پس از وقوع حادثه در سایت هستهای نطنز، رسانههای غربی، عبری، عربی تلاش کردند که این رخداد را به توانمندیهای سایبری و عملیاتی رژیم صهیونیستی مرتبط سازند و آن را نمادی از تحقق وعدههای داده شده مسئولین این رژیم در زمینه بهرهگیری از همه گزینهها برای متوقف نمودن برنامه هستهای ایران معرفی کنند. اگرچه مسئولین و مراجع رسمی رژیم صهیونیستی از ابتدای این حادثه با اتخاذ سیاست سکوت سعی کردند که موضع فعالی در خصوص این حادثه نگیرند، اما بهصورت طبیعی فضاسازی رسانههایی که بخش زیادی از آنها نیز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با این رژیم مرتبط هستند، تبعاتی را متوجه رژیم صهیونیستی خواهد کرد. حساسیت و اهمیت این موضوع زمانی هویدا میشود که مسئله هستهای بودن رژیم صهیونیستی و آسیبپذیریهای اثباتشده رژیم صهیونیستی در برابر واکنشهای متقابل موردتوجه و دقت قرار بگیرد. شاید بهکارگیری ابزارهای رسانهای برای قدرتمند نشان دادن رژیمی که با مشکلات سیاسی، امنیتی و اجتماعی شکننده در داخل و بحران مشروعیت و مقبولیت در جامعه جهانی روبروست، بتواند منافع کوتاه مدتی را برای عبور سردمداران آن به دنبال داشته باشد؛ اما عبور از هنجارهای پذیرفته شده جهانی و مفهومسازی و تولید ادبیات در موضوع ضربه زدن به مراکز هستهای قطعاً میتواند تبعات جبرانناپذیری را برای صلح و امنیت بینالمللی به دنبال داشته باشد.