نویسد: تاکنون چنین اتحادی را میان اقشار مختلف ترکیه ندیده ام؛ همه ما مخالف رژیم تک نفره هستیم،احزاب می گویند اگرانتخابات ریاست جمهوری به دور دوم بکشد همه از نامزدی که در برابر اردوغان قراربگیرد حمایت خواهیم کرد و به او رای خواهیم داد.
حالا باید این انتخابات را یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین انتخابات تاریخ همسایه غربی ایران دانست. به عقیده مخالفان این آخرین فرصت ترکیه برای نجات ازسوق یافتن به سوی دیکتاتوری خواهد بود، زیرا با اصلاحات و تغییراتی که درنظام حکومتی وقانون اساسی از سوی حزب عدالت و توسعه به وجود آورده شده اگر این حزب امروز بتوانند حکومت را در دست بگیرند ترکیه به معنای واقعی کلمه به صورت یک رژیم تک نفره درخواهد آمد که تمام امور آن در دست اردوغان خواهد بود.نگاهی که موافقان اردوغان به شدت آن را رد می کنند.
جمع بندی نگاه مخالفان حزب حاکم تا پیش ازانتخابات نشان می داد آن ها بر روی چند مسئله هم نظرند، این که جهان درحال پیشرفت و توسعه است اما ترکیه هنوز درگیر کشمکش های درونی است، یا این که مردم از سیاست اشتباه و برنامه های اقتصادی دولت به تنگ آمده اند، نارضایتی از افزایش بیکاری و درآمدهای سرشار حاصل از رانت به جای تولید و از دست رفتن جاذبه ترکیه برای سرمایه گذاران خارجی و ازدست دادن سرمایه های انسانی ومالی وبیکاری حتی در میان قشر تحصیلکرده ازجمله مهم ترین دلایل مخالفان اردوغان وحزب حاکم بود. ازآن سواما موافقان اردوغان معتقدند اصلاحات اقتصادی او وحزبش در طول 16 سال گذشته شاهکاری بی نظیراست که باید برای پایان برنامه ها به او یک فرصت 5 ساله دیگر هم داده شود.
با پایان انتخابات امروز، ترکیه به طور رسمی از نظام پارلمانی خارج و وارد نظام ریاستی می شود و با توجه به اصلاحات قانونی، بیشتر اعضای نهادهای کلیدی کشور ازجمله قوۀ قضاییه و دادگاه قانون اساسی و مانند این ها از سوی رئیس جمهور انتخاب می شوند.
بسیاری معتقدند اردوغان دردور اول نخواهد توانست آرای 50 به علاوه یک درصد مردم را کسب کند وانتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده خواهد شد.
موسسات نظر سنجی هم هر کدام با توجه به گرایش سیاسی خود نتایج متفاوتی را روی خروجی قرار داده اند.برخی آرا اردوغان را 40 تا 45 درصد و برخی دیگر حتی تا 65 درصد هم پیش بینی کرده اند.
ولی نگاه واقع بینانه و تجربه شش حضور من از مردم ترکیه در پای صندوق های رای نشان می دهد حزب اردوغان در چند انتخابات گذشته حتی در شرایطی که به لحاظ اقتصادی و سیاسی بهترین موقعیت را داشتند آرای شان آن چنان از مرز 50 درصد فراتر نرفت. چه امروزکه ترکیه از نظر سیاسی واقتصادی یکی از بدترین شرایط خود را تجربه می کند.چنان که بدهی های خارجی این کشور به مرز 500 میلیارد دلار رسیده و ارزش لیردربرابر ارزهای خارجی همچنان درسراشیبی سقوط است، نرخ بیکاری و تورم دو رقمی شده، و ورود سرمایه به حداقل رسیده و تعداد ثروتمندان داخلی که در دوسال گذشته ترکیه را ترک کرده اند از مرز 12 هزار نفرفرا تر رفته است.
ازسوی دیگر سیاست های خارجی ترکیه به ویژه در رابطه با سوریه به شکست انجامید به طوری که برای بازیابی همین سیاست ها دوعملیات سپرفرات وشاخه زیتون را طی یک سال گذشته در شمال سوریه اجرا کرد.
درچنین شرایطی دور به نظر می رسد اردوغان و حزب وی بتوانند آرای گذشته را به دست آورند. این درحالی است که احزاب مخالف ادعای تقلب در همه پرسی گذشته را همچنان بر زبان می راندند. درهمه پرسی سال گذشته میلادی شورای عالی انتخابات حدود دو و نیم میلیون برگۀ فاقد مهر را در پایان انتخابات معتبر اعلام کرد. درحالی که تا پیش از آن، قانون برگه های رای بدون مهر این شورا را فاقد اعتبار می دانست.
به همین دلیل احزاب مخالف تمهیداتی را برای جلوگیری از هرگونه تقلب احتمالی در این انتخابات اتخاذ کرده و بر سر هر صندوق رای یک ناظر گمارده اند.محرم اینجه نامزد حزب جمهوری خواه خلق از تمام دادستان هایی که آن ها را آزادی خواه دانسته، خواسته تا امروز در مقابل شورای عالی انتخابات برای هرگونه اقدام قانونی و رسیدگی به شکایات احتمالی آماده باشند.
درهرصورت روز یک شنبه برای نخستین بار در ترکیه انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به طور همزمان برگزار می شود و باید دید نظام جدید ریاستی چه دستاوردی برای ترکیه خواهد داشت هرچند حزب جمهوری خواه خلق اعلام کرده درصورت پیروزی درانتخابات نخستین کاری که خواهد کرد بازگرداندن نظام پارلمانی خواهد بود.
***************************************
روزنامه ایران**
انتخابات زودهنگام ترکیه؛ ماراتنی نفسگیر/سیامک کاکایی
انتخابات زودهنگام پارلمانی و ریاست جمهوری ترکیه سنگ بنای دوره جدیدی در ساخت سیاسی این کشور است. با این انتخابات، سیستم سیاسی این کشور از پارلمانی به ریاستی چرخش پیدا خواهد کرد؛ پروژهای که رجب طیب اردوغان دست کم در 10 سال اخیر آن را پیگیری کرده است.
تحولات سیاسی هفتههای اخیر و صف آراییهای انتخاباتی ترکیه در این مدت، بیانگر شکلگیری دو جبهه سیاسی در این کشور است.
در جبهه نخست حزب عدالت و توسعه با همراهی حزب حرکت ملی قرار دارد که مروج نگاه و نظراتی است که اردوغان پیگیری میکند. در این جبهه اردوغان تلاش میکند در همان مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری رأی کافی را به دست آورد و در پارلمان نیز از طریق حزب عدالت و توسعه اکثریت را بهدست گیرد. بسیاری از منتقدان بر این باورند که اگر در هفتههای اخیر فضای انتخاباتی ترکیه تحت تأثیر شرایط سیاسی و امنیتی قرارگرفت، بهدلیل همین نگرش اردوغان و تلاش او برای جلب آرای عمومی بویژه بین گروههای ملیگرا بوده است. البته اردوغان هرچند که با توجه به روند تبلیغات و انتقادهایی که در سالهای اخیر از سوی احزاب رقیب به سیاستهای داخلی و منطقهای وی شده است، راه دشواری را در پیش دارد، اما نظرسنجیها نشان میدهد شانس او در انتخابات ریاست جمهوری بالا است.
در جبهه مقابل انتخابات پنج حزب «جمهوریخواه خلق»، حزب نوتأسیس «نیک»، «سعادت»، «وطن» و «دموکراتیک خلقها» قرار دارند. این احزاب با آنکه همگی رقیب و منتقد اردوغان هستند، به لحاظ انتخاباتی برنامههایی متفاوت از یکدیگر ارائه کردند. در این مسیر چهار حزب جمهوریخواه خلق، نیک، سعادت و وطن در انتخابات پارلمانی ائتلافی به اسم «ملت» را تشکیل دادند اما برای ریاست جمهوری نتوانستند بر سر یک نام توافق کرده و آرای هواداران را به سمت خود تجمیع کنند. در کنار این
4 حزب، حزب دموکراتیک خلقها نیز نامزد مستقل خود یعنی صلاحالدین دمیرتاش را معرفی کرده است. لازم بهذکر است، هرچند کردها در روند انتخابات تأثیرگذار هستند اما نمیتوان گفت نقش تعیینکنندهای دارند. با این حال آنان در برآیند کلی میتوانند در چرخش آرا به نفع عدالت و توسعه یا دموکراتیک خلقها تأثیرگذار باشند. ضمن آنکه هدف کردها دستیابی به حد نصاب ده درصدی برای راهیابی به پارلمان است.
در این انتخابات احزاب رقیب اردوغان دو هدف مشترک را دنبال میکنند: 1- تغییر آرایش سیاسی به نفع خود در انتخابات پارلمانی 2- کشاندن انتخابات به دور دوم در انتخابات ریاست جمهوری تا در مرحله دوم بتوانند بر سر شخصی که بیشترین آرا را از بین آنها به دست میآورد، اجماع نظر کرده و او را مقابل اردوغان قرار دهند.
اما در نقطه مقابل حزب عدالت و توسعه که در 15 سال گذشته سکان حکومت را در دست داشته، این بار هم تلاش میکند هم پست ریاست جمهوری و هم اکثریت پارلمانی را بهدست آورد. سیاست تهاجمی که اردوغان بخصوص در یک سال اخیر در قبال دو همسایه جنوبی خود یعنی عراق و سوریه در پیش گرفته، بهعنوان نگرشی تلقی میشود که اردوغان از طریق آن تلاش کرده، بخشی از جامعه متشکل از ملیگرایان و افراط گرایان را متوجه این موضوع کند که وجود و حضور عدالت و توسعه، میتواند عامل ثبات بخش و حافظ ثبات ترکیه و نقش منطقهای آن باشد. به همین دلیل برخی از تحلیلگران معتقدند اردوغان از مدتها پیش اسب خود را برای انتخابات ریاست جمهوری زین کرده بود. با این حال چالشهایی که احزاب رقیب برای رجب طیب اردوغان و عدالت و توسعه رقم زدهاند، ممکن است روند انتخابات را با نوسان جدی مواجه کند و آن را تبدیل به ماراتنی نفسگیر برای رئیسجمهوری ترکیه سازد.
***************************************
روزنامه جام جم**
وظیفه مجلس درباره FATF / سید یاسر جبرائیلی
الحاق به کنوانسیونهای تکلیفی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) از حیاتیترین تصمیمات مجلس پس از برجام در سالیان اخیر محسوب میشود.
مجلس شورای اسلامی پیش از این لایحه پیوستن به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمانیافته (پالرمو) را تصویب کرد که اکنون در شورای نگهبان است و لایحه پیوستن به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم هم با روشنگریهای صورتگرفته، نهایتاً دو ماه به تعویق افتاد. هرچند مسئولان دولت و برخی نمایندههای مجلس تلاش داشتند این مطلب را القا کنند که پیوستن به این کنوانسیون بینالمللی ربطی به همکاری ایران با گروه ویژه اقدام مالی یا همان FATF ندارد، اما هر کسی که اندکی با موضوع FATF در یک سال و نیم گذشته درگیر بوده باشد، به خوبی میداند که پیوستن و اجرایی کردن این کنوانسیونها یکی از مطالبات FATF از ایران بوده که در برنامه اقدام نیز به صراحت آمده است. برنامه اقدام همان معاهده دو طرفهای است که میان ایران و FATF به امضا رسیده و دکتر طیبنیا وزیر وقت اقتصاد ایران با ارسال نامهای تعهد سطح بالای سیاسی ایران برای اجرای برنامه اقدام را به FATF اعلام کرد.
این برنامه 42 بند دارد و در هر بند آن یک مطالبه روشن و صریح از ایران مطرح شده است. بند 28 این برنامه از ایران خواسته است تا به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان یافته (پالرمو) بپیوندد و آن را در کشور اجرایی کند. پیوستن به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم (TF) و اجرای آن نیز در بند 29 برنامه اقدام تصریح شده است. شواهد به اندازه کافی روشن و واضح است که پیوستن به ایندو کنوانسیون در راستای مطالبات FATF از ایران است که در برنامه اقدام تصریح شده است. اما در شرایطی که جریانی در دولت و مجلس بدون توجه به نگرانیها و استدلالهای روشن کارشناسان، به دنبال تصویب این لوایح بودند، سخنان روشنگرانه و صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هفته گذشته با نمایندگان مجلس، سرنوشت پیوستن ایران به این دو کنوانسیون را به خوبی مشخص کرد.
در ماجرای FATF و کنوانسیونهای تکلیفی آن (پالرمو و TF) متاسفانه در رعایت مبانی و سیاستهای کلی انقلاب اسلامی کوتاهی صورت گرفته بود که رهبر حکیم انقلاب در دیدار 30 خرداد 97 با نمایندگان و کارکنان مجلس شورای اسلامی، ضمن یادآوری سیاستهای کلی نظام مبنی بر پرهیز از ورود به کنوانسیونهای پخت و پز شده در اتاقهای فکر قدرتهای بیگانه، لوایح جاری در مجلس را از مثالهای این مساله دانستند. رهبر انقلاب در تبیین راه صحیح برخورد با اینگونه کنوانسیونها افزودند: همانگونه که دربارهٔ «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرحشده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند. ایشان افزودند: البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم مشکلاتی دارند.
اینکه رهبر انقلاب در کنار تذکر سیاستهای کلی نظام، به مصداق خاص نیز اشاره میکنند، نشاندهنده ضعف ماست؛ که نه تنها در تشخیص مبانی و سیاستهای کلی نظام اسلامی دچار خطا بوده و تذکر گرفتهایم، بلکه بیم آن میرفته که علیرغم تذکر صریح درباره سیاست نظام، در تطبیق مصادیق جاری رعایت این سیاست یعنی الحاق به کنوانسیونهای CFT و پالرمو نیز دچار خطا شویم!
پس از سخنان صریح رهبر انقلاب، در حالی که انتظار میرفت مجلس فوراً واکنش نشان داده و با کنار نهادن لوایح مرتبط با FATF، پیروی خود را نشان دهد، در رسانهها نقل قولی از آقای لاریجانی رئیس مجلس منتشر شده که درباره الحاق به کنوانسیونهای تکلیفی FATF گفته است: حتماً این موضوع را با ایشان (رهبر انقلاب) مطرح کرده و نظر رهبری را جویا میشویم و بر اساس تدابیر ایشان در مجلس عمل میکنیم.
این واکنش رئیس مجلس، نگرانیهایی درباره تکرار تجربه تصویب برجام در مجلس را ایجاد کرده است. لازم به ذکر است نسبت مدیریتی ولایتفقیه با دستگاههای حاکمیتی- که همه مشروعیت خود را از ولایت دارند- یک مدیریت کلان ارزشی است. به این معنی که هر مسئول و نهاد و دستگاهی در نظام جمهوری اسلامی شرعاً و قانونا موظف است سیاستهای کلی ترسیم شده از سوی ولی فقیه را در جهتگیری، رفتار، موضعگیری و تصمیمگیری خود لحاظ کند.
این مساله به قدری حائز اهمیت است که در همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی که مجلس خبرگان قانون اساسی شکل گرفت، حضرت امام (ره) به منتخبان تذکر دادند که هر کسی با هر بینشی هم به این مجلس راه یافته، باید بداند که مردم او را برای تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی انتخاب کردهاند و حق ندارد اگر هم تعلقات فکری و ایدئولوژیکی غیراسلامی دارد، آن را در این فرآیند دخیل کند. بررسی سیره امامین انقلاب نشان میدهد ورود امام (ره) و حضرت آقا به موارد مصداقی در وظایف دستگاهها، صرفاً زمانی صورت گرفته است که دستگاهی در رعایت سیاستهای کلی و چارچوب ارزشی تعیین شده انقلاب اسلامی دچار جهل، غفلت، تجاهل و... بوده و بیم آن رفته که حرکت کلان ارزشی انقلاب اسلامی -که وظیفه رهبری صیانت از آن است- دچار انحراف یا خدشه شود. بنابراین از آقای لاریجانی رئیس مجلس انتظار نمیرفت که مجدداً مصاحبه کرده و بگوید که بنا دارد نظر رهبر انقلاب را درباره این کنوانسیونها اخذ کرده و بر اساس آن تصمیم بگیرد. اگر دولت محترم تعهدی به FATF داده و مجلس را صرفاً یک گذرگاه تشریفاتی برای پیشبرد برنامه خود میداند و معالاسف کسانی تمایل دارند مجلس را به شاخهای از دولت تبدیل کنند، هیچ کس حق ندارد این نوع نگاه به مجلس را به رهبر انقلاب تعمیم دهد. اینکه رئیس مجلس خدمت رهبری برود و سؤال کند که آیا نمایندگان به فلان طرح و لایحه رأی بدهند یا ندهند، توهین به مجلس و نمایندگان آن است و رهبر انقلاب هرگز به چنین سوالی پاسخ نخواهند داد. مجلس-همچون سایر دستگاهها- وظیفه دارد در چارچوب سیاستهای کلی نظام (از جمله سیاستهایی که اخیراً یادآوری شد) تصمیمگیری کند.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
لیبرالیسم و انحرافات جنسی/امید رامز
1- سایت «Covenant Eyes» آمریکا که مربوط به سازمانی با همین نام است و ماموریت خود را مشاوره درباره مداوای بیماریهای ذهنی و روانی مرتبط با پورنوگرافی و انحرافات جنسی تعریف کرده، طی گزارشی مفصل در سال 2015 به بررسی ابعاد این بیماری در بین کودکان، بزرگسالان و همه شهروندان در سراسر جهان پرداخته است که بسیار قابل توجه است.
- سال 2007 درآمد کشورهای جهان از فروش محتوای پورن تقریبا 20 میلیارد دلار بوده است.
- 79 درصد از مردان 18 تا 30 سال، 67 درصد از مردان 31 تا 49 سال و 49 درصد از مردان 50 تا 68 سال، در «ماه» حداقل یک بار محتوای پورن تماشا میکنند.
- 63 درصد از مردان 18 تا 30 سال، 38 درصد از مردان 31 تا 49 سال و 25 درصد از مردان 50 تا 68 سال در «هفته» حداقل یک بار محتوای پورن تماشا میکنند.
- 76 درصد از زنان 18 تا 30 سال، 16 درصد از زنان 31 تا 49 سال و 4 درصد از زنان 50 تا 68 سال، در «ماه» حداقل یک بار محتوای پورن تماشا میکنند.
-21 درصد از زنان 18 تا 30 سال و 5 درصد از زنان 31 تا 49 سال در «هفته» حداقل یک بار محتوای پورن تماشا میکنند.
- 55 درصد از مردان متاهل و 70 درصد از مردان مجرد حداقل یک بار در ماه محتوای پورن تماشا میکنند.
- این آمار برای زنان به ترتیب 25 و 16 درصد است.
-80 تا 90 درصد تماشاگران به محتوای پورن رایگان دسترسی داشتهاند.
- سال 2006 از هر 5 جستوجو در گوگل، یک مورد مربوط به جستوجوی محتوای پورن بوده است.
- در بین 1521 نفر از افراد پیمایش شده بین 18 سال به بالا در کشور بریتانیا، 24 درصد از افراد در تلفن همراه خود محتوای پورن ذخیره کردهاند.
- درصد قابل توجهی از بازیگران فیلمهای پورن از موادمخدر مثل ماریجوآنا، اکستازی، کوکائین، هروئین، متامفتامین و هالوسینوژن استفاده میکنند.
با عطف به این نکته، سال 2002 یک موسسه آمریکایی حقوقی گزارش کرد در 56 درصد از طلاقها حداقل یکی از طرفین محتوای پورن تماشا میکرده است و در 33 درصد از طلاقها، حداقل یکی از زوجین در چتروم فعال بوده است. بر اساس این گزارش مشاهده محتوای پورن به میزان قابل توجهی انتظار افراد را در نوع، تعداد و مدت دفعات تجربه جنسی افزایش میداد که غالبا شریک جنسی قادر به انجام آن نبود.
- در یک پیمایش در سال 2012 از بین 2017 نفر، 71 درصد از نوجوانان 13 تا 17 سال، در کامپیوتر خود محتوایی برای مخفی کردن از والدین خود داشتهاند!
- در یک پیمایش از بین دانشآموزان 13 و 14 ساله در 17 مدرسه در کانادا، 90 درصد پسرها و 70 درصد دخترها حداقل یک بار به محتوای پورن دسترسی داشتهاند و 35 درصد از پسرها به طور دائم محتوای پورن تماشا میکردهاند.
- در یک پیمایش در بین نوجوانان 14 تا 17 سال در بریتانیا در سال 2008، 58 درصد از آنها همیشه محتوای پورن تماشا میکردهاند.
- در یک پیمایش در سال 2008 در بیش از 560 کالج دنیا مشخص شد 93 درصد پسرها و 62 درصد دخترها قبل از 18 سالگی و به ترتیب 14 و 9 درصد آنها قبل از 13 سالگی نخستین محتوای پورن خود را تماشا کردهاند؛ همچنین 83 درصد از پسرها و 57 درصد از دخترها سکس اینترنتی داشتهاند.
- در یک پیمایش در سال 2010 در لندن، 81 درصد از نوجوانان 14 تا 16 سال، محتوای پورن خود را در منزل تماشا میکردهاند و در 75 درصد موارد والدین آنها هیچ آموزشی درباره تماشای محتوای پورن به آنها ندادهاند.
- مطابق نتایج یک پیمایش در آمریکا در سال 2009، 51 درصد از مردان و 32 درصد از زنان اولین محتوای پورن خود را قبل از اینکه به 12 سالگی برسند تماشا کردهاند.
- طبق گزارش Microsoft Corporation در سال 2010 در کشورهای بریتانیا، ایرلند، اسپانیا، ایتالیا، آفریقایجنوبی، پرتغال، ترکیه، روسیه، یونان و مصر، 64 درصد از والدین در جامعه آماری، هیچگونه کنترل یا فیلتری برای دسترسی فرزندان قرار نداده بودند و 67 درصد از فرزندان حداقل یک بار حافظه مرورگر خود را برای اطمینان از عدم دسترسی والدینشان به فعالیت اینترنتی آنها، پاک کردهاند.
- بر اساس گزارش Journal Of Internet Law در سال 2005، حدود 69 درصد از تراکنشهای مالی اینترنتی در روز مربوط به خرید و فروش محتوای پورن بوده است.
- بر اساس گزارش Media Research Center اغلب جستوجوها در سال 2006 در سایت Youtube مربوط به محتوای پورن بوده است.
- بر اساس گزارش Journal of Economic Perspective در بین افراد عضو در سایتهای حاوی محتوای پورن، تعداد افراد شهری بیش از افراد روستایی، تعداد افراد بیسواد بیش از افراد تحصیلکرده و تعداد جوانهای 15 تا 24 ساله بیش از سایر سنین بوده است.
2- طبق آمار Metacert آمریکا با 428 میلیون صفحه پورن به تنهایی 60 درصد محتوای پورن جهان را میزبانی میکند؛ هلند با 187 میلیون، انگلیس با 52 میلیون، آلمان با 8 میلیون، فرانسه با 5/5 میلیون، کانادا با 3/2 میلیون، ژاپن با 2/2 میلیون و استرالیا با 9/1 میلیون صفحه در رتبههای بعدی قرار دارند. از تقریبا 20 میلیارد مشاهده این صفحات در سال، 40 درصد مربوط به خود شهروندان آمریکایی است.
3- پروفسور «برت کاهر» در کتابی با عنوان «چه کسی در ذهن شما خوابیده است؟»(Who’s Been Sleeping in your Head?) نتایج تحقیقاتی را که جهت سنجش سلامت ذهنی 22000 مرد و زن انجام داده، بررسی کرده است. در فصل اول این کتاب با عنوان «سینمای مخفی در ذهنهای ما» (The Secret Cinema in our Minds)، نام بسیاری از فیلمها، سریالها، بازیگران و خوانندههای مرد و زن آورده شده است که در ذهن افراد تحت آزمایش نقش بسته و با تصویرسازی از آنها با شریک جنسی خود مقاربت یا شخصا خودارضایی میکردهاند. در این نوع مقاربت که سکس فانتزی (Sexual Fantasy) شناخته میشود، فرد در یک فرآیند ذهنی یا سوبژکتیو، شریک جنسی خود را تصویرسازی و به آمادگی تصنعی هورمونی میرسد؛ بر خلاف روند عادی که فرد با حضور فیزیکی یا ابژکتیو شریک جنسی و با روند عادی هورمونسازی به اطفای میل جنسی میپردازد.
4- یک نقطه عطف در تاریخ فرهنگی غرب، انقلاب جنسی دهه 1960 در ایالات متحده آمریکاست که نظریات منحط آلفرد کینزی در وقوع آن نقش بسزایی داشت، به ظاهر دانشمندی که بسیاری از متفکران و اندیشمندان غربی نظریات او را بر پایه پژوهشهای ساختگی میدانند. این انقلاب با یک بستر سیاسی- فرهنگی به نام لیبرالیسم و یک ابزار قدرتمند به نام رسانه، به دیگر جوامع از جمله جوامع شرقی راه یافته یا در حال راهیابی است که غفلت از آن و هرگونه سهلانگاری ممکن است عواقب تاسفباری را برای کشور ما نیز به همراه داشته باشد. یک نگاه به کشورهایی که در بند اول این نوشته و به صورت مبسوطتر در گزارش و تحقیقات تخصصی سایت Covenant Eyes موجود است، نشان میدهد اغلب قریب به اتفاق کشورهایی که در حوزه پورنوگرافی دچار مشکلات عدیده هستند و به عنوان مبدا انحرافات جنسی شناخته میشوند، کشورهای مهد لیبرالیسم هستند و جالب اینکه طبق گزارش سایت مذکور، نتایج یک پیمایش که در بین کاربران اینترنتی انجام شده، نشان میدهد احتمال گرایش افراد «لیبرال» به تماشای محتوای پورن، 19 درصد بیش از سایرین بوده است. علاوه بر این ـ همانطور که ذکر شد ـ رسانه نیز به عنوان ابزاری که روند تحولات و انحرافات جنسی را تسهیل و تسریع میکند، از ابتدای قرن بیست و یکم اشاعه قابل توجهی یافته است.
بنابراین چند نکته بسیار حائز اهمیت است؛ نکته اول اینکه نمیشود هم مدافع لیبرالیسم بود و هم همزمان برای انحرافات جنسی فریاد وااسفا سر داد و منادی حمایت از قربانیان جنسی بود. یکی از مهمترین بیماریهای روانی که پیامد مهم تماشای محتوای پورن محسوب میشود و زمینهساز وقوع مفاسد جنسی نیز هست، «تصویرسازی از شریک جنسی» یا به تعبیری «زنای ذهنی» است، لذا کلیدیترین نکته، فضای فرهنگی جامعهای است که مردم در آن زیست میکنند. به هر میزان که جوامع سنتی با گرایشات مذهبی زمینه بسط لیبرالیسم را در جوامع خود فراهم میکنند، به همان میزان زمینه انحراف ذهنی و وقوع جرائم جنسی را بیشتر فراهم میکنند. نیازی به توضیح نیست که اهمیت فضای فرهنگی به عنوان بستر زیست شهروندان، جدا از اهمیت آموزشهای اخلاقی و خویشتنداری است. نمیتوان زمینه فساد را برای فرد فراهم کرد و او را در معرض فساد قرار داد و در عین حال انتظار داشت او براحتی از خود مراقبت کند. به نظر میرسد اینکه قرآن بر عفاف و حجاب تاکید و به مردان و زنان توصیه به «غضّ بصر» میکند و بر پرهیز حتیالمقدور از اختلاط زن و مرد تاکید میورزد، یکی به همین دلیل است. همانطور که در آمار نیز مشهود است، آلودگی بصری محیط اجتماعی، بر بیماری ذهنی همه اقشار جامعه اعم از کودکان، بزرگسالان، مردان، زنان، افراد مجرد، افراد متاهل و... موثر و در واقع زمینهساز انحرافات جنسی و مشکلات خانوادگی برای فرد، خانواده و اجتماع است. نشان به آن نشان که کشورهای مهد لیبرالیسم، غیر از مسائل مربوط به مشاهده محتوای پورن، در سایر مفاسد جنسی نیز سرآمد هستند.نکته دیگر عجین شدن لیبرالیسم اقتصادی با لیبرالیسم فرهنگی است. به عنوان نمونه، با تجاری شدن روزافزون حوزه آموزشوپرورش و گسترش مدارس غیردولتی، شاهد به کارگماری پرسنلی هستیم که با هدف کسب حداکثری سود و بدون بهرهمندی از حداقلهای استانداردهای اخلاقی و بدون طی دورههای آموزش ویژه، جذب میشوند؛ اتفاقی که سابقا با الزام گذر دبیران از فیلتر دانشگاه فرهنگیان و طی آموزشهای لازم، کمتر شاهد بودیم. یکی از پیامدهای این روند اتفاق تاسفباری بود که در دبیرستان معین در غرب تهران روی داد.
و نکته آخر حوزه رسانه و امکان دسترسی نامحدود و بدون کنترل کودکان و نوجوانان به انواع محتوا در فضای مجازی است؛ موضوعی که نیازمند توجه مسؤولان در حوزه سیاستگذاری و همچنین توجه والدین جهت کنترل و آموزش فرزندان نابالغ است. آموزشی که نه همچون سند 2030 که آموزش را ضمن به رسمیت شناختن روابط نامشروع انجام دهد، بلکه توأم با حیا و خویشتنداری باشد.
***************************************