شروع فرایند استیضاح ترامپ به انتشار مکالمه وی با «ولادیمیر زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین برمیگردد. ترامپ در تماس تلفنیاش با زلنسکی از وی درخواست کرده بود در به نتیجه رساندن پرونده فساد پسر «جو بایدن» مربوط به ماجرای «هلدینگ بریسما» توجه ویژه داشته باشد، تا از این راه در رقابت انتخابات ریاستجمهوری سال 2020، بایدن را با کاهش محبوبیت روبهرو کند. تعلیق موقت کمکهای نظامی ایالات متحده به اوکراین از شواهد تأکید شده دموکراتها در این باره است. این اقدام ترامپ از سوی مخالفان وی، به ویژه دموکراتهای حاضر در پارلمان، با نسبت «سوءاستفاده از قدرت» روبهرو و سبب آغاز روند استیضاح شد؛ فرایندی که با «کارشکنی در مراحل تحقیقات» ابعاد تازهتری نیز یافت.
استیضاح رئیسجمهور در ایالات متحده طی دو مرحله صورت میگیرد: ابتدا کنگره طرح شکایت را ارائه و فرایند استیضاح را آغاز میکند. پس از آنکه پیرامون ادعای طرحشده تحقیقات انجام گرفت و شواهد و مدارک لازم برای ارائه به سنا جمعآوری شد، در مرحله بعد که مرحله اصلی است، شکایت در سنا مطرح میشود، سپس سنا موظف است به موضوع رسیدگی کند و در نهایت نسبت به صدور حکم اقدام کند. در رابطه با طرح استیضاح ترامپ در سنا باید به این نکته توجه داشت، از میان 100 سناتور حاضر در سنا، 53 نفر جمهوریخواه و 47 نفر دموکرات هستند، در حالی که برکناری رئیسجمهور حداقل به 67 رأی نیاز دارد؛ از اینرو احتمال موفقیت استیضاح تقریباً نامحتمل است، حتی با شهادت «جان بولتون» مشاور سابق ترامپ علیه او که به مهمترین حاشیه استیضاح ترامپ بدل شده است.
نکته مهم دیگر برای درک فرایند استیضاح، به قصد و غرض دموکراتها از طرح این موضوع برمیگردد؛ چراکه دموکراتها از کمبود 20 رأی در سنا برای محکومیت ترامپ کاملاً آگاه هستند. اما استیضاح رئیسجمهورِ جمهوریخواه آمریکا با وجود امکان نداشتن برکناری او، نه تنها انتقام از سیاستهای مزورانه او در برابر رقبایش است، بلکه برای دموکراتها نتایج مطلوبی درپی دارد، از جمله: کاهش سرمایه اجتماعی و تنزل جایگاه ترامپ و جمهوریخواهان در میان افکار عمومی، طولانی شدن فرایند رسیدگی به اتهامات و نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاستجمهوری و اثرگذاری بر نظرات رأیدهندگان و... .
اما در عرصه بینالمللی استیضاح ترامپ نه تنها موضوعیتی ندارد، بلکه بازیگران بینالمللی نسبت به سیاسی بودن آن کاملاً آگاه هستند و شکی نیست حتی به نتیجه رسیدن استیضاح و تغییر ریاستجمهوری آمریکا نیز چندان محلی از اعراب ندارد؛ چراکه سیاست خارجی این کشور در سطح راهبردی و حتی سطوح خردتر تابع اصولی است که با تغییر شخص رئیسجمهور تغییر نخواهد کرد و همچنان ماهیت خود را حفظ میکند؛ تقابل با جمهوری اسلامی ایران و حمایت از رژیم صهیونیستی از مهمترین موارد این اصول هستند.