ماهیگیری سیاسی صادقی از کرونا
جوان: محمود صادقی در توئیتی، با اعلام ابتلای خود به بیماری کرونا، به جای امید دادن به مردم مینویسد که «دیگر امیدی به حیات در این دنیا ندارم» و بعد سراغ سوء استفاده سیاسی میرود و خطاب به آقای رئیسی مینویسد: «آقای رئیسی! خانوادههای زندانیان امنیتی و سیاسی تقاضا دارند برای جلوگیری از شیوع بیماری به زندانیان امنیتی و سیاسی مرخصی بدهید تا کنار خانوادهها این اپیدمی را پشت سر بگذارند.»برخلاف محمود صادقی، ما امیدواریم او و سایر هموطنان که مبتلا به کرونا شدهاند، در برابر این ویروس مقاومت کنند و به زودی با بهبود کامل به زندگی عادی بازگردند. ثانیاً محمود صادقی، نماینده مجلس است و باید بتواند آماری از میزان ورود ویروس کرونا به زندانهای تهران و کل کشور ارائه دهد و بعد چنین درخواستی را داشته باشد. اگر زندانی آلوده به ویروس کرونا نیست، از قضا داخل زندان امنتر از بیرون خواهد بود. ثالثاً محمود صادقی در توئیت خود نشان داده که فقط نگران زندانیهای سیاسی و امنیتی شده است. یعنی سایر زندانیان مهم نیستند؟! برای برخی جان آدمها فقط وقتی ارزش مییابد که در خلال دلسوزی برای آن بتوانند به نظام بدوبیراهی بگویند وگرنه تبعیض مشمئزکنندهای که توئیت او نسبت به جان زندانیهای غیرامنیتی و غیرسیاسی است، باید موجی از اعتراض راه میانداخت. مثلاً زندانی مهریه آدم نیست؟! اگر زندان آلوده باشد، فقط برای امنیتیها و سیاسیها آلوده است یا فقط آنها نیاز دارند که برای طی این روزها در کنار خانواده باشند؟!
ماهیگیریهای سیاسی صادقی، تمامی ندارد و او در میانه یک رویداد ملی که باید همه در کنار هم برابر آن مقاومت کنیم، باز هم تلاش برای دوقطبیسازی و استفاده برای اهداف سیاسی را کنار نمیگذارد.
گام اول وحدت، گام دوم مدیریت جهادی
فرهیختگان: دوم اسفند ماه 1398 انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد و مردم با مشارکت در این انتخابات گزینههای مدنظرشان را راهی بهارستان کردند. در این دوره از انتخابات طبق آمار اعتماد به نیروهای انقلاب بالا بوده است و تعداد قابل توجهی از کرسیهای بهارستان سهم نیروهای مومن و حزباللهی بهویژه جوانان شده است.گام اول رسیدن به وحدت نیروهای انقلابی برای پیروزی در انتخابات بود که باتمام نقدها و سازوکار غلط و سهمخواهیهای بسیاری که از سوی بعضی از گروهها شکل گرفت درنهایت به نتیجه رسید.
امروز اما وقت گام دوم یعنی مدیریت جهادی است، امروز که فرصت خدمت به نیروهای انقلاب رسیده است باید کارآمدی مجلس شورای اسلامی را به مردم ثابت کرد. امروز مردم خسته از سیاستهای دولت پیر انتظار تحول در کشور را دارند و با تمام نارضایتیها رای دادهاند و امید دارند که جبهه انقلاب کار را به دست گرفته و بهگونهای کار کند که آنها در زندگیشان لمس کنند.پیش از رسیدن به اولویت اصلی مجلس جدید باید ابتدا ساختار نظارتی مجلس را اصلاح کرد. نظارت فعلی یعنی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان که سادهترش میشود نظارت نماینده بر نماینده ساختاری کاملا غلط و ناقص است چراکه تناقض منافع در آن دیده میشود. امروز رای یک نماینده برای نماینده دیگری ممکن است فردا گریبان خودش را بگیرد پس قطعا از این ساختار نظارت منطقی و حکم عادلانه خارج نخواهد شد. این ساختار باید در آییننامه مجلس اصلاح شده و ساختاری تعریف شود که افراد تعیینکننده خود منفعتی در احکام و نظرات صادر شده نداشته باشند. این اقدام از یک مجلس انقلابی و شفاف در ابتدای کار برمیآید. البته اگر در عمل انقلابی هستند و نه صرفا شعار آن را میدهند.مورد دوم اما شفافیت است. الزاما و ضرورتا در ابتدای تشکیل مجلس جدید، نمایندگان باید تکلیف خود با شفافیت را مشخص کنند. اگر قائل به شفافیت در تمام ابعاد از حضور وغیاب، رایگیریها تا سفرهای خارجی، هدیه و... هستند، در همین شروع کار رسما تصویب شده و در آییننامه مجلس وارد شود. نیروهای حزباللهی با مدیریت جهادی مورد پنهانی از مردم ندارند، جز موارد امنیتی و نظامی که درصد محدودی از مسائل است و شفافیت آنها منطقی نیست، باقی موارد قطعا باید به اطلاع مردم شریف برسد.
در ادامه به نظر میرسد باتوجه به شرایط کشور اولویت اصلی مجلس آینده قطعا مسائل اقتصادی است. معیشت مردم وضعیت مناسبی نداشته و مجلس جدید باید به فکر بهبود آن باشد. البته بهبود وضعیت معیشتی مردم زمانی حاصل خواهد شد که اقتصاد کشور جراحی گسترده شود. یعنی زنجیره اقتصاد در کشور را با هم اصلاح کنیم. بانکداری، بورس، سیاستهای ارزی، حاملهای انرژی و... را با یکدیگر و در ارتباط با هم اصلاح کنیم. دست زدن به هرکدام بدون در نظر گرفتن روابط و اثرگذاریها وضعیتی مانند آبان ماه را به وجود خواهد آورد چراکه گران کردن صرفا یک حامل انرژی قطعا اثر مثبتی بر دیگر مسائل نخواهد داشت.اگر دو پیش اقدام ابتدایی انجام گیرد و مسائل اقتصادی اولین اقدام جدی مجلس آینده باشد قطعا کارآمدی و راس امور بودن مجلس یک بار دیگر برای مردم اثبات خواهد شد و این اثبات شدن با نیروهای مومن و انقلابی اطمینان و قوت قلبی برای ملت شریف ایران و امیدواری به آینده شکوفای ایران اسلامی خواهد بود.
ادامه همکاری با FATF و اجرای 41 تعهد دیگر معنا ندارد
کیهان : ایران با وجود همه همکاریاش، هرگز از لیست تحریمی FATF تعلیق نشده بود که حال بخواهد به لیست برگردد. در هیچکدام از اسناد رسمی گروه ویژه اقدام مالی (FATF) عبارتی به نام «لیست سیاه» وجود ندارد، بلکه این نهاد برخی از کشورها را بهعنوان کشورهای پرریسک و غیرهمکار مشخص میکند و از کشورهای دیگر میخواهد علیه آنان «اقدامات مقابلهای» انجام دهند. «اقدامات مقابلهای» به مجموعهای از اقدامات احتیاطی گفته میشود که در یادداشت تفسیری توصیه شماره 19 این نهاد ذکر شده است.
FATF و مسئولان محترم دولت ادعا میکنند ایران از تیر 95 و پس از پذیرش تعهداتی تحت عنوان «برنامه اقدام»، از لیست اقدامات مقابلهای تعلیق شده بود. اما در این 3 سال، مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای هیچگاه علیه ایران تعلیق نشده بود. مهمترین بخش از اقدامات مقابلهای، اولین اقدام است که تحت عنوان EDD یا شناسایی مشتری بهصورت تقویتشده شناخته میشود. FATF در همه بیانیههای 3 سال گذشته، از کشورهای دیگر درخواست کرده است علیه ایران EDD را اعمال کنند، بنابراین تعلیق از لیست، اسمی بود و نه واقعی.
با وجود همه اقداماتی که FATF در این مدت علیه ایران داشته است اما اعمال یا عدم اعمال «اقدامات مقابلهای» علیه ایران تقریبا اثر خاصی نخواهد داشت.شدیدترین تحریمهای بانکی فراسرزمینی از سوی آمریکا علیه ایران اعمال میشود و بازیگران اقتصادی خارجی بیش از اینکه به اقدامات مقابلهای FATF توجه کنند، به تحریمهای آمریکا توجه میکنند.
وضعیت قبلی (تعلیق اقدامات مقابلهای) به دلیل پذیرش تعهد 41 بندی «برنامه اقدام» از سوی ایران به وجود آمده بود. یعنی یک توافقی شکل گرفت و در ازای اجرای تعهدات از سوی ایران، اقدامات مقابلهای از سوی FATF تعلیق شد. بخش زیادی از «برنامه اقدام» در حال اجراست که برخی از بندهای آن (بهویژه در حوزه همکاریهای خارجی) برای شرایط تحریمی کشور بسیار خطرناک است. در حال حاضر که اقدامات مقابلهای FATF بازگشته، دولت باید اجرای تعهدات ذیل «برنامه اقدام» را لغو کند. این اقدام هم جلوی لو رفتن اطلاعات مالی (مشابه آنچه در زمستان 96 رخ داد) را خواهد گرفت و هم این پیام را به طرف مقابل مخابره میکند که «ایران آنقدر ضعیف نیست که تعهدات را یکطرفه اجرا کند».از سوی دیگر بهدلیل تحریمهای آمریکا، عمده تعاملات ایران به اشکال غیررسمی انجام میشود، بنابراین شرکای ایران از ترس تحریم و لو رفتن اطلاعات اقتصادی، موافق همکاری کامل ایران با FATF نبودند و کاهش همکاری ایران با این نهاد میتواند این اطمینان را به شرکای ما بدهد که اطلاعات اقتصادی لو نخواهد رفت و آنها میتوانند با خیال راحت
با ایران همکاری کنند.
پیشتاز اردوگاه دموکراتها در فیسبوک پستی به زبان فارسی منتشر کرد
وطن امروز: زبان فارسی همچنان مورد علاقه سیاستمداران آمریکاست. علاوه بر دونالد ترامپ که هر از گاهی برای خودشیرینی در عالم سیاست، توئیتی به فارسی میزند، حالا برنی سندرز هم که همچنان نفر اول اردوگاه دموکراتها در رقابتهای داخلی برای انتخاب نهایی برای نبرد با ترامپ است، به فارسی متنی را منتشر کرد. وی در صفحه فیسبوک خود عکسنوشتههایی منتشر کرد که در هر یک از آنها به زبانهای مختلف از جمله فارسی نوشته شده است: «برنی، ترامپ را شکست میدهد».ابتکار سندرز برای استفاده از زبانهای مختلف در رقابتهای انتخاباتی خود، به این معناست که این سیاستمدار کهنهکار، دست به پویشی جهانی در رقابت انتخاباتی خود زده است.برنی سندرز در نظرسنجی مشترک شبکه خبری «سیبیاس نیوز» و موسسه نظرسنجی انگلیسی «یوگاو» (YouGov) نخستین گزینه رایدهندگان دموکرات است. تارنمای شبکه سیبیاس نیوز روز دوشنبه در این باره نوشت: در این نظرسنجی، سندرز با ۲۸ درصد آرا پیشتاز است و به دنبال او، الیزابت وارن، سناتور ایالت ماساچوست آمریکا با کسب ۱۹ درصد، جو بایدن با ۱۷ درصد و مایکل بلومبرگ با ۱۳ درصد آرا در رتبههای بعدی قرار دارند. برنی سندرز که این روزها یکهتاز اردوگاه دموکراتها در رقابتهای درونحزبی برای انتخابات ریاستجمهوری 2020 است، فروش تجهیزات نظامی آمریکا به کشورها را به نفع شرکتهای سازنده تجهیزات نظامی دانست و از آن انتقاد کرد. سفر ترامپ به هند برای فروش 3 میلیارد دلار تجهیزات نظامی به این کشور هنوز تمام نشده که برنی سندرز به انتقاد از فروش تجهیزات نظامی به هندیها پرداخت. همچنین تغییرات اقلیمی یکی از اولویتهای کمپین برنی سندرز است.
اردن در اردوگاه مخالفان ریاض؟
خراسان: امیر قطر سفری دو روزه به اردن داشت که برگردان اقتصادی قابل ملاحظه برای این کشور پادشاهی در این شرایط سخت اقتصادی خواهد داشت. شیخ تمیم از ایجاد 10 هزار فرصت شغلی جدید برای اردنیها در کشور خود خبر داد که با احتساب وعده جذب 10 هزار اردنی در بازار کار دوحه در آگوست گذشته، به 20 هزار فرصت شغلی میرسد. در کنار آن نیز دوحه اعلام کرده در اردن 500 میلیون دلار سرمایهگذاری میکند.در واقع، سفر امیر قطر اوج تحول معنادار و خزندهای است که طی چند ماه گذشته در روابط دوحه و امان شکل گرفته است و احتمالا در جبههبندیهای منطقهای نیز برایندی قابل توجه نیز داشته باشد.این تحول از آن جهت حائز اهمیت است که امان در ژوئن 2017 پس از شروع بحران میان قطر و مربع عربی (عربستان، مصر، امارات و بحرین)، آشکارا در کنار این بلوک قرار گرفت و با فراخواندن سفیر خود، سطح روابط با دوحه را کاهش داد و دفتر شبکه الجزیره را بست. اما پس از رد و بدل پالسهای مثبت دو طرفه، روابط بر ریل بهبودی سریع و توسعه قرار گرفت و ژوئیه گذشته ملک عبدا... دوم، زید لوزی را به عنوان سفیر «فوق العاده» در دوحه منصوب و قطر نیز سفیر خود را معرفی کرد. انتخاب لوزی دومین مقام وزارت خارجه اردن به عنوان سفیر این کشور در قطر پیامی مهم در خود نهفته دارد؛ مبنی بر این که قطر جایگاهی بس رفیع در سیاست خارجی این کشور پادشاهی پیدا کرده است. فاکتورهای متعدد سیاسی و اقتصادی در بهبودی و سپس گسترش سریع روابط اردن و قطر تاثیرگذار بوده است، اما پرواضح است که این مسئله بدون وجود ارادهای سیاسی در دربار پادشاهی اردن اتفاق نمیافتاد. طبیعی است که قطر با توجه به خصومت مربع عربی محاصره کننده آن، توسعه روابط خارجی خود را پیگیری کند و در این راستا هر روزنهای را مغتنم شمارد، اما اگر اردن نمیخواست، چنین تحول «تاریخی» رخ نمیداد که خود یک شکست «تاریخی» برای جبهه عربستان و یک پیروزی «تاریخی» برای قطر محسوب میشود؛ به این دلیل که اردن یک همراه همیشگی عربستان و مصر بوده و در این بلوک قرار داشته، اما واقعیت این است که این جهش شاخصه های ریز و درشت مهمتری دارد؛ از تنش خاموش در روابط با امارات و در نتیجه جدایی شاهزاده هیا بنت حسین از حاکم دبی و حمایت دیپلماتیک امان از وی گرفته تا «معامله قرن». اردن که حدود 60 درصد جمعیت آن فلسطینیالاصل هستند و خود نیز جزو بلوک عربی طرفدارِ صلح با اسرائیل است، مخالف سیاست یک جانبهگرایانه ترامپ در قبال مسئله فلسطین بوده و به نوعی احساس میکند در این زمینه با یک توطئه از جانب محور عربستان و مصر مواجه است که ته آن میتواند تاسیس کنفدرالی اردنی فلسطینی باشد و این خط قرمز اردن هاشمی است. در کنار آن هم، در سایه طرح «معامله قرن» دولت آمریکا در قبال قدس، حاکمیت هاشمی بر مسجد الاقصی هم بیش از گذشته متزلزل شده است.