یادداشت: حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به یکی از پایگاههای نظامی آمریکا سبب تقویت بیش از پیش جایگاه جمهوری اسلامی ایران نه تنها در منطقه، بلکه در جهان شده است. اقدام تروریستی آمریکا در ترور حاجقاسم سلیمانی که با هدف مهار مقاومت و بازسازی قدرت آمریکا صورت گرفت، نه تنها موجب این اتفاق نشد؛ بلکه پیامد این ترور سبب شد قدرت توخالی آمریکا بیش از پیش نمایان شود. قدرتی که طی سالیان دراز از طریق پروپاگاندای رسانهای در افکار عمومی بلامنازع نشان داده شده بود، شاید در چند دهه گذشته همچون امروز دچار بنبست استراتژیک نشده بود. متحدان دیروز آمریکا همچون برخی کشورهای اروپایی و برخی کشورهای مرتجع حاشیه خلیجفارس به این نتیجه رسیدهاند که دیگر در زیر سایه ایالات متحده آمریکا نمیتوانند منافع خود را تأمین کنند. از سوی دیگر، دوشیدن برخی کشورهای نفتخیز به بهانه تأمین امنیت آنها سیاستی شکست خورده است. بنابراین آمریکا نیاز دارد برای فرار از شکست و جلوگیری از نمایان شدن بیشتر ابعاد حمله موشکی سپاه به پایگاه پیشرفته عینالاسد، به اقدامات صوری متنوعی دست بزند. البته کاملاً غیر منطقی خواهد بود که ترامپ بخواهد برای فرار از شکست راهبردی که از ایران خورده به اقدام نظامی دست بزند؛ لذا برنامه آمریکا در دو بعد رسانهای و اقتصادی خواهد بود.
1ـ اقتصادی: آمریکا در ضربه زدن به ایران توان راهاندازی جنگ نظامی را ندارد، از این رو تشدید تحریمهای اقتصادی علیه کشورمان تنها مسیر باقی مانده برای کاخ سفید است. امید ترامپ برای کشاندن جمهوری اسلامی ایران پای میز مذاکره که از طریق آن درصدد تهیسازی قدرت ایران در عرصههای مختلف است، تشدید راهبرد فشار در حوزه اقتصادی است؛ سیاستی که شکست آن از ابتدای سال 2019 با اعتراف اندیشکدهها و سیاستمداران داخلی آمریکا، همچنین بانک بینالمللی توسعه حتمی شده است.
2ـ رسانهای: همه توان غرب به ویژه آمریکا، فکردهی به افکار عمومی داخل ایران است. شبکههای مجازی، سایتها و شبکههای ماهوارهای مهمترین ابزار آنها در جنگ نرم هستند. وقتی تجمع عده معدودی در مقابل دانشگاه امیرکبیر موجب ذوقزدگی سفیر انگلیس میشود و او بلافاصله در محل حضور پیدا میکند تا به تحریک و تهییج تجمعکنندگان دست بزند و مستقیم تصاویر آن را به غرب بفرستد، روشن میشود که در این مرحله سرمایهگذاری غرب در حوزه رسانه و عملیات روانی است.