در جامعه پیچیده امروز زنان به مراتب بیش از مردان در معرض آسیب قرار دارند و نیاز به امنیت در آنها بیشتر محسوس است. برای تامین امنیت آنها چه گامهایی برداشته شده و وقتی در برابر آسیب قرار میگیرند تا چه اندازه از آنها حمایت میشود؟!
زنان در هر جامعهای نه تنها نیمی از آن هستند که در نگاهی عمیق تر نیمی تاثیرگذارتر هم به حساب میآیند. آن هم به این خاطر است که مسئولیتهایی بر دوش زنان قرار گرفته که برای بقا و رو به رشد بودن جامعه حیاتی است . هر اندازه این مسئولیتها به خوبی و کم نقص انجام شود به همان اندازه میتوان به پیشرفت جامعه امیدوار بود، اما نباید از کنار این مساله مهم به سادگی عبور کرد که در انجام این مسوولیت ها زنان نیاز به حمایت و کمک دارند و به تنهایی قادر نیستند به سهولت انجام وظیفه و ایفای نقش کنند. بنابراین مطالباتی از سوی آنان در جامعه شکل می گیرد که طبیعی و در مسیر حرکت جامعه قرار دارد. در این مسان مساله آن است که تا چه اندازه مطالبات جدی آنها مورد توجه قرار می گیرد.
در سال های اخیر که نرخ رشد جمعیت در کشور کاهش پیدا کرده زنگ خطری به صدا در آمده است که باید تا حدی این نرخ تعدیل شود و برای تعدیل آن چاره ای نیست جز فرزندآوری. اما واقعیت این است که در چنین شرایط اقتصادی که بر جامعه حاکم است به صرف تبلیغ فرزندآوری و بدون حمایت چندان راه به جایی نخواهیم برد. در برخی کشورهای توسعه یافته که نیاز به افزایش نرخ جمعیت را مثل ما احساس کرده اند در کنار تبلیغ برای فرزندآوری بسته های حمایتی هم در اختیار خانواده ها قرار می دهند. از مراقبت های رایگان قبل از بارداری و دوران بارداری و هزینه های بیمارستانی رایگان برای وضع حمل گرفته تا محصولات رایگان بهداشتی و مراقبتی برای کودکان تا چند سال که در اختیار خانواده ها قرار میگیرد، بنابراین زنان در چنین شرایطی چندان دغدغه تامین هزینه های گزاف نوزاد و کودک را ندارند.
این موضوع در بین زنان شاغل از اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که وقتی زنی شاغل فرزندی به دنیا می آورد گاهی تا دو سه سال از مرخصی زایمان برخوردار است و بابت از دست دادن شغلش و یا ترک کودکش در شش ماهگی برای بازگشت به کار نگرانی ندارد. اما در کشور ما باتوجه به قانون مرخصی 9 ماه زایمان بسیاری از ادارات هنوز با این افزایش از 6 به 9 ماه موافقت نکرده اند آن هم در خوشبینانه ترین حالت که تغییری در وضعیت شغلی شان پیش نیاید.از طرفی هزینه های بالای نگهداری کودکان بعد از اتمام مرخصی مادر در مهد های کودک دغدغه مهم و پرهزینه دیگری است که تقریبا هیچ کمک مالی وغیرمالی در این زمینه به مادران شاغل نمی شود.
وقتی کودکی به سن مدرسه میرسد و باید آموزش رسمی را آغاز کند این آغاز دغدغههای تازه مادر برای پیدا کردن مدرسه خوب هم هست. در سیستم آموزشی ما مدارس رایگان از کیفیت قابل تعریفی برخوردار نیستند و نام نویسی در مدارس پولی با کیفیت (تاکید میشود که تعداد مدارس پولی با کیفیت انگشت شمارند) هم فشار مالی مضاعفی را به خانواده ها وارد میکند. اما چارهای نیست و تعداد کمی از دانش آموزان راهی مدارس باکیفیت اما پرهزینه میشوند و باقی باید 12 سال را پشت نیمکتهایی بگذرانند که گاهی از حداقلهایی مثل کتاب و معلم هم محروم اند. این مطالبه به حق همه مادران است که اغلب نادیده گرفته می شود.
بنا به دلایل مختلف در هر جامعه ای زنان بیسرپرست و یا بد سرپرستی وجود دارند که نیاز به حمایتهای زیادی دارند. در کشور ما هم تعداد این زنان قابل توجه هستند. بسیاری از آنان شغل و درآمدی ندارند و همین طور مسکن. این زنان که اغلبشان فرزند یا فرزندانی هم دارند نیاز به توجه جدی از سوی دولت دارند. اما در عمل دیده میشود کمک های ناچیزی اگر هم وجود داشته باشد با نیازهای آنها هم خوانی ندارد. هرچند برای رسیدن به همین حداقل ها باید هفت خوان رستم را پشت سر بگذارند. بخشی از این زنان در تامین حداقل های تغذیه ای هم مشکل دارند. اگر از آنها حمایت نشود فردا جامعه با بیمارانی جسمی و روحی رو به رو خواهد شد که هزینههای گزافی به جامعه تحمیل خواهند کرد وکودکان آنها هم اگر در شرایط مناسبی رشد نکنند چه بسا در سالهای آتی در زمره آسیبهای اجتماعی قرار بگیرند.
گسترش آموزش به ویژه آموزش عالی در هر جامعهای نقطه قوتی است برای حرکت جامعه به سمت توسعه پایدار در کشور ما در دهههای اخیر در گسترش این نوع از آموزش تا حدی موفق عمل کردهایم ولی آیا در استفاده از این فارغ التحصیلان هم که هزینه زیادی را خانواده و جامعه برای رسیدن به تحصیلات دانشگاهی متحمل شده است هم موفق عمل کردهایم. واقعیت این است که در تولید شغل به اندازه و متناسب با نیازهای جامعه ناموفق بودهایم و این برای زنان تحصیل کرده در مقایسه با مردان تحصیل کرده دشواری بیشتری وجود دارد. چرا که آنها با محدودیتهای زیادی در پیدا کردن شغل رو به رو هستند. به طور مثال مشغول به کار شدن در بخش خصوصی چندان مورد رضایت همه زنان جویای شغل نیست و این یعنی محدودتر شدن دایره انتخاب شغل.
در جامعه ما هم به مانند بسیاری از جوامع دیگر، توانمندیهای زنان در قیاس با مردان چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. برای مثال چند درصد از زنان در سطوح مدیریتی هستند آن هم با وجود توانایی و تخصصی که دارند و میتوانند این مشاغل را به درستی پوشش دهند، به خصوص در بخشهای خاصی که زنان قطعا موفقتر خواهند بود.
در جامعه پیچیده امروز زنان به مراتب بیش از مردان در معرض آسیب قرار دارند و نیاز به امنیت در آنها بیشتر محسوس است. برای تامین امنیت آنها چه گامهایی برداشته شده و وقتی در برابر آسیب قرار میگیرند تا چه اندازه از آنها حمایت میشود. بنابراین آنچه امروز در جامعه با آن رو به رو هستیم وجود مطالبات زیاد و به حق زنان است که اینها فقط مشتی از نمونه خروار است. مطالباتی که اگر نادیده و یا کم دیده گرفته شود آنها بار مسئولیتی را که بر دوش گرفتهاند را به زحمت و دشواری زیاد به مقصد میرسانند و روشن است که در این میان عدهای هم قطعا ناتوان از رسیدن به مقصد خواهند بود.