در گوشهای از گلزار شهدا نشسته و از راه به دور به آرامگاه ابدی سردار دلها حاج قاسم سلیمانی چشم دوخته بودم؛ عده زیادی آمده بودند بعضی مثل من گوشهای کز کرده بود و سر در لاک فروبرده بودند و آرام و آرام اشک میریختند و عدهای دعا و ذکر و قرآن میخواندند که ناگهان فریادهای "لبیک یا حسین"، "لبیک یا زهرا" و "لبیک یا زینب" فضای گلزار شهدای کرمان را متحول کرد.
کاروانی قریب یکصد نفر پلههای مهدیه مسجد صاحبالزمان(عج) را پایین میآمدند و یکصدا لبیک میگفتند و خود را به مزار حاج قاسم رساندند. لهجه داشتند و از لباس پوشیدن تعدادی از آنها میشد فهمید که ایرانی نیستند.
برای حاج قاسم به سبک و سیاق خودشان سینه میزدند، عزاداری میکردند و نوحه میخواندند و با اینکه خیلی از شعرهایشان را نمیفهمیدم اما همراه با آنها اشک میریختم.
چه جانسوز میخواندند و چه بیریا و مخلصانه به سینه میزدند و اینجا بود که میفهمیدی وسعت جغرافیای عاشقی این روزها چقدر گسترده شده و حاج قاسم را دیگران چقدر بیشتر و بهتر از ما میشناسند.
شب گذشته گلزار شهدای کرمان میزبان کاروان یکصد نفره عزاداران پاکستانی بود که برای زیارت، ادای احترام و ابراز ارادت به سردار دلها خود را به کرمان رسانده بودند.