بنده در اینجا نه به عنوان عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی بلکه به عنوان عضوی از جامعهی دانشگاهی و دارای تجربیات عملیاتی در حوزهی فناوری توجه جامعهی دانشگاهی و نخبگان را به دغدغهها و راهکارهای حول فضای مجازی کشور جلب میکنم.
* اول واقعیتها و دغدغهها. عرض کنم فضای مجازی پدیدهای است که اهمیتش به اندازهی انقلاب اسلامی است. عزیزان امتداد انقلاب اسلامی در فضای حقیقی تولد جمهوری اسلامی را به دنبال داشت. ما نیاز داریم که در فضای نوظهور مجازی که تمام قواعد، قوانین و موجودیتهایش را خودمان تعریف و تولید میکنیم.امتداد انقلاب اسلامی در فضای مجازی را خلق کنیم. چیزی که ما به آن فضای مجاز طراز انقلاب اسلامی یا «فمطا» میگوییم.
سروران گرامی در جهانی زندگی میکنیم که شرکتهای بزرگ صنعت فناوری اطلاعات در حال دورزدن حاکمیتهای ملی و به دست گرفتن گلوگاههای نیازهای اولیهی بشری هستند. مطلبی که به تعبیر حضرت عالی و به تدبیر حضرت عالی ما چند سال جلوتر از برخی از قدرتهای جهانی و با تأسیس شورای عالی فضای مجازی به آن پی بردیم.
اما امروز این غربیها و شرقیها هستند که جلوتر از ما به اینترنت لقب آمریکایی دادهاند. و به دنبال راهکارهای عملیاتی برای تأمین استقلال خود در اینترنت اروپایی و روسی و چینی هستند. برادران و خواهران اگر حاکمیت ملی خدشهدار شود، دیگر قدرتی نیست که بخواهیم انتخاب کنیم دست کدام جناح باشد.
* ۲- گسترش اینترنت به جای شبکهی ملی اطلاعات به ویژه در لایههای خدمات و محتوا در سالهای گذشته و کاشت بذر بلکه جنگل خدمات پایهی خارجی در سرزمین فضای مجازی کشور محصولی جز نگرانیهای امنیتی، اقتصادی و فرهنگی نداشته است. این در حالی است که فضای مجازی موهبت الهی به ماست. ما نباید در این عرصه تمام فکر و ذکرمان دفاع باشد. ما اهل توسعهایم، ما مدعی هستیم.
* ۳- توسعهی نامتوازن لایههای مختلف زیرساخت، خدمات، محتوا و حتی ابزارهای حاکمیتی و سواد فضای مجازی در اقصی نقاط کشور و تمامی اقشار جامعه پس از گذشت نیم دهه، تنها نیم دهه آثار خود را در سبک زندگی و نگرش ورودیهای جوان دانشگاه به وضوح نشان داده است. استفادهی گسترده از فلان پیام رسان خارجی در مدارس کاشتن است و خروجیهای امروز مدارس و دانشگاه درویدن.
* ۴- علیرغم اقدامات قابل تقدیری که دولت محترم و به ویژه وزارت ارتباطات در ایجاد زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور به عمل آوردهاند، لیکن وابستگی ما در فضای مجازی قابل توجه است. و اقدام اخیر چند شرکت آمریکایی نظیر اپل و گوگل در حذف برنامکهای ایرانی از برخی بازارهای جهانی و بدتر از آن حذف برخی برنامکها از گوشی میلیونها ایرانی هم شرم دارد و هم درس دارد. شرمش برای آنهایی است که علی رغم همهی ادعاهای به ظاهر روشنفکر مآبانه حضور محتواها و خدمات ایرانی را تحمل نکردند و با وقیحانهترین شکل فیلترینگ را روی ما اعمال کردند. درس برای ما و مسئولین بود. که بهواسطهی تعلل امروز و فردا کردن و جدی نگرفتن دشمن فرصت را برای این اقدام شرم آور فراهم نمودیم. اقدام اخیر گوگل در یک ماههی اخیر، چیزی نبود جز رزمایش حکمرانی یک شرکت آمریکایی در فضای مجازی ما و بر فضای مجازی ما.
و اما چه کنیم؟ ما چارهای جز تولید قدرت ملی در فضای مجازی نداریم. شعار عزت و اقتدار در فضای مجازی بایستی به یک گفتمان در سطح دانشگاهها و مسئولین کشور تبدیل شود. این عزت و اقتدار مستلزم شناخت مصادیق ذلت از یکطرف و رصد علمی و فناورانهی فضای مجازی در راستای توسعهی متوازن و بومی سازی فناوریهای پایه است. در این راستا چند تا پیشنهاد دارم.
* ۱- شتاب دهی به توسعهی شبکهی ملی اطلاعات در لایههای مختلف دسترسی، پردازش و انبارش بومی، نرم افزارها و خدمات نرم افزاری پایه و همچنین محتوا ضرورت دارد. وضعیت و آمارهای موجود با مطلوب ما فاصله دارد. و انتظار بسیار بیشتری از همهی دست اندرکاران هست.
* ۲- در زمانهای که تغییرات فناوری روز به روز است و دسیسه ورزی دشمنان لحظه به لحظه انتظار جلسات هفتگی از شورای عالی فضای مجازی انتظار زیادی نیست. مع الاسف شورای عالی و قرارگاه ذیل آن یعنی مرکز ملی فضای مجازی مورد بی مهری قرار گرفته و باید اقرار کنم که کلیدی آن را قفل کرده است. در شرایط موجود استفاده از ظرفیت تودههای مردم به موازات ساختارهای بعضاً ناکارآمد دولتی راهکاری مناسب به نظر میرسد. اگر اغنای مردم توسط صدا و سیما و رسانهها در باب شناخت مناسبات و خصوصیات دنیای جدید به خوبی صورت پذیرد، تاریخ نشان داده است که در تجربیاتی مانند دفاع مقدس در صورت اغنای خوب مردم این مردم هستند که مسئولین را به دنبال خود خواهند کشید. لذا تقاضا میشود تدبیری بفرمایید که دغدغهمند سازی و آگاه سازی مردم جزو اولویتهای نهادهای مختلف تحت امر قرار گیرد که اگر مردم آگاه شوند خودشان به صحنه میآیند و بسیاری از مشکلات میتواند حل بشود.
* ۳- در سالهای گذشته به نقش فناوریهای بومی پایه که از مؤلفههای قدرت در حاکمیت فضای مجازی هستند نظیر سیستم عامل و گوشی تلفن همراه کم توجه بودهایم. دشمنی بروز داده شدهی اخیر یک شرکت آمریکایی سبب خیری شد تا مسئولین محترم به ضروریت بومی شدن این فناوریها بیشتر پی برند. لیکن این رویداد نبایستی با تغییر راهبرد دشمن تغییر کند و ما به ورطهی وابستگی تاکتیکی شویم. بومیسازی این فناوری یعنی همان کاری که اخیراً چینیها کردند. این کار مستلزم وفاق و عزم دولت و همکاری دانشگاهها و شرکتهای دانش بنیان هست. پیشنهاد میشود به فناوران این حوزه به چشم طلایه داران استقلال مجازی کشور در سالهای آینده نگریسته شود. که تأثیر این فناوریها کم از فناوری هستهای و موشکی نیست. عزیزان حضور دیپلماتهایمان در زمین و حاکمیت مجازی دشمن قابل درک است. اما گزارش فعالیتهای روزانهی فلان نمایندهی مجلس یا وزیر در توئیتر و آن هم به زبان فارسی چه معنایی دارد؟ همین اعتماد. از حضرت آقا اجازه میگیرم.
این جمله را حیفم میآید نگویم. همین تابعیت و اعتماد مجازی از حاکمیت شبکههای مجازی خارجی باعث شده است که دشمن گستاخانه حاکمیت خود را به همان نماینده و وزیر و حتی فرماندهی ما اعمال نماید. و کار را تا آنجا پیش برد که مسئول مملکت ما را به خاطر نشر عکس از یک قهرمان ملی تنبیه یا اخراج نمایند.
آیا حداقل لازمهی عزت و اقتدار حکم نمیکند که مسئولین ما دل از خدمات شیک و مفت خارجی ببرند و به زمین تحت حاکمیت ملی هجرت نمایند. پیشنهاد ما تحریم در مقابل تحریم است. پیشنهاد ما توسعهی بومی در مقابل تحریم است. دو بند را رد میشوم. حضرت آقا به فضل الهی و در سایهی رهبری داهیانهی حضرت عالی فرزندان جوان و دانشمند و فناور و انقلابی شما در کنار اساتید دغدغهمند دانشگاهها در قالب نهادهای دانش بنیان فراوانی که بحمدالله دور دانشگاهها حلقه زدهاند فمطا یعنی فضای مجازی طراز انقلاب اسلامی را محقق خواهند کرد و به دنبال آن آرمان زندگی پاک و باب طبع در فضای مجازی دست یافتنی خواهد شد. انشاءالله.