فلسفه برگزاری مراسم و راهپیمایی عظیم اربعین چیست؟
اربعین در قدم اول یک زیارت، مانند دیگر زیارتهایی است که در موقعیتها و مناسبتهای گوناگون وارد شده است؛ وجههای که اربعین در این سالها پیدا کرده است، آن را از یک زیارت عادی فراتر برده، به یک رزمایش و همایش جمعی در پیوند و بیعت با امام(ع) برای حرکت به سمت جامعه مهدوی تبدیل کرده و به ابزار و آوردگاه مهمی برای ایجاد ترس در دل دشمنان اسلام تبدیل شده است. به همین دلیل هر چند ممکن است بعضی از زائران که توفیق خلق این حماسه و تشرف به محضر ائمه مدفون در عراق را پیدا میکنند، خودشان هم متوجه این تاثیرات نباشند؛ اما این پیوند انسانها با هم به فضل الهی، یک رود و موج خروشانی را ایجاد کرده است که میتوان انتظار داشت این آثار را در پی داشته باشد.
چگونه مراسم اربعین بهمنزله یکی از زمینهسازیها برای تحقق تمدن اسلامی برشمرده میشود؟
اگر دقت کنیم تمدن چه الزاماتی دارد و باید در حرکت در مسیر تمدنسازی چه آمادگیهایی در خودمان ایجاد کنیم، طبیعتاً بیشتر به ارتباط زمینهسازی این حرکت مهم در مسیر تمدنسازی پی خواهیم برد. تمدنسازی در قدم اول به یک زیرساخت مهم نیاز دارد و آن ارتباطات انسانی است؛ انسانهایی که میخواهند این تمدن را خلق کنند. یک طرف این ارتباطات انسانی، ارتباط مردم با یکدیگر و طرف دیگر این ارتباط، پیوند مردم با امامشان است و اگر در مسیر تمدنسازی، وحدت فرماندهی، وحدت رویه و هدایت مقتدرانهای وجود نداشته و مردم ظرفیت پذیرش آن حرکت را نداشته باشند، آن حرکت به ثمر نخواهد نشست، همانطور که این نکته را در وقوع انقلاب اسلامی و پس از آن مشاهده کردیم.
اما آنچه در پدیده اربعین مورد توجه بوده و به چشم میآید و از این جهت توانسته در امتداد انقلاب اسلامی یک گام رو به جلو باشد، این است که اولاً، این پیوند ارادهها با محوریت سیدالشهدا(ع) و امیرالمؤمنین(ع) اتفاق میافتد و حرکت از سمت امیرالمؤمنین(ع) به سمت سیدالشهدا(ع) آغاز میشود، به همین دلیل علاوه بر وجود عقلانیت در این حرکت، شور و شعور حسینی و حماسه نیز موج میزند؛ بنابراین اربعین توانسته است حرکت در پیوند با امام را، در مقیاس فراملی به نمایش بگذارد. هنگامی که میخواهیم در مسیر تمدن اسلامی حرکت کنیم پیوند امت با امامـ که از ارکان تمدنسازی استـ باید فراتر از محلهای جغرافیایی که به صورت سیاسی تقسیم شده است، تحقق یابد و اربعین یک تجلی برای این مسئله و یک رکن برای انسانهاست. جنبه دیگر، ارتباط انسانها با یکدیگر است و در زمان اربعین مشاهده میکنیم در این مقطع نه چندان طولانی ارتباط انسانها با هم، بر مبنای محبت، مودّت و ایثار است و یاریدهنده یکدیگر برای این اتفاق بزرگ هستند و در آنجا هیچ کس خود را نمیبیند و در مقابل شعاع امام، نوری برای خود قائل نیست و خود را محو این حرکت و فرآیند بزرگ که امام در آن مشاهده میشود، میبیند؛ از اینرو میگوییم اقتصاد اربعین و روابط اجتماعی در آن متفاوت است و روابط و محاسبات سیاسی، جریان قدرت و تمایلات در اربعین شکلی متفاوت دارد که همه این موارد، میتواند نمود تجلی تمدنی متفاوتی محسوب شود.
با توجه به صحبتهای شما همزیستی و زندگی چند روزه شیعیان با فرهنگها و ملیتهای گوناگون، چه شکل از سبک زندگی را در این مسیر به نمایش میگذارد؟
چارچوب و قواعدی که انسانها بر اساس آن، با هم پیوند میخورند یا از هم جدا میشوند و همچنین انتظاراتی که انسانها از دیگران و ارتباط با محیط پیرامون خود دارند، سبک زندگی را میسازد؛ بنابراین وقتی در فضای غیر اربعین زندگی میکنیم، زندگی و تمایلات ما متأثر از فرهنگ مادی و بر اساس زیادهخواهی در مال، قدرت و شهوت تأثیر و شکل میگیرد، به همین دلیل حاضر هستیم دیگران و منافع جمعی را فدای خود و منافع فردی کنیم، در نتیجه و به همین علت فاصله و فساد ایجاد و همزبانی مردم با همدیگر کم میشود که مولود سبک زندگی غیر اسلامی است.
خداوند متعال در همه آیات الهی ما را به سمت خود فرا خوانده و از شیاطین انس و جن بر حذر داشته است، اما دستگاه شیطان در دوران معاصر تلاش کرده است جاذبههایی را در زیست دنیایی ایجاد کرده و انسانها را به آن مشغول کند تا در مقابل دعوت انبیای الهی و اینکه عبادت در دنیای امروز چه الزاماتی دارد و چگونه باید زندگی مؤمنانهای را رقم زند، صفآرایی کنند. به دلیل اینکه اربعین آن حجاب را تا حدودی برمیدارد و تا حدی محیط امن فرهنگی بر محور جریان امام درست میکند، افرادی که به این سفر میروند، تجربه زیستی متفاوتی را مشاهده میکنند.
این حرکت عظیم چه تأثیری در وحدت جهان اسلام خواهد داشت؟
قاعدتاً وحدت، محور، هدف و مبنای مشترک نیاز دارد و در اربعین مشاهده میکنیم که حرکت به سمت امام و با تکیه بر امام توانسته معیار و ملاک وحدت باشد که این وحدت در قدم اول در تشیع ایجاد شده است و بدون شک به امیرالمؤمنین و سیدالشهدا اعتقاد و باور دارند و خدمت و دلدادگی به این حضرات معصومین را جزء اعتقادات خود میدانند، همچنین محیط اربعین که آوردگاه مهمی برای تجلی، تولی و تبری محسوب میشود، با هم پیوند میخورند.
اما اربعین فقط پیونددهنده شیعیان نیست؛ زیرا عموم اهل سنت، محبت اهل بیت(ع) را دارند، از عدهای وهابی و برخی افراد که گرایشهای سلفی دارند، بگذریم که محبت اهل بیت(ع) را بر نمیتابند و سعی کردهاند خود را به واسطه پول و رسانه بزرگ نشان دهند، اما این افراد در جامعه اهل سنت، جمعیت بسیار کوچکی هستند؛ اهل سنت از گذشته نسبت به اینکه به اهل بیت ابراز محبت کنند، نه تنها ابایی نداشتند؛ بلکه این را جزء توصیه و سنت پیامبر(ص) میدانستند و به همین دلیل به آن پایبند بودند. طبیعی است مسلمانهایی که این اعتقاد را دارند، بروز این عاطفه و محبت را در محیطی مانند اربعین شاهد باشند و خود آنها نیز مشارکت کنند و ابراز محبت خویش را نشان دهند.
فراتر از این موضوع، اربعین در ادامه حیات خود جهانیتر خواهد شد؛ چرا که جنبه حقمداری و حقخواهی در قیام سیدالشهدا(ع) و مظلومیتی که ایشان در مقابله با ظلم زمان خود کشید، ادبیات و فرهنگی است که همه مستضعفان عالم آن را مهم میشمارند و از طرف دیگر به دلیل تجلی جدیدی که اربعین پیدا کرده است، به نمادی در مقابل طاغوت و استکبار تبدیل شده و طبیعتاً فارغ از اینکه فردی که در این مسیر حرکت میکند چقدر به امیرالمؤمنین(ع) و سیدالشهدا(ع) معرفت و باور دارد، نفس حرکت و زاویه نگاه او اهمیت دارد و خود را در این برنامه سهیم میداند؛ زیرا اربعین ظرفیتی ایجاد کرده که همه میتوانند مقابله با استکبار را تجربه کنند.
نکتهها
۱- وجههای که اربعین در این سالها پیدا کرده است، آن را از یک زیارت عادی فراتر برده، به یک رزمایش و همایش جمعی در پیوند و بیعت با امام(ع) برای حرکت به سمت جامعه مهدوی تبدیل کرده.
۲- اربعین توانسته است حرکت در پیوند با امام را، در مقیاس فراملی به نمایش بگذارد.
۳- اقتصاد اربعین و روابط اجتماعی در آن متفاوت است و روابط و محاسبات سیاسی، جریان قدرت و تمایلات در اربعین شکلی متفاوت دارد که همه این موارد، میتواند نمود تجلی تمدنی متفاوتی محسوب شود.
۴- محیط اربعین که آوردگاه مهمی برای تجلی، تولی و تبری محسوب میشود، با هم پیوند میخورند.