روز گذشته عکسی کوچک و بسیار کم کیفیت که به وضوح تفاوت سبک زندگی، منش و روش برخیها را نشان میدهد، منتشر شد و واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی را برانگیخت[...]
یادداشت: روز
گذشته عکسی کوچک و بسیار کم کیفیت که به وضوح تفاوت سبک زندگی، منش و روش
برخیها را نشان میدهد، منتشر شد و واکنش کاربران در شبکههای اجتماعی را
برانگیخت؛ تصویری از حضور احمد، فرزند سیدحسن خمینی در جایگاه ویژهای با
دیوارههای شیشهای و کولر گازی در یک مراسم عزاداری ویژه ماه محرم و عزای
امام حسین(ع)! درباره این عکس سخن و نکته بسیار است و مطالب فراوانی از
مقایسه منش حضرت امام(ره) و وارثان نام ایشان تا بالانشینی در مجلس سید و
سالار شهیدان وجود دارد. بحث و نوشتن درباره توضیح و توجیه عجیب و
تأسفبرانگیز وی درباره عکس مذکور نیز مسئلهای است که در فضای رسانه به آن
بسیار پرداخته شده و خواهد شد؛ اما دغدغه این نوشتار فارغ از همه این
مسائل و تأکید بر اهمیت و وجوب گفتن و نوشتن مکرر درباره سلوک و راه
امام(ره) این است که تصاویر احمد خمینی چه آن روز که در کابین هواپیما و
سوار بر اسب و... منتشر شد، چه آن روز که مراسم عجیب عمامهگذاریاش برگزار
شد و...، اهمیت خاصی ندارد؛ مهمتر از آن جریانی است که این اشخاص را رشد
داده است؛ جریانی که معتقد به نگاه از بالا به پایین مسئولان به مردم است،
جریانی که فرزند مسئول بودن را فضیلت میشمرد، جریانی که برای خودش حق و
حقوقی قائل است و سبک زندگی متفاوت از مردم، بالانشینی و غذای چربتر و
تفریحات بیشتر و... را حق خود میداند! عکس منتشر شده بازتابی از آن سبک
تفکر است؛ همان تفکر اشرافی که امام خمینی(ره) فرمودند: «آن روزی که دولت
ما به کاخ توجه پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را
بخوانیم. آن روزی که رئیسجمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخنشینی
بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و
برای کسانی که با او تماس دارند، پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی
کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون
بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم.» همان تفکری که
در مقابل انقلابیگری قرار دارد و طرد و نقد آن وظیفه همه ما است.