پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و ساقط شدن دولت صدام شیعیان که اکثریت جمعیت عراق را داشتند به قدرت رسیدند. این مسئله به معنای ایجاد پیوندی فرهنگی- اقتصادی بین ایران و عراق بود. چرا که دو کشور شیعه با تهدیدات و منافع مشترک به دنبال گسترش روابط خود برآمدند. ایران در سال های گذشته به روش های مختلف برای ایجاد امنیت و ثبات اقتصادی به عراق کمک کرده است. چرا که امنیت دو کشور به میزان زیادی به هم وابسته است.
امنیت را شاید بتوان مهمترین مقوله کنونی در نظام بینالملل دانست. بازیگران با توجه به نوع رفتار و همچنین ایدئولوژی خود با تهدیدات متفاوتی روبهرو هستند. براساس نظام امنیتی منطقهای (Regional Security System)، در سطح منطقهای دولتها یا واحدها به اندازهای به هم نزدیک هستند که نمیتوانند امنیت دیگران را جدا از امنیت خود در نظر گیرند. از زاویه نگرش واقعگرایی نیز امنیت مهمترین و اصلیترین وظیفه دولتهای ملی است. ایران نیز بهعنوان یک قدرت منطقهای در چهارچوب نظام توازن قوای غرب آسیا نیازمند آن است که نفوذ خود را فراتر از مرزهای سرزمینی خود تعریف کرده و حضور خود را در گستره این منطقه تقویت کند. این مسئله ارتباط مستقیمی با امنیت دارد. ازسویدیگر، تقابل ماهوی با رژیم صهیونیستی و حمایت از جنبشهای مقاومت نیز مزیدی بر علت است تا جمهوری اسلامی ایران حضور خود را در منطقه شامات (قلب غرب آسیا) و بهویژه در سوریه و لبنان گسترش دهد. عراق نخستین حلقه کریدور ارتباطی ایران به منطقه شامات و نقطه آغازین گسترش حضور ایران در غرب آسیاست.
جمهوری اسلامی ایران بر اساس ابعاد ملی و حدود جغرافیایی خود، دارای یک نوع طراحی امنیتی می باشد که در آن همسایه بزرگی مانند عراق جایگاه خاصی دارد. به بیان دیگر پیوستگی جغرافیایی ایران و عراق در ساختار جدید جهانی که در آن امنیت یک کالای همگانی است، باعث می شود؛ گره خوردگی امنیت عراق با جمهوری اسلامی بیشتر گردد. همچنین عراق بهعنوان همسایهای که در دوران صدام حسین سابقه حمله نظامی به ایران را دارد و در دوران پس از سقوط صدام حسین، شاهد حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشور بودهایم، ازجمله کشورهایی است که در حلقه نخست محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرد و ایران تلاش دارد عراق پس از صدام را در زمره دوستان و متحدان نزدیک خود حفظ کند.
بنابراین هرگونه تهدیدی که نظام سیاسی کنونی عراق و یا یکپارچگی آن را با خطر مواجه سازد به منزله تهدیدی علیه منافع ملی ایران به شمار میآید. بعد از سرنگونی صدام حسین و خروج نیروهای آمریکایی از عراق، بزرگترین تهدیدی که هم ثبات سیاسی و یکپارچگی عراق را تهدید میکرد و هم تهدیدی مستقیم علیه امنیت داخلی ایران به شمار میرفت، حضور داعش در عراق از تابستان سال 2014 و تصرف موصل توسط این گروه بود. بههمیندلیل، مقابله با داعش و عقب راندن و حذف آن از عراق به مهمترین اولویت امنیتی ایران در عراق در سال های بعد از 2014 تبدیل شد.
ورود تروریست های داعش به عراق و پیشروی این گروه در شهرهای مختلف بهویژه مناطق هممرز با ایران باعث ایجاد تهدیدات امنیتی زیادی در حلقه اول امنیتی ایران گردید. کشورها نسبت به این حلقه امنیتی حساسیت بسیار بالایی دارند و تحت هیچ شرایطی وجود بازیگرانی تهدیدزا را در این منطقه و محیط تحمل نخواهند کرد؛ زیرا این مسئله می تواند حاکمیت و امنیت کشورها را با تهدید مواجه کند. ازاینرو نزدیک شدن داعش به مرزهای ایران باعث واکنش شدید ایران شد.
سال 2014 میلادی با پیشروی های گسترده داعش از غرب تا شرق عراق (از استان «الانبار» تا استان «دیالی»)، داعش بنابر گفته برخی منابع حتی به فاصله چهل کیلومتری استان کرمانشاه نیز رسیدند؛ بنابر اظهارات امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی داعش قصد تصرف قصرشیرین، سومار و نفتشهر را داشت. بهدنبال این تهدید نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مرزها یک خط قرمز چهل کیلومتری در نظر گرفتند و آن را معیار مبارزه با تروریستها قرار دادند که در این پروسه رفته رفته با تلاشهای ارتش و حشد الشعبی عراق استان «دیالی» پاکسازی شد. با تلاشهای ارتش و نیروهای مردمی عراق در کنار کمک های نظامی ایران به تدریج داعش از مرزهای ایران فاصله گرفت و در نهایت داعش در عراق شکست خورد.
کمکهای مستقیم ایران به نظامیان عراق نیز در شکست داعش بسیار مهم و مؤثر بود. تا پیش از این، دیدگاه اهل سنت عراق درمورد حضور ایران همواره تقابلی بود. درواقع سیاستهای حزب بعث و سیاستهای تبلیغاتی داعش و حامیان منطقهای آن باعث ایجاد این نوع نگاه نسبت به ایران شده بود؛ اما در جریان مبارزه با داعش و آزادی عراق از تروریستها، این دیدگاه در مسیر اصلاح قرار گرفت و اکنون شمار بیشتری از اهل سنت نقش ایران در عراق را سازنده میدانند. «عبداللطیف الهمیم»، رئیس اوقاف اهل سنت عراق، نقش ایران اسلامی را در حمایت از عراق و آزادسازی سرزمینهای آن از دست سازمان تروریستی داعش و ایجاد آرامش در این کشور ستود.
در واقع این مسئله باعث شد تا محور عبری-عربی – غربی به دنبال تضعیف جایگاه ایران در عراق و تنش در روابط دو کشور باشند. به همین دلیل در چند سال اخیر توطئه های زیادی با هدف تضعیف روابط تهران و بغداد صورت گرفته است. نقطه تمرکز این توطئه نیز سرمایه گذاری بر تغییر نگاه مردم برای رویاروریی با یکدیگر بوده است.
در شهریور ماه 97 برخی از رسانه های داخلی و منطقه ای اقدام به تمرکز بر یک خبر جعلی با هدف تنش در روابط ایران و عراق کردند. این رسانه ها اعلام کردند که شش هزار خانه در مشهد برای فساد مردان عراقی سرویس می دهند. این خبر جعلی تا مدت ها به عاملی برای تهییج افکار عمومی ایران نسبت به مردم عراق مورد بهره برداری قرار گرفت هر چند در پایان این توطئه با شکست همراه شد. در ادامه عده ای به کنسولگری ایران در بصره تعرض کردند. از طرف دیگر رسانه های معاند شایعه ای را مطرح کردند مبنی بر اینکه ایران موشک هایی را در عراق مستقر کرده است. متعاقب آن نیز وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد ما در داخل عراق هدف هایی را که ایرانی هستند را خواهیم زد.
در نهایت نیز تحولات اخیر عراق رخ داد. مردم شهرهای شیعه نشین عراق در روزهای گذشته در اعتراض به فساد و بیکاری و فقر به خیابان ها آمده اند. اما در این میان طراحان پروژه قدیمی تنش در روابط ایران و عراق بار دیگر بر این اعتراض ها سوار شده و سعی کردند تا بخشی از این اعتراض ها را به سمت مخالفت با حضور ایران در عراق منحرف کنند. شبکه بیبیسی سعی کرد با یک مطلب موهن، ضربه خودش را در آستانه اربعین به شیعیان بزند و نشان دهد که مشکل اصلیاش نه مردم ایران و نه مردم عراق بلکه تمام شیعیان است؛ بیبیسی به منظور برانگیختن احساسات مردم، ادعا کرده که روحانیون شیعه ،دختران نوجوان حتی ۹ ساله را در ازای پول به صیغه مردان ایرانی در عراق درمیآورند. علاوه بر این امسال و در میانه اعتراضات عراق، شایعهای مبنی بر حضور نیروهای ایرانی برای سرکوب اعتراضات در برخی رسانهها منتشر شد. این شایعات، در حجم گسترده توسط رسانههای ضدانقلاب پوشش داده شد. اما خیلی زود مشخص شد که منشا اصلی این توطئه ها ریاض بوده و 79 درصد توییت های منتشر شده در مورد تظاهرات عراق از عربستان بوده است.
نتیجه
همانند سال گذشته امسال نیز در آستانه اربعین حسینی (ع) محور عبری- عربی- غربی به دنبال تشدید تنش در عراق و ایجاد تقابل بین مردم ایران و عراق هستند. در واقع در درجه اول هدف از انحراف تظاهرات مردمی اخیر مردم عراق تحت الشعاع قرار دادن این مراسم پرشکوه بوده که البته طرحی از پیش شکست خورده است. در درجه دوم این محور سعی دارد که روابط بین تهران و بغداد را تضعیف کند، هدف اصلی این مسئله نیز هراس این محور از اقتدار و انسجام محور مقاومت بوده که در شرایط کنونی در اوج خود قرار دارد. اخیرا گذرگاه البوکمال- القائم در مرز عراق و سوریه بازگشایی شد و این مسئله را رسانه های محور ارتجاع به عنوان ایجاد کریدور زمینی تهران به بیروت تعبیر کردند. بنابراین کاملا مشخصا است که این محور از اقتدار منطقه ای ایران هراس داشته و سعی دارد آن را تضعیف کند. در واقع آمریکا، عربستان و اسرائیل در سال های گذشته در برابر بازوهای منطقه ای ایران مانند انصارالله یمن و حزب الله لبنان و حتی حشد الشعبی در عراق شکست خورده و تحریم ها و فشار حداکثری آمریکا علیه ایران نیز ناکام بوده و نتوانسته اعتبار و اقتدار منطقه ای ایران را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین سعی دارند با سوء استفاده از مطالبات مردم عراق جایگاه ایران در بین مردم عراق را هدف قرار دهند. به همین دلیل در چند سال گذشته این کشورها سعی داشته اند تا از هر فرصتی برای به تقابل کشاندن مردم ایران و عراق نهایت استفاده را بکنند اما غافل از اینکه اربعین خود به تنهایی برای به شکست کشاندن هر نوع فتنه ای در جهت جدایی بین مردم ایران و عراق کفایت می کند. "حب الحسین یجمعنا".