برای نمونه ممکن است در انتخابات پارلمانی یا تشکیل کابینه یا مسائل دیگر شاهد این باشید که یک رفتار نامطلوب از فرد یا جریانی سر بزند؛ اما با این موضوع نمیشود این فرد یا گروه را به طور کامل کنار گذاشت.
نحوه تحلیل ما درباره موضوعات عراق چگونه باید باشد که از یکسو سبب رنجش مردم عراق نشود و از سوی دیگر سبب سوءاستفاده دشمنان مشترک مردم ایران و عراق نشود؟عراق همانند بسیاری از محیطهای سیاسی از یک حالت صلح و ثبات مستحکم برخوردار نیست. نمیتوان از کسی که به منزله یک شخصیت سیاسی مطرح است، یک توصیف همیشگی داشته باشیم. ممکن است فردی در شرایط ویژهای دچار برخی رفتارهای نامطلوب شود. بر همین اساس، شخصیتهای سیاسی را نمیتوان مرتبط و متصل به جمهوری اسلامی دانست. گاهی اوقات، رفتارهای شیطنتآمیز در مقابل هم دارند؛ ولی اصل شناسنامه اینها را نمیشود زیر پا گذاشت؛ برای نمونه ممکن است در انتخابات پارلمانی یا تشکیل کابینه یا مسائل دیگر شاهد این باشید که یک رفتار نامطلوب از فرد یا جریانی سر بزند؛ اما با این موضوع نمیشود این فرد یا گروه را به طور کامل کنار گذاشت.
باید نوعی مدیریت بیت شیعی اعمال شود؛ این سیاست از گذشته وجود داشت. برای نمونه، رقابت گروههای شیعی و بیوت علما تخریبکننده همدیگر است و تا مرز رسوایی همدیگر کار میکنند؛ یعنی دیگری را مهدورالدم میدانند. گاهی اوقات، شخصیتهای شیعه عراقی برجسته، گروه رقیب را تا مرز مزدوری متهم میکنند؛ در صورتی که مسئله این گونه نیست و در رفتارهای تاکتیکی ممکن است این رفتار از آنها سر بزند؛ اما در تحلیل کلان به دلیل آنکه معادله قدرت در داخل عراق به سمت کاهش وزن آمریکایی و شرکای منطقهای آنها حرکت میکند، عملاً بازیگران داخلی عراقی از روی علاقه یا یک منطق خاص به سمت جمهوری اسلامی گرایش پیدا میکنند. برای نمونه، آقای بارزانی یک شخصیت سیاسی پرقدرت در عراق است و دلیلی ندارد همه رفتارهای وی صد درصد منطبق با دیدگاه جمهوری اسلامی ایران باشد. او در جایگاه یک شخصیت سیاسی با دیگر افراد رقابت و با بازیگران خارجی تعامل دارد؛ ولی در کلیت در کنار جمهوری اسلامی است؛ چون حیات و ممات خود را در پیوند با ایران میداند. این موضوع به این معنا نیست که آقای بارزانی هیچ رفتار ناهمگونی با جمهوری اسلامی انجام نمیدهد؛ ولی پیکره کلی و کلان سیاستهای آقایان سیاسی یا شخصیتی، مانند آقای بارزانی در پیوند با جمهوری اسلامی قرار دارد، ضمن اینکه با بازیگران دیگر تعاملات خود را انجام میدهد.
طی یک دهه گذشته، شخصیتهای سنی کمتر از ده درصد در پیوند وفادارانه با جمهوری اسلامی بودند. امروز این تعامل بین اهل سنت و شخصیتها و احزاب بسیار بیشتر شده است. حتی جریانهای بعثی برای اینکه در قدرت بمانند، باید همسو یا همکار باشند که این به معنای وفاداری نیست؛ بلکه فکر میکنند در معادله قدرت میتوانند کنار ایران باشند. امروز شاید بیش از هفتاد درصد از جریان اهل سنت وفادارانه و دوستدارانه، در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرند.