در سالهای اخیر برای موفقیت بیشتر در عرصه تبلیغات تلویزیونی از زنان بهره گرفتهایم، بیآنکه بدانیم این گونه بهره گرفتن تبعاتی دارد که زیان بار است! نه فقط برای آن تولیدکننده و عرضه کننده کالا که چشم به تبلیغ دوخته، بلکه برای همه ما که در جامعه ایران زندگی میکنیم و خانواده را محور ترسیم کردهایم و زن را هم محور این خانواده.
فرقی نمیکند چه شبکه ای باشد و چه ساعتی. مهم خط مشی مشترکی است که در همه شبکه های تلویزیونی ما دنبال میشود. زنانی با چشمهای آبی یا سبز، با آرایشهای محسوس و نامحسوس، با لباسهای شیک و متنوع و البته چشم نواز در همه تبلیغات تلویزیونی ظاهر میشوند. انگار همه آنها با هم قرار قبلی دارند و یا نه گویا مسئولان تبلیغات رسانه ملی با هم قرار قبلی دارند! فرقی نمیکند شما بیننده کدام شبکه تلویزیونی باشید یا کدام ساعت قصد تماشای تلویزیون را کرده باشید. با این صحنه به کرات در شبانه روز مواجه میشوید. سالهاست که بار تبلیغات تلویزیون روی دوش این قبیل زنان است! آنها هم کرم و شامپوی سر و بدن تبلیغ میکنند، هم شوینده لباس سفید و مشکی و هم انواع و اقسام کتابهای کمک درسی. خلاصه که دامنه کالاهایی که اینان مبلغ شان هستند وسیع است و متنوع.
تصویری که از زن در تبلیغات تلویزیونی ما دیده میشود ابعاد مختلف دارد. در یک بعد آنها همه به دنبال ظواهرند. با ترفندهای مختلف به دنبال جوان تر کردن پوست و موهای خود هستند و یا به دنبال لاغری و تناسب اندام. از یک منظر دیگر آنها همه در خانههای بزرگ و شیک و مرتب امروزی زندگی میکنند. مدل آرایش و لباسهای آنها کاملا از مد روز تبعیت میکند. تقریبا همه آنها چشم رنگیاند و خوش پوش. در همه آنها اگر فرزندی هست تک فرزندی است و مدام دنبال این کلاس و آن کلاس برای پیشرفت درسی و موفق شدن در سالهای آتی برای ورود به دانشگاه فرزندشان هستند.
بله درست است که تبلیغات برای خودش معیارها و ملاکهایی دارد برای موفقیت بیشتر، برای فروش بیشتر و توفیق بیشتر در بازاریابی و سود اندوزی، اما آیا به هر قیمتی باید به این سود دست پیدا کرد!؟ چه چیزهایی را فدای رسیدن به این منفعت اقتصادی عدهای انگشت شمار می کنیم؟ مساله نه پیچیده است و نه لاینحل. در سالهای اخیر برای موفقیت بیشتر در عرصه تبلیغات تلویزیونی از زنان بهره گرفتهایم، بیآنکه بدانیم این گونه بهره گرفتن تبعاتی دارد که زیان بار است! نه فقط برای آن تولیدکننده و عرضه کننده کالا که چشم به تبلیغ دوخته، بلکه برای همه ما که در جامعه ایران زندگی میکنیم و خانواده را محور ترسیم کردهایم و زن را هم محور این خانواده.
زندگی یک روند طبیعی دارد. همه ما به شکل طبیعی از کودکی به پیری میرسیم و گذر عمر بر جسم و جان ما و بر ظاهر زیبای ما سایه میاندازد. مادرانی که برای تربیت فرزندانشان از جان مایه میگذارند، هرگز به این فکر نمیکنند که این مایه گذاشتن چه قدر پوستشان را چروک میاندازد و موهایشان را سفید میکند! مادری که شاغل است و موقع رسیدن به خانه هم باید مادر باشد و هم همسر و هم آشپز و خانه دار و معلم، به این فکر نمیکند که برای اضافه وزنش چه بنوشد و چه ننوشد! هیچ مادر عاقل و آگاهی هم مدام دنبال این کلاس و آن کلاس و این کتاب و آن کتاب نیست که نمرههای فرزندش را کمی ارتقا بدهد و خیالش از همه بابت! راحت باشد.
متاسفانه آن چه در تبلیغات تلویزیونی ما به یک رویه تبدیل شده، استفاده بیحد و حصر از زنان است. در واقع زنان را شبه کالایی کرده است که مدام دنبال ظواهر و حواشی زندگی اند و از اصل زندگی به دورند و از واقعیتهای زندگی فرار میکنند. در حالی که نمیدانیم با این گونه تصویر کردن زنان تا چه اندازه بر جایگاه واقعی و بیبدیل زن ضربه مهلک میزنیم. اگر خانواده و جامعه ای بر صراط مستقیم در حرکت است، مهمترین علت آن نقشی بوده است که زنان این خانواده و جامعه، به درستی آن را ایفا کردهاند. یک زن در خانواده دهها نقش بر عهده دارد که از لکه گیری لباس سفید و جوان تر کردن پوستش بسیار مهمتر است و ما عملا آنها را با این تبلیغات نه تنها نادیده میگیریم که به بیراهه هم میرویم. همه دغدغه مادری که کودک دارد این نیست که چه پوشکی بهترین است، او به فکر تربیت این کودک است و در تدبیر تضمین سعادت آن. چه بسیار مادرانی که به دنبال صرفه جویی و اندکی پس اندازند تا بلکه از مستاجری خلاص شوند و کمک حال همسرشان باشند.
ما در تبلیغات رسانه ملی جایگاه زن را تا جایی که توانستهایم تنزل بخشیدهایم و اصلا به قول معروف ککمان هم نمیگزد که سبکی از زندگی تجملاتی و بیدغدغه و پر مصرف و پرهزینه را صحه گذاشتهایم. کجای تبلیغاتمان دیدهایم که زن به دنبال تربیت فرزندش است، نگران کم کتاب خوانی در جامعه است! کجا به دنبال کاستن از هزینه های زندگی مصرفی امروز و پس انداز است و ... راهی که ما در پیش گرفتهایم همان راهی است که غرب سالهای قبل آن را گز کرده و به بن بست رسیده است. غافل از این که این راه که ما میرویم هم به ترکستان است. رهبر معظم انقلاب در اجلاس زنان و بیداری اسلامی در سال 91 به تفاوت جایگاه زن در اسلام و غرب به خوبی اشاره میکنند و میفرمایند: «زن در محیط اسلامی رشد علمی میكند، رشد شخصیتی میكند، رشد اخلاقی میكند، رشد سیاسی میكند، در اساسیترین مسائل اجتماعی در صفوف مقدم قرار میگیرد، در عین حال زن باقی میماند، اما اساس فرهنگ غرب این است كه زن را به عنوان یك كالا در جامعه عرضه بكند.»