در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران، در مقایسه با دیگر جوامع پیشرفته و یا در حال توسعه، بیشترین سطح تأثیرگذاری به آراء مردم داده شده است. هم انتخاب رئیس دولت، هم انتخاب مجلس قانونگذاری و تأثیر رأی اعتماد نمایندگان مجلس شورای اسلامی در تشکیل دولت و نیز انتخاب خبرگان رهبری تا انتخاب شوراهای اسلامی شهر و روستا بیانگر این نکته است که در مقایسه با ساختارهای ریاستی که مردم تنها رئیس جمهور را انتخاب میکنند و این جایگاه به واسطه رأی مردم دیگر ارکان اجرایی و تأثیرگزار یک کشور را منصوب میکند و یا در جوامعی که تنها در انتخابات، نمایندگان پارلمانها توسط مردم انتخاب میشوند و آنها با رأی خود در پارلمان، دیگر ارکان اجرایی و قانونگذاری را منصوب میکنند، ایران پرافتخارترین و البته سختترین مسیر را برای مقبولیت نظام اسلامی در پیش گرفته و در این مسیر پرافتخار، ۴۰ سال بالندگی با بالاترین میزان مشارکت مردم در سرنوشت کشور، کارنامه پرافتخار و مسیر عزت مندانهای را برگزیده است؛ لذا باید مردم در این ساختار به تأثیرگزاری تک تک آراء خود که در صندوق انتخابات میاندازند ایمان داشته باشند تا بتوانند با روی کار آوردن مدیرانی در تراز جمهوری اسلامی ایران مسیر رو به پیشرفت انقلاب اسلامی را تسریع کنند و هزینههای پیشرفت و عزت را کاهش دهند؛ لذا برای رسیدن به این مهم میبایست روشهای شناخت نامزدها را مورد بررسی قرار داد و برای مردم تبیین نمود تا ملت راحتتر بتوانند اصلح را بشناسند و رأی خود را در صندوق انتخابات بیاندازند.
یکی از سادهترین روش ها، اعلام نظر است و دقت بر روی این اعلام نظرها که البته در قانون اساسی نیز در حوزه وظایف و اختیارات مجلس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی آمده است و نمایندگان مردم میتوانند در کلیه امور داخلی و خارجی اظهارنظر کنند.
برای آنهایی که در سوابق کاری خود نمایندگی مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارند و یا جزء مدیران تصمیمگیر و تصمیم ساز میباشند؛ با جستجوی مختصر در آرشیو روزنامهها و اخبار مجلس شورای اسلامی میتوان به نظرات و جهت گیری فکری این کاندیداهای باسابقه نمایندگی پی برد و به نتیجه رسید که آیا ادامه کار نظام با این مدیران قابل قبول است یا خیر و آیا لیاقت اعتماد دوباره مردم را دارند یا خیر؟ ولی برای کسانی که مسئولیت خاصی در ساختار نظام مدیریتی کشور نداشته اند، میبایست طرح سوال کرد و به جای گوش دادن به وعدههایی که متأسفانه این روزها خلاف قانون و حدود اختیارات نمایندگان، تبدیل به عرف گردیده و برای بدست آوردن چند رأی، رنگ بوی نیرنگ و دروغ به خود گرفته و موجب انحرافات جدی در مسیر پیشرفت و توسعه و عدالت محوری گردیده است. میتوان با پرسشهای جدی نامزدها را با چالش روبرو کرد تا دال فکری و منش سیاسی آنها مشخص گردد.
این سوالها را میتوان به چند گروه دسته بندی کرد:
الف) وظایف و اختیارات مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مردم و نحوه استفاده از این اختیارات برای پاسخ گو نمودن مسئولین کشور به مطالبات مردم و یا نحوه تعامل نامزدها با مردم و راههای در دسترس بودن آنها برای اقشار مختلف مخصوصاً محرومین جامعه و شفافیت در آراء مجلس و عملکرد نمایندگان و هزینههای تبلیغاتی و درآمدهای مسئولین و خانوادههای آنها.
ب) موضع گیری شفاف در مورد چالشهای جدی نظام در طول ۴۰ سال گذشته، عرصههایی که مستقیماً با عزت و ناموس این مرز و بوم در ارتباط است؛ مانند: رخدادهای مهمی مانند جریان بنی صدر و نهضت آزادی، ۸ سال دفاع مقدس و پایان جنگ، فتنههای ۷۸ و ۸۸، ارتباط با آمریکا، محور مقاومت و حمایت از کشورهای مظلوم، نهایت برجام و ...
ج) قوانین اجتماعی و مقابله با ناهنجارهای اجتماعی، چون اعتیاد و سرقت و پیشگیری از طلاق و حمایت از فرزند آوری در کشور، میزان آشنایی نامزدها از قوانین و سیاستهای نظام در این موضوعات
د) تفکر اقتصادی و منش فکری نامزدها در برابر اسناد بالا دستی و قوانین اقتصادی کشور و شرایطی که امروز کشور و معیشت مردم را به طور جدی درگیر نموده است و مسیر را برای فشار دشمنان قسم خورده این ملت در قالب تحریم باز نموده است.
موضع نامزدها در مورد مسکن مهر و طرحهای جایگزین، طرحهای شفاف ساز در حوزه واگذاری اعتبار و ارز، سیستم بانکداری کشور و اصلاحات پیش روی آن، مالیات و اخذ پلکانی آن از دلالان مسکن، طلا، ارز، ... اقتصاد درهای باز و سیستم کنترل بازار (دخالت و نظارت در بازار) فروش منابع و کالاهای اساسی مانند فولاد و نفت در بورس، قاچاق کالا، اقتصاد درهای باز و اتکاء به سرمایه گزاران خارجی یا داخلی...
البته این سوالها و خواستهها از نامزدها باید با هدایت نخبگان و قشر تحصیل کرده متخصص و متعهد و دلسوز جامعه هدایت شود تا به نتیجه گیری مطلوب منتج گردد تا از کلی گویی و طفره رفتن نامزدها جلوگیری شود و این کار باید بدون جهت گیری سیاسی و به دور از احساسات قومی و ناسیونالیستی شکل بگیرد؛ و در نهایت با مشخص شدن منش و تفکر نامزدها و مقایسه آن با رهنمودهای مقام معظم رهبری، تکلیف مردم مشخص میشود و در آن صورت میتوان شاهد انتخاب شفاف و آگاهانه نمایندگان مجلس بود.