کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد موجب شده برخی از کارشناسان این اقدام را مثبت و عده ای آن را در شرایط فعلی اشتباه بدانند. از آنجا که سال جاری سال جهش تولید نامگذاری شده و طبیعتا رونق و جهش تولید نیازمند سرمایه گذاری و هدایت سرمایه ها و سپرده های بانکی به سمت تولید است این اهمیت دو چندان شده است.
کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد موجب شده برخی از کارشناسان این اقدام را مثبت و عده ای آن را در شرایط فعلی اشتباه بدانند. از آنجا که سال جاری سال جهش تولید نامگذاری شده و طبیعتا رونق و جهش تولید نیازمند سرمایه گذاری و هدایت سرمایه ها و سپرده های بانکی به سمت تولید است این اهمیت دو چندان شده است. مرتضی افقه اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز از آن دست اقتصاددانانی است که معتقد است این اقدام در راستای حمایت از تولید نیست. او در بیان دلایل خود به بصیرت می گوید: به دلیل عدم تامین زیر ساخت های غیر اقتصادی موثر در تولید، طرح کاهش نرخ سود بانکی نه تنها به نفع تولید نیست، بلکه التهاب بافقتهیشتری به اقتصاد و رکود تورمی موجود در کشور وارد می کند. متن کامل این گفت و گو در ادامه آمده است.
بصیرت: آقای دکتر! به نظرشما کاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی با چه هدف و توجیهی انجام شده است؟
به نظر نمی رسد کاهش نرخ سود بانکی در شرایط فعلی توجیه اقتصادی قابل قبولی داشته باشد. در حالی که تورم بیش از ۴۱ درصد است کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد هیچ توجیه اقتصادی ندارد. کاهش نرخ سود بانکی در وضعیت تورمی کنونی به معنای فراری دادن سپردهها از بانک ها و سرگردان شدن سپرده ها به سمت بازارهایی مانند بازارهای دلالی ارز، طلا، سکه، خودرو ، مسکن و..... است. در واقع کاهش نرخ سود بانکی موجب می شود مردم به دنبال بازارهای دیگری بروند که ممکن است تبعات بدی برای اقتصاد ایران داشته باشد.
البته در کنار بازارهایی که اشاره کردید بازار سرمایه یا بورس نیز وجود دارد. بورس یکی از بازارهایی است که در یکسال گذشته رشد عجیبی داشته است. آیا تضمینی برای سرمایه هایی که در حال حاضر وارد بورس می شوند وجود دارد؟
به نظر نمی رسد رشد سرمایه در این بازار تضمینی داشته باشد. مردم در بحران اقتصادی کشور به در بسته خورده اند و سرمایه های خود را یا با عنوان افزایش ارزش یا حفظ ارزش به بازارهای دیگری منتقل می کنند، قطعا در این مسیر سرمایه ها یا به طلا و ارز تبدیل شده و یا راهی بازار بورس می شوند که این بازار در حال حاضر دچار حباب است . برخی از مردم نیز ترجیح می دهند برای حفظ قدرت خرید خود به سراغ سرمایههایی که قابل حمل و نگهداری هستند بروند. از این رو کاهش نرخ سود بانکی در شرایط تورم بالای ۴۰ اقدامی عجیب است.
بصیرت: چرا کاهش نرخ سود بانکی نمی تواند در راستای حمایت از تولید و هدایت سرمایه ها به سمت تولید باشد به هرحال هر چقدر نرخ سود کاهش یابد به معنای کاهش هزینه های پول است که روی کاغذ باید موجب رونق تولید شود؟
به نظر نمی رسد این تصمیم دولت در راستای حمایت از سرمایهگذاریباشد. چرا که سرمایه گذاران به خوبی به شرایط اقتصادی کشور و وضعیت تولید واقفند. هر چند ممکن است دولت عنوان کند این اقدام برای حمایت از سرمایهگذاری در تولید بوده است اما سرمایهگذاران می دانند همچنان موانع بسیاری در برابر سرمایهگذاری به نفع تولید قرار دارد. دولت می تواند ادعا کند که بالا بودن سود بانکی مانعی در برابر سرمایهگذاری در تولید بوده است، شاید این موضوع درست هم باشد اما زمانی مطلوب است که سیاست هایی که عمدتا نیز غیر اقتصادی هستند و مانع تولید می شوند اصلاح شده یا برداشته شوند، پس تا زمانی که این سیاست ها باقی است ریسک سرمایهگذاری آنقدر بالا است که سود بانکی ۱۵ درصدی هم موجب ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاری در تولید نمی شود، بنابراین می توان گفت این طرح اگر با این هدف باشد طبیعتا شکست می خورد. ضمن اینکه به هر حال در مسیر سرمایه گذاری در بورس نیز که دارای حباب است ممکن است عده ای از سرمایه گذاران دچار ضرر و زیان زیادی شوند و این ضربه تبعات زیادی به مردم تحمیل کند.
ضمن اینکه قطعا هیچ تضمینی برای اینکه سپرده های کلان به سمت تولید و سرمایهگذاری حرکت کنند، وجود ندارد. حرکت به سمت تولید نیازمند وجود مولفه های مختلفی است ،یعنی علاوه بر شرایط لازم، وجود شرط کافی هم نیاز است. شرط کافی نیز برداشتن موانع غیر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اداری و اجرایی از پیش پای سرمایهگذاران است، بخصوص سرمایه گذاران بزرگی که شناخت خوبی از اوضاع اقتصادی کشور دارند و با کاهش نرخ سود بانکی به ۱۵ درصد سرمایه هایشان را به سمت تولید سوق نمی دهند. بنابراین تا زمانی که موانع تولید برچیده نشده است کاهش نرخ سود بانکی اقدامی کاملاً انحرافی است که به نتیجه نرسیده و کمترین تغییراتی در جهش تولید ایجاد نمی کند.
بصیرت: آیا کاهش نرخ سود بانکی می تواند منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش مصرف مردم شود؟
بله از این رو که بخشی از سپرده ها به مصرف مردم منتهی شود موضوع مثبت است. البته به دلیل همه گیری ویروس کرونا محصولات تولیدی تعداد زیادی از کارخانهها در انبار مانده و فروخته نشده اند، بعضی از کارخانه ها هم ظرفیت تولید بیشتری دارند اما این ظرفیت خالی است. از این رو اگر بخشی از این سرمایه ها از بانک خارج و تبدیل به مصرف شود اثر مثبتی بر تولید خواهد داشت.
بصیرت: موضوع نرخ سود بانکی ممکن است بر متغیرهای مختلفی چون اجاره بها نیز موثر باشد. مثلا ممکن برخی از صاحبان خانه ها در شرایط کاهش درآمدها و ایجاد رکود تورمی خواستار افزایش اجاره بها شوند. به نظرتان چنین تصمیم گیری هایی نمی تواند به ضرر اقشار ضعیف جامعه تمام شود؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در واقع میتوان گفت تغییر هر متغیر اقتصادی همانند موجی عمل می کند که بسیاری از بخش های مختلف اقتصادی را نیز متلاطم می کند و بخش هایی را که به صورت مستقیم با معیشت مردم سر و کار دارند زیرورو میکند، بنابراین سیاستگذار هنگامی که می خواهد چنین تصمیمی اتخاذ کند باید تمام ابعاد آن را لحاظ کند. اما متاسفانه با محدود نگری اغلب سیاست گذاران اقتصادی کشور بنده بعید میدانم چنین تبعاتی لحاظ شده باشد. معمولاً بعد از تحمیل تبعاتی سخت و زیان آور و زمانی که کار از کار گذشته و مردم متضرر شده اند و تبعات چنین مشکلی دامن همه مردم بخصوص اقشار نیازمند و ضعیف جامعه را گرفته است، مسوولین متوجه غلط بودن اقدام خود می شوند. که البته آن زمان دیگر مشکلات اجتماعی دامن همه را گرفته است. حتی تصمیم گیری ها در مواقع بحرانی اجتماعی و اقتصادی به این دلیل که بدون تدبیر و تفکر انجام می شود مشکلات و تبعات دیگری به دنبال خواهد داشت.
بصیرت: آقای دکتر! به نظرتان هجوم سرمایه ها و منابع مردم به سمت بازار بورس نگران کننده است یا باید از این بابت خوشحال بود؟
با توجه به وارد شدن بخش قابل توجهی از سرمایهها به بورس، بسیاری نگران این موضوع شده اند. در چند ماه اخیر تعداد زیادی از افراد عادی وارد بورس شدهاند و خرید این حجم از سهام شوک آور شده است و خب این موضوع موجب نگرانی و اضطراب برخی نیز شده است. مسلما این روند از جمله مسائلی است که در کشورهای در حال توسعه موجب تشدید بی ثباتی اقتصادی می شود و باید تحت کنترل و نظارت باشد.