یادداشت: سردار سلیمانی یکی از نمادهای انقلاب اسلامی در خارج از ایران است، اثرگذاری ابعاد شخصیتی سردار دلها آنقدر زیاد است که پس از ترور او بیش از 50 کشور جهان علیه آمریکا راهپیمایی برگزار کردند؛ در اصطلاح آکادمیک و دانشگاهی به چنین حرکتهای خودجوش و مردمی که برای سردار سلیمانی صورت میگیرد، دیپلماسی عمومی میگویند و با دیپلماسی سنتی یا دولتی تفاوتهایی دارد.
دیپلماسی سنتی شامل تعاملاتی است که بین حکومتها و دولتها جریان مییابد یا به تعبیری «دیپلماسی کشور به کشور» است؛ در حالی که دیپلماسی عمومی ارتباطات معطوف به منافع ملی یک کشور از طریق ارتباط با مردم خارج از مرزهای جغرافیایی است. دیپلماسی عمومی در خارج از کشور منجر به قدرت نرم میشود. این قدرت فرایندی متوالی، دائمی، ریشهای و سرایتکننده و غیرقابل سرکوب دارد.
در هفتههای اخیر، قدرت معنوی جمهوری اسلامی به خوبی خود را نشان داد؛ هنگامی که پس از شهادت سردار سلیمانی در 40 نقطه از آمریکا تظاهرات ضد آمریکایی برگزار شد که این نشان میدهد قدرت نرم جمهوری اسلامی دیوارهای ترامپ بر اطراف آمریکا را هم شکسته است و به چند قدمی دولتمردان آمریکا رسیده است.
در چنین وضعیتی، افکار عمومی کشور خودمان نیز در نظرسنجیهای انجام شده دارای یک خروش ضد آمریکایی شده است و همراهی بیشتری از آنان برای مقابله با آمریکا دیده میشود. در همین حال، مسئولان باید از این شرایط در «دیپلماسی کشور به کشور» استفاده کنند و مقامات جهان را به اردوگاه ضد تروریسم بکشانند و آمریکا را به دلیل اعمال تروریسم دولتی محکوم کنند.
موضعگیریها و توئیتپراکنیهای رئیس جمهور آمریکا در واکنش به مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان که در آن شرط مذاکره را بازگشت آمریکا بر سر میز 1+5 دانسته بود و القای این مطلب نادرست که ایران تقاضای مذاکره کرده است، نشان میدهد مسئولان کشور باید مراقبت بیشتری داشته باشند؛ چرا که ترامپ به دلیل شکست در میان افکار عمومی آمریکا و جهان، به گونهای پیام میدهد که گویا ایران خواستار مذاکره با آمریکاست و با این وارونهانگاری به دنبال احیای حیثیت از دست رفته خویش است.
مسئولان دستگاه دیپلماسی کشورمان این جمله رهبر معظم انقلاب را فراموش نکنند: «آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند؛ آنها همان افراد هستند تفاوتی نمیکنند، فقط لباس خود را تغییر میدهند.»