تاریخ انتشار : ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۸  ، 
کد خبر : ۳۱۲۶۲۴

راهبرد آمریکا در جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران

در حقیقت آنچه که در سند موسسه رند به عنوان قدرت اعمال فشار از آن یاد شده است، قدرت هوشمند(smart power ) می باشد. قدرت هوشمند پاسخی است به ناکامی هایی که در مولفه های قدرت نرم و قدرت سخت در گذار و گذر زمان تجربه شده است و در واقع ترکیبی هوشمندانه از دو قدرت سخت و نرم است .
با گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان شاهد پیگیری راهبرد های مقابله آمریکا در مقابل جمهوری اسلامی ایران هستیم. راهبرد های آمریکا در طول 4 دهه گذشته به تناسب شرایط عوض شده و آرایش میدانی بر اساس راهبرد تعیین گردیده است. امروز آمریکا در آستانه چهلمین سال انقلاب اسلامی راهبرد پیچیده تری را برای مواجه با انقلاب اسلامی در پیش گرفته است. موسسه رند در گزارش سال 95  به دلیلی ناتوانی آمریکا در استفاده از ابزار نظامی و همچنین طولانی مدت بودن جنگ نرم ،‌ راهبرد اعمال فشار را به عنوان راهبرد سوم به دولت آمریکا پیشنهاد می دهد و البته امروز آنچه که در صحنه عمل اتفاق افتاده همان نسخه ای است که رند و سایر اندیشکده ها برای مواجهه با ایران پیشنهاد داده و دولت ترامپ پیگیری می کند. راهبرد قدرت اعمال فشار در واقع تجمیعی از ابزار و روش های راهبرد سخت و نرم است که در یک قالب جدید پی ریزی شده است.
در حقیقت آنچه که در سند موسسه رند به عنوان قدرت اعمال فشار از آن یاد شده است، قدرت هوشمند(smart power )  می باشد. قدرت هوشمند پاسخی است به ناکامی هایی که در مولفه های قدرت نرم و قدرت سخت در گذار و گذر زمان تجربه شده است  و در واقع ترکیبی هوشمندانه از دو قدرت سخت و نرم است .
جوزف نای، از قدرت سخت به «اجبار» و از قدرت نرم به «اقناع» تعبیر می‌کند. او قدرت نرم را «توانایی شکل‌دهی ترجیحات دیگران» تعریف کرده است و معتقد است جنگ نرم شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای است که جامعه، گروه یا گروه‌های هدف را نشانه می‌گیرد و بدون جنگ و درگیری نظامی و گشودن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد؛ جنگ رایانه‌ای، اینترنتی، براندازی نرم، راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و شبکه‌سازی، از مصادیق جنگ نرم هستند. او برخلاف برخی از صاحب‌نظران، اقتصاد و دیپلماسی را زیرمجموعه‌ی قدرت سخت قرار داد و تنها از «رسانه» به‌عنوان قدرت نرم نام می‌برد.
در یک سوی این جنگ شاهد استفاده از روش های جنگ سخت همچون تحریم ها و اعمال فشار های اقتصادی هستیم که تبدیل به یک جنگ تمام عیار با مرکزیت وزارت خزانه داری آمریکا شده است. و در سوی دیگر شاهد جنگ رسانه ای دشمن علیه ملت ایران با مرکزیت سازمان سیا هستیم.
جنگ رسانه‌ای، ظاهراً میان رادیو و تلویزیون‌ها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاری‌ها، شبکه‌های خبری و وبگاه‌های اینترنتی جریان دارد؛ اما واقعیت این است که در پشت این جدال ژورنالیستی، امری به نام «سیاست رسانه‌ای» یک کشور نهفته است که مستقیماً توسط بودجه‌های رسمی مصوب مجالس کشورها یا بودجه‌های سری سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی و سرویس‌های جاسوسی، تغذیه می‌شود.  
بنا براین در کنار فشار های اقتصادی ،‌آمریکا جنگ دیگری را با عنوان جنگ رسانه ای علیه جمهوری اسلامی ایران پیگیری می کند
در این راهبرد هدف نهایی ایجاد تهدید موجودیتی توسط مردم است. به گونه ای که مردم به این نتیجه برسند که نظام دیگر کارایی خود را ندارد و به حدی ضعیف شده که در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. در حقیقت آمریکایی ها القاءء فروپاشی در ذهن را مقدمه فروپاشی ایران می دانند و به همین دلیل در پروژه قدرت اعمال فشار، از همه ابزار ها استفاده می کنند از جمله تحریم و تهدید نظامی تا عملیات رسانه ای. اما آنچه بیشتر از همه در القاءء فروپاشی نقش تعیین کننده دارد رسانه ها و فضای مجازی است. بر همین اساس اصلی ترین تاکتیک های تبلیغی دشمن در فضای رسانه قابل بررسی می باشد.
 تصویر سازی ذهنی مدلی است که برای توضیح تغییر نگرش ها مورد استفاده قرار می گیرد. براساس این نظریه، انسان بیش از آنکه با واقعیات کار داشته باشد، با برداشتی که از واقعیت در ذهنشان ایجاد می شود، سر و کار دارد و نهایتا نیز بر اساس همین برداشت ها و تصاویر، موضع اتخاذ کرده و تصمیم گیری می کند. در حقیقت نحوه پدیدار شدن مسائل در ذهن افراد است که تشکیل دهنده احساس ایشان است،‌نه آنچه که واقعیت دارد.
ابزار تغییر در احساس و نگرش افراد رسانه های جمعی و فضای مجازی است.برای تغییر در نگرش جامعه حریف، 3 تصویر متفاوت القاء می شود:
1- تصویر مثبت از نظام سیاسی مطلوب؛  
2- تصویر منفی از نظام سیاسی حریف؛
3- القاءء فروپاشی انسجام اجتماعی و ارائه تصویر تضاد مردم با نظام سیاسی خود.
با ایجاد تصاویر یاد شده، ‌نوعی احساس از خود بیگانگی نسبت به تصاویر قبلی از خود و نظام سیاسی در ذهن مخاطب ایجاد شده و همین امر فضای تشویش و فروپاشی را به وجود آورده که ضمن نادیده گرفتن توانایی های نظام سیاسی، آنچه که در اذهان نقش می بندد،‌ قدرت حریف و احساس زوال و فروپاشی در داخل است.
اقدامات رسانه ای
-    گستردگی احساس نارضایتی و خشم و همه گیر شدن تقابل با نظام؛
-    مردم نظام را نمی خواهند و به زودی به نبرد مسلحانه علیه نظام به پا می خیزند؛
-    نخبگان در حال خروج از مرزها هستند و پدیده فرار مغزها به اوج خود رسیده است؛
-    مردم نسبت به اینده و کارامدی نظام نامید هستند؛
-    سرمایه های مادی کشور به سرعت در حال خروج است؛
-    مردم خود باید فکری به حال خود کنند چرا که هیچ مسئولی دغدغه مردم ندارد؛

راهکارهای مقابله با جنگ رسانه ای دشمن 
راهکارهای مقابله با جنگ رسانه ای دشمن دو وجهی است. بدین معنی که برخی راهکارها در رسانه مطرح است و استفاده از امکانات و ظرفیت داخلی و برخی راهکارها عمومی،‌ و خارج از رسانه می باشد

الف- راهکارهای رسانه ای :
1- ایجاد انسجام در بین رسانه های داخلی از طریق برگزاری نشست های مختلف به منظور رعایت مصالح کشور و خطوط قرمز  در مقابل جنگ رسانه ای دشمن. در توضیح اینکه یکی از اصلی ترین اسیب های رسانه ای کشور در مقابل جنگ روانی دشمن،‌عدم هماهنگی رسانه های داخلی است. البته در این بخش انتظاری نیست که همه رسانه ها انقلابی عمل نمایند،‌بلکه از طریق سلسله نشست هایی می توان تا حدی امید داشت که رسانه های داخلی در ضروریات مصالح ملی منسجم تر عمل نمایند و هماهنگی و همکاری بیشتری در انتقال و انعکاس حرف های اساسی نظام داشته باشند 
2-توجه جدی به ایجاد سواد رسانه در سطح عمومی توسط رسانه ملی
3- ایجاد و تقویت قرارگاه رسانه ای جبهه انقلاب چه در سطح رسانه های دیداری و شنیداری و چه در سطح فضای مجازی و توجه به محتوا به جای تاکید بر کمیت . توضیح اینکه امروز در نهاد های انقلابی مجموعه های متعددی در خصوص فضای مجازی وجود دارد و ظرفیت های کمی خوبی مهیا شده است. اما متاسفانه آن طور که باید و شاید به امر محتوا دقت نمی شود،‌نه در سطح اتخاذ رویکرد و نه در تهیه محتوا بنا براین وجود قرارگاههای مدیریت چه در سطح رویکردی و چه در سطح محتوایی ضرورتی انکار ناپذیر است
4-آموزش،‌توجیه و تربیت متخصصان رسانه ای مورد نیاز جنگ رسانه ای و ایجاد شبکه های تخصصی با استفاده از ظرفیت بسیج
5-توجه به طرح های بلند مدت و آینده نگرانه مانند تربیت هنرمندان اعم از بازیگر ، کارگردان ، تهیه کننده،‌خبرنگار و.... در برنامه های مشترک نهاد های انقلابی و صدا و سیما 
ب- راهکارهای عمومی :
منظور از راهکارهای عمومی آن است که برخی عملکرد ها اگر چه در ظاهر ربطی به رسانه ندارند اما در جنگ رسانه ای تاثیر گذار خواهند بود چرا که در جنگ رسانه ای ،‌ابزار تخصصی است اما زمینه ها و بستر ها ، عوامل تاثیر گذار و ... در خارج از رسانه وجود دارد. بر این اساس برای مقابله با جنگ رسانه ای دشمن می بایست :
1-پادزهر جنگ روانی دشمن، نمایش انسجام و اتحاد داخلی است. در واقع صدور هرگونه پیام مبنی بر اختلاف و به¬ویژه پیام¬هایی که دولت را ناکارآمد معرفی کند، کمک بزرگی به دشمن است. در اینجا تفکیک انتقاد منصفانه که با قصد اصلاح مشکلات صورت می¬گیرد از پیام¬های تبلیغی و شانتاژ که مورد بهره¬برداری دشمن قرار گرفته و پیام شکاف در داخل را به خارج مخابره می کند، بسیار مهم است.
2- یکی از عوامل اصلی ایجاد تشتت در فضای داخلی ،‌حتی در بین نیروهای انقلابی ،‌درست عمل نکردن یا عدم وجود قرارگاههای است که شکل صحیح رفتار سیاسی را با توجه به در نظر گرفتن همه جوانب بیان نماید و وظیفه خط دهی را داشته باشد . بنا براین ایجاد وحدت رویه در بین نیورهای وابسته و دلسوز انقلاب برای اتخاذ مسیر درست بسیار حائز اهمیت می باشد.
3-ایجاد شفافیت در رفتار سیاسی توسط مسئولین و دستگاههای مختلف. ارائه اطلاعات درست ، قابل فهم عمومی و به موقع می تواند دست رسانه را برای جواب گویی به موقع باز بگذارد و همچنین اعتماد عمومی را نسبت به رسانه های  داخلی بیشتر نماید 
4-توجیه و حتی آموزش مسائل تبلیغ و رسانه به مسئولین چرا که این امر هم در پیشبرد برنامه های رسانه ای در مقابل دشمن نیاز است و هم خود نظارتی مسئولین در رفتار رسانه ای خود
5-قرار دادن بحث آموزش های سواد رسانه ای در سین آموزشی نیروهای لشگری و کشوری به منظور آگاهی بهتراز شیوه های جنگ رسانه ای دشمن و راهکارهای واکسینه کردن خود و خانواده



نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات