روزنامه کیهان **
از عراق تا ونزوئلا و دستگاه دیپلماسی ما
«رابطه ایران و عراق، الگویی نمونه در منطقه است...آمادهایم با همه همسایگان مثل عراق، بهترین رابطه را داشته باشیم.» این بخشی از اظهارات دیروز رئیسجمهور محترم در جمع مردم بوشهر است. به همان اندازهای که سفر آقای روحانی به عراق مهم بود، این اظهارات هم مهماند، البته به شرطی که در حد «اظهارات» باقی نمانند. این اظهارات آن هم پس از 6 سال میتواند به معنای ناامیدی از آن چند کشور بدعهد غربی باشد. ناامیدی که همیشه بد نیست! این رویگردانی - در صورت صحت- اگرچه دیر صورت گرفته اما از قدیم گفتهاند...«جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است.»
نمیتوان منکر این حقیقت شد که، دستکم دولت اول آقای روحانی تقریباً خلاصه شده بود در «وزارت خارجه»، وزارت خارجه خلاصه شده بود در آقای «ظریف» و تمام هم و غم ایشان هم شده بود، مذاکرات هستهای. این یعنی 4 سال گره زدن دستگاه مهم و عریض و طویل خارجی به یک مسئله! در حالی که سیاست خارجه یعنی...
وزیر خارجه فلان کشور، هزاران کیلومتر سفر میکند تا یک اجماع جهانی علیه یک کشور بسازد. یعنی وزارت خزانهداری فلان کشور، چیزی بالغ بر 600 نفر را مامور کنترل فعالیتهای تجاری یک کشور هدف میکند تا تحریمی دور نخورد. یعنی وزیر خارجه فلان کشور طی دو سه ماه، دو سه بار به منطقه غرب آسیا میرود تا مبادا کشوری یک قطره نفت بیشتر از آن چیزی که توافق کردهاند از فلان کشور بخرد یا بفروشد. یعنی یک موبایل فروش را تا آن اندازه از کمک به دور زدن تحریمهای اعمال شده علیه یک کشور میترساند که جرات نکند، یک باطری به شهروند کشوری بفروشد که تحریم است. یعنی از خاک یک کشور دیگر به وزیر اقتصاد آن کشور نامه میزند، اگر با چین رابطه تجاری برقرار کنی، به شدت برخورد خواهد شد و....
غرض، ظرفیت موجود در دستگاه سیاست خارجی، نوع استفاده کشورها از این ظرفیت و فرصتی بود که ما در این 4 سال از دست دادیم. اما سفر روحانی به عراق امیدوارکننده بود. چرا؟!
آقای رئیسجمهور، وزیر خارجه و سایر مقامات دولتی در این 6 سال به کرات به آن چند کشور اروپایی درگیر برجام سفر کردند. تا توانستند «نرمش» نشان داده و بعضا حتی پا را از حد فراتر گذاشتند و به هر سازی که زده شد رقصیدند! شاید به این خاطر که همان اول «همه امتیازها را یک جا داده بودند». کاسب جماعت اصطلاحی دارند با این مضمون که «وقتی مالت دست بدهکار است، مجبوری با هر ساز او برقصی!». دولت هر آنچه خواستند را با امید به «امضای کری تضمین است» داد و نتیجه شد، وضعیتی که امروز در آن است!
به عنوان فقط یک نمونه سفر آقای ظریف به آلمان و بیبنزین ماندن هواپیمایش در این کشور را به یاد آورید و آن را بگذارید کنار سفر آقای روحانی به عراق و استقبالی که از او شد. همه در عراق به استقبال رئیسجمهور آمده بودند؛ وقتی نتیجه یک سفر ولو دیر هنگام به عراق میشود، آن عزت و احترام و قرارداد 20 میلیارد دلاری، نتایج سفر به 15 کشور همسایه چه خواهد شد؟! همینطور به کشورهای دیگر.
اصرار برخی جریانهای سیاسی و رسانهای نزدیک به دولت به ادامه همان روند خسارت بار گذشته، با چه توجیهی صورت میگیرد؟ تلاش برای تخریب روابط ایران و عراق، ایران و روسیه؟ ایران و چین، و...چطور؟ آیا دولت این تغییر رویه را ادامه خواهد داد؟ این تغییر رویه چقدر در بهبود شرایط موثر واقع شد؟ چه کسانی و چرا نمیخواهند این تغییر رویه صورت بگیرد؟
از سؤال آخر شروع میکنیم. برخی از اصلاحطلبان و نفوذیها در بدنه دولت بهاشکال مختلف نشان دادهاند، مخالف این تغییر روندند حتی اگر روز قبلی، همچنان خسارتبار باشد. این طرز تفکر میتواند دو دلیل داشته باشد. یا نفوذی صورت گرفته یا تفکرات لیبرالیستی بر آنها حاکم است. نفوذ، یکی از گزینههای محتمل است که مراکز اطلاعاتی باید آنرا جدی بگیرند. وقتی پایگاه اطلاعرسانی دولت(پاد) پس از سفر موفقیتآمیز و پر بار رئیسجمهور به عراق، کلیپی منتشر کرده و آن طور به منافع و امنیت ملی چوب حراج میزند و ساعاتی بعد و پس از انتشار گسترده آن پیام با جمله «اشتباه شد» تلاش میکند، آن را تقلیل دهد یعنی، کاسهای زیر نیم کاسه است. این فیلم، زمان انتشار و محتوای آن، نشتی یک بشکه است! مراکز اطلاعاتی حتما باید بررسی کرده و نفوذیها را شناسایی کنند. انتشار گزارش سرتاسر کذب و خائنانه آن زردنامه اصلاحات درباره زائران عراقی در مشهد، نشتی دیگری شبیه به همین کلیپ بود که ظاهرا با فرد خاطی برخورد شده است.
منافع این عده در خدماترسانی به غرب است. این عده درست مثل کودتاچیان در ونزوئلا هر آنچه آمریکا دستور دهد اطاعت میکنند. در ونزوئلا همین غربگرایان بودند که با حمله به زیرساختهای برقی این کشور، مردم را با قحطی و گرسنگی و بدبختی مواجه ساختند. من آنها را لیبرال هم نمیدانم. لیبرالها در غرب، هر چه که باشند، به منافع ملی اهمیت میدهند و هر جا احساس کنند به منافع ملیشان ضربه وارد میشود، از اصول لیبرالیستی اندکی هم که شده کوتاه میآیند. این عده منافع ملی را هم نمیفهمند پس لیبرال هم نیستند!
اینکه این تغییر رویه چقدر میتواند موثر باشد، را میتوان از سفر به عراق متوجه شد. سفر به عراق آورده خوبی برای هر دو کشور داشت. سوریه یکی از متحدین استراتژیک ماست. این کشور از سوی داعش و همین آمریکا نابود شده و نیاز به بازسازی دارد. همین حالا که در حال مطالعه این وجیزهاید، کشورهای زیادی به صف شدهاند تا در بازسازی این کشور مشارکت کنند، حتی عاملان تخریب این کشور! به گفته بالاترین مقامات سوری، ایران اولویت نخست دمشق برای کمک به بازسازی سوریه است. این یک فرصت استثنائی هم برای سوریه و هم برای شرکتهای ایرانی است که به آن کشور و به کار خود رونقی بدهند. ما با 15 کشور همسایهایم. با بسیاری از کشورها هم که همسایه نیستیم، روابط خوبی داریم. مثل همین ونزوئلا...
آنهایی که همه چیز را با مقیاس «منافع ملی» و «سود و زیان» میسنجند توجه داشته باشند کمک به دولت قانونی مادورو در ونزوئلا، فقط کمک به یک کشور و حمایت از مقاومت در برابر یک دشمن مشترک نیست. کمک به منافع ملی خودمان هم هست. ونزوئلا یکی از اعضای اوپک است. «گوایدو» رهبر کودتاچیان ونزوئلا هم یک مهره آمریکایی است. موفقیت آمریکا در به نتیجه رساندن کودتای خود در این کشور عضو اوپک و تسلطاش بر نفت آن یعنی، تولد یک عربستان دیگر. عربستان همواره مهمترین عامل در موثر واقع شدن تحریمهای نفتی غرب علیه ایران بوده. آمریکا صراحتا اعلام کرده به دنبال صفر کردن صادرات نفت ایران است اما نگران شوک حاصل از آن هم هست. تسلط آمریکا بر نفت ونزوئلا، اهرم قدرتمندی خواهد شد در دستان آمریکا برای خنثی کردن اثر «صفر شدن صادرات نفت ایران»! دولت ونزوئلا از ایران، روسیه، چین و کوبا خواسته در برابر کودتای آمریکا کمکشان کنند. دولت تردید نکند و به کمک ونزوئلا بشتابد.
پاسخ قطعی دادن به این سؤال که «آیا دولت تغییر رویه را ادامه خواهد داد یا خیر؟» کمی زود است. نقل قول ابتدای این وجیزه از سخنرانی آقای روحانی علامت خوبی است از اینکه دولت تغییر رویه داده است. اگر ایشان به سوریه، ارمنستان، افغانستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، پاکستان، هند و...هم سفر کند و ظرفیتهای عظیم موجود در دیپلماسی را آزاد نماید، قطعا سیلی محکمی بر آمریکا و تحریمهایش خواهد زد.
کسانی که تلاش میکنند نگاه دولت، تحت هر شرایطی به آن چند کشور غربی بد عهد «زیر برجام زده» باشد، همانهایی هستند که تلاش میکنند نگاه به سمت عراق، سوریه، چین، روسیه، پاکستان، هند و خلاصه باقی کشورهای دنیا نباشد. شناسایی آنها کاری ندارد. به تیترها، گزارشها، خبرها، موضعگیریها و فعالیتهایشان در شبکه اجتماعی اگر نگاهی بیندازید، قابل شناساییاند. این عده هنوز هم با وجود خسارتهای برجام، «برجام برجام» میکنند و دنیا را آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا میدانند، حتی اگر از سوی این کشورها تحقیر شوند! غربزدگی واقعا یک بیماری است. بیماری از این بالاتر که، هر بلایی خواستند سرت بیاورند، خرشان که از پل گذشت، به ریشت بخندند و شما همچنان دستتان به سویش دراز باشد؟! داعش را بسازند، به جانت بیندازند، از عقب ماندهترین رژیمهای عصرحجری و بدترین دشمنانت حمایت کنند، تحریمت کنند، تحقیرت کنند اما همچنان مشتاقشان باشی؟!
راه، همانی است که رئیسجمهور محترم با سفر به عراق در آن قدم گذاشته و زمان بهتر از هر تحلیلگری میزان عیار اظهارات خوب آقای رئیسجمهور را مشخص خواهد کرد. فعال شدن دستگاه سیاست خارجی فقط یکی از ظرفیتهایی است که میتواند اوضاع را دگرگون کند انشاء الله...
جعفر بلوری
***************************************
روزنامه جمهوری اسلامی **
بحران فرهنگ کسب و کار
بسمالله الرحمن الرحیم
خبرهای مربوط به قاچاق کالا به کشورهای مجاور، این روزها بسیار شنیدنی و سوال برانگیز شده است.
تازهترین خبر این است که در یک کامیون چند تن گوجه فرنگی که زیر بارهای دیگر جاسازی و پنهان شده بود هنگام خروج از مرز شرقی کشور کشف شد.
خبر دیگر این است که چندین تن مرغ در حالی که از یکی از شهرهای غرب کشور برای قاچاق به خارج، آماده حمل شده بود کشف شد.
از جنوب کشور خبر میرسد صدها هزار لیتر گازوئیل جاسازی شده در لنجها توسط نیروهای مسلح کشف و ضبط شد.
توقیف کامیونهای حامل گوسفند که قرار بود به کشورهای عربی قاچاق شوند نیز از جمله همین خبرهاست.
اینها فقط خبرهای کشفیات قاچاق است. قطعاً کشف نشدههای زیادی هم هستند که از آنها خبر نداریم. مسائل مربوط به احتکار هم پرونده جداگانهای دارد که باید به این اخبار افزوده شود.
سوالی که با شنیدن این اخبار به ذهنها راه مییابد این است که قاچاقچیان و محتکران این کالاها مگر بخشی از همین مردم نیستند؟ پس چرا به همنوعان خود رحم نمیکنند و با این اقدامات خلاف خود باعث وارد آمدن فشارهای زیادی به مردم میشوند؟
اگر آمریکا ملت ایران را تحریم میکند، برای این است که این ملت را تحت فشار قرار دهد تا مسئولین را وادار به تسلیم شدن در برابر خواستههای خلاف سردمداران آمریکا کند. در برابر این توطئه که علیه استقلال کشور و علیه معیشت مردم است، همه باید متحد باشند و یکپارچه عمل کنند تا توطئه خنثی شود و دشمن به اهداف خود نرسد. ولی وقتی خود مردم به خودشان رحم نمیکنند و برای پر کردن جیب خود مرتکب هر کار خلافی میشوند، جز اینکه آنان را همدستان آمریکا و مجریان توطئه دشمن علیه ملت ایران بنامیم، چه قضاوت دیگری میتوانیم درباره آنها داشته باشیم؟
در بررسی علل گرانیها عدهای فقط مسئولین را در دایره قضاوت خود قرار میدهند و قصور یا تقصیر آنها را مطرح میکنند. این درست است که مسئولین اجرائی، دستگاههای نظارتی، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، نیروهای انتظامی و نظامی، تعزیرات حکومتی و دستگاه قضائی هر یک وظیفهای در مقابله با قاچاق و احتکار شدن مایحتاج مردم و حل مشکلاتی که از این طریق دامن گیر مردم میشود برعهده دارند. اینهم درست است که در مواردی کوتاهیهائی مشاهده میشود. با اینحال، نباید سهم خود مردم را در پیدایش این وضعیت نادیده گرفت. در روایات داریم که: به همدیگر رحم کنید تا خدا به شما رحم کند. کسانی که درصدد قاچاق کردن کالاهای مورد نیاز مردم به خارج هستند، کسانی که مرتکب احتکار میشوند، کسانی که اجناس را در پستوهای مغازهها یا انبارهای فروشگاهها پنهان میکنند تا به افراد مورد نظر خود و یا به قیمت بالاتری بفروشند، اینها همه در گرانیها، کمبودها و سایر مشکلات معیشتی مردم سهیم هستند. بنابر این، اعتراضها، گلایهها و فریادها نباید فقط متوجه مسئولین باشد. تا زمانی که این مجموعه دست به دست همدیگر ندهند و منافع ملی و صلاح عامه را بر منافع شخصی خود مقدم ندارند، این مشکلات وجود خواهند داشت.
در ریشه یابی وجود قاچاقاچیان، محتکران، گران فروشان و سایر سودجویان و فرصت طلبان، آنچه کاملاً مشهود است این است که جامعه ما دچار بحران فرهنگ کسب و کار است. در جامعهای که نظام جمهوری اسلامی در آن مستقر است، انتظار این است که فرهنگ در تمام زمینهها حرف اول را بزند. متاسفانه در طول چهار دهه گذشته، غیر از دوران جنگ تحمیلی، همواره جنگ قدرت حرف اول را زد و به همین جهت، فرهنگ به فراموشی سپرده شد. در فضای جامعه ما گوشها و چشمها حتی کمتر از یک صدم آنچه از جنگ قدرت میشنوند و میبینند از فرهنگ نمیشنوند و نمیبینند. این وضعیت اسفبار است که ما را دچار مسئولینی قاصر و مقصر، کاسبان گران فروش، محتکران، قاچاق چیان و زیاده خواهان و فرصت طلبان کرده است.
تنها راه نجات یافتن از وضعیت اسفبار کنونی، تقویت فرهنگ کسب و کار و مسلط ساختن فرهنگ بر جنگ قدرت است.
***************************************
روزنامه خراسان**
تا خراسان باقی است «روزنامه خراسان» می ماند
نویسنده : جواد نوائیان رودسری
110 سال از روزی که سیدحسین اردبیلی، روزنامه خراسان را با کمک جمعی از مشروطهخواهان مشهدی، مانند زندهیاد ملکالشعرای بهار منتشر کرد، گذشت؛ هرچند که دوره نخست انتشار این روزنامه ماندگار، پس از انتشار 24 شماره متوقف و انتشار دوباره آن با همین نام، چند دهه بعد ممکن شد اما در دوران فترت بین دو دوره انتشار روزنامه خراسان، عواملی که دست اندر کار انتشار آن بودند، ذیل عنوان جراید دیگری همچون «بهار» و «طوس» به فعالیتهای مطبوعاتی خود ادامه دادند و افزون بر آن، با تأسیس چاپخانه خراسان، توسط زندهیاد شیخ احمد بهار، در سال 1290 خورشیدی، جمع روزنامهنگاران و اهالی فعال در روزنامه خراسان دور اول، پایدار ماند و میراث ارزشمند خود را به نسل بعد، انتقال داد؛ نسل توانمندی که افرادی همچون زندهیاد حسن عمید، نخستین سردبیر روزنامه خراسان در دوره جدید و نویسنده فرهنگ فارسی «عمید» را در جمع خود داشت. همین نسل بود که بعدها، زمینه را برای انتشار مجدد روزنامه خراسان فراهم کرد و افرادی مانند زندهیاد ابراهیم توسلی که دیرزمانی در چاپخانه خراسان مشغول کار بودند، مجدد چرخ انتشار روزنامه خراسان را به گردش درآوردند. خراسان طی دوران طولانی حضورش در میان مردم مشهد، به بخشی از هویت آن تبدیل شده است؛ امروز کمتر مشهدی و حتی خراسانی را میشناسیم که در مواجهه با کاریزمای روزنامه خراسان، احساسی آتشین نداشته باشد. بسیارند افرادی که در شهر مشهد و شهرستانهای استان، روز را با خواندن صفحات روزنامه خراسان در کنار سفره صبحانه آغاز میکنند. سیل نظرات، تشویقها و انتقاداتی که روزانه، از سوی خوانندگان پر و پاقرص روزنامه، به سوی آن روان میشود، گواه این است که خراسان، همچنان کاریزمای خود را حفظ کرده است و به مثابه بخشی از حافظه تاریخی خراسانیان، نقش راهبردی خود را در مسیر تنویر افکار عمومی و انعکاس دیدگاهها و نظرات خوانندگانش ایفا میکند. طی سالهای طولانی و متمادی حضور خراسان در میان مردم، این روزنامه، همواره انعکاس دهنده صدای نیاز و درخواست مردم بوده و در مسیر تحقق خواستههای آن ها، سر از پا نشناخته و حتی گاه، تاوان سختی نیز به دلیل این حمایت، پرداخته است. از سیل مهیب مشهد در سال 1329 و ایجاد ستون مخصوص «سیلزدگان» در روزنامه خراسان و انعکاس شکایات و نیازهای مردم شهر به مسئولان و پیگیری این مطالبات، تا انتشار اخبار مربوط به روزهای پرالتهاب انقلاب اسلامی و تا امروز، خراسان بازگوکننده هزاران خواسته و مطالبه مردم شهر مقدس مشهد و استان بزرگ خراسان بوده و این موضوع، به تدریج، روزنامه خراسان را به بخشی از زندگی، تاریخ و هویت این خطه تبدیل کرده است؛ آنگونه که مردمانش، با تعصبی برخاسته از عشق و شناخت، روزنامه را از خود میدانند و به آن مهر میورزند. راز ماندگاری این روزنامه 110 ساله را باید در مردمی بودن آن جستوجو کرد؛ رازی که باعث میشود تا خراسان و خراسانی باقی است، روزنامه خراسان هم باقی بماند و در خدمت دوستدارانش باشد.
***************************************
روزنامه ایران**
فناوری فضایی در حال اوجگیری
عباس عبدی
تحلیلگر سیاسی
چندی پیش پژوهشگاه فضایی ایران از تعدادی روزنامهنگار دعوت کرد تا بازدیدی از دستاوردهای این پژوهشگاه داشته باشند و با امکانات فناوری فضایی و نقش آن در توسعه اقتصادی کشور و نیز تحولات این حوزه در اقتصاد جهانی آشنا شوند. بنده نیز در کنار تعدادی از دوستان و همکاران رسانهای در این بازدید حضور داشتم. میکوشم که برخی یافتههای جالب از این دیدار را بهعنوان اتفاقاتی مثبت که در عرصه فناوری کشور در حال رخ دادن است تقدیم کنم.
اولین و شاید مهمترین یافته این است که اگر فناوری دیجیتال و اینترنت دنیای جدیدی را در زندگی بشر ایجاد کردند، فناوری فضایی در حال گشایش دنیای جدیدتری است که ما در ایران به یک بخش محدود آن توجه کردهایم. متأسفانه این صنعت به دلایل گوناگون عملاً جزو بخشهای امنیتی طبقهبندی شده است. شاید این بهدلیل سابقه این صنعت نزد دو قطب سیاسی جهان است که کاربردهای نظامی و امنیتی آن در اولویت قرار داشته است و ما همچنان بر همین سنت رفتار میکنیم. در حالی که اکنون مسأله فضا و صنعت فضایی به کلی دگرگون شده است و بهطور نسبی از حالت امنیتی خارج و به تصرف بخش خصوصی و تجارت درآمده است. در ایران نیز اگر خود را با شرایط جدید هماهنگ نکنیم به شکل فاجعهباری در این صنعت دچار عقبماندگی خواهیم شد. صنعتی که در حال پرواز از روی باند پیشرفت است. برای فهم این تحول کافی است که به تعداد ماهوارههای جهان توجه کنیم. از ابتدای این صنعت تاکنون و طی چند دهه حدود 1800 ماهواره فعالیت کردهاند، در حالی که طی سه سال آینده قرار است حدود 20000 ماهواره به هوا پرتاب شود. در واقع قریب به اتفاق آنها در قالب ماهوارههایی هستند که در خدمت کسبوکار خواهند بود.
از سوی دیگر پیشرفتهای فناوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات، قدرت ماهوارهها را بسیار افزایش داده است. اقتصاد دیجیتال و فناوری اطلاعات که طی سه دهه گذشته رشد شدیدی داشته است و در حال تبدیل شدن به بخش اصلی اقتصاد است با حضور فناوری فضایی یک گام بزرگ به جلو برخواهد داشت. فناوری فضایی بجز در امور نظامی در بسیاری از زمینهها چون کشاورزی، هواشناسی، حملونقل، تصادفات، محیط زیست، جلوگیری از قاچاق، حوادث طبیعی مثل زلزله و سیل، نفت و گاز و معادن و اکتشافات، مسائل ثبتی و... میتواند راهگشا و اثرگذار باشد.
این فناوری موجب چند تحول اساسی دیگر نیز شده است. اولین تحول، از میان رفتن یا حداقل کمرنگ شدن مرزهای کشوری است. ما میتوانیم از همه کشورهای دیگر همان اطلاعاتی را به دست آوریم که آنان از ما میتوانند به دست آورند. چه بسا اطلاعات مربوط به ایران را از کشورهای دیگر خریداری کنند. مثلاً فرانسه میتواند اطلاعات سطح زیر کشت ایران را با همه جزئیات به شرکتهای پاکستانی بفروشد تا در برنامهریزی برای صادرات به ایران استفاده کنند. در ادامه همین ویژگی، باید به بیمعنا شدن مفهوم محرمانگی اطلاعات اشاره کرد. اکنون میتوان تحرکات روی زمین را در اندازه عابر یا حتی پلاک اتومبیل پیگیری کرد و از آن مهمتر از طریق ترکیب اینترنت اشیا و فناوری فضایی کل اطلاعات لازم را به دست آورد و در عین حال در ایران همچنان بر سر حضور در fatf دعواست!
نکته مهم دیگر، از میان رفتن مفهومی به نام فیلترینگ است. با پیشرفتهای موجود دیر یا زود روش بدون سیم و فضایی برای ارتباطات اینترنتی تجاری خواهد شد و به احتمال فراوان مفهومی به نام فیلترینگ بلاموضوع شده و به خاطرات تاریخی خواهد پیوست.
به علاوه، این فناوری چنان بر قیمت تولیدات اثرات کاهندهای خواهد گذاشت که اگر از آن استفاده نکنیم، قدرت رقابت اقتصادی را از دست خواهیم داد و بیش از پیش در سیاهچاله فقر فرو میرویم. نقش مهمی که این صنعت در افزایش بهرهوری تولیدات دارد، موجب کاهش قیمت تمام شده خواهد شد.
پیشرفتهای کشور در این صنعت بجز آنکه شامل ساخت و پرتاب ماهوارههای ایرانی از جمله ناهید میشود، موارد دیگری نیز دارد. ساخت بالنهای ارتباطی که این روزها دیدن آن در آسمان تهران عدهای را به تعجب واداشته است از این نمونه است. بالنهایی که برای موارد اضطراری مثل حوادث میتوانند بسرعت به منطقه حادثه دیده چون زلزلهزده یا سیلزده گسیل شوند و ضمن ارائه اطلاعات دقیق از میزان خرابیها و منطقه نیازمندتر تصویر کاملی را در اختیار مدیریت بحران قرار دهند و ارتباطات تلفنی را با مردم منطقه آسیب دیده برقرار نماید و این کار خسارات حوادث را بشدت کاهش خواهد داد. سیاستهای کشت و کشاورزی و آب، از جمله مسائلی است که همواره با آن درگیر بودهایم. داستان سیبزمینی و پیاز از موارد مشهور آن است که با کمک این فناوری میتوان آن را سروسامان داد. از عجیبترین اطلاعاتی که در آنجا در اختیار ما گذاشتند این بود که 78000 هکتار زمین در خوزستانِ گرم زیر کشت برنج است که هر هکتار آن مقادیر زیادی آب مصرف میکند که برای آن استان فاجعهبار است. در اصفهان که دچار کمآبی است 2600 هکتار و در فارس نیز 25000 هکتار زیر کشت برنج است که قطعاً این کار به نفع کشور و کشاورزی نیست و همه اینها اطلاعاتی است که این فناوری در اختیار مدیریت کشور قرار میدهد. سرعت پیشرفت جهان در این فناوری خیلی بیشتر از ماست و این تفاوت سرعت ما را دچار پسافتادگی شدیدی خواهد کرد و حتی امنیت اقتصادی ما را به خطر خواهد انداخت. باید این فناوری را از حالت محرمانگی و نظامی خارج و به فاز اقتصادی و کسبوکار وارد کرد. دستاوردهای صلحآمیز و اقتصادی و تولیدی آن بسیار مهمتر از وجه نظامی آن است. متأسفانه همه توجهات ما به موشک و پرتابکننده ماهواره است. در سال گذشته بیش از 128 میلیارد دلار در این حوزه سرمایهگذاری شده است و با شیب تندی در حال افزایش است. رقابت آینده میان کشورها در این حوزه است. این صنعت باید از حالت دولتی بودن خارج و بخش خصوصی در آن فعال شود. چنین تحولی موجب تغییر نگاه مدیریت کشور به موضوع فناوری و رویکرد اقتصادی و اداره کشور نیز خواهد شد.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
روز گذشته معاون امنیتی وزیر کشور و فرمانده مرزبانی بر نبود عزم و اراده پاکستان برای برخورد با گروهکهای تروریستی تأکید کردند
انتقاد از پاکستان بالا گرفت
روز گذشته 2 مقام ارشد امنیتی و انتظامی کشورمان از رویکرد دولت پاکستان در عدم برخورد جدی با تروریسم انتقاد و تاکید کردند این کشور ارادهای برای آزاد کردن مرزبانان اسیر ایرانی ندارد.
به گزارش «وطن امروز»، بهرغم گذشت چند ماه از به اسارت گرفتن چند مرزبان ایرانی توسط یک گروهک تروریستی مستقر در پاکستان و با وجود مذاکرات و رایزنیهای گسترده مقامات ایرانی، دولت و ارتش پاکستان هنوز هیچ اقدام جدی برای آزادسازی مرزبانان ایرانی انجام ندادهاند. علاوه بر این، افزایش تحرکات گروهک تروریستی جیشالظلم طی ماههای اخیر که حمله تروریستی به اتوبوس سپاه پاسداران در جاده خاش- زاهدان از آن جمله بود، موجب افزایش انتقادات مقامات ایرانی از دولت و ارتش پاکستان شده است، بویژه اینکه در سال جاری علاوه بر سفر مسؤولان دستگاه دیپلماسی، شاهد سفر و رایزنی فرماندهان ارشد نظامی کشورمان به پاکستان نیز بودهایم که این موضوع نشان میدهد مقامات ایرانی حداکثر تلاش خود را برای حل مشکلات فیمابین از طریق دیپلماسی به کار بستهاند. با همه اینها عدم تمایل پاکستان نسبت به برخورد با گروهکهای تروریستی مستقر در این کشور موجب بالا گرفتن انتقادات مسؤولان امنیتی و انتظامی کشورمان شد. در همین راستا روز گذشته معاون امنیتی وزارت کشور درباره شرایط مرزهای کشور گفت: امیدواریم اعتبارات لازم برای مرزها اختصاص داده شود، چرا که ما همچنان مشکلاتی در مرزها داریم.
حسین ذوالفقاری مرز مشترک با پاکستان و کردستان عراق را از مشکلدارترین مرزهای کشور دانست و گفت: در مرزهای دیگر مانند ترکیه، ارمنستان و بخشهای دیگر عراق جز کردستان مشکلی وجود ندارد و همکاریهای بسیار خوبی با ترکیه شکل گرفته است.
وی درباره ناامنیهای ایجاد شده در مرز پاکستان گفت: روابط ایران و پاکستان برای 2 کشور اهمیت بالایی دارد اما هنوز آن عزم جدی برای حل مسائل گروهکها در طرف مقابل وجود ندارد، بعد از حوادث تروریستی اخیر و موضوع مرزبانان و جلسات و توافقات انجام شده با دولت پاکستان، آنها تلاش دارند رضایت ایران را جلب کنند. درباره مرزبانان هم تلاشهای مختلفی برای حل مسائل انجام شده و دولت پاکستان قولهایی را برای حل این موضوع داده است. ذوالفقاری سال ۹۷ را سال خاصی برای کشور دانست و گفت: امسال آمریکاییها هر چه میتوانستند از تحریم و اقدامهای سیاسی گسترده، عملیات بسیار سنگین روانی و رسانهای علیه کشور و مخصوصاً روی نگرش مردم به شرایط کشور تا هماهنگ کردن اپوزیسیون در مرزهای بیرون کشور و حمایت مالی و اطلاعاتی و حتی تسلیحاتی از گروههای تروریستی علیه کشور در برخی رژیمهای منطقه اعم از رژیم اشغالگر قدس و سعودی انجام دادند.
وی ادامه داد: مروری بر چند اقدام تروریستی که در کشور رخ داد، نشان میدهد هر 4 مورد انتحاری بود. اقدام تروریستی انتحاری سادهترین اقدام از نظر عملیاتی است، چراکه فرد تروریست برنامه ندارد که از محل فرار کند و تنها تصمیم دارد به جایی آسیب برساند. برآوردی که اول سال داشتیم رویکرد اصلی را شکل داد که شورای امنیت کشور و وزارت کشور به عنوان محور هماهنگکننده و برنامههای شوراهای تأمین استانها و شهرستانها مبتنی بر پیشگیری قرار گرفت. در غیر این صورت خیلی از اتفاقاتی که رخ داد ممکن بود خود بسترساز ناامنی در کشور باشد.
پاکستان اراده کند، میتواند مرزبانان ما را آزاد کند
دیروز همچنین فرمانده مرزبانی کشور نیز از عدم اراده دولت و ارتش پاکستان برای پاکسازی گروهکهای تروریستی و همینطور آزادسازی مرزبانان ربوده شده خبر داد.
سردار قاسم رضایی درباره وضعیت مرزبانان ربودهشده اظهار داشت: پیگیری این موضوع یکی از دغدغههای اصلی مسؤولان ستاد کل نیروهای مسلح و مرزبانی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران است.
وی افزود: سردار حسین اشتری، فرمانده ناجا نیز همواره بر پیگیری مجدانه این موضوع تأکید دارد و پیرو تأکیدات فرمانده ناجا، تلاشهای فراوانی در خصوص بازگشت مرزبانان ربوده شده به کشور داشتهایم.
فرمانده مرزبانی کشور اضافه کرد: ملاقاتهای مرزی با مسؤولان پاکستانی و برخی سران طوایف از جمله اقدامات انجام شده در این حوزه است و بر مبنای آخرین پیگیریها باید بگویم مرزبانان ربوده شده زنده و در خاک پاکستان هستند.
این مقام ارشد انتظامی یادآور شد: معتقدیم دولت پاکستان دارای ارتش و نیروهای امنیتی قوی است و اگر «اراده» کند قطعاً میتواند این مرزبانان را آزاد کند و در اختیار ما بگذارد.
به گزارش مهر، وی بیان کرد: قطعاً دولت پاکستان میتواند با اراده جدی منطقه را از وجود گروهکهای ملحد، تروریست و جانی که تحت تعقیب قضایی ما هستند،
پاکسازی کند.
سردار رضایی یادآور شد: بر مبنای آخرین گفتوگو و رایزنیها، ارتش پاکستان اعلام کرده درباره روند آزادسازی مرزبانان ربوده شده، عملیاتی را آغاز کرده است. وی با اشاره به رابطه عمیق و دوستی جمهوری اسلامی ایران و پاکستان تأکید کرد: نباید به مخلان امنیت اجازه جولان دهیم و قطعاً از دولت پاکستان انتظار است با اعضای گروهکهای تروریستی برخورد جدی کند.
***************************************