به مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و ورود جمهوری اسلامی به فصل جدیدی از زندگی، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب در بیانیهای مهم و راهبردی با تشکر از حضور سرافرازانه و دشمنشکن مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن، به تبیین ویژگیهای مسیر پر افتخار پیموده شده در چهل سال گذشته و برکات خیرهکننده انقلاب اسلامی در رساندن ایران عزیز به جایگاه شایسته ملت پرداختند و با تأکید بر امید واقعبینانه به آینده و نقش بیبدیل جوانان در برداشتن گام بزرگ دوم به سمت آرمان ها، خطاب به جوانان و آیندهسازان ایران مقتدر، الزامات این جهاد بزرگ را در ۷ سرفصل اساسی بیان کردند.
در بخشی از این بیانیه راهبردی آمده است: «ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالش های مستکبران روبهرو است امّا با تفاوتی کاملاً معنیدار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمینهای اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته حزبالله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود، امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاح های پیشرفته ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از دهها دولت معاند یا مرعوب می بیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست می خورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنههای دشوار در مسائل اساسی خویش است.»
در این یادداشت به تحلیل بخشی از نکات مهم در عرصه بین الملل که در بیانیه رهبر معظم انقلاب ذکر شده است خواهیم پرداخت.
گسترش عمق استراتژیک و اقتدار منطقه ای ایران
یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران گسترش عمق استراتژیک است. راهبرد ایران در افزایش عمق استراتژیک خود، تقویت گروه های مقاومت بوده است. ایران توانسته است با تشکیل محور مقاومت، اسرائیل را در حدود ۱۷۰۰ کیلومتری مرزهای خود درگیر کند و از نزدیک شدن آن به خاک خود جلوگیری نماید. درضمن ایران با ایجاد همکاریهای گستردۀ نظامی امنیتی با عراق و افغانستان، و کشورهای آمریکای لاتین، به این توان خود افزوده است. از زمانی که در سال 1357 با وقوع انقلاب اسلامی، ایران از بلوک غرب جدا و سیاست عدم تعهد مثبت را در پیش گرفت تاکنون حوزههای نفوذ تهران در نقاط مختلف جهان گسترانده شده است. در خلیج فارس و خاورمیانه، که محیط امنیتی ایران محسوب میشود، ایران در یک دهه گذشته، با اتخاذ استراتژی حضور فعال و مثبت، توانسته است خود را به عنوان بازیگری مهم و تأثیرگذار معرفی کند. در مناطق دیگر نیز بنا بر سیاستهای برنامهریزیشده، ایران حضور فعالی داشته است. در واقع اکنون عمق استراتژی ایران نسبت به قبل از انقلاب قابل مقایسه نبوده و ایران توانسته است آن را بسیار گسترش دهد.
علاوه بر این، اقتدار منطقه ای ایران نیز در 40 سال گذشته پیشرفت کاملا محسوسی داشته است. همانطور که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند امروزه هیچ مسئله ای در غرب آسیا بدون مشارکت ایران قابل حل شدن نیست. علاوه بر این رسیدن نیروهای طرفدار ایران به مرزهای اسرائیل و همچنین تقویت حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطین باعث شده است تا اسرائیل هراس بی سابقه ای نسبت به ایران داشته باشد. در واقع اقتدار منطقه ای ایران، اسرائیل را در هراس امنیتی گرفتار کرده است.
شکست سیاست های آمریکا در منطقه غرب آسیا
آمریکا در منطقه چندین هدف را در چند دهه اخیر برای خود ترسیم کرده است. برای تحقق این اهداف هزینه های زیادی اختصاص پیدا کرده است. اما این اهداف کلانِ آمریکا در عمل محقق نشده و همین مسئله یکی از مهمترین دلایل تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه و افغانستان است.
تامین امنیت رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین هدف خاورمیانه ای آمریکا اکنون بیش از هر زمان دیگری با چالش مواجه است. بسیاری از مقامات امنیتی این رژیم بارها هشدار داده اند که شروع هرگونه جنگ جدید بین اسرائیل و محور مقاومت می تواند تهدید وجودی برای اسرائیل باشد. علاوه بر این جنبش حماس اخیرا تنها در دو روز موفق به تحمیل آتش بس به صهیونیست ها شد. بنابراین آمریکا در ایجاد امنیت برای اسرائیل ناکام مانده و همانطور که رهبر معظم انقلاب در سال 94 تاکید کردند اسرائیل 25 سال آینده را نخواهد دید. این مسئله باعث شکست راهبردی آمریکا در غرب آسیا شده است.
مسئله دیگر این است که آمریکا در چند دهه اخیر تلاش زیادی داشت تا در ابتدا از شکل گیری و در مرحله بعد از تقویت محور مقاومت جلوگیری کند. اما اکنون جبهه مقاومت در منطقه به عنوان موثرترین و قوی ترین جبهه مطرح است. حزب الله لبنان، انصارالله یمن، جنبش مقاومت فلسطین، حشد الشعبی و مقاومت مردم سوریه در سال های اخیر نشان دهنده تثبیت محور مقاومت بوده است. در واقع اکنون محور مقاومت بیش از هر زمان دیگری در منطقه موثر و کارآمد است. بنابراین آمریکا در این هدف شکست خورده است.
علاوه بر این آمریکا با هدف تسلط بر عراق و افغانستان به این دو کشور حمله کرد اما پس از گذشت 17 سال زمزمه خروج آمریکا از افغانستان شروع شده و این در حالی است که بنا به گفته ترامپ آمریکا 7 تریلیون دلار در منطقه هزینه کرده و بدون دستاورد در حال ترک منطقه است. استفان والت استاد دانشگاه هاروارد در این مورد تاکید کرده که کمترین چیزی که در طول ۱۵ سال گذشته آموختهایم، این است که آمریکا هرگز نخواهد توانست کنترل هیچ کشوری در خاورمیانه را به دست بگیرد.
اما مهمترین شکست آمریکا در مورد رژیم اسرائیل رقم خورد. با شروع بحران سوریه در سال 2011 آمریکا به دنبال تضعیف این کشور، تجزیه و در نهایت ساقط کردن نظام بشار اسد در این کشور برآمد. اما پس از گذشت بیش از 7 سال اکنون آمریکا به شکست تمام طرح های خود در سوریه اعتراف کرده است. در واقع روند پیروزیهای ارتش سوریه و متحدان آن و موقعیت برتر میدانی آن ها در عرصه این کشور، جایی برای مانور نیروهای آمریکایی و ابراز وجود آن ها باقی نگذاشته است و در نهایت نظامیان آمریکایی مجبور به خروج از سوریه شده اند.
چشم انداز پیش رو
با توجه به مسیر طی شده در 40 سال گذشته می توان این مسئله را پیش بینی کرد که نظم امنیتی مد نظر ایران در غرب آسیا بر نظم های فرامنطقه ای غلبه خواهد کرد و نتیجه این مسئله نیز ترسیم سیاست های منطقه ای براساس نوع نگاه ایران خواهد بود. در واقع با وجود تحریم های مختلف آمریکا و کشورهای اروپایی ایران توانسته است در گام نخست انقلاب اسلامی، خود را به عنوان یکی از اضلاع مهم قدرت در جهان مطرح کند. این مسئله به معنای این است که تمام سیاست ها آمریکا برای محصور کردن و انزوای ایران و تلاش برای تغییر رفتار این کشور همه با بن بست مواجه شده است. نمونه این مسئله نیز نشست ورشو بود که آمریکا تلاش زیادی کرد که به بیانیه ای ضد ایرانی در پایان آن دست یابد اما به این مهم دست نیافت و حتی متحدان غربی آمریکا نیز در این نشست در سطح بسیار پایینی شرکت کردند. در واقع گفتمان انقلاب اسلامی به عنوان یک گفتمان تجدیدنظر طلب توانسته است در کنار سایر گفتمان های مطرح در سطح بین الملل به رقابت پرداخته و در بسیاری از کشورهای اسلامی به عنوان گفتمان مطلوب پذیرفته شده است.