مقام معظم رهبری با اشاره به دو مؤلفه هدایت، یعنی بهرهگیری از عقل و دانایی از یکسو و اراده و همت از سوی دیگر، دو عامل جهل و کاهلی را باعث بازماندن بشریت از قافله هدایت و کهنه شدن زخمهای دیرین بشریت میداند.
مردم جهان با شیوع ویروس کرونا و با مشاهده ناتوانی و ضعف حاد نظام پرادعای غربی در مدیریت این بحران میکروبی، به دنبال راه نجات خویش ازاینگونه بحرانها و عبور کمهزینه و مدبرانه از آنها را دارند و بهواقع در پی پاسخ این پرسش هستند که راه و راز نجات بشر چیست؟
بهراستی بشر چگونه میتواند از این سختدلی و قساوت نظام ماتریالیستی و ماده محور و سود جوی سرمایهداری عبور کند، سیستمی که بشریت را در مسیر نفع و سود خود تعریف میکنند و برای از سن گذشتهها و پیران و معلولان ارزشی قائل نیستند؟ آری، راز نجات بشر در مسیر بحرانها، برانگیختن عقل و قلب بشری و ایجاد شناخت صحیح و انگیزه کافی و در یک کلمه، «بیداری» نسبت به ادعای عوامفریبانه و جنگ رسانهای است که دست گرگصفتان را با دستکش مخملین بر سر مردم جهان تزیین و تحسین میکنند و این مقوله در اندیشه مدبرانه رهبر حکیم ایران اسلامی اینگونه چارهاندیشی میشود: «در مقابل روح سرکش و طغیان گری که امروز استکبار دارد، فقط یک عامل وجود دارد که میتواند آن را مهار کند و جلوی این طغیان گری را بگیرد و آن، بیداری و اراده ملتهاست؛ وقتی ملتی بیدار است، حقوق خود را میشناسد، دشمن را میشناسد. هدف او را میداند و تصمیم میگیرد در مقابل او بایستد.» ۸/۵/۱۳۸۲
و تأکید میکنند: «بیداری ملتها و آگاهی یافتن آنان از ماهیت و نقش نظام سلطه، بزرگترین پشتوانه دولتهای جهان سوم و ما بهعنوان قدرت حقیقی در برابر سلطه است.» ۳۱/۶/۱۳۶۶
آری، راز نجات مسلمانان و همه انسانها، شناخت درست و عمل به آن است و حلقه وصل شناخت و رفتار نیز ایجاد و تقویت انگیزه و گرایش در مسیر حاکمیت اسلام عزیز و آرایههای ناب این آیین نهایی بشریت است؛ چراکه: «اسلام قادر است که مسلمانان و همه انسانیت را نجات دهد؛ مشروط بر آن که درست شناخته و سپس درست به آن عمل شود.» ۱۳/۳/۱۳۷۱
به تعبیر مقام معظم رهبری «امروز دنیا دچار خلأ ایدئولوژی است. در هیچ نقطهای از دنیا هیچ فکر روشن و ثابتی که جوامع بتوانند بر محور آن حرکتی را برای خود ساماندهی و آیندهای را تصویر کنند وجود ندارد. اسلام امروز فرصت دارد تا در دنیا خود را مطرح کند. اسلام روی نقاطی تکیه کرده است که آرزوی دیرین انسانها از اول تاریخ بشر تا امروز بوده است. اسلام روی عدالت و اخوت و برادری و کرامت انسانی تکیه کرده، امروز بشر تشنه اینهاست، بشر تشنه کرامت و عدالت و انسانیت واقعی است.» ۲/۱۰/۱۳۸۲
در حال حاضر تنها نظریهای که کماکان بر اوضاع سیاسی جهان و روابط بینالملل حاکم است، همان هرجومرج است و لذا فرهنگ غرب با تعریف بشر با مقاصد ابزاری و فنّاورانه در سپهر اندیشه انسان محورانه از یکسو و اسلام با معنادهی به ابزار با مقاصد انسانی و ارزشی از سوی دیگر، در یک رویارویی اساسی و در پیچ مهم تاریخی قرار گرفتهاند و در مروری بر تحولات سیاسی جهان، خطوربط بسیاری از مسائل سیاسی در سطوح جهانی و منطقهای به این مواجهه برمیگردد و اینکه اینهمه تهدید و تحریم و ترور یک ملت مظلوم که به هیچ کشوری به قصد تجاوز حمله نکرده و فقط و فقط از خود دفاع کرده است، ریشه در این حقیقت دارد که نظام اسلامی با پاسخ درست به نیازهای انسانی در حال مفتضح ساختن ارکان تمدن ضد بشری غرب است و نظم جهان در حال تغییر است: «در نگاه کلان به کل جهان – و ازجمله به منطقه – انسان به این نکتهى اساسى برخورد میکند که نظم مستقر حاکم قبلى دنیا در حال تغییر و تبدیل است...؛ این نظم در حال تغییر است...» ۱۳/۶/۱۳۹۳
از دیدگاه رهبر فرزانه و عزیز، اسلام راهحل نجات بشر را در خود دارد؛ هم بر اساس براهین عقلی و نظری و هم بر اساس شواهد تجربی از صدر اسلام تا الگوی موفق انقلاب: «اسلام روی نقاطی تکیه کرده است که آرزوی دیرین انسانها از اول تاریخ بشر تا امروز بوده است. اسلام روی عدالت و اخوت و برادری و کرامت انسانی تکیه کرده، امروز بشر تشنه اینهاست، بشر تشنه کرامت و عدالت و انسانیت واقعی است.» ۲/۱۰/۱۳۸۲
ایشان این نقش اسلام در حل معضلات بشری را در تمامی ابعادِ مادی و معنوی میداند و بر اساس زیرساخت فکری و اندیشهای خویش که دارای نگاه توحیدی فعال و سازنده است، حتی پیشرفت غرب در ساحت مادی را برگرفته از تعالیم الهی، بهویژه اسلام میداند: «اگر امروز بشریت متوجه این رحمت شود – رحمت وجود اسلام، رحمت تعالیم نبوی، این سرچشمهی جوشان وحدت – و آن را بیابد و خود را از آن سیراب کند، بزرگترین مشکل بشر برطرف خواهد شد. اگرچه همین امروز هم تمدّنهای موجود عالم، بلاشک از تعالیم اسلام بهرهمند شدهاند و بدون تردید آنچه از صفات و روشهای خوب و مفاهیم عالی در بین بشر وجود دارد، متّخذ از ادیان الهی و تعالیم انبیا و وحی آسمانی است و بخش عظیمی از آن، به اسلام متعلق است؛ لیکن امروز بشر به معنویت و صفا و معارف روشن و حق و دلپذیر اسلام – که هر دل با انصافی آن معارف را میپذیرد و میفهمد – نیازمند است.» ۱۳/۵/۱۳۷۵
با توجه به این نگاه که مبتنی بر معارف اسلامی است، ایشان با درخواست از همه اندیشمندان اسلامی و متفکران با انصاف غربی از یکسو و جوانان جویای حقیقت در ایران و جغرافیای تحت سلطه استکبار در منطقه و حتی جوانان اروپایی در متن تفکر پرآسیب غرب، فرخوان دعوت به اسلام را مبتنی بر مراجعه به کتاب آسمانی قرآن اعلام مینماید: «وقـتـی مـشـاهـده میکنیم دانشی که بر اساس آن این حرکت سیاسی به وجود آمده ـ یعنی مـعـارف اسـلامـی، عـلوم اسـلامـی، کلام اسلامی، فقه اسلامی ـ امروز اینهمه موردتوجه مـحـافـل عـلمـی و سیاسی دنیاست، ما بایستی بیشتر به فکر باشیم، بیشتر دقت کنیم و اهـمـیـت کـار خـودمـان را بهعنوان صاحبنظران دینی و علمای دین، ارزیابی تازهتری بکنیم.» ۲۸/۶/۱۳۷۸
ایشان مسائل سیاسی را ذیل معرفت دینی اینگونه تعریف میکنند و میفرمایند: «معرفت و آگاهی دینی، شامل مسائل سیاسی هم میشود و منظور فقط نماز و روزه و امثال اینها نیست. دشمنشناسی و دوست شناسی و جریان شناسی و قدرت تحلیل مسائل سیاسی، جزو همان بخش معرفت دینی است.» ۷/۱۱/۱۳۶۸
ایشان در تبیین عوامل مانایی جمهوری اسلامی در مواجهه با شرایط سخت و دشوار تحمیلی در چهار دهه گذشته، به همراهی خرد و اندیشه با عواطف و احساسات یعنی عقل و قلب اشاره میکنند و میفرماید: «اتکای جمهوری اسلامی و اقتدار جمهوری اسلامی به دلهای مردم است، به عواطف و احساسات مردم است، به خرد و اندیشه و بصیرت مردم است. اگر در طول سیوچند سال، بااینهمه تلاش نتوانستند جمهوری اسلامی را متزلزل کنند، به خاطر این است؛ و الا این دنیای مادی، این دنیای مستکبر، این قدرتهای ظالم و بیرحم و خبیث، مگر ممکن بود بگذارد یک نظامی با این داعیههایی که نظام جمهوری اسلامی دارد، زنده بماند؟» ۱۶/۲/۱۳۹۶
مقام معظم رهبری با اشاره به دو مؤلفه هدایت، یعنی بهرهگیری از عقل و دانایی از یکسو و اراده و همت از سوی دیگر، دو عامل جهل و کاهلی را باعث بازماندن بشریت از قافله هدایت و کهنه شدن زخمهای دیرین بشریت میداند.
«پیغمبر اکرم راه نجات را بر روی بشر باز کرد؛ راه صلاح را به روی بشر گشود؛ بشریت را در جادهای تشویق به حرکت کرد که حرکت در این جاده میتواند مشکلات بشر را از بین ببرد؛ دردها را درمان کند. بشریت دردهای دیرین دارد که مربوط به یک دوره و یک زمان نیست؛ بشریت محتاج عدالت است، محتاج هدایت است، محتاج اخلاق والای انسانی است، محتاج دستگیری و رهنمایی است؛ عقل بشر، محتاج کمک مبعوثان الهی است. این راه را به روی بشر، پیامبر اعظم با همهی سعه و ظرفیت هدایت الهی باز کرد. آنچه موجب شد و پسازاین هم موجب میشود که بشر از برکات این هدایت و این اعانت الهی برخوردار نشود، مربوط به خود انسانهاست؛ مربوط به جهل ماست؛ مربوط به کوتاهی و کاهلی و تنبلی ماست؛ مربوط به هوی پرستی و نفسپرستی ماست. بشر اگر چشم را باز کند، عقل را به کار بیندازد، همت بگمارد، حرکت بکند، راه باز است برای اینکه همهی این مشکلات و دردهای دیرین و زخمهای کهنهی بشری درمان شود. در مقابل این دعوت، دعوت شیطان است که جنود و یاران و دستپروردگان خود را در مقابل انبیاء همیشه بسیج کرده است و بشر بر سر دوراهی است؛ باید انتخاب کند.» ۱۷/۱/۱۳۸۶
پس بشر از سویی از درک درست حقیقت به دلیل حاکمیت جاهلیت مدرن دور نگهداشته شده و از سوی دیگر باوجود فهم حقیقت ناب، اما به دلیل نبودِ انگیزش کافی در جهت حرکت و پذیرشِ مسئولیت در تأمین سعادت و غایت نیک از کاروان سعادت جامانده و روزگار ِ ظلم و جور را با زجر و ذلت تحمل میکند.
رهبر انقلاب با اشاره به تحول عظیمی که بعد از ظهور انقلاب اسلامی در سطح بشری رخ داد، با یک مفهومسازی حکیمانه از آن به یک «پیچ تاریخی بزرگ» یاد میکند: «امـروز تاریـخ جهان، تـاریخ بشریـت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه عالم دارد آغـاز میشود. امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همهی عالم دارد آغاز میشود. نشانهی بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیهی به وحی. بشریت از مکاتب و ایدئولوژیهای مادی عبور کرده است. امروز نه مارکسیسم جاذبه دارد، نه لیبرال دموکراسی غرب جاذبه دارد – میبینید در مهد لیبرال دموکراسی غرب، در آمریکا، در اروپا چه خبر است؛ اعتراف میکنند به شکست – نه ناسیونالیستهای سکولار جاذبهای دارند. امروز در میان امت اسلامی، بیشترین جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مکتب وحی؛ که خدای متعال وعده داده است که مکتب الهی و وحی الهی و اسلام عزیز میتواند بشر را سعادتمند کند. این یک پدیدهی بسیار مبارک و بسیار مهم و پرمعنائی است.» ۱۰/۱۱/۱۳۹۰
و فراز آخر اینکه امید و خوشبینی مقام معظم رهبری نسبت به آینده مبتنی بر واقعیتهاست و جهان آینده از آن جبهه اسلام و ارزشهای توحیدی خواهد بود.