ا امروزه از قدرت خنثی‌سازی تهدیدات برخوردار هستیم و در پرتو این قدرت دفاعی می‌توان بدون امتیاز دادن به بیگانه باتوجه به داشته‌های خودمان، داخل کشور این مشکلات را حل کنیم.
منطقه غرب آسیا در چند سال اخیر دستخوش تحولاتی بوده است که شاید در تاریخ این منطقه بی‌سابقه باشد. از سال 1390 که جرقه‌های ایجاد داعش در سوریه و عراق زده شد، تا سال 94 که عربستان با راه‌‌اندازی یک ائتلاف به یمن حمله کرد، منطقه غرب آسیا صورتی امنیتی به خود گرفته و بیشترین تحولات این منطقه حول محور مبارزه با تروریسم و مقابله با گروهک‌های تروریستی رقم خورده است.
در این میانه، جمهوری اسلامی اسلامی ایران و به‌تبع آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌اذعان همگان نقش مهم و اساسی در مقابله با گروهک‌های تروریستی و پایان خلافت داعش و تقویت جبهه مقاومت در منطقه ایفا کرده است.
برای اطلاع از چندوچون تحولات امروز منطقه غرب آسیا و جایگاه ایران در این تحولات، با سردار یدالله جوانی معاون سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه گفت‌وگو کردیم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:
** باید رویکردهای اقتصادی را تغییر داد
+ اگر اجازه بدهید گفتگو را با موضوعات داخلی آغاز کنیم، کشور ما در طول 4 دهه پس از انقلاب اسلامی با فراز و فرودهای زیادی روبه‌رو بوده است. اکنون با ورود به دهه پنجم انقلاب، این موضوعات هم شکل‌های جدیدی به خود گرفته و در یک نمای کلی، ما با برخی چالش‌ها و فرصت‌های جدید هم روبه‌رو هستیم. از نظر شما به‌عنوان کسی که که مسائل سیاسی را مورد بررسی و کنکاش قرار می‌دهید، اوضاع امروز ایران چطور است و راه‌حل برون‌رفت از برخی مشکلات پیشِ‌روی کشور چیست؟
سردار جوانی: بهترین منبع برای ترسیم وضعیت کشور در ابعاد مختلف و در شرایط کنونی، بیانیه گام دوم مقام معظم رهبری است. ما وارد پنجمین دهه از انقلاب شده‌ایم و وقتی وضعیت کشور را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که وضعیت ما در حوزه اقتصادی به‌گونه‌ای است که علی‌رغم بسیاری از مشکلات، بسترهای خوبی در کشور فراهم شده و کشور قابلیت یک جهش اقتصادی را دارد.
یکی از معضلات اقتصادی ما به‌لحاظ ساختاری، وابستگی به فروش نفت خام است اما شرایط تحریم می‌تواند یک فرصت خوب فراهم کند که با اصلاح رویکردها و سیاست‌ها، این نقیصه را برطرف کنیم.
این مشکل اقتصادی با اصلاح رویکردها و سیاست‌ها قابل حل است و با افزایش رونق صادرات غیرنفتی می‌توان این مشکل را برطرف کرد اما همه اینها در گروی اصلاح رویکردهای اقتصادی است.
ما سیاستهای کلی و کلان را در سیاستهای اقتصاد مقاومتی داریم. با توجه به نوع رفتارهای غرب در موضوع برجام و استمرار تحریم‌ها این فکر در حال فراهم شدن است که باید مسیر دیگری را برویم که همان اقتصاد مقاومتی است.
** درگیر یک جنگ فرهنگی جدی هستیم
در حوزه اجتماعی نیز ما با آسیب‌هایی طرفیم که به‌خاطر غفلت‌هایی است که در سال گذشته صورت گرفته و برای حل آنها در حوزه‌هایی مانند اعتیاد و حاشیه‌نشینی و طلاق و سست شدن بنیان خانواده‌ها باید اقداماتی انجام داد.
در حوزه فرهنگی، علی‌رغم تهاجم دشمن، شاخصه‌ها و عناصر مقاوم فرهنگی ما مانند فرهنگ عاشورا موجب شده که کشور در حوزه فرهنگی در شرایط خوبی قرار بگیرد، برای مثال در همین ماه محرم و صفر، با برپایی هیئت‌های حسینی(ع) شاهد آن هستیم که خمیرمایه فرهنگی ما مستحکم و قوی است و ما می‌توانیم با استفاده از این ظرفیت‌ها اصلاحات فرهنگی لازم را انجام دهیم و اگر در سال‌های گذشته این کارها انجام می‌شد وضعیت ما بهتر بود.
دشمن هم در این حوزه تمرکز زیادی برای ترویج و سست کردن بنیان‌های دینی کرده است و ما درگیر یک جنگ فرهنگی جدی هستیم.
** وضعیت امنیتی کشور مطلوب است
در حوزه سیاسی، نگاهی که داخل کشور ما وجود دارد به‌گونه‌ای است که امکان تقویت گفتمان انقلاب برای جریان ارزشی و انقلابی فراهم شده است. با توجه به نگاهی که در سال‌های گذشته بود و به‌نوعی عبور از انقلاب اسلامی و نزدیک شدن به غرب را راه‌حل مشکلات کشور می‌دانست، اما امروز مشخص شده که این روش غلط بوده است.
از طرف دیگر، با توجه به تهدیدات دشمن، یک وحدت و انسجام خوبی در حال شکل‌گیری در کشور است و ما در سال 98 بیشتر شاهد این وحدت و انسجام هستیم. وضعیت امنیتی کشور هم خوب و مطلوب است.
با توجه به برنامه‌های دشمن که طی این سال‌ها به‌دنبال اجرای سناریوی عراق و سوریه در ایران بودند ــ که نشانه‌هایی از تحرکات آنها را در مرزهای کشور دیدیم ــ اما امروز بهترین نوع امنیت را که امنیت پایدار هست در کشور داریم.
در حوزه علمی و تبدیل دانش به فناوری، وضعیت خوبی داریم و به‌رغم همه محدودیت‌ها از رشد مناسبی در این حوزه‌ها برخوردار هستیم.
در مجموع، وضعیت داخلی کشور در حوزه‌های مختلف خوب است اما در اقتصاد مشکلاتی داریم که امروز مشخص شده راه‌حل برون‌رفت از این مشکلات همان رهنمودهای مقام معظم رهبری مبنی و داشتن یک اقتصاد درون‌زای برون‌نگر است.
امروز با توجه به نوع رفتار آمریکایی‌ها، این ذهنیت در کشور ما در حال شکل گرفتن است که باید از غربی‌ها قطع امید کرد و راه‌های دیگری برای حل مشکلات در پیش گرفت.
در حوزه فرهنگی هم یک محاصره تبلیغاتی علیه ملت ما وجود دارد و دشمن درصدد است تا یک نوع بی‌اعتمادی ایجاد کند که راه‌حل آن ایجاد بصیرت، میدان دادن به جوان‌ها و پیاده‌سازی بیانیه گام دوم رهبر انقلاب است که در این بیانیه رهبر انقلاب با مخاطب قراردادن جوانان، موضوع امیدآفرینی را مطرح می‌کنند.
در بحث امیدآفرینی، رهبر انقلاب با یک نگاه واقع‌بینانه می‌گویند که؛ ما مشکلاتی در کشور داریم اما با توجه به ظرفیت‌های کشور قدرت حل این مشکلات را داریم و باید مراقبت کنیم که تحت تأثیر جنگ روانی دشمن قرار نگیریم.
** می‌توان مشکلات را بدون امتیازدادن به بیگانه حل کرد
با توجه به فضای کشور این موضوع قابل درک است که تمام مشکلات در حوزه‌های مختلف قابل حل است و باید مانند دهه اول انقلاب جوانان با ورود جدی به عرصه انقلاب و یک نگاه واقع‌بینانه کاستی‌ها و کمبودها را برطرف کنند.
وقتی رهبر انقلاب می‌گویند ما مشکل غیر قابل حل نداریم، یعنی کشور از وضعیت خوبی برخوردار است و با توجه به اینکه کمترین عامل حل مشکلات مبتنی بر توانمندی‌های داخلی خنثی‌سازی توطئه‌های امنیتی و دفاعی است، که ما امروزه از قدرت خنثی‌سازی این تهدیدات برخوردار هستیم و در پرتو این قدرت دفاعی می‌توان بدون امتیاز دادن به بیگانه باتوجه به داشته‌های خودمان در داخل کشور این مشکلات را حل کنیم.
** تحولات منطقه با ابتکار جبهه مقاومت در حال شکل‌گرفتن است
+ این مواردی که فرمودید بیشتر ناظر بر حوزه داخلی بود، در بعد بین‌المللی خصوصاً در منطقه، امروز جمهوری اسلامی تبدیل به یک بازیگر فعال و تأثیرگذار شده که نمود آن را در کاهش بحران در کشورهایی نظیر سوریه و عراق به‌خوبی دیدیم و بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند امروز هیچ مسئله‌ای در منطقه بدون حضور ایران حل نمی‌شود. این اثرگذاری از کجا نشئت گرفته و ارزیابی شما از میزان تأثیر جمهوری اسلامی در منطقه چیست؟
منطقه راهبردی غرب آسیا از مختصاتی برخوردار است که آینده درخشانی دارد. طی سالیان گذشته، این منطقه تحت نفوذ بیگانه بوده و نفوذی که غربی‌ها در ایران قبل از انقلاب داشتند و رژیم پهلوی کاملاً در اختیار آمریکایی‌ها بود، مانند همین نفوذ را بیگانگان در منطقه و کشورهای منطقه داشتند اما با انقلاب اسلامی، یک روند بیداری اسلامی در کشورها شکل گرفت و امروز تحولاتی در منطقه با ابتکار جبهه مقاومت در حال شکل گرفتن است و در این جبهه، موقعیت جمهوری اسلامی یک موقعیت بی‌بدیل است.
امروز مقاومت روند توسعه قدرت را دنبال می‌کند و نشانه‌هایی از قدرتمندی مقاومت را در کشورهایی نظیر عراق، سوریه، لبنان و یمن می‌بینیم. در مجموع می‌توان گفت که مقاومت یک پدیده مبارک در منطقه است که روند توسعه قدرت را طی می‌کند و به هیچ عنوان امکان متوقف کردن آن وجود ندارد.
سید حسن نصرالله هم بیان کرد که خیمه و نقطه کانونی محور مقاومت در منطقه که دشمن قصد محاصره آن را دارد، جمهوری اسلامی به‌رهبری آیت‌الله خامنه‌ای است و این نشان‌دهنده آن است که جمهوری اسلامی یک قدرت منطقه‌ای و در حال تبدیل شدن به قدرت بین‌المللی است.
** آمریکا ناچار به ترک منطقه است
این روند توسعه قدرت در منطقه با محوریت جمهوری اسلامی بدان معنی است که آمریکایی‌ها به‌ناچار باید منطقه را ترک کنند و ترک منطقه از سوی آمریکایی‌ها هم به‌معنی شتاب گرفتن قدرت مقاومت در منطقه و تبدیل شدن قدرت‌های موجود وابسته به بیگانه به قدرت‌های مردمی است. با این روندی که مشاهده می‌شود، در آینده نه‌چندان دور همه کشورهای منطقه برخوردار از دولت‌های مردمی خواهند بود.
اگر روزی استکبار با حضور در منطقه، کشورها را وابسته به خودش می‌کرد، با بیداری‌ای که در ملت‌ها به‌وجود آمده، این روند به‌عکس خواهد شد و اگر امروز کشورهای محور مقاومت هم‌افزا هستند، در ادامه این روند با تشکیل دولت‌های مستقل مردمی و غیروابسته به بیگانه این هم‌افزایی‌ها بیشتر خواهد شد و در چنین مسیری است که رهبر انقلاب فرمودند در 25 سال آینده اسراییل وجود نخواهد داشت و با این روند در آینده، آل‌سعودی نیز در منطقه نخواهد بود.
اساساً با رفتن آمریکا از منطقه، این حکومت‌ها با این مختصات نمی‌توانند وجود داشته باشند و در آینده حکومت‌های وابسته به مردم امکان ادامه حضور خواهند داشت.
** آمریکا جرئت حمله به ایران را ندارد
+ همزمان با این ظرفیت‌ها و پیشرفت‌ها، برخی حتی در داخل سعی می‌کنند با القائات گوناگون مثلاً با بزرگ جلوه دادن مشکلات، اذهان را منحرف و افراد را ناامید کنند، از نظر شما راه مقابله با این مسائل چیست؟
سردار جوانی: برخی از جریانات سیاسی برای پیشبرد اهداف خودشان تحلیلهای غلطی ارائه می‌دهند. این نوع تحلیل‌ها با واقعیت خیلی فاصله دارد. اینکه ما در کشور معضلات و مشکلاتی داریم، تردیدی در آن نیست و وجود مشکل را نمی‌شود انکار کرد اما این مشکلات در حدی نیست که برخی کشور را مثلاً در آستانه فروپاشی معرفی کنند و بعد یک نسخه‌ای هم تجویز کنند. این نوع تحلیل‌ها به دوره دوم خرداد برمی‌گردد و اگر ما به آن زمان برگردیم می‌بینیم که آنها با تحلیلهای غلط نسخه‌های غلط برای کشور تجویز می‌کردند.
برای مثال در دوره اصلاحات شاهد این نگاه بودیم که آنها می‌گفتند "کشور در آستانه فروپاشی است و باید در مقابل غرب و آمریکا از اصول خودمان عقب‌نشینی کنیم وگرنه آمریکا کشوری است که قدرت دارد و نمی‌شود با آن مقابله کرد". نایب‌رییس مجلس ششم این مطلب را بیان کرد که "من از آمریکای سراپامسلح می‌ترسم و حاضرم برای نجات کشور با آمریکایی‌ها دست هم بدهم".
در همین مجلس ششم، بعد از 11 سپتامبر، نامه‌ای به حضرت آقا نوشتند و گفتند "هر آن ممکن است آمریکایی‌ها به کشور حمله کنند و ممکن است کشور اشغال شود و اگر لازم است تا جام زهری نوشیده شود شما این کار را بکنید تا این اتفاق نیفتد".
از آن موقع تا الآن قریب به 20 سال می‌گذرد و مشخص شده که آمریکا جرئت حمله به ایران را ندارد. اگر آن زمان ما مقابل آمریکا کوتاه آمده بودیم شرایطی فراهم می‌شد که آنها مجدداً بر ما مسلط شوند، یعنی این آقایان تحلیلهای غلط از وضعیت کشور ارائه می‌دهند و نسخه‌ای ارائه می‌دهند تا منویات خودشان پیاده شود اما غافل از اینکه پیاده شدن این منویات سلطه بیگانه را به‌همراه دارد.
نامه نمایندگان مجلس ششم یک سند تاریخی است و عقبه فکری این آقایان است. کسانی که یادداشت می‌نویسند و تحلیل غلط ارائه می‌دهند عقبه فکری اینها همین نامه‌ها و نگاه‌ها است در حالی که امروزه مشخص شده نیرویی که در منطقه تعیین‌کننده است ایران بوده که امروز یک قدرت منطقه‌ای و درحال تبدیل شدن به یک قدرت بین‌المللی است.
ما امروز در نقطه‌ای قرار داریم که یک مقام نظامی آمریکایی می‌گوید "من قدرت نظامی ایران را تمجید می‌کنم". امروز همه می‌دانند که قدرت ایران یک قدرت واقعی است، لذا من معتقدم که برخی جریان‌های دگراندیش با تحلیلهای غلط می‌خواهند زمینه را برای رسیدن به اهداف خودشان فراهم کنند.
تحلیلهای ما باید مبتنی بر واقعیت باشد، ما مشکلاتی را داریم اما همه آنها قابل حل است.
دشمن و برخی جریان‌های غربگرا در کشور ابزار رسانه را دارند و سعی می‌کنند با استفاده از این ابزار، تحلیلهای غلط خود را القا کنند.
ما دیدیم که جان بولتون در همایش منافقین گفت "در سال 97 ایران چهل‌سالگی خود را نمی‌بیند" اما امروز سال 98 است و آمریکا بیش از همیشه دچار شکست در منطقه شده است. منافقین و بنی‌صدر هم می‌گفتند که "ما چندماه دیگر برمی‌گردیم"، اما الآن چهل سال گذشته و آنها به هدف خود نرسیده‌اند.
** ایران به نقطه مهار فشار تحریم‌ها رسیده است
+علاوه بر برخی بدخواهان داخلی، دشمن خارجی هم سعی کرد با موضوعاتی مثل افزایش تحریم و متعاقب آن افزایش فشار به مردم، موجی از نارضایتی را در داخل ایجاد کرده و از آن بهره‌های خودش را ببرد، نظیر آنچه می‌خواستند در دی ماه سال 96 اجرا کنند، چقدر دشمن در تحقق این راهبرد خود موفق بوده است؟
سردار جوانی: نظام ما یک نظام مردم‌سالار دینی است و از طرفی مردم ما هم بصیر و باایمان هستند و دشمن را خوب می‌شناسند. وقتی در دی ماه سال 96 آن آشوب‌ها پیش آمد و مردم دیدند که دشمن قصد دارد بر موج نارضایتی آنها سوار شود، اگر در جایی 200 یا 300 نفر آمدند اغتشاش کردند روز بعدش چند هزار نفر از مردم آمدند و آن حرکت را محکوم کردند.
دشمن در سال 96 قصد داشت با بهره‌گیری از ابزار رسانه و شبکه‌های اجتماعی و سوار شدن بر موج نارضایتی مردم، یک جنگ داخلی را ایجاد کند اما خود مردم با بصیرت و آگاهی ــ که اتفاقاً مشکلات اقتصادی را هم داشتند ــ این حرکت را خنثی کردند، لذا در چهل سال گذشته دشمن همواره به‌دنبال برهم زدن آرامش کشور ما بوده است. در هر مقطعی که دشمن با برنامه‌ریزی خواسته کاری را انجام دهد، مردم با بصیرت خودشان نقشه دشمن را برهم زدند.
فتنه 88 و 96 را مردمی خنثی کردند که انقلاب و نظام را متعلق به خودشان می‌دانند اما از برخی مشکلات هم ناراضی هستند و این نارضایتی به این معنا نیست که مردم خواستار سرنگونی نظام هستند بلکه می‌خواهند این مشکلات حل شود.
دشمن به‌دنبال این بود که با تحریم‌های حداکثری و فشار حداکثری، مردم را ناراضی کند تا به خیابان بیایند و اعتراضات فراگیر شود. اما سال 97 فشارها بیشتر شد و فراخوان‌ها هم بیشتر ولی با اقبالی از ناحیه مردم مواجه نشد. دشمن امیدش به این بود که با تشدید فشارها این نارضایتی‌ها به نقطه انفجار برسد اما این اتفاق نیفتاد.
امروز همه به این نکته اذعان دارند که ایران به نقطه مهار فشار تحریم‌ها رسیده و به‌سمت بی‌اثر کردن تحریم‌های حداکثری رفته است. امروز هم در جامعه یک امیدی به‌وجود آمده و آن دغدغه‌ها و نگرانی‌هایی را که مردم در سال 97 برای خرید ارز و طلا و سکه داشتند نمی‌بینیم و این معنایش آن است که مسئولان و دولتمردان تدابیری را در پیش گرفتند و به‌سمت اصلاح مشکلات و وضعیت می‌رویم.
امروز دیگر در عمل برای همه مشخص شده که نگاه به غرب نمی‌تواند حلال مشکلات ما باشد. وقتی برجام امضا شد برخی فکر می‌کردند با ورود سرمایه‌‌های خارجی کشور به رشد اقتصادی 8 درصد می‌رسد اما آمریکایی‌ها هم از برجام خارج شدند و بنا را بر فشار حداکثری گذاشتند و بعد از خروج آمریکا از برجام، اروپایی‌ها هم نشان دادند که به تعهدات برجامی خود عمل نمی‌کنند، لذا مشخص شد که با امتیاز دادن نمی‌شود مشکلات کشور را حل کرد. آنها با هویت دینی و اسلامی و آزادیخواهانه ملت ایران مشکل دارند.
** فرقی بین اوباما و ترامپ یا دموکرات و جمهوری‌خواه نیست
بعد از برجام، اوباما گفت که زمانی ایرانی‌ها از منافع این قرارداد برخوردار می‌شوند که به روح برجام عمل کنند. تفسیر روح برجام هم یعنی ایرانی باید تغییر رفتار دهد. در دوره ترامپ این موضع صریح‌تر شد چراکه اساساً فرقی بین اوباما و ترامپ یا دولت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواه‌ها نیست.
به‌نظر من مردم امروز در صحنه نسبت به گذشته شناخت بیشتری پیدا کرده‌اند و هرگاه شناخت مردم بیشتر شود دشمن در پیاده‌سازی نقشه‌اش ناکام می‌ماند.
** روند تحولات به‌ضرر رژیم صهیونیستی است
+ در طول ماه‌های اخیر ما شاهد مواضعی از سوی رژیم صهیونیستی بودیم که گاهی زبان به تهدید علیه کشور ما باز می‌کنند، این تهدیدات گاه و بیگاه آنها را چطور ارزیابی می‌کنید و چقدر آن را در جهت انحراف افکار عمومی از نقاط ضعف این رژیم می‌دانید؟
سردار جوانی: اسرائیلی‌ها مثل آمریکایی‌ها شکست‌های راهبردی فراوانی متحمل شده‌اند چراکه در چهل سال گذشته روند تحولات به‌ضرر رژیم صهیونیستی بوده و هرچه جلو آمدیم در نهایت عکس آن چیزی بوده که آنها خواهانش بوده‌اند. آنها در جنگ 33روزه دنبال نابودی حزب‌الله بودند اما حزب‌الله قویتر از گذشته شد. جنگ‌هایی علیه مقاومت اسلامی در غزه تحمیل کردند اما امروز یک مقاومت توانمند شکل گرفته و در چند جنگی که اتفاق افتاد اعتبار گنبد آهنین آنها هم زیر سؤال رفت.
بعد جنگ‌های نیابتی را به‌راه انداختند و تصورشان این بود که سوریه سقوط می‌کند و جبهه مقاومت متلاشی می‌شود. در همان مقطع، صهیونیست‌ها خوشحال بودند که بشار اسد سقوط می‌کند و حزب‌الله نابود می‌شود و آنها سقوط بشار را شکست راهبردی برای حزب‌الله می‌دانستند اما روندی که در منطقه شکل گرفت، موجب ساقط شدن دولت تکفیری‌ها شد و مقاومت را قدرتمندتر از قبل کرد.
تصور آنها در آستانه انتخابات این بود که با یک سری حملات نقطه‌ای می‌توانند کسب آبرو کنند و از طرفی هم می‌خواستند نوع واکنش‌ها را محک بزنند اما روند تحولات به‌گونه‌ای است که نتانیاهو می‌گوید "ای‌کاش این کار را شروع نکرده بودیم". برای مثال پاسخ حزب‌الله به حمله‌ای که اسراییل به یک ساختمان در لبنان انجام داد وضعیت را برای آنها کاملاً متفاوت کرد چراکه پاسخ حزب‌الله یک پاسخ کاملاً حساب‌شده، دقیق و بموقع بود.
** مقاومت اسلامی برای پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی هیچ کمبودی ندارد
امروزه مقاومت اسلامی برای پاسخ به حملات رژیم صهیونیستی هیچ کمبود و تردیدی ندارد اما اقداماتش مبتنی بر برآوردهای دقیق و بهنگام است. ممکن است کسانی که برآورد دقیقی از صحنه ندارد انتظار پاسخ متفاوت داشته باشند اما پاسخ باید مؤثر و بهنگام باشد. هم آمریکا و هم اسراییل و هم متحدانشان هر اقدامی برای تضعیف مقاومت انجام دهند مقاومت به‌موقع به آنها پاسخ می‌دهد، حالا این پاسخ‌ها ممکن است سریع و مستقیم یا طولانی و غیرمستقیم باشد اما آنها پاسخ این پیام‌ها را می‌گیرند.
** آمادگی ایران برای حفظ امنیت خلیج فارس با کمک کشورهای منطقه
+ پس از انهدام پهپاد آمریکایی در نزدیکی تنگه هرمز توسط نیروهای پدافندی سپاه در خرداد ماه و نیز توقیف نفتکش انگلیسی در خلیج فارس، ما شاهد یک سری تغییرات در سیاست برخی کشورهای منطقه در قبال ایران بودیم، شما این تغییرات را چطور ارزیابی می‌کنید؟
سردار جوانی: جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده که سیاست منطقه‌ای‌اش حفظ امنیت و ثبات در منطقه است. جمهوری اسلامی حاضر است با کمک دولت‌ها و ملت‌ها امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را تأمین بکند و بارها هم اعلام کرده عامل اصلی برهم زدن امنیت در منطقه آمریکا و اسراییل و برخی کشورهای اروپایی هستند.
امنیت منطقه ما و خصوصاً امنیت آبراه‌های این منطقه برای جهان از اهمیت بالایی برخوردار است و جهان یک نوع وابستگی به نفت این منطقه دارد و نفت و انرژی منطقه ما به‌مثابه خونی در رگ‌های دنیای صنعتی و اقتصاد جهان است و زمانی این خون به دست آنها می‌رسد که این منطقه امنیت لازم را داشته باشد.
** توان ایران از بازدارندگی فراتر رفته و دارای قدرت ضربه متقابل است
برخی از دولت‌های منطقه تا زمان زدن پهپاد آمریکایی، به عمق توانمندی‌های جمهوری اسلامی پی نبرده بودند اما وقتی که پهپاد زده شد و یا وقتی نیروهای ما اقدام به توقیف کشتی انگلیسی کردند، همه شاهد واکنش انفعالی آمریکا و انگلیس بودند که حقایقی را برایشان آشکار کرد، ازقبیل اینکه اولاً جمهوری اسلامی در دفاع از امنیت خودش هیچ تردیدی ندارد و به‌محض اینکه پهپاد آمریکایی‌ها وارد حریم هوایی ما می‌شود ایران واکنش نشان می‌دهد و آن را با یک سامانه ساخت داخل شکار می‌کند و نکته دوم هم اینکه طرف مقابل ناتوان از واکنش است.
این نشان می‌دهد قدرت ایران از بازدارندگی فراتر رفته و دارای قدرت ضربه متقابل است. خوب، کشورهای منطقه این قدرت جمهوری اسلامی و رفتار آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را می‌بینند، اگرچه ترامپ یک سناریوی خنده‌دار را درباره انصراف از حمله به ایران مطرح کرد اما آنها به این دلیل عملیات خود را متوقف کردند که متوجه شدند اگر موشکی به‌سمت ایران شلیک کنند باید کشته‌های خود را از سراسر جغرافیای غرب آسیا جمع کنند و حیات اسراییل به خطر می‌افتد و در هیچ جایی پایگاه‌های آمریکایی‌ها امنیت نخواهد داشت.
وقتی این مسائل آشکار شد، ما شاهد نوعی تغییر رویکرد در دولت‌های منطقه بودیم مانند آنچه اماراتی‌ها انجام دادند.
هر دولتی اگر سیاست‌ها و رویکردهایش را تغییر دهد و از آمریکا فاصله بگیرد، به سیاستهای اصولی ایران نزدیک می‌شود اما برخی از دولت‌های منطقه از بنیان به‌گونه‌ای هستند که نمی‌توانند چنین رویکردی را داشته باشند. باید منتظر ماند و دید که در آینده این دولت‌ها می‌توانند تغییری در سیاستهای خود انجام دهند و بند نافشان را از آمریکا قطع کنند یا خیر.
مثلاً بنیانگذار آل‌سعود، انگلیسی‌ها هستند و وابستگی این جریان به غرب و آمریکا محرز است و هرقدر آمریکایی‌ها اینها را تحقیر می‌کنند به رگ غیرتشان برنمی‌خورد، این نشان می‌دهد که حیات اتاق شیشه‌ای آنها به دست آمریکایی‌ها است.
جمهوری اسلامی بر اساس سیاستهای اصولی خودش عمل می‌کند و این کشورها هم باید بدانند که بالاخره دوران حضور غربی‌ها در منطقه به پایان خواهد رسید و آنچه ماندگار است جمهوری اسلامی و مقاومت است.
چند سال قبل، دبیر شورای روابط خارجی آمریکا گفت که دوران آمریکا در منطقه رو به پایان است. آنها نمی‌توانند با پول خرج کردن دوره حضور خود در منطقه را تجدید کنند و در آینده با سرشکستگی بیشتری از منطقه خواهند رفت لذا به‌نفع آنها است که هرچه زودتر منطقه را ترک کنند.
آمریکایی‌ها تصور می‌کردند در مذاکره با طالبان به نتیجه می‌رسند اما ترامپ دستور توقف این مذاکرات را داد. دلیل این اقدام آن بود که واقعیت‌های منطقه با تصور آمریکایی‌ها متفاوت است. واقع‌بینی در منطقه به‌نفع آمریکایی‌ها و متحدان آنهاست و آنها باید بدانند که منطقه با یک روند اسلامی شدن و مردمی شدن روبه‌رو است.
