روزنامه کیهان **
آستین خالی از دست همت!/ حسین شریعتمداری
۱- «کسانی که شما را تهدید کردند میشناسید؟ همانها که میگفتند اگر مغازهتان را نبندید، شیشههایش را میشکنند و مغازه را به آتش میکشند»؟ این پرسشی بود که از چند مغازهدار در بازار تهران، خیابان لالهزار و برخی از مغازهداران پاساژ علاءالدین پرسیده شد. پاسخ همه آنان به این سؤال منفی بود و اظهار میداشتند که تهدیدکنندگان را نمیشناسند و آنان را پیش از این ندیده بودند. سؤال بعدی این بود که مگر تهدیدکنندگان از اهالی صنف شما نبودند؟ جواب دادند؛ که اگر از صنف خودمان بودند که حتما آنها را میشناختیم. یکی از مغازهداران منطقه بازار که کرکره مغازهاش را نیمهباز گذاشته بود گفت: آقای عزیز! اگر از صنف ما باشند که میدانند شناخته میشوند و فردا که غائله خوابید باید پاسخگو باشند... نه آقا، غریبه و سنگ به دست آماده حمله بودند و ما از ترس به آتش کشیدن اموالمان ناچاراً مغازه را میبستیم... گرانیها و افزایش ساعت به ساعت قیمت ارز کسب و کارمان را کساد کرده و ما هم به اندازه سایر مردم و مشتریانمان از این وضعیت به شدت ناراضی هستیم اما چاره کار را در بستن محل کسب و کارمان نمیدانیم و معلوم نیست یک عده از کجا مثل قوم یأجوج و مأجوج به بازار سرازیر شدند و با تهدید به آتشزدن مغازهها، وادارمان کردند مغازههایمان را ببندیم! ما دست مردم چک و سفته داریم که باید پاس کنیم و با بستن مغازه، کسب و کارمان از این هم که هست بدتر میشود. آقا بنویسید که نیروی انتظامی عاملان اصلی را بازداشت کند و به این غائله خاتمه بدهد. در این مدت دو کلمه حرف حساب از دولت نشنیدهایم! آقا بنویسید بر پدر برجام لعنت، بر جد و آباد برجام لعنت! دولت تا کی میخواهد همه مشکلات را با برجام حل کند؟! تا کی میخواهد مملکت را اینطوری که میبینید به حال خود رها کند؟! این جوان ۳۱ ساله از کدام جهنم درهای آمده است که یکجا ۳۸ هزار سکه میخرد؟ این کدام بی...ی است که ظرف چند روز قیمت دلار را به
۸ هزار و ۹ هزارتومان میرساند؟! چه کسانی چند هزار دستگاه ماشین گرانقیمت خارجی وارد میکنند؟! چند هزار کانتینر قاچاق چطوری وارد کشور میشود و کسب و کار ما را به لجن میکشد و چند میلیون نفر را بیکار میکند؟! شهر هرت که نیست! اینها به کجا وصل هستند؟! ماموران امنیتی و نظارتی کجا هستند که کاری به کار آنها ندارند؟!
آنچه در سطرهای بالا آمده است چکیدهای از مجموع اظهارنظر مغازهداران است که با خبرنگاران در میان گذاشتهاند. نکته درخور توجه آنکه تمامی آنان با بستن مغازهها مخالف بودهاند و ضمن گلایههای جدی از نابسامانیهای اقتصادی ابراز میداشتند که چاره کار را در بستن مغازهها نمیدانند و غائلهآفرینی را به سود دشمنان ارزیابی میکردند و به شدت نیز از مسئولان اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی گله داشتند که چرا با بیتوجهی خود کار را به اینجا کشانده و دست آشوبگران را برای سوء استفاده از بلبشوی اقتصادی موجود باز گذاشتهاند!
۲- ماجرا از قبل قابل پیشبینی بود و متاسفانه باید پذیرفت که مسئولان برنامهریز و تصمیمساز در عرصه اقتصادی و نیز دستاندرکاران امور نظارتی و اطلاعاتی کشور، کوتاهی
غیر قابل توجیهی مرتکب شدهاند و مردم و کسبه و صاحبان مشاغل شرافتمندانه را در چنگال تروریستهای اقتصادی تنها گذاشتهاند! ماجرای دیروز پیش از وقوع نیز قابل پیشبینی بود و از مدتها قبل در فضای مجازی و حتی در اظهارات مقامات بلندپایه آمریکایی و صهیونیستی به آن اشاره شده بود. بدیهی است که قشر عظیم و زحمتکش کسبه، بخشی جدا نشدنی از همین ملت هستند و آنگونه که خود در گفتوگو با خبرنگاران مطرح کردهاند، نظام را با همه ابعاد پیرامونی آن جزئی از وجود خود میدانند و بارها نشان دادهاند که هرگز حاضر نبوده و نیستند که دشمنان تابلودار مردم این مرزو بوم روی موج انتقادات و گلایههای آنها سوار شده و غائلهآفرینی کنند. اکنون اگرچه دیرهنگام، ولی وقت آن است که مسئولان دستاندرکار و سیاستپرداز و تصمیمساز نظام، دستی به قاطعیت از آستین همت بیرون آورند و تروریستهای اقتصادی و پادوهای مزدور آنان را بدون کمترین ملاحظهای قلع و قمع کنند. شناسایی تروریستهای اقتصادی نه فقط دشوار نیست بلکه به سادگی نیز امکانپذیر است. چه کسانی قیمت دلار را ساعت به ساعت بالا برده و به مرز ۹ هزار تومان رساندهاند؟ چه کسانی در یک فاصله کوتاه تعداد ۴ میلیون و۷۰۰ هزار سکه را خریداری کرده و بهای آن را در هر قطعه به نزدیک ۳ میلیون تومان رقم زدهاند؟ چه کسانی با کارت بازرگانی فلان خانم روستایی و فقیر فقط در یک فقره تعداد ۶۰۰ دستگاه خودروی بنز و پورشه وارد کردهاند؟ آن جوان ۳۱ ساله پول خرید ۳۸ هزار سکه را از کجا آورده و سکهها اکنون در اختیار کیست؟! چه کسانی با هک سایت وزارت صنعت توانستهاند مجوز ورود چند هزار دستگاه خودروی لوکس را جعل کنند و این خودروها را بیدغدغه وارد کشور کنند؟! چرا باید تعداد اندکی در حدود ۱۰۸نفر، بتوانند منابع کلان و نجومی چندصدهزار میلیارد تومانی را به عنوان وام دریافت کرده و از بازگرداندن آن خودداری ورزند؟! و...
۳- برخی از شعارهای هنجارشکن نشان میداد که سردمداران ماجرا از اقشار کسبه شریف و زحمتکش کشورمان نیستند و غائله را با اهدافی دیگر که بیرون از حوزه اقتصاد است آفریدهاند. شعار علیه شهدای مدافع حرم اگرچه بلافاصله با اعتراض تجمعکنندگان روبرو شد ولی به وضوح حاکی از آن بود که عوامل اصلی بیرون از دایره مردم و کسبه هستند.
گفتنی است که تعداد شهدای مدافع حرم از میان بازاریان و سایر کسبه کم نبوده و نیستند و شعار علیه مدافعان حرم تنها میتواند از دهان آلوده وکثیف کسانی بیرون بیاید که مردم مظلوم این مرز و بوم را با پیکرهای غلتیده به خون، زیر پای تروریستهای داعشی میپسندند.
۴- و بالاخره ذکر این خاطره از شهید نصرالهی فرمانده سپاه بانه خالی از عبرت نیست. ایشان در مراجعه به یکی از روستاهای بانه و در جمع اهالی روستا خطاب به آنان میگفت؛ چرا با وجود تذکر قبلی، به تروریستهای کومله که دیشب به روستای شما آمده بودند کمک مالی کردید؟ پیرمردی که در میان جمع بود برخاست و گفت؛ برادر سپاهی! برای اینکه شما برادران سپاه و جهاد نجابت دارید و خدا و پیامبر سرتان میشود و اگر به حرف شما گوش نکنیم، به ما تذکر میدهید ولی اگر به درخواست کومله توجه نکنیم، اسلحه به رویمان میکِشند و زنان و دخترانمان را به اسارت با خود به کوه میبرند. به این علت وقتی میآیند یارمتی (پول و کالایی که کومله و حزب دموکرات کردستان به بهانه مالیات! و به زور از روستائیان مظلوم و فقیر میستاندند) میگیرند! پیرمرد به شهید نصرالهی پیشنهادی کرد که میتواند امروزه برای حفظ امنیت مردم و کسبه به کار آید. پیرمرد پیشنهاد کرد که یکی دو تن از نیروهای سپاه بهطور نامحسوس مراقب روستا باشند و در صورت مشاهده تروریستهای کومله و دموکرات پایگاه سپاه بانه را با خبر کنند که جان و مال و ناموس ما تا نابودی کامل تروریستها در امان باشد.
***************************************
روزنامه رسالت **
ضرورت پايان بيتحركي/رسول بابايي
اين روزها بي ثباتي اقتصادي و گراني افسار گسيخته ضمن آنكه امنيت رواني جامعه را به خطر انداخته، فشار بر اقشار مختلف به ويژه طبقات پايين و كمتر برخوردار را دوچندان ساخته است. افزايش افسار گسيخته قيمت ارز و گراني مسكن و ماشين و ... به نگراني ها در جامعه دامن زده و در اين ميان عدم واكنش به موقع دولت و مديران اقتصادي آن به وضعيت جاري ظن نوعي بي تفاوتي و رهاشدگي را در افكار عمومي ايجاد كرده گويا كه مسئولان نمي توانند يا نمي خواهند كه فضاي كنوني را مديريت كنند. برخي تحليل ها با اشاره به خواست طيف هاي اصلاح طلب براي جا انداختن مذاكره مجدد با آمريكا كه نمود خود را در نامه اخير اين نيروها براي مذاكره با دونالد ترامپ بازتاب داده بر اين باورند كه اين وضعيت رهاشدگي، در چارچوب قبولاندن طرح مذاكره مجدد قابل بررسي است. اگر چه نمي توان اين ادعا را تاييد كرد اما واقعيت ماجرا ايناست كه نشانه اي هم براي رد و عدم تاييد چنين تحليل هايي وجود ندارد. سوء مديريت برخي دولتمردان و ناتواني براي ارائه استراتژي و راهكار براي عبور از چالش هاي پيش رو امروز بيش از هر زماني آشكار شده است. اين در حالياست كه بسياري از شاخصه هاي وضعيت امروز كشور پيش از اين و در عرصه رقابت هاي انتخاباتي مورد نقد شخص رئيس جمهور قرار داشت و به نظر مي رسد مشكلات و پيچيدگي هاي وضعيت كنوني براي مسئولين پوشيده نباشد. آقاي روحاني در اظهارات انتخاباتي خود در رقابت هاي رياست جمهوري 92 گفته بود «ما شاهد هستيم که دلار بعد از چند ماه به چندين برابر قيمت افزايش پيدا ميکند، مشکل کجاست؟ مشکل عدم مشورت، خودشيفتگي، عدم استفاده از ابزار علمي براي اداره کشور و بيثباتيها است.» ايشان در انتخابات 96 هم مشابه چنين مسائلي را مطرح كردند. آقاي جهانگيري معاون اول دولت هم در مناظرات انتخاباتي سال 96 گفته بود «ملت مگر يادتان رفته قيمت دلار لحظهاي عوض ميشد؟» و حملات شديدي را به وضعيت غيرقابل پيش بيني و بي ثبات اقتصادي قبل از دولت يازدهم روا داشته بود. واقعيت ماجرا اين است كه ضعف و ناكارآمدي دولت تنها به معناي فرونشستن يك جناح سياسي نيست و موفقيت و عدم موفقيت دولت متوجه كل نظام و آحاد ملت ايران خواهد بود. مضرات شرايط پيش رو كه با انفعال ، بي عملي و بي تحركي واضح دولتمردان قابل توصيف است تنها در سرنوشت سياسي اصلاح طلبان موثر نخواهد بود كه آسيب هاي آن به نظام و حاكميت و همچنين درد و رنج هايي كه متوجه عموم مردم مي شود غيرقابل چشم پوشي است. به نظر مي رسد خود دولتمردان در انتقادات انتخاباتي خود از دولت قبل به بسياري از آسيب ها و معضلات اقتصادي كشور و راهكارهاي برون رفت از آنها اشاره كرده اند و به آنها واقفند. در چنين شرايطي رها كردن اقتصاد و تكيه و تاكيد بر حل مسائل در عرصه سياست خارجي به هيچ وجه جاي توجيه ندارد. تنها مي توان اميدوار بود سياستگذاران و مشاوران ارشد دولت در روزهاي آينده با ورود مسئولانه و دلسوزانه به عرصه پيش رو، با ارائه سياست ها و استراتژي هاي عملياتي مانع از ضررها و خسران هاي بيش از اين به ملك و مردم شوند.
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی**
ضرورت نظارت بیمسامحه
بسمالله الرحمن الرحیم
تحرکات روزهای یکشنبه و دوشنبه جمعی از کسبه و بازاریان تهران با توجه به شعارها و ابعاد مختلف این تحرکات، نشان از وجود یک جریان فرصت طلب و سوءاستفاده گر دارد که منافع ملی و مصالح عمومی را به راحتی قربانی سودجوئی خود میکند. به تحرکات این جریان فرصت طلب باید از چند منظر توجه شود تا راه گسترش سوءاستفادهها سد گردد و اهداف دستهای پشت پرده این تحرکات کاملاً خائنانه برای عموم روشن شود.
رئیس اتاق اصناف دیروز در یک موضع گیری روشن درباره تحرکات دو روز گذشته گفت: «دستهای پیدا و پنهان دنبال برهم زدن بازار هستند و سرچشمه این حرکت در خارج از بازار است».
یک منظر همین است که یکی از با تجربهترین افراد جماعت کاسب و بازاری هشدار میدهد و میگوید سرچشمه این حرکت در خارج از بازار است. طبیعی است که طرح رئیسجمهور آمریکا وارد کردن ضربه اقتصادی به مردم ایران است تا از این طریق بتواند به مسئولین نظام برای عقب نشینی در برابر مطامع شیطان بزرگ فشار وارد نماید و سازمان دهندگان این تحرکات با این طرح هماهنگ هستند.
منظر دیگر که با آن سرچشمه خارجی مرتبط است، همراهی عناصر خائن داخلی با طرح رئیسجمهور آمریکاست. اینها همان صاحبان دستهای پنهانی هستند که عدهای را به راه میاندازند تا شعارهای مورد نظرشان را بدهند و مطالبات سودجویانه آنها را دنبال کنند و خودشان در دفاتر گران قیمتی که دارند و زیر باد خنک گزارشها را به خارج میدهند و انعکاس تحرکات خائنانه خود را رصد میکنند و برای مراحل بعدی آماده میشوند. اینان، همان کسانی هستند که ارز دولتی را برای وارد کردن اجناس دریافت میکنند و حتی جنسهای از قبل خریداری شده و در انبارها مانده را به چند برابر قیمت خرید میفروشند. ایجاد التهاب در جامعه و دامن زدن به حرص خرید نیز یکی از شگردهای این افراد است. بدین ترتیب، صاحبان دستهای پنهان که همکاران داخلی ترامپ هستند، از یکطرف چپاول گری را پیشه کردهاند و از طرف دیگر طلبکاری میکنند و به عبارت روشن تر، هم از توبره میخورند و هم از آخور. روشن است که مردم حق دارند در شرایط سخت اقتصادی مطالباتی داشته باشند و در چارچوب قانون تجمع نمایند، ولی این تحرکات مربوط به مردم نبود و همانطور که رئیس اتاق اصناف گفت سازمان یافته بود و از بیرون هدایت میشد.
اکنون سوال این است که سهم این فرصت طلبان داخلی در ایجاد فضای ملتهب موجود و تحرکات خائنانه بیشتر است یا آقای دونالد ترامپ که طراح اصلی است؟
اگر طراح را همه کاره بدانیم باید سهم بیشتر را متعلق به ترامپ بدانیم ولی اگر این واقعیت را در نظر بگیریم که طراح نمیتواند بدون نیروهای میدانی کاری از پیش ببرد، ناچاریم سهم همکاران داخلی ترامپ را بیشتر بدانیم. اینها پادوهای رئیسجمهور آمریکا هستند که البته مزد پادوئی خود را از زمینهای که او با خروج از برجام برایشان فراهم کرده دریافت میکنند.
منظر سوم، بیعملیها در برابر این تحرکات است. دولتمردان ما این روزها سخن از نظارت میگویند ولی در عمل نظارتی مشاهده نمیشود. اینکه برای ورود پنجهزار خودروی خارجی برخلاف قانون فقط اظهار تاسف شود، به جائی نمیرسیم. مسئولان باید جواب بدهند که چرا در دستگاه تحت مسئولیت آنها چنین تخلفی رخ داده است. با خاطیان باید برخورد جدی شود. وقتی ارز دولتی به دستگاهها یا افراد داده میشود باید عملکرد آنها تحت نظارت دقیق باشد تا نتوانند اجناسی را که وارد میکنند به قیمت آزاد بفروشند. نظارت بدون مسامحه اگر باشد با کسانی که اجناس از قبل خریداری شده را گرانتر از قیمت واقعی عرضه میکنند باید برخورد قاطع شود. متاسفانه هیچیک از این اقدامات صورت نمیگیرد و دولتمردان به نصیحت و توصیه و شعار دادن اکتفا میکنند و به این واقعیت تلخ توجه ندارند که گوش فرصت طلبان و سودجویان بدهکار نصیحت نیست.
و چهارمین منظر، سکوت مسئولان دولتی است. این خیانتها و همراهی عناصر معاند و بدخواه با تحرکات خائنانه سودجویان را چرا آقای رئیسجمهور و سایر مسئولان دولتی به اطلاع مردم نمیرسانند. درباره تحرکات دو روز گذشته تهران، افراد صاحبنظر و کسانی که ناظر صحنه بودند از جمله خود ما که در اطراف مجلس شورای اسلامی شاهد این تحرکات بودیم، سوالهای بسیاری درباره جوانب مختلف این تحرکات داریم. این تجمعات و راه پیمائیها آیا مجوز داشت؟ مجوز را چه کسی صادر کرده بود؟ نیروهای امنیتی و اطلاعاتی آیا خبر داشتند که قرار است چنین تحرکاتی صورت بگیرد؟ اگر نداشتند چرا؟ و اگر داشتند چرا مانع نشدند؟ ما شاهد بودیم که دیروز این افراد با فرصت کافی و خیال راحت هرچه خواستند گفتند و هر قدر خواستند ماندند و با خیال راحت کار غیرقانونی خود را انجام دادند. آیا اینها نشانههای یک توطئه علیه دولت نیست؟!
این را هم اعلام میکنیم که توطئه علیه دولت در همین مرحله نمیماند. اگر تمام ارکان نظام به یاری دولت نشتابند و به معاندان و همدستان خارجی آنها مجال ادامه این تحرکات را بدهند، این آتش دامن همه را خواهد گرفت. کسانی تصور نکنند این دولت میرود و خودشان دولتی تشکیل خواهند داد و بر اریکه قدرت خواهند ماند. راه حفاظت از منافع مردم، کشور و نظام، حفاظت از دولت مستقر است. اگر شعلههای آتشی که رئیسجمهور آمریکا و اذناب او در کشور ما برافروختهاند با همت همگانی خاموش نشود، دامن همه را خواهد گرفت. این هم قطعی است که اگر ارکان نظام متحد باشند، هیچ قدرتی، چه خارجی و چه داخلی، نمیتواند به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران کوچکترین آسیبی وارد کند.
***************************************
روزنامه خراسان**
اردوغان و چالش جامعه قطبی شده ترکیه / رحمان قهرمانپور
پیروزی شکننده اردوغان در برابر مخالفان 48 درصدی، او را در پنج سال آینده با چالش هایی مواجه خواهد کرد اما بی تردید قطبی شدن منازعات و رقابت های سیاسی در ترکیه و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی حاصل از این امر بزرگ ترین معضل پیش روی اوست. اردوغان از زمان رسیدن به قدرت در سال 2002 هیچ گاه تا این حد مخالفان سرسخت و جدی نداشته است. مخالفانی که در عرصه سیاست مهم ترین عامل پیوندشان همانا مخالفت با اردوغان و سیاست های اوست. او برای رهایی از این معضل به دامن ناسیونالیست ها پناه برد که این مسئله بر تشدید دعواهای سیاسی افزود. زیرا حزب ناسیونالیست حرکت ملی (MHP) یکی از شرط های اصلی ائتلاف با حزب عدالت و توسعه (AKP) را عدم ورود به مسئله کردی تعریف کرده است. یعنی اگر اردوغان بخواهد به سمت کاهش منازعات در مسئله کردی حرکت کند، اصلی ترین متحد سیاسی خود را از دست خواهد داد و اگر به این سمت حرکت نکند مسئله کردی همچنان استخوانی در گلوی ترکیه و اردوغان خواهد بود که حالا دیگر خود را رهبری قوی تر از مرحوم تورگوت اوزال و عدنان مندرس می داند. رجب طیب اردوغان در مقام یک سیاستمدار عمل گرای با هوش اما بلند پرواز و جاه طلب می داند که آن چه از رهبران در یادها می ماند میراث و کار بزرگ آن هاست. میراث اقتصاد در ترکیه به نام تورگوت اوزال شناخته می شود. اردوغان یک کار بزرگ تاکنون انجام داده و آن رشد اقتصادی ترکیه بوده است. اما در ادامه راه برای حفظ محبوبیت و مقبولیت خود به میراث دیگری نیاز دارد که نشان دهد او رهبری بزرگ با آرمان های متعالی است. او در انتخابات اخیر این آرمان بزرگ خود را قوی تر کردن ترکیه تعریف کرده بود. اما واضح است که یک جامعه سه پاره میان سکولارها، کردها و اسلام گرایان محافظه کار نمی تواند سازنده یک ترکیه قوی باشد. به ویژه این که در انتخابات اخیر هم ائتلاف مخالف اردوغان توانست مانع کسب اکثریت مطلق از سوی حزب عدالت و توسعه شود و هم حزب کردی دموکراتیک خلق ها (HDP) به رغم همه فشارها و در زندان بودن رهبرش توانست از حد نصاب بالای 10 درصد عبور کند و وارد پارلمان شود. به عبارت ساده تر مخالفان اردوغان هر چند نتوانستند مانع پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری شوند، اما بی تردید قوی تر از قبل ظاهر شدند و وزن و اعتبار سیاسی آن ها در جامعه و مناسبات قدرت ترکیه بیشتر شد. این در حالی است که اردوغان در سال های اخیر اغلب با یک اپوزیسیون ضعیف و چند پاره مواجه بود.
اکنون باید منتظر باشیم و ببینیم که رجب طیب اردوغان اولین رئیس جمهور نظام ریاستی ترکیه با این جامعه قطبی شده سیاسی و اجتماعی چه خواهد کرد و در این زمینه چه میراثی از خود به جا خواهد گذاشت؟
آن هم در حالی که در پی کودتای ناکام دو سال قبل توانست اصلی ترین نیروی رقیب خود یعنی بوروکراسی و ارتش کمالیست را تضعیف کند و تا حد زیادی تحت کنترل خود درآورد. اکنون او برخلاف سال های قبل دیگر نمی تواند از دست های پنهانی سخن بگوید که دشمن او و ترکیه هستند و اجازه نمی دهند او کار کند. هم ارتش، هم بوروکراسی قدرتمند و به ویژه قوه قضاییه تضعیف شده اند و هم عوامل طرفدار فتح ا... گولن از ادارات اخراج شده اند و در چنین شرایطی باید دید که آیا اردوغان می تواند در سیاست ورزی بدون وجود دشمن موفق شود یا ناگزیر از ساختن یک دشمن و بزرگ نمایی آن (مثل پ.ک.ک) خواهد شد. در هر صورت راه اردوغان با این انتخابات دشوارتر از چند سال گذشته خواهد بود، هر چند او بعد از 16 سال در قدرت بودن ثابت کرد که همچنان قدرت آن را دارد تا اکثریت مردم را متقاعد کند که در قدرت ماندن وی به نفع آن ها و ثبات و امنیت ترکیه است.
چالش سیاست خارجی اردوغان در برابر سیاست داخلی خیلی جدی نیست. اما رابطه با اتحادیه اروپا و نقش منطقه ای آنکارا به ویژه در سوریه و سرانجام مسئله استرداد فتح ا... گولن از آمریکا سه چالش اصلی او در سیاست خارجی در سال های آینده خواهد بود. کشورهای اروپایی و در راس آن ها آلمان و اتریش بعد از کودتای ژوئن 2016 (تیر 1395) روابط پرتنشی با آنکارا داشته اند و در انتخابات اخیر تمایل خود را برای شکست اردوغان پنهان نمی کردند. چشم انداز پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا تیره تر از هر زمان دیگری در دو دهه گذشته است و ادغام وزارت اتحادیه اروپا با وزارت خارجه در ساختار جدید کابینه نشان دهنده کاهش اهمیت پیوستن به اتحادیه اروپا برای اردوغان است. رابطه ترکیه با دادگاه اروپایی هم در این ساختار جدید ضعیف تر و کم اهمیت تر از گذشته خواهد بود. این در حالی است که اتحادیه اروپا در اقتصاد و تجارت ترکیه موقعیت ویژه ای دارد و هیچ کشور دیگری نمی تواند جای آن را بگیرد. در موضوع سوریه هم آنکارا به دلیل تنش در روابط اش با واشنگتن و بروکسل چاره ای جز همکاری با محور آستانه یعنی روسیه و ایران ندارد. چنان که موضع اروپا و آمریکا در موضوع کردهای سوریه چندان خوشایند آنکارا نیست و در این زمینه همراهی محور آستانه و به ویژه ایران بیشتر است.
بالاخره درباره استرداد فتح ا... گولن هم دولت ترامپ برخلاف انتظار اردوغان استثنائا مثل سلف خود دولت اوباما عمل و از استرداد او خودداری کرد که با در نظر گرفتن میزان ثروت گولن و نفوذی که در آمریکا دارد اتفاق عجیبی نبود. بعید است در سال های آینده هم واشنگتن به این خواسته اردوغان پاسخ مثبت بدهد.
***************************************
روزنامه ایران**
لبخندی که تیم ملی به مردم داد/ نیما نکیسا*
به عنوان کسی که جام جهانی را از نزدیک تجربه کردهام و میدانم که چه رقابتهای بزرگ و مهمی است، صحبتم را با درخشش علیرضا بیرانوند، دروازهبان خوب تیم ملی فوتبال شروع میکنم. دروازهبانی که همیشه انتخاب اول من برای پوشیدن پیراهن شماره یک تیم ملی در جام جهانی 2018 روسیه بود و با اینکه صحبتهای کارشناسی و غیرکارشناسی درخصوص او انجام میشد، من ایمان داشتم که علیرضا میتواند از پس این تورنمنت بزرگ بربیاید و به او تبریک میگویم. بیرانوند در این مسابقه بازی بسیار خوبی را پشت سر گذاشت و این آغاز راه او در دوران پر افتخار فوتبالش خواهد بود و اگر قدر این لحظات را بداند، میتواند به موفقیتهای بسیار خوبی دست پیدا کند و من فکر میکنم این عملکرد عالی او در 3 بازی ایران در جام جهانی روسیه باعث خواهد شد که او در بین 10 دروازهبان برتر این مسابقات قرار بگیرد. نخستین فاکتوری که بیرانوند داشت، تسلط او در میدان بود. من در این سه مسابقه هیچ استرس و دلهرهای در چهره بیرانوند ندیدم. او در بازی با پرتغال و در ابتدای مسابقه چند اشتباه داشت که یکی از آنها، درگیری با سعید عزتاللهی بود و بعد هم چند خروج اشتباه داشت اما شانس آوردیم که در آن لحظات اتفاقی نیفتاد و بعد از آن بیرانوند توانست خودش را جمع کند و یک دروازهبانی عالی داشته باشد. درخصوص عملکرد کلی تیم ملی هم باید در فرصت مناسبی به جزئیات پرداخت اما تیم ایران در بازی با مراکش، اسپانیا و پرتغال بسیار هوشمندانه بازی کرد و من به همه بازیکنان و کادر فنی تیم ملی تبریک میگویم. از نظر من و بسیاری از مردم ایران تیم ملی صعود کرده و باعث افتخار ایران و ایرانی شده است. ملیپوشان باعث خوشحالی مردم شدند و لبخند را به روی چهره آنها آوردند. از صمیم قلب از تک تک بازیکنان تشکر میکنم و برای آنها آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
*دروازهبان تیم ملی در جام جهانی 98
***************************************
روزنامه جام جم**
در ساماندهی بازار ارز تعلل کردیم / حیدر مستخدمینحسینی
مدتی است بازار ارز نوسانات عجیبی را تجربه میکند. از اواخر سال گذشته که بحران ارزی در کشور به وجود آمد دولت با استفاده از سیاستهای انقباضی قصد داشت بازار را کنترل کند اما از ابتدای امسال دولت ارز را تکنرخی اعلام کرد که این کار هم در شرایط بحرانی نتوانست پاسخگو باشد. البته این هشدار قبلا از سوی کارشناسان اعلام شده بود اما دولت در این زمینه اقدامی نکرد.
به نظر میرسد در شرایط فعلی باید درآمد حاصل از نفت که سهم مردم محسوب میشود برای واردات کالاهای اساسی و فعالیتهای زیربنایی به منظور سرمایهگذاری مورد استفاده قرار گیرد. در این صورت همه جزئیات این موضوع باید در بودجه ذکر شود و دولت نسبت به تعهدات خود پایبند باشد. از سوی دیگر برخی واردکنندگان و دانشجویان به ارز نیاز دارند که در این صورت ارز
مورد نیاز خود را از صادرکنندگان تأمین میکنند. در این شرایط بورس ارز باید راهاندازی شود و صادرکنندگان ارز خود را در این بورس عرضه کنند و واردکنندگان و متقاضیان دیگر نسبت به خرید اقدام کنند. روند قیمتگذاری هم عرضه و تقاضا خواهد بود و قاچاق ارز به صفر خواهد رسید. بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی بازار پول و ارز باید ابزارهای نظارتی خود را برای کنترل بازار ارز به کار بگیرد. اکنون دولت اعلام کرده که واردکنندگان باید ارز مورد نیاز خود را از صادرکنندگان تأمین کنند که موجب سه نرخی شدن ارز میشود اما در بورس ارز این فرمول بهتر نتیجه خواهد داشت. دولت در طول چند سال گذشته که بازار ارز فضای آرامی را سپری میکرد فرصت یکسانسازی نرخ ارز را داشت اما تعلل در این زمینه باعث شد تا در شرایط بحرانی این کار به عنوان مسکن استفاده شود.در شرایط فعلی برای درمان باید ارز را سه نرخی کرد. تصمیم اخیر دولت برای راهاندازی بازار ثانویه ارز به واقعیت اقتصادی نزدیکتر است اما سیاستی که پیشاز این اتخاذ شده بود سیاست کاملی نبود. مثلا درمورد ارز 4200 تومانی ساعت 10/5 شب اعلام شد که هر مقداری که لازم باشد ارز با این مبلغ در اختیار همه میگذارند. اما آرام آرام متوجه شدیم هنوز دولت و بانک مرکزی یک چارچوب کامل ارزی تعیین نکرده و در این مدت بخشنامههای زیادی صادر شد که بیتاثیر بود.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
روحانی در جنگ روانی با مردم! /میکائیل دیانی
چند روز قبل، ناظر به صحبت جناب روحانی در جمع رسانهایهای حامی دولت مطلبی نوشتیم با عنوان «توقعات را چه کسی و چگونه ایجاد میکند؟» و در آن ذیل صحبت جناب روحانی که گفته بود «در رسانهها توقعات مردم را بیجا بالا نبریم» توضیح دادیم که این قول و فعل و وضعیت مسؤولان است که توقع ایجاد میکند. در آن جلسه جناب روحانی حرف دیگری نیز زده بود. ایشان گفته بود: «تلاطم بازار، دلیل اقتصادی ندارد و رسانهها در خط مقدم شکستن جنگ روانی دشمن هستند و ما قادریم بر جنگ روانی دشمن فائق شویم.» اما با پخش شدن تصویر روز شنبه جناب روحانی با لباس ورزشی گرانقیمت برند آمریکایی در تلهکابین توچال به همراه چند تن از اعضای هیأت دولتشان، میتوان در این باب هم گفت که برای افکار عمومی، چه جنگ روانیای از این بالاتر که جناب آقای روحانی با این سطح دغدغهمندی از وضعیت مردم و کشور 3 سال دیگر هم رئیسجمهور هست!
دقت کنید! نگارنده میداند و البته خوانندگان هم میدانند کوهنوردی نه تنها اساسا مذموم نیست که ورزش کردن ممدوح هم هست اما در شرایطی که دلار از مرز 8000 تومان گذشته، سکه به مرز 3 میلیون تومان رسیده و گرانی بیسابقه در همه حوزههای کالاهای مصرفی و سرمایهای بهوجود آمده، جناب روحانی نهتنها همه اینها را «جنگ روانی» میداند، بلکه حتی برای دلخوشی مردم نیز حاضر نیست تصویری از وی در رسانهها بازتاب یابد که او در حال تلاش برای حل مشکلات اقتصادی کشور است.
حضور روحانی در توچال، ذوقزده و با لباس غیررسمی، الزاماً نشانه بیاهمیتی به فضای اقتصادی نیست ولی بهطور یقین نشان عجز او از درک بازخورد کارش در افکار عمومی است. اینکه رئیسجمهور نمیداند وقتی مرهمی بر زخمهای ملتهب اقتصادی مردم نمیگذارد، لااقل نقش نمکپاش را بر این زخمها نداشته باشد که در فضای مجازی «توچال» ترند شود و مردم بگویند «ما در چاله اقتصادیم و روحانی در توچال!» و در این وضعیتی که هر روز سفره خانوار کوچکتر میشود، این گزاره تقویت شود که «میدونین چرا در این بحران اقتصادی بعضی مسؤولا عین خیالشون نیست یا میرن توچالگردی؟! چون قرار نیست سفرههای خودشون کوچیک شه».
این وضعیت روحانی با لباس برند آمریکایی برای تولیدکننده پوشاکی که منتظر سیاستهای حمایتی دولت از تولید داخلی است هم تیر خلاصی است که حتی در رده ریاستجمهوری کشور نیز اهمیتی به استفاده از کالای داخلی وجود ندارد، چه رسد به آنکه او به عنوان فرمانده و مجری سیاستها بخواهد در جهت کمک به تولیدکننده ایرانی قدم بردارد.
این تصویر از روحانی تنها یک پیام به مخاطب عام میرساند و آن این است که جناب روحانی امور مملکت را رها کرده است. دولت پس از شکست برجام با بحران ایده اداره کشور مواجه است اما برنامه و تلاشی هم برای ایجاد راه جایگزین ندارد و اداره مملکت را رها کرده است.
این رفتار دولت البته در گفتار حامیان روحانی نیز عیان است؛ چه چند وقت پیش عبدالله ناصری، عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان و مشاور خاتمی گفته بود: «روحانی در مقایسه با همه رؤسایجمهور پیشین بعد از انقلاب، وقت برای دولت نمیگذارد. میگویند او از ساعت 9:30 صبح تا 19 سر کار است!» یا صحبتهای محمدرضا تاجیک که در باب تنبلی دولت گفته بود: «نسل ما در دهه چهارم پذیرای گفتمانی است که گزارههای آن بیشتر از جنس کنش باشد تا کلام.
منتها متاسفانه «زیست جهان» آقایان یک «زیست جهان» کاملا زبانی، کلامی و بیانی است. در یک «زیست جهانی» زیست میکنند که وقتی میخواهند از درد و مشکلات صحبت کنند همهچیز در کلام و زبان خلاصه میشود. وقتی هم میخواهند از درمان صحبت کنند به کلام و زبان خلاصه میشود. کلام و زبان یا بافت گفتمان آنها از جنس کنش نیست و مردم خسته و ملول از حرفدرمانی نخبگان جامعه هستند.» و حالا نیز زهرا نژادبهرام، نماینده اصلاحطلب شورای شهر گفته است: «آقای روحانی نشسته است و کارآمد نیست».
بزرگترین جنگ روانی برای مردم ناراحت از شرایط امروز، تماشای مدیر بیعمل است!
***************************************