خطرات ناشي از منفي شدن نرخ رشد جمعيت، هشداري سياسي نيست که توسط مسئولين طرح شده باشد، بلکه واقعيتي عيني و علمي است که کارشناسان نسبت بدان اعلام خطر کردهاند. | نگاههاي منفعت طلبانه و شخص نگر، منظري انحرافي است که آينده يک ملت و نسلهاي آتي را تهديد ميکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني خود به مناسبت مبعث پيامبر اعظم (ص) که امسال بدليل شيوع بيماري کرونا، بدون حضور اقشار مردم و از طريق پخش زنده تلويزيوني ايراد شد، به مساله قوي شدن ايران اسلامي براي رسيدن به حيات طيبه سخن گفتند.
از جمله موارد مورد تاکيد ايشان در اين ميان، مساله جمعيت و جايگاه و اهميت وجود جمعيتي جوان و سالم و قدرتمند براي پيشرفت و توسعه کشور بود. معظم له فرمودند: «امروز حفظ جمعيت جوان کشور يکي از نقاط قوت است. کشور ما جوان است و اگر چنانچه موالد توليد نباشد چند سال ديگر نسل جوان کمياب خواهد شد و کشوري که جوان در آن کم است پيشرفت در آن کم است.»
مساله جمعيت همواره يکي از مهمترين مسايل کشورها و نظام هاي سياسي در طول تاريخ بوده است. روزگاري نه چندان دور کثرت جمعيت يکي از مهمترين ارکان قدرت ملي به حساب مي آمده است که تجلي آن در شکل گيري ارتشهاي وسيع و پرتعداد و اقتصادهاي کشاورزي و صنعتي پررونق بوده است. هرچند با توسعه و پيشرفت تکنولوژيک از ميزان تاثير کثرت جمعيت در توليد قدرت ملي کاسته شده است، اما همچنان اين شاخص يکي از مهمترين مولفهها در اين عرصه به حساب ميآيد.
در اين ميان يکي از مهمترين دغدغههاي نظامهاي سياسي تنظيم رشد جمعيت و کيفيت بخشي به آن است. رشد بيرويه جمعيت بدون لحاظ کردن امکانات مادي و فرهنگي ميتواند با معضلات فرهنگي – اجتماعي و اقتصادي مختلفي براي کشورها همراه باشد و از ديگر سوي کاهش جمعيت و عدم تناسب بين تولد و مرگ و مير ميتواند موجب کاهش نيروي مولد و کارآمد گردد.
کاهش رشد جمعيت کشور به زير خط استاندارد، امروز به يکي از معضلات راهبردي کشور بدل گرديده که اين امر با هشدار مسئولين و کارشناسان و در راس آنان رهبر معظم انقلاب اسلامي در طي سالهاي اخير همراه بوده است. معضلي که اگر براي آن چاره اي انديشيده نشود، در دو سه دهه آينده چهره کشورمان را به کشوري پير بدل خواهد ساخته و عوارض و تبعات سوء آن آشکار خواهد شد.
در اين بين ابلاغ سياستهاي جمعيتي کشور توسط رهبر معظم انقلاب اسلامي در سالهاي گذشته و تاکيدات معظم له در طول اين سالها بايد بطور جدي توسط مسئولين امر دنبال گردد. اما در باب تحقق اين مهم بايد به چند نکته توجه نمود:
1- اولين گام در حل يک معضل شناخت آن است. در مرحله شناخت نبايد چشمها را بر واقعيت بست و با پيش فرض به صحنه نگريست و تنها آنگونه که ميلمان ميکشد صحنه را ديد! خطرات ناشي از منفي شدن نرخ رشد جمعيت، هشداري سياسي نيست که توسط مسئولين طرح شده باشد، بلکه واقعيتي عيني و علمي است که کارشناسان نسبت بدان اعلام خطر کردهاند.
2- نکته ديگر آنکه ملاحظات و لذتهاي آني و فعاليتهاي التذاذي نبايد مانعي براي توجه به افقها و ضرورتهاي آتي و فعاليتهاي تدبيري گردد. در مساله رشد جمعيت نيز نبايد برخي برخورداريها و رفاه طلبيها، ما را از توجه به مصالح يک ملت و کشور باز دارد. نگاههاي منفعت طلبانه و شخص نگر، منظري انحرافي است که آينده يک ملت و نسلهاي آتي را تهديد ميکند.
3- يکي از اقدامات ضروري براي تحقق سياستهاي مذکور، آسيب شناسي و شناخت موانع عيني و ذهني موجود در جامعه است. واقعيت آن است که تحقق اين سياست با ممانعتها و مقاومتهايي روبرو است که بايد به ابعاد آن اشراف کامل داشت و براي رفع آن چارهاي انديشيد. اقدامات از بالا به پايين با صدور چند بخشنامه و پخش چند گزارش و مصاحبه با کارشناسان و ... نميتواند راهکار مناسب و موثري براي عبور از بحران پيش رو باشد. به هر حال در نهايت اين جامعه و تودههاي مردم هستند که بايد پذيراي اين باور بوده و آن را محقق نمايند. لذا بايد بدنبال راهکارهايي بود که حتما مبتني بر اقناع سازي بوده و به تغيير رفتار در سطح جامعه بينجامد.
4- مساله ازدياد جمعيت، پيوند نزديکي با مسايل معيشتي و آموزشي - تربيتي دارد. به واقع بدون مساعد سازي شرايط اقتصادي - فرهنگي - اجتماعي نميتوان انتظار داشت که ميل به سمت ازدياد نسل افزايش يابد. لذا براي تحقق درست اين پروژه فراگير ملي، از فراهم نمودن زمينه هاي آن در حوزه هاي اقتصاد و فرهنگ نبايد غفلت نمود.
5- دشمنان انقلاب نيز در اين بين فعال شده و در تلاشند تا از تحقق سياستهاي نظام در اين عرصه جلوگيري نمايند. لذا با استفاده از ابزارهاي رسانهاي، هجمه تبليغاتي گستردهاي را در اين سالها فعال کرده اند که در آن از انواع شگردها براي اغواء افکار عمومي و عدم همراهي مردم با مسئولين استفاده شده است. شبکههاي ماهوارهاي، سايتهاي اينترنتي و شبکههاي اجتماعي وابسته به ضدانقلاب و بيگانگان در طول اين سالها با دروغپراکني و توليد برنامههاي مختلف به تخريب و تمسخر اين سياست مشغولند و تلاش دارند تا نگذارند عمق بحراني که آينده کشور را تهديد ميکند براي ملت آشکار گردد. ابعاد اين ترفند بايد براي آحاد ملت روشن شده و اميد است در دهه پنجم انقلاب اسلامي، سياستهاي جمعيتي نظام اسلامي نيز با حمايت همه جانبه ملت و رفع موانع آن توسط مسئولين محقق گردد تا شاهد افزايش روزافزون اقتدار ملت ايران و قوي شدن جمهوري اسلامي باشيم.