سال ۱۳۹۳ بود که عدهای جوان گمنام، اما پراستعداد و خلاق از دانشگاههای سراسر کشور با محوریت دانشگاه علامه طباطبایی تهران، جهاد محرومیت زدایی علمی و فرهنگی از محرومترین منطقه آموزشی کشور یعنی منطقه دشتیاری در استان سیستان وبلوچستان را آغاز کردند.
به خوبی میدانستند که در این راه سختیهای بسیاری دارند. پایتخت نشین بودند، اما از فقر امکانات علمی و آموزشی و فرهنگی در دشتیاری آگاهی کامل داشتند چرا که برای این آگاهی بازدید میدانی داشته و از راه خاکی و صعب العبوری که در آن قدم گذاشته اند بی خبر نبودند.
کارشان را با اردوهای جهادی علمی و فرهنگی آغاز کردند. آمد و شدها هر روز بیشتر و بیشتر می شد و انس و الفتها هم محکمتر و پیچیده تر. هر چند دانشجویان آغازگر این راه بودند، اما عزم و اراده شان اساتید دانشگاهی را نیز وارد گود کرد و تلفیق ارادههای جهادی و پشتوانههای علمی موجب شد تا "مؤسسه خیریه دانشجویی دست یاری به دشتیاری" اعلام موجودیت کند.
این اتفاق میمون و مبارک علاوه بر علامهای ها؛ دانشجویان و اساتید دانشگاههای خوارزمی، تهران، شهید بهشتی، فرهنگیان و بین المللی امام خمینی قزوین را هم گرد یک میز جمع کرد تا همه در کنار هم و دست در دست یکدیگر برای رفع محرومیتها در نقطهای دورتر از محل زیست خود تلاش کنند.
قصدشان دیده شدن نبود، اما بودن و دیدن را اگر برای جمع آوری کمک خیران بود میستودند و پیگیرش بودند تا اینکه پایشان به "ماه عسل" هم باز شد. کلیپ این مؤسسه جهادی روای درد و رنج ۳۰ هزار دانش آموز منطقه دشتیاری با پائینترین سرانه آموزشی در ایران شد و باز هم با هدف مدرسه سازی با عواید آن مسابقه، برای برتر شدن دست به یک مبارزه جدی فرهنگی مجازی زدند.
چرا دست یاری به دشتیاری؟!
این دانشجویان تحقیق و تفحصها کردند، اما نه از جنس مجلسیها بلکه از نگاه مردمی و دانشجویی به دنبال منطقهای بودند که به تمام معنای کلمه حامی نیاز داشته باشد پس به دشتیاری رسیدند. جایی که به گزارش یونسکو دانش آموزانش دومین ضریب هوشی دنیا را دارند، اما با محرومیت کامل و کمترین امکانات درس میخوانند.
بچههای دشتیاری در استان سیستان وبلوچستان معتقد بودند که آینده را خوب میسازند و اعضای این مؤسسه خیریه دانشجویی دست یاری به دشتیاری دراز کردند و گفتند: در ساختن آینده کمکتان میکنیم و کاری کردند کارستان که آوازه شان در همه جا منتشر شد.
براساس گزارش رسمی وزارت آموزش و پرورش، استان سیستان و بلوچستان محرومترین استان آموزشی کشور، شهرستان چابهار محرومترین شهرستان آموزشی این استان و دشتیاری محرومترین منطقه آموزشی چابهار است. سرانه آموزشی استان ۳.۷ و در چابهار ۲.۴۴ و دستیاری ۰.۸۳ متر مربع برای هر دانش آموز است.
این ارقام در حالی اعلام شده که این میانگین در کشور برای هر دانش آموز بیش از ۵ مترمربع میباشد پس بنابر این آمار و مقایسه با کل کشور، دشتیاری محرومترین منطقه آموزشی کشور محسوب میشود و همین دلایل موجب شد تا مؤسسه دست یاری به دشتیاری تأسیس شود.
انتخاب مدیرعامل دلسوز
این مؤسسه یک راهبر و دلسوز لازم داشت. فردی که از بس رفت و آمد به دشتیاری داشته بود، برای همه بومیان آشناتر از بقیه بود. فردی که عقیده داشت برای دهستان پیربخش با جمعیتی بالغ بر ۲۵ هزار و ۲۶۵ نفره آن که در مجموع در ۱۱۱ روستا سکنی گزیده اند باید کار جهادی علمی کرد.
فردی که بداند برای ۵۶ مدرسه و شش هزار دانش آموز مقاطع مختلف که ۹۰۰ نفر آنها سقف کلاس و مدرسهای بر سر ندارند باید چه تدابیری بیندیشید. تدبیری نه از جنس دولتیها بلکه از سر اخلاص، اخلاق و با حفظ کرامت انسانی؛ پس حسین علیمرادی که اصالتاً تهرانی بود انتخاب شد تا سنگ بنایی بگذارد بر ۲۲ مدرسه تخریبی و ۱۷ مدرسه فاقد بنا از مجموع ۵۶ مدرسه موجود در منطقه دشتیاری.
جوانی پویا و فعال که در کنار سایر دوستان دانشجویش سفرهای بسیاری به سیستان وبلوچستان داشتند. حسین میگفت من خودم سرمایهای ندارم و برای ساخت این مدارس از خیران و مردم عادی و ... ۲۰ هزار تومان، ۲۰ هزار تومان پول جمع میکنیم.
این مؤسسه از زمان شروع فعالیتش خدمات شایستهای را به جوانان و نوجوانان منطقه از قبیل توزیع بستههای ارزاق، برگزاری کارگاههای مشاوره تحصیلی، ایجاد غرفه نمایشگاه کتاب، اهدای لوازم التحریر میان دانش آموزان روستاهای محروم و ... ارائه کرد.
اهداف مؤسسه خیریه دانشجویی "دست یاری به دشتیاری" شامل محرومیت زدایی علمی فرهنگی منطقه دشتیاری با در نظر گرفتن عوامل مختلف موثر بر این محرومیت - پایش جامع منطقه برای شناسایی دقیق نیازهای آموزشی و چالشهای منطقه که در تمامی ۵۶ مدرسه دهستان پیرسهراب صورت گرفت و استفاده از ظرفیتهای مختلف به ویژه قشر دانشگاهی به منظور آسیب شناسی و رفع اساسی معضلات و آگاه سازی آحاد مختلف جامعه نسبت به محرومیت دشتیاری و تلاش برای جذب منابع مالی، فکری و معنوی برای رفع این محرومیت بود.
این مؤسسه دانشجویی تنها در سال گذشته اقدامات بسیاری شامل ایجاد غرفه نمایشگاه کتاب با شعار ده هزار تومان داری با هم کتابخانه بسازیم؟ - شرکت در پویش قهرمان من در برنامه زنده ماه عسل- راه اندازی گالری عکس میان من و تو شهریست بی پنجره و توزیع بستههای ارزاق میان دانش آموزان روستاهای صعب العبور و محروم را به سرانجام رساند.
در همین سال کلنگ آغاز ساخت ۳ مدرسه در دهستان پیرسهراب نیز به زمین زده شد. افتتاح مدرسه و آغاز ساخت پروژه چهارم در روستای رگیتی و آغاز پروژه هفتم ساخت مدرسه پت دشتیاری از دیگر این برنامهها بود.
جوانان جهادی این مؤسسه همچنین در گردهمایی خیرین منطقه چابهار و دشتیاری برای ساخت و تجهیز مدارس با عنوان مهرآئین ۳۴۰ میلیون تومان توسط خیرین بومی و ۳۴۰ میلیون تومان توسط منطقه آزاد چابهار جمع آوری کرده و قول ساخت یک مدرسه ۶ کلاسه توسط فرزند دکتر کتری زاده را گرفتند.
روند خدمت رسانی مؤسسه با قوت و قدرت همچنان ادامه داشت و مدارس یکی پس از دیگری مرمت، تجهیز و احداث می شد، اما دست روزگار دانش آموزان این روستای محروم را یتیم کرد و همان تراژدی غمناک این سالهای سیستان وبلوچستان بار دیگر تکرار شد و جادههای غیراستاندارد و سرعت ناایمن خودروها و... مانع شد تا حسین علیمرادی موفق نشود به هدفش که همان آبادانی کامل ۳۴۰ مدرسه دشتیاری و تحت پوشش قرار دادن ۳۲ هزار دانش آموز آن بود، برسد.
آری؛ حسین علیمرادی؛ مشاور معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش و مدیرعامل "مؤسسه دست یاری به دشتیاری" که بومیان منطقه او را به "یاور بلوچستان" میشناختند روز جمعه ۸ آذرماه در حین سرکشی از مدارس منطقه در سن ۲۴ سالگی و در حادثه تلخ رانندگی برای همیشه آسمانی شد و ۴ مدرسه ساخته شده و کلنگ زنی ۱۸ مدرسه دیگر در دست ساخت او و مؤسسه اش برای همیشه تاریخ در دشتیاری به یادگار ماند. روحش شاد